اولین شهرداری تهران
مثل حالا نبود که هر اتفاقی در شهر افتاد، گوشی تلفن هاشان را بردارند و به ۱۳۷ و بعد عصبی تر به ۱۸۸۸ گله ببرند.
اصلاً نمی دانستند تلفن چیست و هنوز راه زیادی بود تا «قالیباف» شهردار تهران شود.
مثل حالا نبود که از کمبود سطل های مکانیزه جمع آوری زباله گله کنند و انگار این سطل ها از ابتدای تولد شهری به اسم تهران همین جاها چسبیده شده بود و… آن قدر زباله جلوی خانه هاشان جمع می شد و آن قدر موش و مگس و گربه ها به دنبال موش ها به روی زباله ها دیده می شد که لابد بویش می رفت تا خانه مدیران مملکتی و بعد آن ها تصمیم گرفتند اداره احتسابیه راه بیندازند.
آن موقع ها تهران این همه بزرگ نبود و فاصله خانه ها کمتر بود و می شد بوی زباله آدم های پایین شهر به آدم های حکومت برسد.
احتسابیه راه افتاد با دو اداره؛ احتساب و تنظیف. احتسابیه جزو دارایی اش ۱۰۰ راس قاطر داشت برای حمل زباله و در بخش دیگر به خلاف های داد و ستد می رسید.
چند سال بعد یکی از روزهای سال ۱۳۲۸ صبح که مردم آمدند توی خیابان، خاک های آب پاشی شده توی حلق شان نرفت و آدم ها گیج از اتفاق آن روز تا سر کارشان رفتند و چند وقت بود شنیدند که رئیس ایل قاجار بلدیه را به ریاست «خلیل خان اعلم الدوله ثقفی» راه انداخته و قرار است این ها بعضی خیابان های مهم را سنگفرش کنند و نظافت دارالخلافه را هم به عهده بگیرند.
بلدیه هنوز یاد نگرفته بود چه طور پول در آورد و تنها از آنها که بار به تهران می آوردند عوارض می گرفت و درآمدی نداشت برای کارهای دیگری جز رفت و روب شهر.
تهران بزرگ شد و ۵۷ شهردار آمدند و رفتند تا امروز که شهرداری می خواهد مرکزی فرهنگی- خدماتی باشد و همه مدیران شهر مدام اعلام می کنند که شهرداری فقط نهادی خدماتی نیست.حالا سطل های مکانیزه زباله و رفت وروب تهران تنها بخشی از کار است.
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.