مطالعه ی مفهوم شناسی فضا وفضای شهری
مریم قوامی فرد
چکیده:
اگرفضا یک مفهوم پیچیده و مبهم است به این دلیل است که شهرهم یک رویداد بالذات پیچیده می باشد. شهریک بافته است، یک ترکیب، یک کالبد درهم تنیده از تاروپودهای درهم تنیده. شهریعنی مجموعه ای از فضاهای نرم وسخت، عمومی وخصوصی، بسته و باز با کاربردهای گوناگون مسکونی، کاری، ات فراغت و حمل ونقل. مورفولوژی یک شهر طبیعتاً معماری خاص خود را به دنبال دارد و حیات مطلوب یک شهرمستلزم وجود فضاهلی مناسب و مساعد است. فضا نیز همانند سایر مفاهیم در ترمینولوژی علوم اجتماعی دارای نسبیت و پیچیدگی هایی است که در مواقعی با مفاهیمی چون مکان ومحیط هم پوشانی پیدا می کند در صورتی که واقعاً این طور نیست و باید با نگاهی خاص و دقیق به مفهوم هر یک از واژه های فضا، مکان و محیط نگریست. می توان گفت که مهم ترین نقش شهر مدرن نقش صنعتی و خدماتی است وچنین کارکردی فضاهای مقتضی خود را می طلبد. هدف مقاله ی حاضردر وهله ی اول کاوشی در خصوص مفهوم “فضا ” و “فضای شهری” می باشد و در وهله ی دوم قصد دارد مبانی نظری فضا وتحلیل های گونه شناختی آن را نشان دهد.
واژگان کلیدی:
شهر، فضا، فضای شهری، گونه شناسی فضا
مقدمه:
با گسترش زندگی شهرنشینی دریچه ای جدید به سوی جهانی نو پدیدار گشت.جهانی که حیات خاص خود را اقتضا می نمود،کنشگران خاصی را می طلبید، سیستم جمعی تازه ای را به دنبال داشت و نتیجتاً فضا ،خرده فضا، اماکن و محیط های نوظهوری را ایجاد نمود. شهر نماد قدرت و پیشرفت قلمداد شد و عناصرانسانی و غیر انسانی شهر امروز همه وهمه رنگ و بوی مدرنیته را به همراه داشتند. درتبیین انسان شناختی از مفهوم فضا اندیشه ی هانری لوفبورمکانی ویژه دارد. وی به ویژه در “تولیدفضا” فضا را نه تنها یک پدیده ی طبیعی یا استعلایی بلکه یک تمامیت تاریخی ویک تولید اجتماعی می داند. درواقع فضا از یک سو تجربه ی تاریخی ماست و ازسویی دیگر تجربه ی زندگی روزمره ی ما. (فکوهی،۲۳۲:۱۳۸۳)
شهر مفهومی است که می توان از زوایای گوناگون هم چون اقتصاد، فرهنگ، قدرت، زمان، خشونت، بیان، نشانه شناسی، فضا و… به آن نگریست. ظهور هرفضایی در یک جامعه توأم است با کارکردهای چندگانه ی مثبت ومنفی. مراکز تجاری_ اداری فضاهایی می باشند که به انحاء و اشکال گوناگون در کالبد شهرها تبلور یافته اند و فصل مشترک فضا و شهر وجود نوعی ابهام و پیچیدگی درون این مفاهیم است.
شهرفضا و مفهوم فضا:
مفهوم فضا و فضای شهری در طول تاریخ تفکراجتماعی و در قالب مکاتب تئوری کلاسیک ونو شکل گرفته است. برای مثال از نظر ارسطو، فضا مجموعه ای از مکان هاست و زمینه ای است پویا با اعراض کیفی متفاوت. این اعراض وآن زمینه ، فضا را با اصالت عمل تنظیم کرده و اسلوب می بخشند. (نوربرگ شولتز،۸۰:۱۳۵۴)
فضا مفهومی به خودی خود بدیهی نیست. این مفهوم معنایی به مراتب گسترده تر از تعریف نسبتاً ساده ی فضای فیزیکی یا طبیعی که به طور ضمنی در مباحث مطرح می شود وبه ابعاد سه گانه ی جهان بیرونی یعنی به تواترها، جدایی ها و فاصله های میان افراد و اشیا ومیان اشیا اطلاق می شود، دارد.(فکوهی، ۲۶۱:۱۳۸۳)
آمیختگی مفهوم فضابا این پیچیدگی ها،سبب شده است تا متفکران نتوانند تعریف کاملی از آن بیان نمایند. به نظر می رسد این که مفهوم فضا در چه حوزه وحیطه ای اعم از جامعه شناسی، انسان شناسی، معماری، شهرسازی ، حقوق و… به کار برده شده است، معنی خاص خود را می یابد. در علوم اجتماعی فضا با فعالیت های انسان ها به عنوان کنشگران اصلی در سیستم های شهری امروز گره خورده است.
