سیمای بد قواره شهر ما
سیمای بدقواره شهر ما
بدقوارگی و آشفتگی چنان بر شهرهای ما سایه افکنده که رها شدن ازآن تلاش بسیار می خواهد و زمان طولانی. کافی است پا به خیابان بگذاری تا با انبوهیاز رنگ ها، سنگ ها، شیشه ها، آجرنماها و بتن هایی روبرو شوی که نام بنا برخوددارند. بلندوکوتاه با خطوط افقی و عمودی نامتناسب و رنگ های ناهمگون. پنجره هاینازیبا، ورودی ها و مصالح متنوع و… .این گوناگونی و ناهمگونی در سبک و شکل بهاغتشاش انجامیده و شهرهایی بی هویت، غیرانسانی، ناهماهنگ و نابسامان را به شهروندانهدیه کرده است.
بدقوارگی و آشفتگی چنان بر شهرهای ما سایه افکنده که رها شدن از آن تلاش بسیار می خواهد و زمان طولانی. کافی است پا به خیابان بگذاری تا با انبوهی از رنگ ها، سنگ ها، شیشه ها، آجرنماها و بتن هایی روبرو شوی که نام بنا برخود دارند. بلندوکوتاه با خطوط افقی و عمودی نامتناسب و رنگ های ناهمگون. پنجره های نازیبا، ورودی ها و مصالح متنوع و… .این گوناگونی و ناهمگونی در سبک و شکل به اغتشاش انجامیده و شهرهایی بی هویت، غیرانسانی، ناهماهنگ و نابسامان را به شهروندان هدیه کرده است.
معماری شهرما دیگر هیچ نوع مشخصه ای را تداعی نمی کند و در واقع سازمان فضایی و محیط کالبدی شهر ، احجامی مکعب،تک عملکردی ،بدون دید و منظر و بدون سایه روشن های مناسب ، بدون نشانه و از این دست است.
بناها پیوستگی خود را نسبت به زمین ،آسمان و همجواری از دست داده اند و فضاها از میان آن سربرآورده اند. بافت شهری متشکل از احجام پراکنده ای است تهی از ارزش های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که بحران هویت شهری و معماری را نمایان تر می سازد این در حالی است که مردم نیازمند تغییرات در شهرها هستند. روحیه افسرده آنها نیاز به تنوع رنگ، فضا و محیط دارد و در صورت بی توجهی به آن ،فضاهای شهری ما روز به روز خموده تر و غمگین تر می شود و نتیجه ،بی تفاوتی مردم نسبت به محیط پیرامونشان است.
بخشی از این مشکل به سیاست های ساخت و ساز وزارت مسکن و شهرداری ها برمی گردد و بخشی دیگر به ساختار مالکیت زمین در شهر و ساختار سرمایه در گردش.
سیمای شهر با وجود آن که نخستین جلوه از شهر است که در ذهن و حافظه شهروندان باقی می ماند اما سال هاست که از چشم برنامه ریزان و و مدیران شهری کشور دور مانده است و هنوز برنامه جامعی برای آن وجود ندارد.
این در حالی است که شهرهای گذشته ما با ساختار و بافت های همگون و نسبتا سنتی ،مطابق با شرایط اقلیمی، نیازها و عقاید مذهبی مردم شکل گرفته بودند و نوعی تعادل و توازن میان صورت و محتوا وجود داشت. بنایی وجود نداشت که ازساخت فرهنگی و عقیدتی مردم و شهروندان و کالبد و بدنه شهر تاثیر نگیرد. اما امروز روند شتابان تغییرات دنیای مدرن در عرصه های اقتصادی، اجتماعی ،فرهنگی و معماری از یک سو و سیل ایده ها و طرح های جدید در طراحی و معماری از سوی دیگر موجب شده که سیمای امروز شهر ما نه آن همانگی و هم سنخی گذشته را حفظ کرده و نه ترکیب موزون و ساختار تعریف شده و معنا دار مدرن در آن پرورش یافته باشد.
به گفته علی نوذرپور رئیس مرکز آموزش ها و پژوهش های شورای عالی استان ها ،شهر تهران از ابعاد مختلف کالبدی، فرهنگی و اجتماعی دچار بحران هویت شده و هرچه میگذرد این بحران گستردهتر و عمیقتر میشود.
