شهر، شهروند، تمدن شهری
اداره شهرها در عصر کنونی اهمیتی ویژه یافته و برنامه مدیریت تحولات اجتماعی (most) که به ابتکار یونسکو از دهه ۹۰ آغاز شده شامل تحقیقات درخصوص تحولات محیط شهری و سپس انتقال نتایج تحقیق به مسئولان شهرهاست.
یونسکو معتقد است که شهرها و مخصوصا کلانشهرها آزمایشگاه عصری جدید هستند که سرنوشت جامعه بشری در آنها رقم میخورد. از آغاز قرن آینده اکثریت جمعیت جهان را شهرنشینان تشکیل خواهند داد و جمعیت شهری جهان تا ۲۰۱۵ نسبت به ۱۹۵۰ دو برابر خواهد شد. در این فاصله، جمعیت شهرهایی که بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارند نیز هشت برابر خواهد شد. این روند سرگیجهآور شهرنشین شدن که در غالب کشورهای فقیر همچنان ادامه دارد، هم توازن طبیعی و هم ساختارها و تناسبهای انسانی و اجتماعی را مختل میکند.
شهر، منابع عظیمی از انرژی، آب، غذا و مواد را میبلعد و به جای آن زباله و آلودگی ایجاد میکند. محیط پیرامون شهرها دیگر توان ارائه نیازها و جذب فضولات آنها را ندارد. مسئولان شهرها نیز دیگر قدرت کوشش- درصورتی که بخواهند و بتوانند- برای پاسخگویی به نیازهای ابتدایی ساکنان مانند یک سقف، یک شیر آب، یک فاضلاب، برق و جادهای مناسب را از دست میدهند.
به علاوه آنها نمیتوانند – یا نمیخواهند- از مازاد انرژی و نیروی ابتکار شهروندان برای منافع همگانی استفاده کنند؛ درصورتی که همین نیروی فوقالعاده است که میتواند زیربنای توسعه پایدار و پویای شهرها قرار گیرد.شهرها که فعلا صحنه فشار از پایین و فلج در بالا هستند، در حقیقت نقش نمونهای را ایفا میکنند که آینده تمدن در آن رقم میخورد. در شهرها شاهد این خطر عظیم هستیم که جامعهای فاقد همبستگی شکل گیرد که در آن هر کس فقط در اندیشه خویش باشد.
اگر در ایجاد انواع روابط بین شهروندان کوتاهی صورت گیرد، وحدت شهر درهم خواهد شکست و هر تکه از آن به شکل گروهی براساس طبقه، نژاد، فرهنگ و مذهب جلوه خواهد کرد. این قطعات پراکنده قادر نیستند کلیتی واحد را تشکیل دهند.
آنها چنان به سوی درون جمع خواهند شد که به سوی پدید آوردن نوعی آپارتاید شهری تا مرز دفاع فیزیکی از خود در برابر سایر گروههای شهری پیش خواهند رفت.ریشه واژههای شهر، شهروند و شهروندی یکی است. شهروند اصولا کسی است که حق دارد در شهر زندگی کند و با برخورداری از حقوق و انجام وظایف شهروندیاش به تشکیل تمدن یاری میرساند. این بدان معناست که انسانیسازی شهرها برای آینده همه ما اهمیت حیاتی دارد.
این رؤیایی غیرممکن نیست و نمونههای آن در شمال، جنوب، شرق و غرب فراوان است. اما شرط ضروری برای تحقق اینرؤیا ایجاد ساختاری برای اداره شهر است که مردم در آن مشارکت کامل داشته باشند و مفهوم راستین شهروندی در آن مصداق پیدا کند. فقط در این صورت است که شهر میتواند با استفاده از ظرفیتهای خلاق همه شهروندان اعم از مرد، زن، پیر، جوان، فقیر و غنی در خدمت همه آنان قرار گیرد.
دبیر کل سابق یونسکو – همشهری
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.