جایگاه شهرداری ها در مدیریت زمین و مسکن کجاست؟
مسکن و سرپناه جزو نیازهای اصلی و اولیه انسان محسوب می شود و داشتن خانه ای مناسب امروزه از جمله حقوق افراد شناخته شده است. همچنان که در اصل سی و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است و دولت موظف شده زمینه اجرایی این اصل را فراهم کند.
مسکن به عنوان مهم ترین عنصر شهری، بافت اصلی شهرها را تشکیل می دهد و کاربری های دیگر شهری در تعامل با کاربری مسکونی شکل می گیرند. در کشور ما در حالی که وزارت مسکن و شهرسازی متولی امر مسکن شناخته شده است، اما از دیدگاه شهروندان شهرداری ها اجرایی ترین و ملموس ترین سازمان مرتبط با امر مسکن در شهرها تلقی می شوند. این در حالی است که این سازمان باید فقط مجری ضوابط و مقررات مندرج در طرحهای توسعه شهری باشند و بر اساس کاربری ها و تراکم های مشخص شده در این اسناد، پروانه های ساختمانی را صادر کنند.
تحقیقات نشان می دهد که در حدود ۸۰ نفر به طور مستقیم و ۸۰ نفر به طور غیر مستقیم برای ساخت هر ۱۰۰ واحد مسکونی جدید مشغول به کار می شوند. این نقش مهم مسکن باعث شده تا دولت ها در مواقع رکود، بخش مسکن را فعال سازند و از بحران ها گذر کنند. در حال حاضر کاربری مسکونی بیشترین مساحت را در شهرها به خود اختصاص داده و می توان گفت که سایر کاربری های شهر مانند اداری، تجاری و… در تعامل با بخش مسکونی شهر شکل می گیرند وایجاد می شوند. این مساله نشان از اهمیت ساخت و ساز در کلان شهرهای کشور داشته و بدین خاطر امروزه شاهد احداث مجتمع های مسکونی در نقاط مختلف پایتخت و شهرهای حاشیه تهران هستیم.
اما نکته ای که علاوه بر ابعاد اقتصادی موضوع متوجه بخش مسکن است، بعد اجتماعی آن می باشد. در واقع اولین مقوله در ابعاد اجتماعی مسکن را می توان در نیاز به مسکن به عنوان یکی از نیازهای اسای انسان دانست. در این زمینه باید گفت که مسکن می بایست دارای اصول پایه مرتبط با نیازهای اجتماعی انسان باشد که در اینجا سه رکن امنیت، مطلوبیت و انطباق بر توان مالی خانوارها در راس معیارها قرار می گیرند. این معیارها بر پایه اولویت ها، تمایلات و ترجیحات مصرف کنندگان مسکن شکل می گیرند. در مجموع مردم به دنبال سرپناهی هستند که از عهده قیمت آن برآیند، قابل دسترسی باشد و از نظر فیزیکی امن باشد.
همچنین بعد فرهنگی مسکن را نیز باید از جمله موضوعات مهم در نقش مسکن و تدوین برنامه های آ ن دانست. هویت مذهبی، اعتقادی، ملی و تاریخی افراد و جامعه و به عبارتی فرهنگ و تمدن ارتباط عمیقی با مسکن دارد. ضمن اینکه زیبایی، امنیت، همسایگی، اشراف، ضوابط مربوط به حریم شخصی ، استفاده از فضاهای باز و روابط همسایگی را نیز باید در این مقوله مورد توجه قرار داد.
ابعاد کالبدی مسکن را از دو زاویه می توان بررسی کرد: زاویه اول کالبد مسکن به عنوان یک واحد مسکونی و زاویه دوم رابطه کالبدی مسکن با محیط مسکونی و به عبارتی نقش و جایگاه مسکن در توسعه شهری است. اما شاید بتوان گفت که بعد بیرونی کالبد مسکن دارای اهمیت ویژه ای است. تاثیر عمیقی که مسکن بر محیط مسکونی خود و شهر می گذارد، جای تامل دارد. نقش مسکن در توسعه کالبدی شهرها در طول تاریخ روندی متغییر داشته است.
در واقع مسکن همواره بزرگترین کاربری شهرها به شمار می آید و میزان تامین و تولید مسکن به عنوان یک عامل کمی، تعیین کننده توسعه فیزیکی شهرها می باشد. ابعاد کالبدی مسکن به ویژه در ایران اهمیت خاصی دارد. این اهمیت ناشی از شاخص هایی است که بررسی و تجزیه و تحلیل آنها می تواند رابطه مسکن و توسعه شهری را تبیین کند. برای مثال، کشور ایران در دنیا یکی از بالاترین شاخص های متوسط زیربنا، کم ترین تراکم جمعیتی در شهرها، کم ترین درصد آلونک نشینی و کم ترین درصد بی مسکنی را داراست.
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.