ابنزر هاوارد
بیوگرافی ابنزرد هاوارد
هاواردپدر شهرهای جدید متولد کشور انگلیس بود که دارای تحصیلات رسمی محدود است.وی در سن ۲۱ سالگی به عنوان کشاورز به نبراسکا رفت ولی زود فهمید که کارمورد علاقه اش نیست سپس از استعداد تندنویسی خود استفاده کرد و به عنوان گزارشگر دردفتر روزنامه ودادگاه شیکاگو مشغول به کار شد.
در سال۱۸۷۶به کشور خود بازگشت و بقیه عمر خود را به عنوان گزارش نویس پارلمان انگلیس گذراند.
نکته جالبی که درباره هاوارد می توان اذعان داشت اینست که،وی علاقه زیادی به زبان اسپرانتو داشت واغلب سخنرانیهای خود را به این زبان ایراد می کرد.
هاواردوایده باغ_شهر:
وی هوادار جنبش سوسیالیست انگلیس بودو تحت تاثیر شدید کتابهای (ترقی وفقر)هانری جورج و)نگاه به گذشته)ادوارد بلامی قرار گرفت وبه تحقیق در مورد مسایل و مشکلات اجتماعی پرداخت و کتاب خود را در سال ۸۱۸۹ با نام(فردا راهی صلح آمیز به سوی اصلاح اجتماعی) منتشر کرد.البته این کتاب در سال ۱۹۰۲ به عنوان باغ شهر فرداویرایش ومنتشر شد.
با توجه به عنوان کتاب ، پیشنهاد هاوارد اقدام به امری بزرگ بود، یعنی رهایی ازجنبه های مضر انقلاب صنعتی واز میان بردن محلات فقیرنشین وپرجمعیت که زاییده بسط لجام گسیخته صنعت بود. تمام این امورمی بایست طوری صورت گیرد که دشمنی هیچ دسته ای حتی مالکین را مطرح نسازد. وی می خواست ثروت عمومی را با تغییر کامل ارزش املاک اعتلاء دهد ودراین امر حتی منتظر نشد تا حزبی که با نظریات وی موافق است قدرت را دردست گیرد.
اواصلاح سیاسی و اجتماعی شهرهای متمرکز را در عدم تمرکز آنها می دانست و مساله اصلی برای او اصلاح اجتماعی بود.
هاوارد پیشنهاد کرد کارخانه ها به نواحی دست نخورده روستایی منتقل شوند ومردم برای کار وزندگی به این نقاط مهاجرت کنند. این همان موضوعی است که درکتاب فرانک لوید رایت نیز مطرح شده است.
با توجه به موفقیت بدست آمده و تاثیر گذاری زیادی اثر وی،در سال ۱۸۹۹ موسسه (باغ_شهرها)پا گرفت که حتی بعد ازوی نیز توسط فردریک آزبورن ( Sir Frederic Osborn) به فعالیتهای خود ادامه داد.
این موسسه بعد از چهار سال توانست اولین زمین خودرادر پنجاه کیلومتری لندن برای ساخت باغ شهر در (لچ ورث)به دست آورد،و وی اجرای این طرح را به معماران (پارکر) و(آنون) سپردکه این شهر یکی از نخستین نمونه های شهری با ساختاری متشکل از واحد همسایگی است.
دومین طرح خود رابعداز جنگ جهانی اول،به نام (ولوین)در ۲۱ مایلی لندن نیزبه(لوی دوسواسون) برای اجرا واگذار کرد که از نظر معماری دارای کیفیت بهتری نسبت به لچ ورث برخوردار بودو به عنوان اولین شهرک اقماری لندن شناخته شد.این دو شهر الگوهایی برای ساخت شهر بعدها در اروپا و امریکا مورد استفاده قرار گرفت.
البته طرحهای اجرا شده این دو شهر کاملا منطبق بر نظریات هاوارد نبودوغالباً گفته شده است که شهرهای باغ مانندی که هاوارد پیشنهاد کرد، ازواقعیات بدوراست واگر هم ساخته شود چون کوچک است مسائل شهرنشینان امروزی را حل نمی کندو هنگامی که از هاوارد درباره این مطلب پرسیدند چنین پاسخ دادکه:(انسان نباید در طرح های خود بیش از حد واقع گرا باشد،زیرا همیشه مشکلاتی وجود دارند که در نتیجه بخش کوچکی از آرزوهای شخصی امکان تحقق پیدا می کنند پس یک طرح باید عظیم متصور شود،زیرا موفقیت کامل آن را نمیتوان پیش بینی کرد.) اما، هاوارد به خوبی به این موضوع پی برده بود که شهرهای پرجمعیت امروز عمر خود را کرده اند وشهرهای بزرگ آینده باید براساس جدید بنا شوند.
البته در مورد لچ ورث این مطلب شایان ذکر است که رشد جمعیت این شهر با رشد پیش بینی شده هاوارد مطابقت نداشت ومتعهدات مربوط بر پرداخت سرمایه نیز انجام نشد و این طرح کاملا تحقق نیافت.
