حکومت محلی در کشور روسیه

مقدمه:
حکومت محلی نهادی قدیمی با نهادی جدید است که ریشه در تاریخ گذشته بشر داد و در زمان های دور با مطرح شدن مدیریت اجتماعات بشری پا به عرصه هستی گذاشته است . به گونه ای که انسان ذاتآو فطرتآخواهان مشارکت در سرنوشت و اداره امور مربوط به خود است. حکومت محلی از نظر مفهومی چند بعدی است که تقریبا تمامی وظایف دولت را در گستره ای محدود تر انجام می دهد وبه عنوان مینیاتوری از حکومت سیاسی جامه مطرح است .
در اینجا الگوی حکومت های محلی در روسیه مورد بحث قرار می گیرد که در این راستا ابتدا موقعیت کنونی روسیه سپس فدراسیون و ویژگی های ان گفته می شود . در مرحله بعد سیر تحولات الگوی روسی حکومت های محلی در دوره سوسیالیسم پس از فروپاشی شوروی ودر روسیه بررسی می شود ودر اخر ساختار سیستم حکومتی روسیه و وظایف حکومت ها محلی مطرح می شود .
اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (به روسی: Сою́з Сове́тских Социалисти́ческих Респу́блик- СССР تلفظ: سویوز سُوتسکیح سوسیالیستی چـِسکیح رسپوبلیک) کشوری بود که از زمان تأسیسش در ۱۹۲۲ تا زمان انحلالش در ۱۹۹۱ در بخش بزرگی از شرق اروپا و شمال آسیا وجود داشت.
این کشور حاصل انقلاب ۱۹۱۷ روسیه بود و روسیه بخش بزرگتر آن را تشکیل می‌داد. این کشور پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ یکی از دو ابرقدرت جهانی به شمار می‌‌رفت. در این کشور تمام قدرت سیاسی و اداری در دست تنها حزب مجاز, حزب کمونیست شوروی, بود. در منابع فارسی به آن “شوروی”، “اتحاد شوروی” و “روسیه شوروی” نیز گفته‌اند.
موقعیت کنونی روسیه
روسیه با ۱۷۰۷۵۴۰۰ کیلومتر مربع وسعت به تنهایی بیش از ۷۶ درصد خاک اتحاد شوروی سابق را تشکیل می‎دهد. و در حال حاضر هم با اشغال حدود ۵/۱۱ درصد خشکیهای کره زمین بزرگترین کشور جهان محسوب می‎شود. اگرچه ۶۵ درصد خاک این کشور در بخش آسیایی قرار دارد، تنها بیست و هشت درصد مردم روسیه در این نواحی زندگی می‎کنند. این سرزمین بیش از ۱۶۰ درجه طول جغرافیای و ۱۰ منطقه زمانی را در برگرفته و اختلاف ساعت در منطقه مسکو با شرقی‎ترین نقطه روسیه در شبه‎جزیره چوکچی و شبه‎جزیره ساخالین ۹ ساعت است.
سرزمین پهناور روسیه را دریاهای متعددی در برگرفته که عمده‎ترین آنها عبارتند از: دریای بالتیک و خلیج فنلاند در غرب، دریای سفید، خلیج پچورا، دریای کارا، دریای بارنتس، دریای لاپتف، دریای سیبری شرقی، دریای چوکچی و اقیانوس منجمد شمالی در شمال، دریای برینگ، دریی اخُتسک، دریای ژاپن و اقیانوس آرام در شرق، دریای سیاه و دریای خزر در جنوب. با وجود آنکه طول سواحل این کشور به ۶۵۳،۳۷ کیلومتر می‎رسد، اما به لحاظ اینکه بیشتر سواحل آن در منطقه منجمد شمالی واقع است و یا دریاهای مرتبط با آن از طریق تنگه‎های تحت کنترل کشوای دیگر به آبراه‎های مهم متصل است، روسیه از وضعیت مطلوبی در برقراری ارتباط دریایی آزادانه با سایر کشورهای جهان برخوردار نیست. مرزهای این کشور بالغ بر ۱۳۹،۲۰ کیلومتر است.
بخش اروپایی روسیه عمدتاً جلگه‎ای و هموار است. بلندترین نقطه روسیه، قله البروس با ۶۴۲،۵ متر ارتفاع در شمال قفقاز در جمهوری آستیای شمالی و نزدیکی مرز گرجستان است که در عین حال بلندترین نقطه اروپا نیز محسوب می‎شود. کوههای اورال که در امتداد شمالی – جنوبی قع شده است حد میان اروپا و آسیا را تعیین می‎کند و بلندترین نقطه آن قله نارودا تنها ۸۸۵،۱ متر ارتفاع دارد. تمامی قسمت آسیایی روسیه را سرزمین پهناور سیبری در برگرفته است. شبکه گسترده‎ای از رودهای پر آب در روسیه وجود دارد که علاوه بر تأمین آب آشامیدنی سده برق آبی فراوانی بر روی آنها احداث شده است.
رودهای عمده بخش اروپایی روسیه عبارتند از: ولگا با ۶۹۰،۳ کیلومتر طویل‎ترین رود اروپا که به دریای خزر می‎ریزد، دون که با نام قزاق‎های دون جاودان شده است، دنیپر، نمان، نوا، لینا، پچورا. بلندترین رود روسیه ینی‎ر بخش آسیایی این کشور جریان دارد. دریای خزر که بزرگترین دریاچه جهان محسوب می‎شود در مرزهای جنوبی این کشور قرار دارد. دریاچه بایکال با ۱۴۰،۳۴ کیلومتر مربع وسعت بزرگترین دریاچه روسیه، عمیق‎ترین دریاچه جهان (با ۱۷۴۰ متر عمق) و بزرگترین دریاچه آب شیرین آس است و ۲۰ درصد آب شیرین دریاچه‎های جهان در این دریاچه ذخیره شده است. پوشش گیاهی روسیه را در شمالی‎ترین مناطق توندرا و در جنوب تایگا تشکیل می‎دهد که یک سوم جنگل‎های جهان در این نواحی قرار دارد. آب و هوای روسیه عمدتاً قاره‎ای خشک همراه با زمستان‎های سرد است. میزان درجه حرارت در نواحی شمال شرقی سیبری در زمستانها تا ۷۰ زیر صفر نیز می‎رسد. میانگین دمای تابستان از ۶ درجه تا ۲۰ درجه بالای صفر است. میزان بارندگی از متوسط تا کم در تغییر است و بویژه در نواحی داخلی چندان قابل پیش‎بینی نیست. روس‎ها که در حال حاضر حدود ۸۳ درصد جمعیت روسیه را تشکیل می‎دهند از گروه اسلاوهای شرقی بشمار می‎روند که خود از خانواده‎ هند و اروپایی محسوب می‎شوند. در روسیه بیش از ۱۰۰ ملیت و قوم زندگی می‎کنند. زبان روسی زبان رسمی است و به خط سیریلیک نوشته می‎شود. اکثریت مردم روسیه تابع کلیسای ارتدکس روسیه می‎باشند. دین مسیح و به تبع آن کلیسای ارتدکس از اوایل قرن دهم در روسیه گسترش یافت. بعلاوه پیروان مذاهب کاتولیک و پروتستان در شمار محدودی در این کشور حضور داد و در نواحی شمال قفقاز و شمال دریای خزر مسلمانان از اکثریت برخوردارند.