ازنظر راپاپورت نظریاتی که در مورد مفهوم فضا به عنوان بعد مهمی ازمحیط به ویژه در ارتباط با روابط انسانی ارائه می شود، مختلف است.برخی فضا را تعیین کننده ی روابط انسانی می دانند که به جبریون معروفند.بعضی فضا را بعدمادی جامعه فرض می کنندو روابط اجتماعی را در شکل دادن به آن مؤثر می دانند.بعضی معتقدند فضا امکانات ومحدودیت هایی ایجاد می کند که مردم براساس معیارهای فرهنگی خود آن را انتخاب می کنند.(تولایی،۷:۱۳۷۲)
بنابراین می توان این گونه استنباط نمود که فضا یک مفهوم نسبی ومبهم است که مرزهای تحلیل آن نامحدود است. فضا گستره ای است سرشار از معانی، نمادها و نشانه های گوناگون. فضا در کنار مفهوم زمان نقش فوق العاده مهمی در حوزه ی انسان شناسی ایفا می کند. یک مسئله ی حائز اهمیت در هرپژوهش مرتبط با فضای شهری اینست که محقق چه نوع رویکردی نسبت به آنجا دارد. درواقع اتیک یا امیک بودن نگرش شخص می تواند چگونگی ترسیم صحنه ی یک فضای شهری را مشخص سازد. تاکنون تقسیم بندی های گوناگونی در خصوص انواع فضاها از سوی تحلیل گران مختلف ارائه شده است، برای نمونه به برخی از این دسته بندی ها اشاره می گردد: فضای انسانی و غیر انسانی، فضای قدسی و ناقدسی، فضای طراحی شده وغیر شده، فضای رفتاری، تجربی، حسی، روان شناختی، شناختی، ذهنی، فرهنگی،خیالین، الکترونیک، فضای شهری و…
فضای شهری:
فضای شهری چیزی نیست جز فضای زندگی روزمره ی شهروندان که هرروز به صورت آگاهانه یا نا آگاهانه در طول راه، از منزل تا محل کار ادراک می شود.(پاکزاد،۳۲:۱۳۷۶)
فضای شهری به عنوان یکی از زیرمجموعه های مفهوم فضا، از مقوله ی فضا مستثنی نیست. بدین معنی که ابعاد اجتماعی و فیزیکی شهر رابطه ای پویا با یکدیگر دارند.در واقع فضای شهری مشتمل دو فضای اجتماعی و فیزیکی می شود. (مدنی پور،۴۸:۱۳۷۹)
یک فضای شهری را می توان بر مبنای رویکردهای مختلف محیطی، جغرافیایی،معماری و… مطالعه و بررسی کرد. فضای شهری،عرصه ی ایفای نقش بازیگرانی است که هریک به عنوان کنشگرانی ازجامعه ی خود محسوب می شوند.نقش های مثبت و گاهی منفی، نقش های پررنگ وگاهی کمرنگ، نقش های عام و گاهی خاص. فضای شهری به مفهوم صحنه ای است که فعالیت های عمومی زندگی شهری در آن ها به وقوع می پیوندند.خیابان ها،میادین وپارک های یک شهر فعالیت های انسانی را شکل می دهند.این فضاهای پویا در مقابل فضاهای ثابت و بی تحرک محل کارو سکونت اجزای اصلی وحیاتی یک شهر راتشکیل داده. شبکه های حرکت، مراکز ارتباطی، وفضاهای عمومی بازی وتفریح را در شهر تأمین می کنند.(بحرینی،۳۱۳:۱۳۷۷)