می گوید:” آنچه موجب افتخار و تعلق انسان به محل سکونت و شهر خود میشود، وجود خصوصیتی است که آن را از بقیه متمایز میکند. در شهر تهران در اثر شهرنشینی شتابان، عناصر هویتبخش در مقیاس شهر و محلههای آن پدید نیامده و یکسانی و یکنواختی در شهر مشاهده میشود. زیرا در شهرنشینی شتابان مسئله اصلی مردم تأمین سرپناه است و نیازهای اجتماعی ـ فرهنگی و کیفیت زندگی متناسب با محیط، کمتر مورد توجه قرار میگیرد. این در حالی است که رفع این معضل شهر تهران با هویت بخشیدن به عناصر و اجزاء آن میسر می شود. از این رو لازم است شاخصهای این عناصر که ریشه در مکان و زمان دارد و با سنتها و عقاید جامعه پیوستهاند،نمود یابند.”
او از جمله عناصر تأثیرگذار در هویت شهر را بافتها و بناهای با ارزش تاریخی می داند و می گوید:” متأسفانه این عناصر در طول دهههای گذشته مورد بیتوجهی قرار گرفته و قسمتی از این فضاها نابود و یا در معرض نابودی قرار گرفتهاند، به نحوی که به هویت شهر آسیب جدی وارد شده است. از این رو ضرورت دارد که به طور کلی بهسازی و نوسازی بافتها و بناهای با ارزش در دستور کار مدیران و برنامهریزان قرار گرفته و با آموزش شهروندان و آشنایی آنها با هویت تاریخی شهر و محلات مختلف، ضمن فراهم آوردن زمینه احساس تعلق به آن ،زمینه مشارکت آنها در بازسازی هویت شهر فراهم شود.”
او با اشاره به این که میادین مهم و تقاطع ها فضاهای باارزش شهر محسوب شده و تنفس گاه های شهری به شمار می روند معتقد است هنوز به طراحی درست این فضاها با توجه به عملکردشان توجهی نمی شود هر چند در برخی نقاط مثل حسن آباد طراحی بدنه و بازسازی تقاطع انجام و از بنای باارزش تاریخی آن حفاظت شده است اما هنور در میدان آزادی که سمب پایتخت به شمار می رود احساس ناامنی و بی هویتی می کنی. فضا از هر سو یله و رها است و احساس تعلقی را در شهروند ایجاد نمی کند و اینها ازمواردی است که تحت تاثیر الزامات کسب درآمد شهرداری قرار گرفته است.”
می گوید:”این در حالی است که یک گروه با تخصص شهرسازی ،معماری،جغرافیا ،محیط زیست و برنامه ریزی شهری باید کاربری شهر را تعیین و مشخصات شبکه ها ،رابطه بین بناها ،معابر، عرض و طول و ارتفاع ساختمان ها را در طرحی جامع مشخص کنند و بر اساس آن تراکم هر منطقه تعریف شود .در حالی که بی توجهی شهرداری ها به این موضوع نه تنها موجب به هم خوردگی سیمای شهری بلکه موجب تراکم جمعیتی ساکن در محلات و به تبع آن افزایش نیاز به خدمات آموزشی، بهداشتی و شهری به ویژه آب، برق و فاضلاب می شود که در طرح محاسبه نشده و سیستم شهری را دچار مشکل می کند.”
این کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری و منطقه ای ایجاد عناصر فرهنگی در شهر و محلات و توجه به عناصر دیگر تشکیل دهنده هویت شهر از جمله نما و منظر شهری را در ایجاد این تعلق مؤثر می داند.