مشخصات کلی روسیه
نام رسمی: فدراسیون روسیه امید به زندگی: زنان ۷۲ سال، مردان ۶۲ سال (سال ۱۹۹۸)
نام محلی: روسیا توزیع سنی: ۱۴ – ۰ سال: ۲۳ درصد، ۶۴ – ۱۵ سال: ۶۶ درصد
پایتخت: مسکو جمعیت شهری: ۷۴ درصد
تاریخ استقلال: دارای قدمت تاریخی زبان رسمی: روسی
روز ملی: ۱۲ ژوئن واحد پول: روبل روسیه برابر با ۱۰۰ کوپک
مساحت: ۱۷۰۷۵۴۰۰ کیلومتر مربع تولید ناخالص ملی: ۰۰۰،۰۰۰،۵۴۶،۴۷۹ دلار
جمعیت: ۱۴۸۰۰۰۰۰۰ نفر تولید سرانه ناخالص ملی: ۱۹۹۲: ۲۶۸۰ دلار
تراکم جمعیت: ۷/۸ نفر در کیلومتر مربع نرخ تورم: ۱۹۹۹: ۴۰ درصد
رشد سالانه جمعیت: منفی نیروی کار: صنعت: ۳۷ درصد، کشاورزی: ۵/۱۲ درصد، خدمات: ۵/۵۰ درصد
میزان بیکاری: ۱۹۹۸: ۱/۳ درصد

روسیه دارای ۲۱ جمهوری خودمختار، ۴۹ استان، ۶ خطه، دو شهر خودمختار مسکو و سنت‎پترزبورگ است. در شهر مسکو پارلمان و دومای کشوری و مجلس سنا و شورای فدراسیون عمل می‎کنند. علت اینکه این دو شهر خودمختار هستند این است که از نظر مساحت و جمعیت با سایر مناطق قابل مقایسه هستند؛ از آنجا که این دو شهر در دوران مختلف پایتخت بودند از اهمیت خاصی برخوردار شدند) و ۱۰ ناحیه خودمختار است. در ماه مه سال ۲۰۰۰ ولادیمیر پوتین پیشنهاد کرد روسیه به ۷ منطقه تقسیم شود که روز ۳۱ ماه مه سال ۲۰۰۰ این پیشنهاد از تصویب شور اول دومای کشوری گذشت. این هفت منطقه شامل مناطق ذیل هستند:
ـ منطقه شمال غربی (مرکز- سنت‎پترزبورگ )
ـ منطقه مرکزی(مرکز- مسکو)
ـ منطقه رود ولگا(مرکز- نیژنی‎نوگورود)
ـ منطقه شمال قفقاز(مرکز- رستوف – دن)
ـ منطقه خاوردور(مرکز- خاباروفسک)
ـ منطقه اورال(مرکز- یکاترینبورگ)
ـ منطقه سیبری(مرکز- نووسیبیرسک)

پس از فروپاشی اتحاد شوروی کشور روسیه به عنوان بزرگترین کشور تشکیل‎دهنده شوروی، در بیشتر موارد حقوقی و سیاسی جایگزین آن گردید. قانون اساسی روسیه در رفراندوم ۱۲ دسامبر سال ۱۹۹۳ با ۵۸ درصد آرا به تأیید عمومی رسیده و طبق آن حکومت این کشور جمهوری فدراتیو میاشد. قوه مقننه یا مجلس فدرال از ترکیب شورای فدراسیون با ۱۷۸ عضو و دومای کشوری با ۴۵۰ عضو تشکیل می‎گردد. نیمی از اعضای دوما از طریق انتخابات مستقیم در حوزه‎های انتخابی منطقه‎ای به مجلس راه می‎یابند و نیم دیگر بر اساس فهرستهای حزبی برگزیده می‎شوند. فدراسیون روسیه به عنوان یکی از چهار جمهوری اصلی بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ رأی به انحلال شوروی داد و سپس همراه با روسیه سفید (بیلوروسی) و اوکراین نقش اصلی را در تأسیس اتحادیه جامعه کشورهای مستقل مشترک‎المنافع به عهده داشت. فرماندهی کل قوا به عهده ئیس‎جمهور است. تعداد نفرات ارتش در سال ۱۹۹۹ بالغ بر ۲/۱ میلیون نفر بوده است. اقتصاد روسیه و به ویژه در بخش اروپایی آن تا اواخر قرن نوزدهم یعنی هنگامی که انقلاب صنعتی در اروپا آغاز گشت بر پایه کشاورزی قرار داشت. سپس روند تکاملی اقتصاد این کشور به واسطه جگ جهانی اول و جنگ‎های داخلی متعاقب آن دچار وقفه گردید. استالین پایه‎های پیشرفت صنعتی مدرن را بنیان نهاد. با اجرای بازار آزاد، اقتصاد روسیه با وضعیت بغرنجی روبرو گردید. از طرفی نهادها و روابط اقتصادی سابق از میان رفت و از طرف دیگر سیستم جدید نیز هنوز اسرار نیافته بود و در نتیجه افت تولید در بیشتر بخش‎های اقتصاد حاکم گردید.