فضای شهری بستر مشترکی است که مردم فعالیت های کارکردی ومراسمی را که پیوند دهنده ی اعضای جامعه است،در آن انجام می دهند و صحنه ای است که بر روی آن نمایش زندگی جمعی، در معرض دید قرار می گیرد.فضای شهری فضایی است که در آن با غریبه ها سهیم هستیم، مردمی که در اقوام، دوستان یا همکار ما نیستند. فضایی است برای سیاست، مذهب، دادوستد و ورزش. فضایی برای همزیستی مسالمت آمیز و برخوردهای غیرشخصی درواقع می توان فضاهای شهری را معادل عرصه های عمومی نیز توصیف نمود.(صالحی،۸۹:۱۳۸۷)مبانی نظری فضا:
درخصوص مبانی نظری بحث می توان گفت که گروهی از صاحب نظران هم چون راب کریر،فضای شهری را به عنوان ساخت شهر مطالعه می کنند وگروهی همچون کامیلو سیته، از حوزه ی زیبایی شناسی به موضوع می نگرند و برخی نیز مانند گیدنز فضای شهری را از منظر اکولوژی اجتماعی بررسی می کنند.مفهوم فضای شهری در قالب مفهوم اهداف انسانی_اجتماعی درانطباق با هدف های انسانی و فعالیت های اجتماعی تعریف می شود و فضاهای شهری خیابان،میدان و…وسیله ای می گردد برای تقویت روح همکاری جمعی، روابط متقابل چهره به چهره، فضایی محصور، اندام وار و دارای هویت. عملکرد اساسی شهر در جمعی بودن فعالیت ها و وفور عرصه های عمومی شهر نهفته است، زمینه ای برای نمایش زندگی اجتماعی افراد و گروه های اجتماعی متفاوت. عرصه ی عمومی به صحنه ای بدل می شود که بازیگران وتماشاگران به ترتیب نقش خود را عوض می کنندو در اینجا به جای مفهوم فضای شهری در مقیاس شهر برتصور عمومی مردم از آن فضا منطبق می گردد.(حبیبی،۱۱:۱۳۷۹)
تحلیل گونه شناختی(هال) از فضای شهری:
هال در یک تحلیل نظری، فضاها را به سه نوع زیر تفکیک نماید:
الف)فضاهایی که ترکیب ثابت دارند: فضاهایی که طرح وترکیب آن ها به وسیله ی داده های فیزیکی مانند دیواره یا نرده مشخص می شود و ثابت است.
ب)فضاهایی که ترکیب نیمه ثابت دارند: او در تشریح این دسته از فضاها بر برخی ویژگی های معماری جغرافیایی مانند گردهم آورنده و پراکنده کننده نیز استناد می کند. این ویژگی ها سازمان و ترکیبی نیمه ثابت به فضا می بخشند.
ج)فضاهایی که از نظر ترکیب متغیر هستند: مهم ترین ویژگی این نوع فضاها در این است که به وسیله ی الگوهای رفتاری سازمان داده می شوند. طرح و ترکیب آن ها ثابت نسیت، زیرا با تغییر رفتار دگرگون می شوند.(مرتضوی،۵۴:۱۳۶۷)
بنابر تقسیم بندی دیگری فضاهای شهری را از لحاظ کارکردی می توان به چهار حوزه تقسیم کرد که طبعاً با یکدیگر روابطی پویا دارند: ۱- فضاهای شهری ۲- فضاهای کاری ۳-فضاهای اوقات فراغت ۴- فضاهای حملی و نقلی
فضاهای کاری شهر عمدتاً به سه فضا تقسیم می شوند:
۱-مرکز فعالیت های مبادلاتی
۲-مراکز فعالیت های تولیدی
۳-مراکز فعالیت های خدماتی و کالاهای مصرفی روزمره.