می گوید:” سیما و منظر شهری مقولهای است که در شهر تهران کمتر مورد توجه قرار گرفته است به نحوی که هر روز در گذر از معابر شهر و با نگاهی به اطراف میتوان پریشان حالی سیمای شهری که بخشی از هویت شهر را شکل میدهد مشاهده کرد. ناهماهنگی بین ابعاد و ارتفاع ساختمانها، استفاده از الگوهای طراحی و مصالح و رنگ معابر متفاوت و ناهمگون در عناصر دخیل در سیمای شهر، نماهای ساختمان های مغشوش و ناهمخوان با یکدیگر، از جمله مصادیق این موضوع هستند که چهرهای نازیبا و آشفته به شهر تهران بخشیده اند. دستگاههای متولی این امر یا در اثر غفلت و یا به خاطر درگیری با مسائل دیگری که اولویت بیشتری برای آنها دارند از ساماندهی سیما و منظر شهر و هویت بخشی به آن چشم پوشیدهاند به نحوی که اکنون امور مربوط به سیما و نمای ساختمانها و تصمیمگیری درخصوص آن را سلایق مالکان و سازندگان این بناها تعیین میکند حال آنکه همه شهروندان خواسته یا ناخواسته، در معرض سیما و منظر فضاهای شهری قرار دارند و از آن تأثیر میپذیرند. درواقع میتوان گفت که نماهای شهری بخشی از حوزه عمومیاند که به وسیله بخش خصوصی بدون نظارت ایجاد میشوند و این بنیادیترین نقد بر وضعیت موجود نماهای شهر تهران است.”
در حالی که بنا بر تعریف متخصصان، شهر زیبا، شهری است که در آن بین سه عنصر انسان، طبیعت و کالبد شهر تعادل ایجاد شود ،این تعادی در فضای شهری تهران کمتر دیده می شود .کارشناسان می گویند زندگی شهری نوعی اضافه بار اطلاعاتی برای افراد ایجاد می کند که استرس آور است و خستگی و ذهنی و نبود تمرکز حواس را موجب می شود در حالی که با استفاده از مناظر طبیعی و زیبایی های نهفته در شهرها تا حدود زیادی می توان از این فشارها کاست.
آنان نابسامانی سیمای شهری را ناشی از دو مشکل نبود طرح های بالادست و ناکارامدی یا نبود مصوبات قانونی عنوان می کنند و می گویند:”ایجاد طرح های کلان و برنامه هماهنگ و مدون در این زمینه و تهیه راهکارهای اجرایی و ضوابط و قوانین لازم و همچنین ایجاد ساختار مناسب برای اجرای قوانین از مواردی است که باید مورد توجه مسئولان شهری قرار گیرد.”
به گفته نوذرپور در بندهای ۱و ۲۷ ماده ۵۵ قانون شهرداری ها ،شهرداری موظف به ایجاد خیابان ها ، کوچه ها ،میدان ها، باغ های عمومی مجاری آب و توسعه معابر در حدود قوانین موضوعه و هرگونه اقدامی است که در حفظ نظافت و زیبایی شهر موثر است.
در ماده ۲۳ قانون نوسازی و عمران مصوب ۱۳۴۷ هم اختیار نظارت بر طرز استفاده از اراضی داخل محدوده و حریم شهر از جمله تعیین تعداد طبقات ، ارتفاع و نماسازی و کیفیت ساختمان ها بر اساس نقشه جامع شهر و منطقه بندی آن بارعایت ضوابطی که از سوی شورای عالی شهرسازی تعیین و توسط وزارت کشور ابلاغ می شود بر عهده شهرداری ها گذاشته شده است بنابراین شهرداری ها با استفاده از اختیارات فوق مکلف به برنامه ریزی برای دستیابی به سیمای شهری مناسب و هماهنگ هستند .
اما به گفته نوذرپور شهرداری به دلیل مسایل جدی که با آن مواجه است و حجم بالای کار به سیمای شهر به عنوان الویت اول نگاه نمی کند به ویژه آن که فروش تراکم و تغییر کاربری به دلیل کمی منابع درآمدی ،رویه ای است که از اصفهان به تهران آمد و از آنجا به سایر شهرها سرایت کرده است.می گوید:” وقتی فروش تراکم و تغییر کاربری رویه ای برای کسب درآمد شهرداری شد در عمل سیما و منظر شهری دچار مساله شد”
او با اشاره به این که معاونت شهرسازی به دلیل نیاز شهرداری ها به درآمد دنباله رو سایر حوزه ها در شهرداری شد گفت:” با توجه به این که ۱۰ کمیسیون فعال در تهران ماهانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ پرونده تخلف ساخت و ساز را مورد بررسی قرار می دهند در سال ۱۲هزار تخلف ساختمانی از مصوبات طرح جامع در شهر صورت می گیرد که این حجم از تخلف را در هیچ کشور پیشرفته دنیا نمی توان یافت.”
