طراحی خیابان شهری
طراحی خیابان شهری
مقدمه
خیابان بعنوان یک شریان ارتباطی زیر بنایی ترین عنصر در ساختار کالبدی هر مجموعۀ زیستی به شمارمی آید . چنانچه کالبد یک مجموعۀ زیستی مجموعه ای از فضاهای مثبت ( کالبدی پر ) و فضاهای منفی ( کالبدهای خالی ) تصور کنیم ، فضاهای مثبت فضاهای منفردی هستند که بر اثر یک نظم قراردادی فضاهای منفی یا جمعی را سازمان می دهند . به عبارت دیگر ، نظم همجواری کالبدهای پر، جداره و سیمای فضاهای خالی را به وجود می آورند .
فضاهای جمعی حاوی ارزشهای فرهنگی و محیطی جامعه است که در دوران مختلف شکل گرفته اند و بر ماست که با شناخت کل این ارزشها تحول آیندۀ فضاها را به طرزی هماهنگ و سازگار کنترل کنیم
در این مقاله چکیده ای از مطالعات طراحی شهری چند محور شهری تهران را می خوانید . هدف از این مطالعه شناسایی ناهنجاری و آشفتگی در سیمای خیابانهای اصلی و نحوۀ ایجاد هماهنگی در توسعه و نوسازی آنها به کمک ضوابط کنترل کننده بوده است . لیکن در ابتدا لازم است برخی مبانی و تعاریف رابه اجمال بیان کنیم .
تحول مبانی زیبایی شناختی طراحی خیابانهای شهری :
خیابان بعنوان یکی از اصلی کالبد شهرداری سیمای خاص شهری است که از کالبد خطی و عملکرد عبوری آن تاثیر می پذیرد مبانی طراحی شهری و معیاری های زیبایی نیز در ارتباط با این عوامل شکل گرفته است از دیر باز ارزشهای کالبدی وهنری
خیابان شهری در قالب مبانی دو مکتب کلاسییسیسم و رومانتیسیسم ارزیابی می باشده است این دو مکتب با معیاری های زیبایی شناخبی کاملا متفاوت ومتاثر از شرایط اجتماعی – سیاسی زمان خود در دوران متمادی ظهور کرده و مورد توجه قرار گرفته اند کلاسیسیم مظهر شکوه و جلال ، تشخیص، اشرافیت، نظم و تمر کز قدرت بوده است و هویت ان حاکی از تسلط حاکمیت اجتماعی است رمانتیسیسم مظهر تنوع فرم بومی بودن و دموکراسی است و هویت آن حاکی از بسلط ارزشهای فردی و گرایشهای شخصی است
مبلنی اصلی مکتب کلاسیسیسم که در ادوار مختلف با شدت و ضعفهای متفاوت ظهور کرده است نظم تقارن و پرسپکتیو است نمونه های باستانی این سبک خیابان های طراحی شده در دوران روم باستان است که فضاهای اصلی شهررا به هم پیوندمی دادند در معماری این خیابانها ریتم و ستون از جایگاه ویژ ه ای بر خوردارند نظم تقارن و منو مانبالیسم ارزشهای مطلق زیبایی است که از کلیه زوایا و در همه ی ابعاد مشهود است آخرین باز تابهای سبک نئوکلاسیسیسم در طراحی خیابانهای مربوط به اواخر قرن نوزدهم و خیابانهایی که توسط هوسمان درشهر پاریس احداث گردید دیده می شود . بانی این سبک ناش بود که خیابان معروف ریجنتز لندن راطراحی کرده است .
خیابانهای تئاتری ایتالیا و خیابانهای موزه ای آلمان در قرن نوزدهم نیز به پیروی از همین سبک طراحی شده بودند .
خیابانهای طراحی شده در پاریس کلاً یک خط بام مشخص رادر طول خود حفظ می کردند . فرم و نوع و ارتفاع پنجره ها نیز به گونه ای همشکل و هم اندازه تکرار می شدند . نظم و ریتم وتناسب ریاضی واصل رعایت پرسپکتیو مبنای زیبایی بوده است . نقطه تمرکز پرسپکتیو در غالب خیابانها ی طراحی شده منطبق با استقرار یک یا دبود با شکوه است . مبنای طراحی شهر در کل ، چند نقطۀ تمرکز بود و خیابانهای مستقیمی که این نقاط رابه هم می پیوستند ودر مواردی هم بناهای سمبلیک و شکوهمند با عملکردهای عمومی مانند سالنهای تئاتر و کنسرت یا شهرداری در بدنۀ آنها به گونه ای متقارن جای می گرفتند .