جدول جمهوریهای فدراسیون روسیه
نام جمهوری مرکز موقعیت جغرافیایی جمعیت(هزارنفر) مساحت(کیلومترمربع)
آدیغه مایکوپ شمال قفقاز ۴۴۲ ۷۶۰۰
گورنی آلتای گورنو-آلتایسک جنوب سیبری ۱۹۸ ۹۲۶۰۰
اودمورتیا ایژفسک کرانه رود ولگا ۱۶۳۷ ۴۲۱۰۰
بوریاتیا اولان اوده در جنوب روسیه ۱۰۵۹ ۳۵۱۳۰۰
تووا قزل اردو در غرب بوریات ۳۰۶ ۱۷۰۵۰۰
خاکاس آباکان غرب رود ینی‎سی ۵۸۱ ۶۱۹۰۰
ساخا (یاکوت) یاکوتسک در سیبری شرقی ۱۰۹۳ ۳۱۰۳۲۰۰
کارلیا پطروزاودسگ در همسایگی فنلاند ۸۰۰ ۱۷۲۴۰۰
کالمیکیا الیستا در ساحل رود ولگا ۳۲۷ ۷۶۱۰۰
کومی سیکتیف‎کار در غرب کوه‎های اورال ۱۲۵۵ ۴۱۵۹۰۰
ماری یوشکار –اولا مرکز روسیه ۷۶۲ ۲۳۲۰۰
موردووی سارانسک بخش اروپای روسیه ۹۶۴ ۲۶۲۰۰

از زمان تاسیس شوروی تا زمان فروپاشی آن تنها حزب سیاسی آن کشور حزب کمونیت بود. این حزب تمام جنبه‌های زندگی اجتماعی شوروی را در کنترل داشت. تمام فعالیت‌های سیاسی و جتماعی در کشور طبق نظر این حزب انجام می‌گرفت و مخالفان این حزب مجازات می‌‌شدند. مطبوعات و انتشارات و هنرها نیز در کنترل حزب و دولت بود. نکتهٔ قابل توجه در این مورد این است که در نظام کشور شوروی، شوراهای محلی و صنفی حکوکت می‌‌کردند. یعنی بر خلاف مردم‌سالاری که در آن عده‌ایی از مردم هر چند سال یک بار رای داده و کسانی را برای زمامداری برمی گزینند. در سیستم کشور، شوراها و جمیع افرادی که در هزاران شورا در سراسر کشور حضور داشته به تصمیم گیری مشغول بودند. هر شورا در حد خود. این شوراها هر یک نماینده یا نمایندگانی در شوراهای بالاتر داشتند و این شیوه تا مراحل بالای حکومتی ادامه داشت. پس در واقع حزب کمونیست در شوروی نمایندهٔ تمام مردم بود. گرچه در اجرای این سیستم بسیار کارآمد و نوین اشکالاتی به وجود آمد.
حزب کمونیست برنامه‌های خود را طی کنگره‌های ادواری تنظیم و تصویب می‌کرد و به اجرا می‌گذاشت.
پس از فروپاشی شوروی، دولت روسیه مالکیت خصوصی زمین را که در دوران شوروی وجود نداشت برسمیت شناخت. تا سال ۱۹۹۳ حدود ۰۰۰،۲۶۰ شرکت در بخش کشاورزی فعالیت داشتند که ۵ درصد تولیدات کشاورزی را تأمین می‎کردند. دامپروی هم در روسیه از تنوع بسیاری برخوردار است و از پررش گاو، گوسفند و بز تا گوزن شمالی را در بر می‎گیرد. همچنین ناوگان صیادی روسیه در آبهای وسیع و گسترده اطراف این کشور فعال است و یکی از بزرگترین ناوگان‎های جهان در نوع خود محسوب می‎شود.
روسیه از لحاظ معادن هم ذخایر با ارزشی از سنگهای معدنی فلزی و غیر ف دارد. و از نظر منابع تأمین سوخت و انرژی هم بسیار غنی است و نفت منبع اصلی صادرات روسیه محسوب می‎شود. از زمان تأسیس اتحاد شوروی تأکید زیادی بر گسترش صنایع سنگین صورت می‎گرفت و به تولید صنایع سبک و مصرفی اهمیت چندانی داده نمی‎شد. در سال‎های پس از فروپاشحاد شوروی توجه بیشتری به صنایع سبک و به ویژه به صنایع تولید کالاهای مصرفی و خانگی شد. درآمد بودجه عمومی دولت روسیه در سال ۱۹۹۲ بالغ بر ۰۰۰،۰۰۰،۲۸۵،۳ روبل(به تاریخ ۳۱ ماه مه سال۲۰۰۰ هر دلار برابر ۱۰،۲۸ روبل است) و هزینه‎های آن نیز ۰۰۰،۶۰۰،۱۱۱،۳ روبل(دلار ۱۰،۲۸ روبل) بوده است. تولید ناخالص داخلی در سال ۱۹۹۳ بالغ بر ۳۰۰،۱۶۲ میلیارد روبل(هر دلار ۱۰،۲۸ روبل) گزارش شده است که نسبت به سال قبل با کاهشی معادل ۱۲ درصد مواجه بوده است.
روسیه از شبکه‎های حمل و نقل وسیعی برخوردار است که شامل راه‎آهن، جاده‎ها، شبکه رودهای قابل کشتیرانی و کانال‎ها است. مهمترین عامل ارتباطی بخش اروپایی روسیه با نواحی شرقی و به ویژه خاور دور روسیه خط‎آهن سراسری سیبری است. رود ولگا بوسیله کانال ولگا – دیای خزر را به دریای سیاه متصل می‎سازد. طول خط راه‎آهن روسیه به ۰۷۹،۸۶ کیلومتر (سال ۱۹۹۸)می‎رسد که ۳۶۵،۳۷ کیلومتر آن برقی شده و طول راههای اتومبیل‎رو نیز ۰۰۰،۸۹۳ کیلومتر(۱۹۹۹-۱۹۹۸) است. شرکت هواپیمایی روسیه آئروفلوت پرواز به بیش از ۱۰۳ کشور جهان را سازمی‎دهد.
طبق آمارهای موجود(سال ۱۹۹۹) سالانه بیش از ۸۰۸،۴ عنوان روزنامه در روسیه منتشر می‎شود که تیراژ آنها به ۱۶۶ میلیون نسخه می‎رسد. از میان روزنامه‎های ذکر شده ۲۸۸ مورد با ۳ میلیون تیراژ به زبان‎های غیر روسی چاپ و پخش می‎شود. در روسیه ۸/۴۸ میلیون رادیویی (یک رادیو برای ۳ نفر) و ۲/۵۴ میلیون گیرنده تلویزیونی موجود است. همچنین حدود ۳۵/۲۴ میلیون خط تلفن(۱۹۹۹-۱۹۹۸) مورد استفاده قرار می‎گیرد.
فرهنگ و آداب و سنن روسی آمیخته‎ای از زندگی سنتی اسلاوهای شرقی، کلیسای ارتدکس و تا حدودی تأثیرپذیرفته از فرهنگ اروپایی است. ادبیات روسی یکی از غنی‎ترین ادبیات جهان و دارای شاهکارهای جاودانی است. عصر طلایی ادبیات روسی که در دوران پطر کبیر آغاز شده بود و درال‎های ۱۸۱۵ تا ۱۸۳۰ به اوج خود رسید بزرگترین شاعر روسیه یعنی الکساندر پوشکین را خلق نمود. از شاعران و نویسندگان دیگر روس می‎توان از نیکولای گوگول ، ایوان تورگنیف، فئودور داستایفسکی، لو تولستوی و آنتوان چخوف ماکسیم گورکی و … نام برد. در دوران شوروی تأکیدیادی بر موضوعات علمی و تاریخی می‎شد و به همین علت موزه‎های بسیار زیادی در زمینه‎های مختلف در این کشور به وجود آمده است. همچنین علاقه مردم روسیه به موسیقی و هنرهای نمایشی از جمله تئاتر و اپرا موجب گردیده که در اقصی نقاط این کشور مراکزی به این امر اختصاصبد. به علاوه سیرک‎های بزرگی در روسیه وجود دارد که دارای شهرت جهانی می‎باشد.
از جاهای دیدنی روسیه می‎توان از حلقه طلایی نام برد که شامل شهرهای سوزدال، ولادیمیر، یاروسلاول، پریسلاول، و غیره است. در جنوب، شهر‎های استراحتی سوچی، آناپا، گلینجیک و غیره… سنت‎پترزبورگ و کاخ‎های سلطنتی واقع در حوالی شهر سنت‎پترزبورگ. سرگییف پاساد در مسکو و مجتمع کلیسایی و صومعه، تولا، یاسنایاپالانا(محل زندگی تولستوی).

