مدیریت شهری و حاشیه نشینی

در مورد تهران پدیده جدیدی طی ۲۷ سال گذشته بروز کرده که تقریباً غیرمتعارف بوده و آن افزایش انفجاری جمعیت روستایی استان تهران است که با نرخی بالای ۷/۵ درصد رشد داشته و جالب اینکه مهاجران به مناطق روستایی استان تهران از شهرها به روستاهای اطراف تهران رانده شده اند .

معمولاً حاشیه نشینی را استقرار در زمینهای غیرقانونی شهری تعریف می کنند که به شهرداریها و وزارت مسکن مربوط می شود. اما ابعاد حاشیه نشینی به مراتب از مسکن و خدمات شهری فراتر می رود. کاش به قول دکتر قالیباف شهردار تهران فرصت تحلیلهای جامعه شناختی نیز فراهم آوریم.

معمولاً شهرنشینی و صنعتی شدن را مترادف متمدن شدن و توسعه می دانند اما اداره و ساماندهی جامعه نوین و توسعه فزاینده آن چنان پیچیدگیهایی ایجاد کرده که در اغلب موارد به درماندگیهایی ختم شده اند که امروزه با واژه بحران شناخته می شوند. بحـــران محیط زیست، بحران ایدز، بحران فقر و بالاخره بحران حاشیه نشینی شهری که مستقیماً در حوزه مدیریت شهری و توسعه قرار می گیرد.در کشور ما این بحرانها از حساسیت بیشتری برخوردارند.
در این میان باید توجه داشت که افزایش میزان جرایم در سالهای اخیر تصادفی نیست و ریشه در گسترش شتابان حاشیه نشینی شهری دارد. و به همین خاطر کلانشهرهای کشور با جاذبه های اقتصادی – فرهنگی در معرض خطر هستند چرا که فرایند افزایش جمعیت مهاجر ان مناطق، سرعتی بی سابقه داشته است.

معمولاً حاشیه نشینان جزو تهی دستان جامعه هستند اما همه تهی دستان بزهکار نیستند چرا که بخش قابل توجهی از تهی دستان روستانشین عادی هستند و کمتر با مسئله گرانی زمین شهری مشکل دارند که ظاهراً حوزه فعالیت بنیاد مسکن انقلاب اسلامی است.

اکنون باید پرسید چه نهاد یا نهادهایی آماده رویارویی با چالش حاشیه نشینـــــی هستند؟ چه برنامه تــــــوسعه ای را در مقیاس ملی برای مهار بیشتر ابعاد آن باید در پیش گرفت، آن هم در زمانه ای که حتی زمزمه بی نیازی به برنامه ریزی توسعه در گوشه و کنار به گوش می رسد مدیریت شهری بدون برنامه ریزی حتی قابل تصور در هیچ جای دنیا نیست همچنانکه آمایش سرزمین و تقلیل نابرابریهای منطقه ای ملی خود به خود تحقق نمی یابد.

به دلیل گرانی غیرمتعارف زمین شهری در کلانشهرهای ایران و بخصوص تهران هیچ راهی جز ظهور قارچ گونه و شتابان حاشیه نشینی شهری باقی نمی ماند. درغیاب فقر شدید اطلاعاتی در باره آمارهای حاشیه نشینان در کشور و نامشخصی نهاد مسئول در توانمندسازی و تقلیل دامنه آن در درازمدت همراه با اقدامات عاجل با امکانات مناسب با این پدیده گسترده چه باید کرد؟

در خوش بینانه ترین برآوردها از جمعیت ۹۵۰ میلیون نفری حاشیه نشین در جهان هفت میلیون آن در کشـــورمان زندگی می کنند که سهمی ۱۰ درصدص را به خود اختصاص داده اند.قریب ۴۰ میلیون نفر از جمعیت کشور در شهرها زندگی می کنند.
این مجموعه شرایط یعنی درجه بالای ریسک بی ثباتی محیط کسب و کار برای مدیران حاشیه نشینی جایگاهی در امنیت ملی نیز دارد بخصوص در جهانی که قسمت اعظم سرکردگان آن حامی ما نیستند و ما برای آنها وصله ناجور محسوب می شویم.

حاشیه نشینان شهری با جایگاه شهروند بودن فاصله زیادی دارند ولی می توانند شهروندان آینده باشند حتی در روندی تدریجی. اما این به این معنا نیست که آنها درحال حاضر تهدیدی جدی نیستند.
اگرچه حاشیه نشینی در ایران نسبت به اکثر کشورهای درحال توسعه وضع وخیم تری ندارد اما این امر را به هیچ وجه نباید به خوش خیالی ختم کرد. نخست باید نهادی نیرومند و درخور برای شناخت همه جانبه آن به وجود آورد. دیگر اینکه در درازمدت این برنامه های توسعه هستند که باید از جمعیت مهاجر از روستاها و شهرهای کوچک بکاهند و ایضاً این در استراتژی های درازمدت است که جستجو کنیم چرا قیمت و رانت زمین شهری در کلانشهرهای ما این چنین غیرعادی است.

در ۱۶ سال آینده رقم کل حاشیه نشینان شهری جهان تقریباً به ۱۴۰۰ میلیون نفر افزایش خواهدیافت. میزان افزایش کشورهای صنعتی ثروتمند در این مدت حدود پنج میلیون نفر و حجم جمعیت آلونک نشین جهان درحال توسعه به رقم ۱۳۵۵ میلیون نفر خواهدرسید که از این مقدار حدود ۷۵ میلیون نفر از آن کشورهای غرب آسیاست.

به راستی از رقم فعلی ۴۵ میلیونی آلونک نشینان شهری غرب آسیا سهم ما چقدر است و اگر با نرخ رشد ۳/۲ درصدی سالیانه در ۱۶ سال آینده این روند ادامه یابد سهم حاشیه نشینان شهری کشورمان چقدر خواهدبود؟ آیا این تهدید را جدی می گیریم؟

منبع: پرتال کلانشهر های ایران

برای دانلود کلیک نمائید نکته بسیار مهم در مورد دانلود فایل: اگر لینک دانلود بالا با dl شروع شد، لطفا برای دانلود فایل به جای http از https استفاده نمائید.
برچسبها
مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید.

بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.

0