نقطۀ مقابل ارزشهای زیبایی شناختی یاد شده خیابانهایی است که با معیارهای رمانتیسیستی به تدریج شکل گرفته اند . اصول زیبایی دراین سبک شهرسازی تنوع فرم ، شکل، مصالح و رنگ است .
ظهور تنوع گرایی نیز متناوباً با فرو کش کردن تمایلات کلاسیسیستی به اوج خود رسیده است و پس از ظهور مجدد آن کنار گذاشته شده است . نقطۀ اوج آن در دوران قرون وسطی بود .
با تحولات اجتماعی و هنری دوران معاصر نیز تدریجاً ارزشهای نئوکلاسیسیستی مورد تردید قرار گرفت . دیدگاههای هنری و معماری مدرن تدریجاً پایه های تنوع درفرم ترکیب رادرخیابانهای موجود پذیرفت .کلاً دراین مقاله قصد برخورد تاریخی با شکل گیری خیابان شهری درمیان نیست و تنها معیارهای شیوۀ طراحی مبتنی برنظم و تنوع ارائه می شوند که تأثیرات گسترده ای در کالبد شهرها بر جای گذاشته اند .
دراینجا لازم به ذکر است که تنوع فرم و ترکیب که تدریجاً در خیابانهای دوران معاصر پدید آمد، تنها زمینۀ تحول کالبدی خیابان نبود بلکه دراین دوره ساختار فضایی خیابان دستخوش تغییری اساسی شد که در شکل و تداوم آن تأثیر گذاشت . اما بحث بیشتر دراین زمینه از مجال این مقاله خارج است و امیدواریم در فرصتهای بعدی آن را به تفصیل مورد ارزیابی قرار دهیم .
عناصر طراحی خیابانهای شهری
برخورد با مسائل کالبدی شهر مبحثی است نوپا که در کشورهای صنعتی نیز سابقۀ چندانی ندارد . از آنجا که کالبد شهر بدنه ای است زنده و پویا و مدام تغییر می کند، ضرورت مواجهۀ فعالانه با معضلات شهر و یاری رساندن به دست اندر کاران اجرایی وظیفۀ همۀ متخصصان و صاحبنظران این حرفه است . روند تحول و شکل گیری شهرها گویای ضرورت اتخاذ نگرشی خاص و متفاوت در قبال ویژگیهای کالبدی خیابان است ، بدین معنی که می توان ارزشهای کالبدی خیابان را از لحاظ سیمای شهری به گونه ای متفاوت از سایر عناصر کالبدی شهر مانند میدان و یایک مجموعۀ معماری درنظر گرفت . در نظارۀ سیمای خیابان ، عواملی چون زاویۀ دید پرسپکتیو و بعد چهارم یعنی یا حرکت دارای نقش تعیین کننده است . به همین دلیل بیان مفاهیم و انتقال دیدگاههای مختلف مستلزم پایه گذاری الفبایی ویژه و نگرشی خاص در قبال ویژگیهای کالبدی خیابان شهری است .
باتوجه به کلیۀ نکات فوق ۀ عناصر کالبدی و زیست محیطی شاخص و قابل تعریف در مبحث طراحی خیابان شهری به شرح زیر است :
۱- خط آسمان .
۲- جداره.
– زمینه
– ریتم
– همردیفی
– تداوم
– معماری خیابانی
– تناسبات
– پیچ
۳- نبش
۴- نشانه
۵- مناظر متوالی
۶- محوطه سازی
۷- عناصر زیست محیطی
– فعالیتهای انسانی
– پوشش گیاهی
۱- خط آسمان
مقصود از خط آسمان که یکی از عناصر پایه و مهم سیمای خیابان به شمار می رود، حد جدایی جدارۀ کالبد خیابان از آسمان است .
اجزاء خط آسمان شامل خط پایه و خط ترکیب است . خط پایه خطی است که جدارۀ مسطح به نام آن ختم می گردد . خط ترکیب خطی است که حد نهایی جدارۀ خیابان یا بام و غیره را مشخص می کند . این عنصر کالبدی شامل مجموع احجامی است که در ترکیب بام بناها وجود دارد و یا در ترکیب با ابنیۀ بلندتر مستقر در پشت جداره قابل رویت است .