فدراسیون
(از واژه لاتین fœdus به معنای عهد یا میثاق) کشوری است که از چند ناحیه خودمختار تشکیل یافته است. در فدراسیون، وضعیت خودمختاری هر جزء (مثلا ایالت) در قانون اساسی تضمین شده و دولت مرکزی (یا دولت فدرال) نمی‌تواند آن را یکجانبه تغییر دهد.

حکومت های محلی در سیستم حکومتی فدرالی
در سیستم حکومتی غیر متمرکز یا مرکب علاوه بر حکومت مرکزی و حکومت های محلی حکومت های خود مختار با اختیارات وسیعی وجود دارند . در حالی که در سیستم های متمرکز یا بسیط استقرار چنین واحد های حکومتی خود مختار پیش بینی نشده است
در سیستم حکومتی غیر متمرکز کعه نمونه بارز ان فدرالیسم است عدم تمرکز سیاسی وجود دارد به طوریکه حکومت های متحده ( فدراسیون ) و واحد های مستقل حکومتی در وضع قوانین و داره امور داخلی ازادی عمل و استقلال کامل دارند . مگر انکه طبق قانون اساسی اختیارات خالصی از انها به صراحت سلب شده باشد .

معمولاسیستم حکومتی فدرال با توافق داوطلبانه کشور های مستقل تشکیل می شوند اینگونه سیستم های حکومتی فدرال را می توان در کشورهای ایالات متحده امریکا سوئس و کانادا مشاهده نمود
در کشورهایی با سیستم حکومتی متمرکز می توان سیستم حکومتی فدرال را با توزیع قوای حکومتی در سطوح مختلف ارضی محقق ساخت . به طور مثال پس از جنگ جهانیدوم کشور المان غربی سابق و المان واحد کنونی دارای چنین سیستم حکومتی شده است .
در پاره ای از کشورهای فدرال مانند کانادا قانون اساسی حدود اختیارات حکومت مرکزی و حکومت های ایالتی را به صراحت تعین کرده است . هر موضوعی که در قانون اساسی پیش بینی نشده باشد تصمیم گری در باره ان به حکومت مرکزی اختصاص دارد در حالی که قانون اساسی ایالات متحده اختیارات و وظایف حکومت مرکزی را به روشنی معین کرده و هر موضوع دیگری که در قانون اساسی پیش بینی نشده باشد انجام ان در صلاحیت حکومت های ایالتی است . معمولا دادگاه ها در صورت بروز اختلاف بین این دو حکومت تصمیم نهایی را اتخاذ می کنند . قوانین حکومت فدرال در ایالات متحده به وسیله دستگاه های اداری و قضایی حکومت فدرال اجرا می گردد. ولی در المان قوانین فدرال به وسیله کارگزاران حکومت های ایالتی به اجرا در می اید .
همانطوریکه اشاره شده بود برخی از کشور ها اسما دارا ی شکل حکومتی فدرال می باشند مثلا اتحاد شوروی سابق دارای سیستم حکومتی فدرال بود که طبق قانون اساسی سال ۱۹۳۶ اختیارات قابل توجهی مانند اداره اموزش و پرورش امور نظامی سیاست خارجی و غیره به جمهوری ها داده شده بود ولی بیشتر این اختیاراتن عملا به طور متمرکز و به وسیله حکومت مرکزی اعمال می شد و جمهوری ها در این مورد فاقد اختیارات لازم بودند .
بی شک رابطه نزدیکی بین توزیع قوا در حکومت مرکزی یعنی بین هیئت های مختلف ان و توزیع قوا در سطوح مختلف ارضی وجود دارد به طوری که این دو نوع توزیع قوا به هم متکی بوده و روی یکدیگر تاثیر متقابل دارند .
هریک از دوسیستم حکومتی فدرال و متمرکز در رابطه با حکومت های محلی دارای ویژگی هایی می باشند که به شرح ان می پردازیم