نمونه شهرهای جدیدی که با تاثیر گذاری از الگو باغ شهر بعدها ساخته شد عبارتند از:
در انگلیس شهرهای جدیدی که اطراف لندن شکل گرفتنند.در آمریکا Newport News،Virginia’s Hilton Village، Pittsburgh’s Chatham Village، Queens، New Jerseyو..در آلمانHellerau،در شهر تل آویو اسراییل که توسط پاتریک گدس طراحی شدونمونه های بیشمار دیگر.
البته امروزه بیشتر این باغ شهرها به عنوان شهرهای خوابگاهی مورد استفاده قرار می گیرند.
نظریه سه مغناطیس
هاوارد شهر و روستا را مانند آهن ربایی تمثیل می کند که جمعیت
انسانی را به سوی خود جذب می کند که زندگی در هر کدام دارای معایب و مزایایی می باشد.برای مثال شهررادارای فرصتهای شغلی ،حقوق بیشتر،مکانهای تفریحی وهمچنین دارای آسمان تیره،هوای کثیف،اجاره بالا،محله های کثیف وفقیر نشین میداند.روستا را دارای هوای تازه،مناظر زیبا،اجاره پایین وهمچنین دارای دستمزد پایین،نبود سرگرمی وکمبودآب آشامیدنی میداند.
وی آهن ربای دیگری مطرح می کند که در حقیقت باغ شهر یا شهر_روستا می باشد که در آن مزایای زندگی شهری بسیار فعال وهمه زیبایی و دلنشینی روستایی را می توان به گونه ای کامل ترکیب کرد.و به نظر وی نه جاذبه شهر نه جاذبه روستا هدف یک زندگی حقیقتادر توافق با طبیعت را کاملا تحقق نمی بخشدوباید هر دو جاذبه را یکی کرد.
هاوارد شهر روستا خود را دارای مزایای زیر می داند:
دارای زیبایی طبیعت،فرصتهای اجتماعی ،زمینهاوپارکهای قابل دسترس ،اجاره پایین ودستمزد بالا،اجناس با قیمت پایین،هوا و آب سالم،فاضلاب خوب،خانه وباغ روشن،بدون سیگار و محلات فقیر نشین می باشد.
الگوی باغ شهر هاوارد:
به اعتقاد هاوارد،باغ شهر را باید تصور کاملی از یک شهر مستقل وخود بسنده نامیدونه بک شهرحومه یامحله ای اعیان نشین بلکه شهر او بیان تازه ای از نوع جدید اسکان بود.
وی نظریه (واحد شهری کامل)را در مقابل ساختن شهرک های خوابگاهی حومه ای که در آن زمان در اطراف شهرهای بزرگ انگلیس رایج بوده است را مطرح می کند که در آن نباید مناطق مسکونی فاصله ای زیاد از مراکز کار وفعالیت قرار داشته باشدتا رفت وآمدهای ساکنان کاهش یابد.
هاوارد جزییات طرح خود را اینگونه شرح می دهد:
برای اجرای الگوی خود به زمینی به مساحت ۶۰۰۰ اکر احتیاج دارد که به قیمت شش میلیون فرانک از طریق مزایده خریداری شده است.باغ شهر دارای شکل مدور با شعاع ۱۱۳۰متراست که۶/۱ آن مختص به فضای مسکونی می باشدودر حدود سی هزار نفر را در خود جای می دهد.
شهردارای شش بلوار با ۳۶ متر عرض است که از مرکز شهر تا محیط کشیده شده است وشهر را به شش بخش تقسیم می شود.
هاوارد در طرح شهرهای باغ مانند خود، شهر را به صورت چنددایره متحد المرکز تصویرکرد،که در مرکز شهر یک باغ زیبا به مساحت ۲ هکتار است که در اطراف آن ساختمانهای عمومی مثل شهرداری، تالاری نیزبرای کنسرت ، سخنرانی، تأتر ، کتابخانه وغیره که برای هریک محوطه ای نسبتاً بزرگ تعلق می گرفت ، اختصاص یافته بود.
بعد پارک مرکزی است که حدود ۵۸ هکتار زمین اشغال کرده است و در همه سوی آن یک رواق بزرگ بلورین قرار دارد که (قصر بلورین Crystal Palace) نام داردکه پناهگاهی است که مردم را ازبدی هوا مصون می داردو رو به پارک باز می شود .البته در قصر بلورین انواع محصولات صنعتی وغیره نیز برای فروش عرضه می شودو یا حتی قسمتی از آن به عنوان باغ زمستانی وتابستانی می توان به کار برد.
بعد از گذشت از باغ بلورین به خانه های مسکونی می رسیم که در حدود ۵۵۰۰ قطعه می باشدکه کمترین فضا آن حدود ۳۳*۶٫۵ مترمربع و دارای معماری متنوع و گیرا می باشد.