عنصر کالبدی خط آسمان تجلیگاه ترکیب فرم در کالبد خیابان به شمار می رود و مظهر نظم یا تنوع در سیمای خیابان است.
۲- جداره .
بدنۀ خیابان بخش اصلی کالبد خیابان را تشکیل می دهد . در حقیقت این عنصر فضای خیابان را مشخص می کند و به آن مفهوم محیطی می بخشد .
عناصر طراحی در جداره شامل زمینه ریتم ، همردیفی ، تداوم ، معماری خیابانی ، تناسبات ، پیچ ، نبش می گردد .
زمینه:زمینه در جداره به مجموعه ای از جنبه های عمومی معماری ، رنگ و تکرار اجزاء و عناصر کالبدی اطلاق می گردد که در کل جدارۀ خیابان حضور دارند و عامل وحدت و هویت بخشی به آن محسوب می گردند .
ریتم : ریتم عبارت است از تکرار عناصر افقی و عمودی جداره که در زاویۀ دید و در پرسپکتیو تشدید می شود و معرف زمینه است .
تناسبات و خطوط تقسیم پنجره ، بالکنیها ، پنجره های طولی راه پله ، و عناصر معماری مجموعاً ریتم را در زمینۀ جداره برجسته می کنند . تداوم و هارمونی رنگ یا به عبارتی ریتم رنگها نیز از دیگر عوامل زمینه ساز محسوب می گردد .
همردیفی : همردیفی از ویژگیهای بارز سیمای شهری در طراحی خیابان است که در دوره های مختلف به رغم گوناگونی اصول زیبایی شناسی و نظم اجتماعی بر حفظ آن تأکید شده است . درسیمای خیابانهای دارای نظم کلاسیک و نو کلاسیک همردیفی نه تنها معیار که شرط اساسی زیبایی محسوب می گردیده است . در سیمای خیابانهای دارای بافت متنوع رمانتیسیستی نیز این عنصر همپای همجواری حتی الامکان ملحوظ بوده است .
خیابان در بافت متنوع دوران معاصر به لحاظ ضوابط عقب نشینی و تعریض تدریجی ، سیمای ناهنجاری به خود گرفته است ، لیکن در شرایط خاص ، چنانچه ریتم عقب نشینیها تداوم ساخت را مخدوش نسازد ، می تواند در جهت مطلوب سازی سیمای خیابان مورد بهره برداری قرار گیرد .
تداوم : شکل گیری فضایی خیابان بعنوان یک کریدور تنها می تواند از طریق تداوم جداره های آن هویت پیدا کند . باز شدن بدون هدف جداره موجب تضعیف حس مکان در قالب هویت خیابانی آن می گردد.
همجواری پارک و فضای سبز می تواند با ردیف پوشش گیاعی گسستگی در این تداوم را جبران کند. هموجواری یک فضای بسته مانند میدان می تواند ارزش جدید را در کالبد خیابان مطرح سازد .
تنوع حجمی در یک جدارۀ متداوم با ایجاد یک فضای عقب نشستۀ مناسب به عنوان فضایی عملکردی ، می تواند ارزشهای فضایی را در کالبد خیابان وارد کند که ضمن ایجاد تنوع فضایی ، عملکردهای خاصی را نیز – مانند صف بلیط سینما و تئاتر که نیازمند سکون اند . پاسخگو باشد.
معماری خیابانی:معماری قابل استقرار در زمینۀ یک خیابان دارای ویژگیهایی است . در واقع معماری خیابانی یک معماری زمینه گرا و محافظه کار است . معماری خیابانی دارای خصیصه های معماری باز سازی و نوسازی است و معماریی است که ضمن منعکس کردن هویت و عناصر معماری بناهای طرفین، موجبات تأکید و پوپایی این خصیصه ها را فراهم می سازد . معماری خیابانی جزئی از یک کل واحد است .
تناسبات : تناسب عرض و ارتفاع خیابان شهری عاملی است که در تعیین ارزشهای محیطی فضا تأثیری قابل ملاحظه دارد .. این عامل ضمن رعایت درک انسان از تناسب در محیطش ، معیارهای اقلیمی را نیز در مد نظر دارد . معیارهای عقب نشینی در ارتفاع که به منظور آفتاب رسانی به ضلع مقابل خیابان تدوین شده ۀ بخش عمدۀ خیابانهای شهر پاریس را شکل داده است .