در شهر تهران نه طرح جامعی دارد و نه طرح تفضیلی و برای همین شهر بدون برنامه اداره می شود اگر چه هنوز طرح جامع قدیم ملاک کار است و طرح جدید نیز برای تصویب در معاونت شهرسازی به سر می برد اما به نظر نمی رسد که وجود این طرح ها بدون در نظر گرفتن ضوابط اجرایی مشخص اجرا شود زیرا تخلف و عدول از مقررات شهرسازی حالا به یک فرهنگ شده است .
بند”ب” ماده ۱۳۷ برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی کشور، وزارت مسکن و شهرسازی را موظف کرده است تا ابزارها و راهکارهای قانونی ساماندهی سیمای شهری را ایجاد کند اما این وظایف در اجرا با موانعی روبرو بوده اند .
او که به عنوان نامزد انتخاباتی شورای سوم شهر تهران توجه به تنوع نور و رنگ در سیمای شهری،حفاظت و بهسازی بافت ها و بناهای با ارزش تاریخی و طراحی الگوهای مناسب ساماندهی منظر شهر را در برنامه تبلیغاتی خود لحاظ کرده است می گوید:” نبود مقرراتی جامع به عنوان راهنمای طراحی و شهرسازی در زمینه نظارت و ساماندهی به ساخت و ساز و نمای شهری از سوی وزارت مسکن و شهرسازی وبی توجهی شهرداری به آن سبب شده است که امر ساخت و بازسازی ساختمان ها ، معابر، میدان ها ، یادمانها و فضاهای سبز عمومی بدون هیچ الگو و معیاری طراحی و ساخته شود که در نهایت آشفتگی و ناهماهنگی سیمای شهری را به دنبال داشته است.”
او نبود طرح های فرادست و جامع نگر و طرح های کلان توسعه شهری با توجه به فرهنگ بومی، وضعیت اقلیمی، فعالیت اقتصادی، تحرک اجتماعی و با توجه به الگوی سنتی و سازگار را از دیگر موانع ساماندهی سیمای شهری عنوان می کند.
نوذرپور مانع سوم را دیوانسالاری عریض و طویل، پراکنده و ناهماهنگ نهادهای رسمی ذی نفوذ در مدیریت شهری می داند و می گوید:” این دیوان سالاری گسترده با جهت گیری های متضاد سبب شده هر دستگاه اجرایی به نفع خود در سیمای شهر دخل و تصرف کند و ذهنیت و منافع خود را به سیمای شهر تحمیل کرده و رابطه ساختاری و بافت بدنه شهر را بر هم زده و شهروندان و کاربران شهری را با گرفتاری و نابسامانی مواجه سازد.”
او ناآگاهی شهروندان و کاربران اقتصادی، اجتماعی شهری از حق خود را نسبت به دخالت، نظارت و مشارکت در روند طراحی و ساخت و سار شهری را نیز از دیگر موانع این راه دانسته و معتقد است این مردم و شهروندان هستند که می توانند با حضور فعال خود و اعمال نظارت و یا انتخاب در مقابل دخل و تصرف های نادرست در سیمای شهر از هویت فرهنگی، اجتماعی و تاریخی خود دفاع و رابطه سیما و محتوا را به شکلی متعالی در شهر برقرار سازند و حفظ کنند.
آنچه به شهر هویت میبخشد وابسته به برداشتهایی است که ساکنان شهر از محیط اطراف خود دارند؛ بدین معنی که مفهوم هویت با کیفیت زندگی در شهر ارتباط دارد. شهر از دو بخش کلی تشکیل میشود. حوزه خصوصی و حوزه عمومی زندگی دو بخش کلان هر شهر هستند. در شهر تهران به علت اینکه اهمیتی کمی، به نسبت جمعیت ساکن در آن، به حوزه عمومی داده شده است، گاهی به نظر میرسد که حوزه عمومی تکههایی باقیمانده از حوزه خصوصی است که هیچ معنا و مفهومی را به ذهن متبادر نمیکند. چنین به نظر می رسد که فضاهای شهری زندگی مانند میدانها، خیابانها، پارکها و… در میان متولیان خصوصی زندگی شهری، به فراموشی سپرده شدهاست!