ویژگی های سیستم حکومتی فدرال
در این سیستم مردم با اداره امور حکومتی بیشتر اشنایی دارند.
– حکومت های محلی به نیازمندی های محل اگاهی بیشتری داشته و در تامین انها سریعتر اقدام میکنند .
– مالیات های وصولی از محل در همان محل مصرف می شود .
– حکومت های محلی در تشخیص و نامین نیازمندی های محل کمتر اشتباه می کنند و یا اشتباه انها کوچک و قابل چشم پوشی است
– برقراری سیستم حککومتی فدرال احتیاج به اموزش های کافی دارد که اولا حقوق و اختیاراتی متناسب با نیازمندی های محل تفویض گردد ثانیا حکومت های محلی نیز بتوانند نیازمندی های خود را به خوبی تشخیص داده و به نحو درستی اقدام کنند .
– گرایش به تجزیه طلبی به ویژه در کشور هیی که اختلافات محلی در انها قابل توجه بوده زیاد است .
– برنامه ها و اقدامات حکومت های محلی با خواسته های مردم انطباق بیشتری دارد .
– به تجربه ثابت شده که نبود تمرکز اداری و قضایی در مسائل خاصی مانند طلاق بیمه و بانکداری نتایج خوبی در بر نداشته است .
– در این سیستم به سبب تقویت احساس محلی گاهی تعدیل ثروت بین مناطق غنی و فقیر به اسانی امکان پذیر نمی باشد .
– زمینه بروز و ظهور دیکتاتوری در این سیستم کمتر می باشد .
– سیستم فدرال به طور غیر لازمی پیچیده و به نحو نا منظمی کند است . مردم اغلب از بی تصمیمی وئ تاخیری که ناشی از توزیع قوا در حکومت است عصبانی و ناراحت می شوند .
سیر تحولات الگوی روسی
سیستم حکومت محلی در الگوی روسی یک طبقه مجزایی را از نظر ساختار ترکیب وظایف و روابط با سطوح بالاتر حکومت ایجاد می کند . بیشتر کشور های سوسیالیستی و تعدادی از کشو های در حال توسعه از این مدل پیروی می کنند .
تا سال ۱۹۸۸ سطوح شورا ها در شوروی عبارت بودند از :
-شوراها منطقه ای
-شوراهای منطقه ای خود مختار
-شوراهای حوزه ملی
-شوراهای دیستریک
-شوراهای شهر
-شوراهای شهرک
-شوراهای روستایی
این شبکه در قانون اساسی شوروی در سال ۱۹۳۶ میلادی ایجاد شده است . این شورا ها بر اساس “اصل دموکراتیک متمرکز” عمل می نمودند و ضمن اختیار کامل برای هدایت اقتصاد محلی و امور فرهنگی همزمان دستورات مدیریت مرکزی را اجرا می کردند . شورا های منطقه ای به مثابه حلقه ارتباطی بین ایالات بالا تر و همه شوراهای پایین تر عمل می نمودند . وظایف انها اجرای دستورات حزب و دستورات حکومت جهت هدایت کار همه شوراهای زیر دست بوده است . نواحی خود مختاردارای اشکال اقتدار سیاسی و اداری بودند که خود از حقوق خاصی در امور ایالتی و ملی برخوردار بو دند حوزه های ملی نیز دارای شکل هایی از اقتدار ملی سیاسی و اداری بودند . ( شبیه نواحی خود مختار ) انها به دیستریکت هایی تقسیم شده و دیستریکت ها نیز به نوبه خود در قالب دهکده های روستایی تقسیم شده بودند . شوراهای دیستریکت نقطه مرکزی کارگران و روشنفکران بود و شهر ها نیز با اندازه های متفاوت به سه گروه تقسیم شده بو دند .
۱- انهایی که تابع شورا های دیستریک بودند .
۲- انهایی که تابع حوزه منطقه ای یا سرزمینی بودند .
۳- انهایی که به طور مستقیم تابع اقتدار ایالت بودند .
شوراهای شهرک ها در کانون های جمعیتی همچون : کارخانه های بزرگ معادن ایستگاه های انرژی ایستگا های راه اهن و سایر تاسیسات صنعتی که خارج از شهر هستند شکل گرفته بودند . شوراهای روستایی ارگان های قدرت ایالت در محلات بودند . که کار مدارس باشگاه ها کتابخانه ها و موسسات بهداشتی را هدایت و کنترل مینمودند .
شوراهای محلی اقتدار ایالت را در تمامی حوزه ها به طور کامل اعمال می کردند . انها بخشی از برنامه ها را خود ترسیم مینمودند. و بودجهشان را اماده می کردند . انها کمیته های اجرایی و سر پرستشان را انتخاب و انها نیز به نوبه خود کارکنان را در حزه هایشان استخدام می نمودند . ارائه خدمات عمومی همچون : خانه سازی عرضه اب برق گاز امور فاضلاب سیستم گرمایش مراقبت پزشکی مدارس امنیت اجتماعی و… از جمله وظایف شوراهای محلی بود . شوراهای بالاتر اختیار رد تصمیمات حکومت محلی را داشتند . هر شورا از طریق ایجاد کمیته های دائمی با موضوعاتی همچون : بودجه کشاورزی امور عمومی امور جوانان و… به انجام وظیفه می پرداختند که این کمیته ها توسط انتخاب می شدند و در مقابل شورا پاسخگو و مسئول بودند . این کمیته ها یک بدنه اداری نبودند و تصمیمات انها جنبه مشورتی داشت . شورا ها همچنین دارای ” کمیته اجرایی ” بودند که توسط اعضای شورا در جلسه اول شورا به وسیه رای اشکار انتخاب می شدند و شورا می توانست انها را هر زمان که بخواهد بر کنار کند . در طول حیات شورا کمیته های اجرایی اموری همچون امور اجتماعی فرهنگی و اقتصادی حوزه خود را بر اساس تصمیمات شورا انجام می دادند . کمیته های اجرایی کار تماس اژانس های اداغری را هماهنگ و هدایت می نودند .وبه شرا پاسخگو بودند همچنین تابع کمیته اجرایی شوراهای بالاتر بودند کمیته های اجرایی در جلسات شورا حضور می یافتند و برای اجرای تصمیما ت مسئول بودند و علاوه برانه به کمیته دائمی کمک می کردند تا نقششان را ایفا کنند کمیته اجرایی تحت سرپرستی واحدها و هیئت های مختلف همواره دسترسی مستقیم شهروندان را امکان پذیر می ساختند .
هر چند که الگوی روسی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در عمل دچار تغییر و تحولاتی در کشور های اروپای شرقی و جمهوری های شوروی سابق گردید ولی به هر حال هنوز هم تمایلاتی برای اجرای این الگو به صورت تعدیل شده وجود دارد . ضمن انکه بیان این الگو ماتواند درس هایی برای نظام مدیریتی محلی در کشورمان داشته باشد . چ
در ادامه مبحث الگوی روسی وضعیت گذشته و فعلی کشور های اروپای شرقی و روسیه و همچنین چشم انداز اتی حکومت های محلی در این مجموعه کشورها به صورت مختصر و کلی مورد بررسب قرار می گیرد.
طی دوره سوسیالیسم واقعی در اروپای مرکزی و شرقی حکومت محلی در حاشیه قرار گرفته بود و مشروعیت قابل توجهی نداشت . بعد از فروپاشی سوسیالیسم هر چند که شهرمندان به رهبران جدید امیدوار شده اندولی هنوز نسبت به خود گردانی محلی تردید دارند . زیرا با وجود اظهارات متعدد در زمینه محلی گرایی بیم ان می رود که گرایش هایی به سوی تمرکز گرایی پدید اید . منطق تحولات نظام مدیریتی در کشور های در حال گذار اروپای شرقی”نوسان میان تمایل به مرکز به گریز از مرکز ” است به گونه ای که نا کارامدی مرکز در ادامعه پیرامون به دلیل پیچیدگی های نظام اجتماعی ضرورت بخش تقویت پیرامون است و از سوی دیگر تمرکز منابع مالی و اتکای مرکز به حفظ وحدت سیاسی اثربخشی پیرامون محوری را مخدوش می سازد . بنابراین این اصلاحات در ای چارچوب شرط کارامدی مدیریت در مرکز و پیرامون است .
هنگامی که تحولا نظام های پس از سوسیالیسم می نگریم میا ن دموکراسی و حکومت محلی تمایز روشنی مشاهده می شود . برگزاری انتخابات ملی استحاله نظام اقتصادی سوسیالیستی به نظام اقتصادی مبتنی بر بازار برایند تحولات کشور های اروپای شرقی پس از سوسیالیسم به شمار می رود . تقویت حکومت های محلی نقش قاطعی در ثبات جوامع پس از سوسیالیسم ایفا می کند . حکومت محلی موجب ارتقای مشارکت شهروندان ایجاد حکومت مردم سالار و مسئو لیت پذیر و کارایی در ارائه خدمات جهت ارضای نیاز های محلی می شود

