فضاهای شهری، از دیروز تا امروز
استفاده سنتی از فضاهای عمومی؛ مکان ملاقات، بازار و فضای تردد:
۱۸۸۰: نقاشی اریک منینگسن شاهراه اصلی کپنهاگ را در کریسمس با انعکاس واقعیت اقتصادی و اجتماعی آن دوره نشان داده است. ضرورتاً خیابان مجل کار، خرید و فروش و یا حمل اجناس است. بطوریکه استفاده غالب از خیابان برای این سه کاربری بوده است.
۱۹۶۰: همان خیابان مورد هجوم خیابان و ماشین قرار گرفته است. بطوریکه عابرین به دو سنگفرش باریک با فضایی که تنها مختص حرکت است، محدود شده اند.
۱۹۶۸: پنج سال بعد از عبور و مرور. پیاده روی، خرید، و دیدن ویترینها معمول است. کاکرد اجتماعی دیدن و دیده شدن، بعنوان بخش مکمل زندگی شهری ادامه یافته است.
۲۰۰۰: همان خیابان در یک روز تابستان. شش برابر ناحیه برای عبور فراهم شده است. مردم هنوز در حال تردد هستند. ولی اکنون گزینه های دیگری نیز وجود دارند؛ بسیاری ایستاده اند، نشسته اند، یا به حال تفریح در کافه های روباز می باشند.
اگر چه الگوی استفاده در طول تاریخ متفاوت بوده است، اما علی رغم این تفاوتها، فضای عمومی به عنوان محل ملاقات و قرار، بازار و محل عبور و مرور عمل نموده است. شهر همواره محل ملاقات و دید و بازدید، تبادل اطلاعات درباره شهر و جامعه و محلی است که در آن وقایع مهمی نظیر تاجگذاری، مراسم، فستیوالها و گردهماییها روی می دهد. و شهر محل داد، ستد و عبور و مرور و انتقال کالا از محلی به محل دیگر است.
در گذشته هنگامی که بسیاری از حرکتها توسط پا صورت می گرفت، اغلب توازن شدیدی مابین کابریهای اصلی شهر وجود داشت. عابران می توانستند برای ملاقات، تجارت، گفتگو به هر جایی که نیاز داشتند بروند و در همان فاصله از مناظر شهر، استفاده کنند. و بدین ترتیب کارکردهای شهری همزمان در همان فضای شهری صورت می گرفت. با این حال در قرن بیستم بویژه در کشورهای صنعتی شرایط برای سه کارکرد اصلی فضاهای عمومی شهر تغییر یافت. الگوهای جدید عبور و مرور، تجارت و ارتباطات به قدری افراطی گردید که سنت قرن ها در چگونگی استفاده از شهر را تغییر داد. اختراع دوچرخه و قطارهای برقی، در اواخر قرن نوزدهم، دامنه وسیع جدیدی به حمل و نقل بخشید و زمانیکه در آغاز قرن بیستم اولین اتومبیلها ساخته شدند، الگوی حمل و نقل تغییرات اساسی یافت.
به لحاظ سنتی موازنه خوبی میان توابع شهری به عنوان محل ملاقات، خرید و عبور و مرور وجود داشت که این الگو هنوز هم در چندین شهر حفاظت شده نظیر “ونیز” ادامه دارد.
شهر به عنوان محل تجارت در قرن بیستم تغییرات زیادی به خود دید: تجارت در فضای آزاد به تدریج به سمت مغازه های کوچک کنار خیابانها و میادین حرکت کرد و از این رو مغازه های بزرگتر، سوپرمارکتها و فروشگاههای زنجیره ای بزرگ و دور از قلب شهر توسعه یافتند. در مواردیکه مراکز خرید در داخل شهر استقرار می یافت، این مغازه ها، فضای بسته ای شده و دیگر به عنوان بخشی از فضای عمومی مطرح نبودند. بدین ترتیب بازار از حوزه فعالیت های عمومی جدا شده و وارد حوزه خصوصی گردید.
تجارت و تردد در قرن بیستم کاملاً تغییر یافته است، خرید و فروش در داخل مغازه ها انجام می گیرد.
قرن بیستم شرایط کارکرد شهر به عنوان محل ملاقات و تبادل اطلاعات را نیز تغییر داد. توسعه سریع و وسیع رسانه های خبری، الکترونیک و چاپ، همراهی مردم با جریان بی پایان اطلاعات را در مورد جامعه و دنیا امکانپذیر ساخت. و بدین ترتیب همراه با این جریان، امکان ارتباط غیر مستقیم اشخاص با یکدیگر پدیدار گشت. نخست تلگراف، سپس تلفن، تلفن همراه و سرانجام ایمیل و اینترنت ظهور یافتند. تردد افراد از طریق اتومبیل و دیگر اشکال حمل و نقل و نیز توسعه فرمهای مختلف سفرهای طولانی، فرصتهای جدیدی برای ملاقات و تعامل فراهم آورد و بدین ترتیب نقش شهر به عنوان مکان بارز ملاقات و تعامل برای شهروندان کاملاً تغییر یافت. اکنون در پایان هزاره جدید این تغییرات عظیم در اجتماع تنها در یک قرن، زندگی عمومی را در مرکز کپنهاگ تحت تاثیر قرارداده است. بسیاری از مردم بودن در خیابانها و میادین را برای پیاده روی و گذران وقت در فضاهای عمومی انتخاب کرده اند.
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.