به طوری که این گونه به ذهن میرسد که در فضاهای شهری ما، اول ساختمانها ساختهمیشوند و بعد آنچه که باقی میماند، فضاهای شهری است! در این صورت چطور میتوان به زیباسازی فضایی که بدون تعریف خاصی ایجاد شده، پرداخت؟
نوذرپور راه حل برون رفت از این وضعیت را تدوین اصول و ضوابط و مقررات نما و منظر شهری براساس ویژگیهای فرهنگی، اقلیمی و کارکردی مناطق مختلف شهر،نظارت بر نماسازی ساختمانها به منظور جلوگیری از ایجاد نماهای ناهمخوان و مغشوش با اساس ضوابط مصوب،استفاده از تشکلهای حرفهای به عنوان بازوهای اجرایی شهرداری جهت کنترل ضوابط نماهای شهری و فرهنگسازی و آموزش دست اندرکاران ساختوساز و صاحبان حرف و شهروندان درخصوص اصول و ضوابط نماسازی می داند .
ساماندهی نماهای شهری تهران با اولویت نماهای فرسوده، و خیابانها و محورهای اصلی شهر،زیباسازی محیط شهری با استفاده گسترده و اصولی از رنگ و نور و دیگر مصالح و ابزارهای نوین، از جمله رنگآمیزی فضاها، جدارهها و مبلمان شهر به صورت گسترده در هماهنگی با محیط جهت ایجاد حس امید و آرامش در شهروندان و ایجاد تعادل در منظر خیابان با استفاده از رنگهای مناسب برای ساختمانها و واحدهای تجاری و اداری در لبههای اصلی شهر از راه حل هایی است که او در این خصوص ارائه می دهد و می گوید:”استفاده از نقاشی دیواری و کارهای گرافیکی در بدنه خیابانها، پیادهروها، میدانها و پارکها جهت جذابیتبخشی به چهره شهر، بکارگیری سنگ در بهسازی و نوسازی پارکها، میادین، پیادهراهها با هدف افزایش زیبایی و بالا بردن کیفیت عناصر و پایداری و ماندگاری آنها،نورپردازی فضاهای شهری تهران متناسب با ویژگیهای محیطی وبالا بردن حس تعلق شهروندان به شهر و فضاهای تاریخی و یادمانی با ایجاد زمینههای مشارکت و همکاری آنها در اداره شهر را از اقدامات اساسی در ایجاد سیمای مناسب شهری است که شورای سوم باید به آن توجه ویژه نشان دهد.”
حفاظت و بهسازی بافتها و بناهای با ارزش فرهنگی و تاریخی، از جمله تهیه طرحهای موضعی ساماندهی بافتهای تاریخی محلات شهر و تدوین ضوابط و مقررات ملاک عمل، تعریف و احیای محورهای تاریخی شهر، احیاء بناهای با ارزش تاریخی در داخل بافت قدیمی و جلب مشارکت مالکان و بخش خصوصی برای بازسازی و نوسازی بافتها و محلات قدیمی با ارائه تمهیداتی نظیر بخشودگی در عوارض ساختوساز و … از دیگر مواردی است که این برنامه ریز شهری برای حفاظت از بافت تاریخی شهر برآن تاکید دارد
او ساماندهی کاربریها و انتقال کاربریهای مزاحم از بافتهای تاریخی، هویت بخشی به محلات قدیمی واجد ارزشهای تاریخی، طراحی و استقرار ساختار مدیریت و برنامهریزی بافت تاریخی شهر، گسترش گردشگری و استفاده از پتانسیلها و ظرفیتهای شهر با ایجاد زیرساختها و تأسیسات مورد نیاز خصوصاً در بافتهای تاریخی و طراحی عناصر مبلمان شهری متناسب با ویژگیهای محیطی و اجرای آن در شهر را نیز در لیست برنامه حفظ سیمای شهری خود گنجانده است.
زهره خوش نمک
ماخذ: همکلاسی
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.