نقاط عطف و نشانه
درگونه شناسی نقش های مختلفی که تا کنون منظر شهری بر عهده داشته است، مهمترین نقش آن فراهم آوردن امکان قرائت کلیت شهر به مثابه یک “متن” است . بر اساس مطالعاتی که از دهه ۱۹۶۰ میلادی در زمینه”نشانه شناسی” شهری و معماری به عمل آمده است ، می توان منظر شهری را نظامی از “دال”ها انگاشت که به مجموعه ای از “مدلول”ها اشاره می نماید . فهم منظر شهری به مثابه “نظامی از نشانه ها”که قادر به “پیام”رسانی در زمینه های گوناگون می باشد، امکان “قرائت” و “خوانش” متن شهر وکشف و یا تاویل معانی آن را فراهم می سازد.
نشانه : ابزار قرائت منظر
ابعاد ناملموس حیات مدنی ، همچون فقر و غنا ، سلطه نهادها و ارزش های معین ، سلایق زیبا شناختی خرده فرهنگ ها ، عمق تاریخی شهر ، میزان ایمنی و امنیت جامعه ، چگونگی احترام جامعه به قراردادهای اجتماعی و غیره از طریق نظامی از “نشانه”ها امکان تجلی و بروز خارجی یافته و ارزیابی مثبت و یا منفی را میسر می سازد.
“نشانه” عنصر طبیعی یا مصنوعی است که به لحاظ شکل و عملکرد با محیط اطراف متفاوت است و موجب ارتقای تصویر ذهنی جامعه از محیط و در نتیجه اعتلای خوانایی شهر می شود.چنانچه نشانه های شهری فارغ از بعد هویتی و به عنوان عنصر موثر در معنای محیط لحاظ شوند ، وجه تمایز نقطه نشانه و نقطه “عطف” کمرنگ می شود ، بطوری که در یک ردیف قرار می گیرند و نشانه شهری به نقطه عطف تبدیل می شود . در این صورت رویکرد کلی در برداشت و شناسایی نشانه های شهری ، نه برمبنای کالبد و فیزیک عناصر بلکه بر اساس ایفای نقش در تعریف معنای محیط خواهد بود .
منظر: قرائت تاریخ اساساٌ منظر شهری ، سطح تماس”انسان” و “پدیده شهر” است . منظر شهری – به عنوان مفهومی پویا و نه ایستا – از طریق نظام نشانه ای خود قادر است ارزشهای مورد توجه جامعه را به تماشاگران اطلاع دهد . در تضعیف یا تقویت غرور مدنی جامعه موثر باشد؛ جایگاه و نوع ارزشها در زندگی روزمره شهری را به نمایش گذارد ؛
به کشف میزان وفاداری شهروندان به رفتارهای منطبق با قراردادهای اجتماعی بیانجامد و یا سلطه نهادهای اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی در شهر را روایت کند و فصول پی در پی تاریخ یک جامعه شهری را به نمایش گذارد . حتی قادر است نفوذ ارزشهای مذهبی در شهرها را به خوبی به تصویر بکشد .
از این حیث ، منظر شهرهای قرون وسطی و شهرهای اسلامی قابل قیاسند .
مناره ها نشانه های متکثر در شهرهای اسلامی اند که در القاء مردم واری موثرهستند و کتدرال ها با جانمایی متمرکز در شهرهای مسیحی ، القاء قدرت را نشان می دهند. بدین طریق در فرا سوی جنبه های عملکردی تصویر شفافی از ماهیت فضای حاکم بر شهر در ذهن مخاطب ایجاد می نمایند.
بررسی نسبت بین معنای “نقطه عطف”و جانمایی آن، و همچنین سلسله مراتب شکل گیری و کنکاش در نحوه استقرار نقاط عطف و نشانه در شبکه ساختاری شهرها ضمن تبیین تاثیر اختلاف پتانسیل فضاهای مختلف شهری که موجب ایجاد حرکت در شهر می شود ، موید تنوع در ماهیت نشانه هاست .
نشانه های معنی دار، که با پشتوانه های ذهنی شکل گرفته اند ، ریشه در اجتماع و بنیان های فرهنگی دارند. در بیشتر موارد چنین نشانه هایی، نقطه عطف در فضاهای شهری محسوب می شوند. مدارس و مساجد شاخص و … از این دسته اند .
از سوی دیگر تعداد نشانه هایی چون نماد شرکت های تجاری از قبیل مکدونالد ، آی بی ام و… که نمایانگر سلطه نهادهای اقتصادی و سیاسی در شهرها هستند و بهانه خلق نقطه عطفی در محیط شده اند نیز کم نیست . عامل اصلی تنوع در ماهیت نشانه هایی که به نقطه عطف شهری تبدیل می شوند هویت ، تاریخ و سابقه شهر ، و حتی فضاهای مختلف یک شهر است .
نتیجه گیری : مقایسه منظر شهرهای قرون وسطی وشهر های دوره اسلامی موید آن است که در شهرهای اسلامی فاکتورهای عمومی و مردمی که تابع جریانات اجتماعی و فرهنگی هستند منجر به تبدیل نشانه شهری به نقطه عطف می گردند حال آنکه در شهرهای اروپایی این امر تابع پارامترهای وابسته به قدرت و حکومت است .
لیلا سطانی / کارشناس ارشد معماری و کارشناس ارشد معماری منظر
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.