دیدگاه های ایدئولوژیست های قرن ۱۹ به حکومت محلی
– – محافظه کاران بر این باورند که حکومت های محلی احساس تعلق به دولت را افزایش می دهد .
– لیبرالیسم حکومت محلی را کنترل کننده خود سریهای دولت اقتدار طلب تلقی می کنند .
– سوسیالیسم حکومت محلی را ابزار ایجاد سوسیالیسم واقعی به شمار می اورند .
ایدئولوژی های معاصر حکومت محلی را پلی ارتباطی بین جامعه مدنی و حکومت می داند به گونه ای که جامعه مدنی راهبرد های مناسب را جهت اجرای سیاست های حکومت فراهم می سازد .
در اروپای پس از سوسیالیم پیدایش نها دهای دموکراتیک بر مبنای انتخابات دموکراتیک در سطح ملی برای اکثر شهر وندان اهمیت نمادین داشت . و به همین دلیل نیز موجب افزایش انتظارات انها شد . در دوره سوسیالیسم مقامات محلی از اختیارات چندانی برخوردا نبودند و مشروعیت کمی داشتند . البته در مدت کوتاهی پس از فروپاشی سوسیالیسم مجددا رویای تمرکز مجدد در اروپای شرقی زنده شد و به عناوین مختلف ساختارهای متمرکز مجددا هویدا شدند .

حکومت های محلی در دوره سوسیالیسم :
در این دوره قدرت در اختیار حکومت مرکزی و به طور مشخص تر حزب کمونیست یا جناح های مسلط ان بود . فهرست نامزد های انتخاباتی در اختیار حزب و دیگر نهاد های تابع ان قرار داشت . وظیفه اصلی شورا های محلی اجرای برنامه های ملی حزب بود و علا با ساختار سیاتسی مرکزی ارتباط قوی تری داشتند و منافع محلی برای انها بیگانه می نمدو .
شوراهای محلی قانونا اختیرات وسیعی داشتند اما عملا از تمام قدرت واقعی محروم بودند . مسئولیت اجرای سیاست محلی در دوره سوسیاسیم عمدتا در اختیار دستگاه های دولتی قرار داده شده بود در حالی که مقامات محلی مشروعیت لرزانی داشتند و طرفراران تمرکز گرایی بر این باور بودند که وجود یک حکومت متمرکز بیش از حمومت ملی می تواند تامین کننده منافع ملی عدالت اجتماعی و هماهنگی و نظارت باشد .