پیچ : پیچ در فقرات خیابان شهری موجب بسته شدن دید و معرفی جهت حرکت می شود . بسته شدن دید نیز به نوبۀ خود سبب می گردد که ارزشهای کالبدی و سیمای جداره که در مقابل دید قرار دارند برجسته تر شوند. معمولا ًطراح شهری بنای یادبود یا نشانه را در این نقاط مستقر می کند
۳- نبش
نبش بخشی از جداره است که در تقاطع با معبر دیگر و یا اتصال به میدان ایجاد می شود در طراحی جداره، نقش نبش از نظر تبدیل ارتفاع حائز اهمیت است و در واقع نقطۀ عطف بخشی از جداره محسوب می گردد .
با توجه به اینکه چهارراه و میدان فضای توقف و تأمل است ، توجه بیشتر به سیمای آن معطوف می گردد . همین ، به منظور گسترده کردن فضای دید و خط آسمان در فضای چهارراه ، تعدیل حجم کالبد نبش در تقاطع و عقب نشینی تدریجی کالبدهای بلندتر مطلوب است .
۴- نشانه
نشانه بنایی است سمبلیک که استقرارش در جداره موجب توقف دید و جلب توجه می شود . همچنین این عنصر کالبدی در خاطر باقی می ماند و در شناخت محیط موثر است .
در خیابانهای نوکلاسیک هوسمان موقعیت استقرار نشانه مورد تأکید خاص قرار گرفته است و کلیۀ نشانه ها در نقطۀ کانونی پرسپکتیو خیابان مستقر شده اند. استقرار نشانه در جداره موجب غنی شدن خط آسمان و تجهیز جداره نیز می گردد.
۵- عناصر متوالی
وجود عناصر و ابنیۀ بلند در جداره ، خصوصاً در فاصله ای از آن سبب غنی شدن خط آسمان می گردد ، اما این پدیده به واسطۀ بعد چهارم، یعنی زمان و حرکت ، ترکیبات متفاوتی با سایر عناصر معماری جداره و خط آسمان ایجاد می کند که در مجموع به گونۀ مناظر متمادی و متوالی از یک مجموعه در ذهن ناظر نقش می بندد و ارزشهای سیمای شهری را در ابعادی دینامیک تنوع می بخشد.
۶- محوطه سازی شهری
بخشی از تجهیز فضای شهری از طریق محوطه سازی و کف سازی صورت می گیرد . تجهیزات و اثاثۀ شهری نیز ضمن برقراری ارتباط انسان با عملکرد محیطۀ به آرایش فضایی کمک موثری می کند . مجسمه ، ستون ، یادبودن ، ستون آگهیهای تبلیغاتی به همراه کف سازیهای منقوش و ردیف ستون و آمفی تئاتر های روباز از اجزاء محوطه سازی فضای شهری است که این فضا را در راستای عملکرد پیش بینی شده مفهوم می بخشد.
۷- عناصر زیست محیطی
فعالیتهای انسانی : کلاً ارزشهای فضای شهری مجموعه ای است از ارزشهای کالبدی و ارزشهای کالبدی و ارزشهای زیست محیطی . به عبارت دیگر ارتباط متقابل انسان با محیط و میزان و نحوۀ بهره برداری از آن ارزشهای محیطی یک فضا را تشکیل می دهد . فضای خیابان محل داد و ستدۀ تبادلات فرهنگی و تفریحی ۀ اجرای موسیقی ، بیان آرای سیاسی ، تظاهرات جمعی و به نوعی فضای عمومی شهر است .
پوشش گیاهی : کلاً عنصر پوشش گیاهی به شکل درختان انبوه ، پدیده ای حاشیه ای و عنصری است متعلق به حومۀ شهر ، جایی که عناصر کالبدی ضعیف می شود و ارزشهای فضایی غیر کالبدی با ارزشهای کالبدی سیمای شهری در تقابل قرار می گیرد . استفاده از پوشش گیاهی انبوه را می توان به منظور ترمیم جداره هایی توصیه کرد که فاقد ارزشهای سیمای شهری اند. پوشش گیاهی مناسب در فضای شهری شامل درختچه های کوتاه و بوته های تزیینی است .(کامران ذکاوت، طراحی خیابان شهری،مجله آبادی،)با ویرایش و گردآوری وحید هیپوداموس
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.