مراکز تجاری در زمره ی گروه اول یعنی فضاهای مبادلاتی قرار می گیرند. این مرکز فعالیت های مبادلاتی، عموماً در حوزه ی جغرافیایی درون و مرکز شهری قرار می گیرند و رفت وآمدها و سفرهای متعدد و متراکمی را در تمام روزهای کاری ایجاد می کنند. (فکوهی،۱۳۸۳ :۶۶-۲۶۵)
شهرفضا:
فضا یکی از مفاهیمی است که بیشترین ابهام برای تبیین و مرزبندی آن وجود دارد و همین امر گاه آن را به سوی نوعی درک ناپذیری سوق می دهد. دلیل آن است که فضا را باید پیش از هرچیز به مثابه ی مکانی “خالی” و “تهی” در نظر گرفت، جایی که هیچ چیز را درخود جای نمی دهد. به عبارت دیگر جایی در میان چیزها و اشیا . با این وصف، پدیده ی فضا را تنها می توان در حضور اشیا و پر بودن آن ولو به طور نسبی درک کرد.( فکوهی،۲۳۲:۱۳۸۳)
از دریچه ی نگاه انسان شناختی، درک از فضا خود را در سازمان یافتگی های متفاوت آن متبلور می سازد که بنا بر هر فرهنگ و حتی هر خرده فرهنگ می تواند به درجات مختلف، متفاوت باشد. پرسش اساسی در دیدگاه انسان شناسی نسبت به فضا درک ساز و کارهایی است که در هر فضای مشخص به کار گرفته شده اند تا به گروهی از انسان ها امکان زیستن وتداوم این زیست را در آن محیط عرضه کنند. انسان ها در فضا زندگی می کنند یعنی رابطه ای پیوسته از کنش های متقابل با آن دارند. (همان:۲۳۶)
راپاپورت مبنای رویکرد انسان شناختی به فضا را بر درک فضا به عنوان مجموعه هایی پویا از صحنه ها می دانند.” صحنه” به نظر او محدوده ای از فضاست که نظامی از فعالیت ها را درون خود جای می دهد. به صورتی که رفتارها با محیط درون آن فضا روابطی قابل انتظار به وجود آورند. (همان:۲۳۷)
در مجموع می توان گفت که پیرامون مفهوم فضا، دیدگاه های متعددی وجود دارد و فضا را می توان واژه ای بحث برانگیز انگاشت. در هر حال ” فضا” در فرهنگ لغات علوم اجتماعی به طور عام و انسان شناسی به طور خاص، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است که به گوشه ای از آن ها اشاره شد.
نتیجه گیری:
موضوع فضای شهری از جمله مباحث پرجاذبه ای است که بسیاری از اندیشمندان مسائل شهری به آن توجه داشته و اهمیت آن را اساساً جهت رابطه ای می دانند که با راهبردهای اجتماعی، پالایش، ساخت اجتماعی، تولید کیفیت انسانی-عاطفی در جامعه، بیان زندگی فعال مردم، فعالیت سیاسی و مانند آن دارد. فضای شهری محصول نیروهای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است وشخصیت آن بیش از عوامل تکنولوژیکی و یا جغرافیایی و فیزیکی ناشی از عناصر متغیر فضا شامل نظام فعالیت ها و عناصر پایدارتر فضا یعنی ظرفیت مدنی جامعه ی شهری است که نیروهای اجتماعی و فرهنگی جامعه از طریق عواملی مانند نهادها و فرهنگ و پویش شهرنشینی این عناصر را پدید آورده و به وساطت گروه های اجتماعی و فعالیت آن فضای شهری را شکل می دهد. فضای شهری، عرصه ی اجتماعی، فرهنگی و کالبدی است که وابسته به الگوی فعالیت گروه های اجتماعی و محصول عمل نیروهای فرهنگی و اجتماعی است، اما این نیرو ها در شرایطی که پویش های مدنی جامعه، فضایی مدنی را تدارک دیده باشند در این حال، به تولید فضای شهری منجر می شوند.
منابع ومآخذ:
۱)بحرینی، حسین،۱۳۷۷، فرآیند طراحی شهری، انتشارات دانشگاه تهران
۲)پاکزاد، جهانشاه،۱۳۷۶، طراحی شهری چیست، مجله ی آبادی، ویژه ی طراحی شهری،سال هفتم، شماره۲۵، صص ۳۶-۳۰، تهران، انتشارات مرکز مطالعات و شهرسازی معماری ایران.
۳)تولایی، نوین،۱۳۷۲، فضای شهری و روابط اجتماعی و فرهنگی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده ی هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
۴)حبیبی، سیدمحسن، ۱۳۷۹، فضای شهری:برخورد نظریه ای، مجله صفه، شماره۳۳، تهران، دانشگاه شهید بهشتی
۵)صالحی، اسماعیل،۱۳۸۷، ویژگی های محیطی فضاهای شهری امن، تهران، مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی معماری و شهرسازی
۶)فکوهی، ناصر،۱۳۸۳، انسان شناسی شهری، تهران، نی
۷)مدنی پور، علی،۱۳۷۹، طراحی فضای شهری، ترجمه ی فرهاد مرتضایی، تهرن، انتشارات شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری
۸)مرتضوی، شهرناز،۱۳۶۷، روان شناسی محیط، تهران، انتشارات دانشگاه تهران
۹)نوربرگ شولتز، کریستیان، ۱۳۵۴، هستی، فضا و معماری، ترجمه ی محمدحسن حافظی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.
سلام و عرض ادب
بسیار مناسب و سنجیده بود.