حکومت های محلی پس از فروپاشی شوروی
با فروپاشی حکومت سوسیالیستی شوروی در سال ۱۹۸۹ میلادی منابع مالی و قانونی و حرفه ای به نفع خود گردانی محلی به کار گرفته شدند . و اصلاح حکومت محلی در دستور کار حکومت قرار گرفت . در حقیقت ایجاد اصلاحات ترغیب کننده منازعه میان تمرکز گرایان و تمرکز زدایان بود به گونه ای که این مناغشه هنوز ادامه دارد و طرفداران محلی گرایی ( تمرکز زدایی ) بر این باورند که حکومت محلی با دموکراسی ملی ملازمت دارد .
از منظر دموکراسی ملی حکومت محلی موجب اموزش سیاسی و ثبات سیاسی می شود و علاوه بر ان تمرکز زدایی موجب استفاده بهتر از قابلیت ها شده و احساس تعلق به جمع را در میان شهر وندان پر ورش می دهد .
در مقابل تمرکز گرایان معتقدند که وجود یک سازمان متمرکز به هماهنگی بیشتر فعالیت های سازمانی و بهره وری بیشتر پرسنل و تجهیزات فنی می انجامد . تمرکز گرایان جدید با بهانه قرار دادن خطر قو میت ها و فرو پاشی سرزمین قدیمی شوروی و سایر کشور های اقماری سعی دارند به اعاده وحدت ملی دامن می زنند . حکومت محلی برای کارایی به جایگاه حقوقی مشخص مشروعیت سیاسی شایستگی حرفه ای و بودجه کافی نیازمند است . در اروپای پس از سوسیالیسم حکومت محلی شرط اول را کسب کرد اما از سه شرط دیگر محروم ماند . در این کشور ها حکومت محلی از مشروعیت پایینی بر خوردار است از لحاظ منابع مالی شدیدا به حکومت مر کزی وابسته و در جمع اوری مالیات نا توان عمل ای نماید . فروپاشی و واگرایی واحد های محلی ( کمون ها ) در این کشورها
معضل دیگری است که فراروی حکومت های محلی می باشد .
امروزه تمرکز گرایی مجدد در اروپای پس ازسوسیالیسم به اشکال مختلف ظاهر شده است . به عنوان نمونه می توان به توسعه سازمان های جدید مر مزی در سطح محلی نظارت فائقه حکومت مرکزی برحکومت محلی کنترل مالی حکومت مرکزی برمنابع حکومت محلی و واگذاری مسئولیت های جدید به حکومت های محلی بدون تخصیص منابع مالی جهت اجرای انها اشاره نمود .
روسیه نمونه بارز کشوری است که تمایل به تمرکز گرایی دارد مجدد دارد . قانون خود گردانی محلی سال ۱۹۹۱میلادی به بخش های روسیه اختیارات وسیعی داد . بنابراین براساس قانون اساسی حکومت محلی به عنوان نهادی شناخته شد که در نظام حومت مرکزی ادغام نشد . حزب کمونیست نیز با شعار” تمام قدرت برای جمهوری ها ” از شورا های محلی و کمیته های اجرایی انها حمایت می کرد . با وجود این حضور کامل کمیته منطقه ای حزب حکایت از گرایش به تمرکز گرایی مجدد داشت . در ۲۲ دسامبر ۱۹۹۲ میلادی یلتسین رییس جمهور وقت با تقویت ادارات محلی حکومت مرکزی به عنوان بازوی اجرایی ریاست جمهوری به انها حق وتوی تصمیمات شورا را داد . انتسابی بودن حکمران ایالتی نمایندگی منطقه ای ریاست جمهوری ریاست ادارات محلی حکومت مرکزی و نظارت فائقه حزب کمونیست همگی دلالت بر تمرکز گرایی مجدد داشتند که خود گردانی محلی را در دایره ای تنومند از سیستم اداری حکومت مرکزی قرار داد .
جوامع پس از سوسیالیسم اروپای مرکزی و شرقی و رو سیه دچار وضعیتی شده اند که هر سیستم سیاسی مورد دلخواه از جمله حکومت محلی را می توانند انتخاب کنند . در این کشور ها یعی شده تا کارکرد های عمومی از مر کز به حکومت محلی مجددا توزیع شود هر چند که منابع کافی برای اجرای انها وجود ندارد و همین نارسایی باعث احیای گرایش های تمرکز گرایانه مجدد شده اند . البته رشد این گرایش ها به معنی نا دیده گرفتن کامل محلی گرایی نیست . محلی گرایی و تمرکز گرایی باید به همزیستی مسالمت امیز داشته باشند و از یکدیگر حمایت متقابل به عمل اورند . اجزای حکومت محلی نباید انها را وادار به اقدامی در سطح محلی نمایند . حکومت محلی و مرکزی ضمن استقلال کارکردی دارای وابستگی متقابل نیز هستند .حکومت محلی چهره ای دو گانه دارد هم انتن حکومت مرکزی است و هم صدای پیرامون را به مرکز منتقل می کند بها دادن زیاد به حکومت مرکزی نقش حکومت محلی را تقلیل می دهد . بنا براین در دوره گذار تعامل میان حکومت محلی و مرکزی مسئله بسیار مهمی است . اموزش شوراهای محلی تسهیل کننده تقویت ارتباط حکومت محلی و حکومت مرکزی است .
اگر به ساختار حکومت محلی ۱۵ کشور پس از سوسیالیسم بنگریم به طور متوسط ۵۸۰۰۰ واحد حکومت محلی با میانگین ۵۷۱۹ نفر جمعیت از ۶۶۹۰۰ واحد در لیتوانی تا ۱۶۶۷ واحد در جمهوری چک وجود دارد . امروزه در کشور های اروپایی پس از سوسیالیسم ارتباط تنگاتنگی میان واحد های مرکزی و محلی وجود دارد ومقامات محلی مسئولیت های جدیدی را پذیرفته اند اما از منابع مالی لازم برای انجام وظایف و مسئولیت های خود محرومند .

