توسعه پایدار
طرفداران توسعه پایدار کوشیدهاند میان توسعه اقتصادی و ضرورتهای مبرم حفاظت از محیطزیست و حفظ منابع هماهنگی برقرار کنند. زیرا توسعه اقتصادی نامحدود در یک سیاره محدود غیرممکن است و محدودیت زمین تمام فعالیتهای مادی بشر را محدود میکند.
فکر توسعه پایدار در دهه ۱۹۷۰ ظهور کرد و بر رابطه میان جمعیت، محیط زیست و توسعه صنعتی توجه داشت دیرتر کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه سازمان ملل در سال ۱۹۸۷ تاسیس شد و در گزارشی تحت عنوان آینده مشترک ما که به گزارش برون بلاند معروف است ۵ اصل برای توسعه پایدار تعیین کرد:
- تغییرات شیوههای عمل کنونی رشد اقتصادی، تکنولوژی، تولید و مدیریت که بر محیط زیست و جمعیت آثار منفی به جای میگذارد.
- تضمین اشتغال، غذاع انرژی، آب سالم و خدمات بهداشتی برای همه مردم
- کنترل رشد جمعیت جهانی
- حفظ منابع طبیعی برای نسل های آینده
- ترکیب ملاحظات اقتصادی، زیست محیطی و جمعیتی به هنگام تصمیمگیریهای مربوط به سیاستگذاری و برنامهریزی
هم کشورهای در حال توسعه، هم کشورهای اروپای شرقی و شوروی سابق و هم شهرهای جهان در حال توسعه با این مسئله روبرو هستند.
کار بست سیاست توسعه پایدار به معنای نقش کلیدی دولت به عنوان مدیر رشد است که البته برخی کشورها (مثلاً ایالات متحده) به دشواری می توانند این مطلب را بپذیرند.
مدیریت پایدار محیط زیست از طریق پایش صنعت، کشاورزی، انرژی و سیستم حمل و نقل، بهداشت، مدیریت مواد زائد و بهرهبرداری از منابع طبیعی ممکن است.
برای این منظور می بایست توسعه مجدداً تعریف می شد و بدین منظور مفاهیم مختلفی مطرح شده است از قبیل:
- پیشرفت کیفی بجای توسعه کلی
- توسعه بهتر نه بیشتر
- تاکید بر کیفیت زندگی نه تولید مادی
- توسعه با کیفیت بهتر اما با شتاب کمتر
- توسعه همرا با ارزشها، نه بدون پایه ارزشی
در پارادایم جدید ثروت مادی تنها ثروت ممکن نیست و صحبت از کسب انواع سرمایه ها به میان می آید: سرمایه فیزیکی، مالی، فرهنگی، سیاسی
یک برداشت جدید از توسعه پایدار توسعه ای است که در برگیرنده رشد هوشمندانه یا Smart Growth باشد.
مفهوم رشد هوشمندانه با پایداری ارتباط وثیق دارد. یعنی رشد می بایست با کیفیت زندگی در پیوند مستقیم باشد وگرنه می بایست رهایش کرد
رشد هوشمندانه به ارتباط میان توسعه و کیفیت زندگی توجه دارد و رشد را در خدمت ارتقا و کمال اجتماع قرار می دهد
ویژگیهای رشد هوشمندانه از یک اجتماع به اجتماع دیگر متفاوت است ولی در شهرها بیشتر متکی است بر شهرهای کوچک، عابر پیاده و ترکیبی از مسکن و کاربریهای تجاری و خرده فروشی و متمایل به حفظ فضای باز و سایر اسباب آسایش زیست محیطی.
یکی دیگر از ابعاد پایداری توسعه نحوه مصرف منابع طبیعی است. میزان مصرف چگونه باید باشد؟ با چه سرعتی از منابع موجود بهره برداری کنیم. در پاسخ نکات مهمی مطرح شده است:
سرعت مصرف منابع تجدید پذیر
تندتر از توانایی طبیعت برای جبران (بازتولید) >>> انحطاط محیط زیست >>> توسعه ناپایدار
برابر با توانایی طبیعت برای بازسازی >>> تعادل زیست محیطی >>> اقتصاد ثابت
کندتر از توانایی طبیعت برای بازسازی >>> احیای محیط زیست >>> توسعه پایدار
سرعت مصرف منابع تجدید ناپذیر (یا دیر تجدید پذیر)
باید در حدی باشد که پیش از پیدا شدن منابع جدید پایان نپذیرد. افزون بر این این تولید مشکلات زیست محیطی و اجتماعی نکند .
بعد دیگر توسعه پایدار دفع مواد زائد در طبیعت به اندازه و با سرعتی است که زمین قادر باشد خود را با آن سازگار کند و این مواد را جذ ب و باز یافت کرده و ادامه حیات روی کره خاک را ممکن سازد .و البته امروزه با بالا رفتن سطح مصرف در همه جای جهان و استفاده از موادسنتتیک مصنوعی بجای مواد طبیعی بر حجم مواد زائد انچنان افزوده شده که طبیعت را در خطر قرار داده است وراهحل هایی که مطرح شده یکی بازیافت است و دومی استفاده از مواد سازگار با طبیعت یعنی قابل تجزیه .
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.