حکومت های محلی روسیه
فدراسیون روسیه یک دولت فدراتیو است که شامل ۸۹ جزء به شرح ذیل می باشد :
۱-۲۱جمهوری (هر جهموری یک واحد اداری قوی است که با عنوان گروه قومی نامگذاری شده که در بیشتر موارد قوانین مربوط به گروه قومی در این قلمرو وضع می شود . )
۲- ۶ کرایس ( واحدهای قلمرویی که واحد های اداری و قومی کوچکتر را شکل می دهند . )
۳- ۴۹ ابلست ( واحد قلمرویی که بعد از شهر های بزرگ هستند . )
۴- مسکو و سنت پترزبورگ ( دوشهر با موقعیت فدرالی )
۵- ابلست خود مختار یهودیان
۶- ده ناحیه خود مختار
هر یک از جمهوری ها قانون اساسی و رئیس جمهوری خاص خود را دارد .
همچنین تقسیماتی همچون کرایس ابلست شهر های ایالات فدرال نواحی خود مختار و روسای اداری و حکومت محلی با اساس نامه خاص در هر یک از این جمهوری ها وجود دارد . علاوه بر ان هر جزء زی مجموعه فدراسیون روسیه دارای هیئت اجرایی و قانونگذاری خاص است .
سیستم حکومتی روسیه دارای سه نوع ساختار است :
۱- ساختار فدرالی : شامل وزرای فدرال کمیته های دولتی و سایر اژانس ها ی با اقتدار در عرصه ملی که از طریق شبکه سلسله مراتبی که در قلمرو های مختلف زیر مجموعه انها هستند فعالیت می کنند . قلمرو ادری فدرال شامل موضو عاتی همچون امور مالی بودجه مدیریت دارایی های فدرال امنیت ملی دفاع اجرای قانون و نظایر ان است .
۲- ساختار حکومتی نوع دوم : سیستم های حکومتی تابع فدراسیون در این دسته قرار می گیرند که دارای نخست وزیر و وزرای خاص خود هستند . با توافق بین سازمان های فدرال بخشی از قدرت اجرایی به این حکومت های تابعه تفویض می شود
۳- سیستم خود گردان محلی : ساختار این حکومت هاتوسط مدیریت اجرای تابعه فدراسیون روسیه براساس اصول تعریف شده در قانون فدرال تعین می شود واحد های خود گردان محلی در رایون (بخش ها ) شهر ها و شهرک ها سلسووت ( گروه هایی از روستا ها )و روستا ها فعالیت می کنند . به عنوان نمومنه در ابلست لنینگراد بخش ها تنها دارای روسای اداری هستند که انسانی اند و نه انتخابی و علاوه بران هیئت حاکمه دارای نمایندگی نیست . در حلی که در ابلست آمور بخش ها تن۹ها دارای هیئت اداری هستند و اگر بخواهند می تواند هیئت خود گردان انتخابی که دارای نمایندگی است را به وجود اورد .
کنترل فدرال بر عملیات اجزای تابعه فدراسین و خود گردانی محلی از طریق نماینده رییس جمهور اعمال می شود که رییس اداره ریاست جمهوری نامیده می شود . و توسط رییس جمهور منصوب شده و مستقیما به او گزارش می دهد .
حکومت فدرال یا حکومت های تابعه فدراسیون روسیه نمی توانند حقوقی که برای حکومت های محلی در قانون اساسی یا قوه مقننه تعریف شده محدود نمایند .
وظایف حکومت های محلی عبارتند از
۱- توسعه محلی
۲- خانه سازی و کاربری های عمومی
۳- حمل و نقل عمومی محلی
۴- خدمات مشتریا ن
۵- مراقبت بهداشتی
۶- اموزش پیش دبستانی و مدرسه ای با توجه به استانداردهای اموزشی حرکت
۷- حفاظت از سنت های فرهنگی و تاریخی
۸- حمایت از فعالیت های ورزشی
۹- حفظ نظم عمومی
۱۰- حفظ محیط زیست

نتیجه گیری
روسیه دارای ۲۱ جمهوری خودمختار، ۴۹ استان، ۶ خطه، دو شهر خودمختار مسکو و سنت پترزبورگ است .از زمان تاسیس شوروی تا زمان فروپاشی آن تنها حزب سیاسی آن کشور حزب کمونیت بود. این حزب تمام جنبه‌های زندگی اجتماعی شوروی را در کنترل داشت. تمام فعالیت‌های سیاسی و جتماعی در کشور طبق نظر این حزب انجام می‌گرفت و مخالفان این حزب مجازات می‌‌شدند در سیستم حکومتی غیر متمرکز کعه نمونه بارز ان فدرالیسم است عدم تمرکز سیاسی وجود دارد به طوریکه حکومت های متحده ( فدراسیون ) و واحد های مستقل حکومتی در وضع قوانین و داره امور داخلی ازادی عمل و استقلال کامل دارند . مگر انکه طبق قانون اساسی اختیارات خالصی از انها به صراحت سلب شده باشد .
‎ سیستم حکومت محلی در الگوی روسی یک طبقه مجزایی را از نظر ساختار ترکیب وظایف و روابط با سطوح بالاتر حکومت ایجاد می کند . بیشتر کشور های سوسیالیستی و تعدادی از کشو های در حال توسعه از این مدل پیروی می کنند .

منابع :
۱- مقیمی- سید محمد – اداره امور حکومت های محلی . مدیریت شورا ها و شهر داری ها – سازمان مطالعه و تدوین – تهران ۱۳۸۲
۲-شکیبا مقدم – محمد – اداره امور سازمان های محلی و شهر داری ها – نشر هور – ۱۳۷۴٫
۳- ccir.ru
۴- wikipedia.org

منبع: وبسایت دکتر فریدون وردی نژاد

برای دانلود کلیک نمائید نکته بسیار مهم در مورد دانلود فایل: اگر لینک دانلود بالا با dl شروع شد، لطفا برای دانلود فایل به جای http از https استفاده نمائید.
برچسبها
مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید.

بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.

0