درترکیب ساختمانها ومساکن، آزادی عمل صاحبان آنها بایستی رعایت گرددالبته بی آنکه به تسهیلات و تجهیزات بهداشتی لازم آسیبی وارد نکند.
واحدهای مسکونی همگی ازمزایای چمن وباغ استفاده می نمایند البته وی طرح باغچه مشترک برای ساکنان چند خانه پیشنهادمی کندتااز خرد کردن فضای سبز به صورت باغچه های خصوصی اجتناب شود.
بین دایره میانی ودایره بیرونی ،خیابان اصلی شهر به عرض ۱۲۵ متر قرارمی گرفت که کمربندسبزی با طول بیش از ۵ کیلومتر ومساحت ۵۰ هکتاررا شکل می بخشدوواجد چمن ودرختانی به عنوان سایه بان بود.در این خیابان باشکوه شش نقطه استقرار هر یک به مساحت ۱٫۵ هکتار برای مدارس،زمینهای بازی وحتی کلیسا در نظر گرفته شده است که خانه ها در طول این خیابان بزرگ با حلقه های متحد المرکز توزیع گشته وشکل هلالی گرفته اندتاتوسعه بسیار طولانی خیابان بزرگ را تامین کنندوعرض با شکوه این مسیر را باز تشدید کنند.
یکی ازویژگیهای طرح هاوارد، تقسیمات فرعی شهر است که به اصطلاح منطقه بندی داخلی شهر به مفهوم( خودیار) آن بیشتر مورد توجه می باشد.یعنی هریک ازتقسیمات فرعی یا منطقه ای شهر، ازامکانات محدود یک شهر بهره مند می شود.
بر روی کمربند خارجی شهر کارخانه ها،مغازه ها،بازارها،میادین زغال سنگ و چوب در مسیر حلقوی راه آهن قرار گرفته اند که همه شهر را دور می زند که شاخه ای از خط آهن بزرگی است که از دل زمینهای خصوصی می گذرد.
هاوارد مسیر راه آهن را در دایره بیرونی شهر قرار داد تا هم بارگیری محصولات از کارگاه ها ومغازه ها به طرف خارج شهر راحت تر انجام گیردورفت وآمد در خیابان ها نیز تقلیل یابدودر نتیجه هوا نیز کمتر آلوده می شود.
در حومه شهر بخشهای زراعی،تاسیسات شهری،آسایشگاه سالمندان و مدارس حرفه ای قرار دارد.به نظر وی کاشت گندم در مقیاس وسیع تحت نظر یک مزرعه دار سرمایه دار یا مجموعه تعاونی وکشت سبزی،گل و میوه توسط افرادیا گروههای کوچک انجام گیرد.
مهمترین اصلی که هاوارد مطرح می کنداینست که مالکیت زمین های بایرو کشاورزی اطراف شهر، به شهر تعلق گیرد وعواید حاصل ازافزایش قیمت زمین ، ازآن شهر باشد تا گسترش شهر دستخوش سودجویی زمین خواران نشود.زیرا اگر این زمینها ملک شخصی فردی باشدبه محض آنکه شهر ساخته شود زمینهای کشاورزی آماده ساخت می شود.
نکته مهم اینست که کمربند سبز وروستایی دور شهرمان را حفظ کنیم وهرگاه جمعیت شهر افزایش یابد،لازم است که درآن سوی فضاهای سبز، شهر تازه ای با همان فضاها وکمربندهای سبز به وجود می آید .که با وجود وسایل سریع حمل ونقل این شهرها می توانند به راحتی به هم دسترسی داشته باشند.
به این ترتیب با گذشت زمان ما دارای مجموعه ای از شهرها می باشیم که دور یک شهر مرکزی گرد آمده اند که هر شهر به وسیله قطار با شهر همسایه خود دارای یک خط ارتباط مستقیم با کمترین زمان ممکنه است.
به نظر هاوارد، این طرح خلاصه وکلی ازشهر را بدست می داد ونقشه دقیق تری برای هر شهر باغ مانند، می بایستی
بادرنظرگرفتن موقع ومحل شهر رسم می شد. خاطرنشان می نماید که اساس این طرح دردوره رنسانس نیز بوجود آمده بود وازآن پس به اشکال مختلف نیز، به منصه ظهور رسید.
هاوئرد، ابنیزر (Howard, Sir Ebenezer) (1928- 1850) مهندس شهرساز انگلیسی و پایه گذار جنبش ساختن باغشهر، در جوانی تندنویس پارلمان انگلیس بود. به سال ۱۸۷۲ به نبراسکای امریکا رفت و سپس در شیکاگو به کار پرداخت و با شعرایی چون والت ویتمن و رلف والدو امرسن آشنا شد و مجذوب آنان شد و همین شیفتگی، عشق و اندیشه برای زندگی بهتر و شیوه دستیابی به آن را در او شعله ور کرد.
او با خواندن کتابی از بلامی درباره جنبش تعاونی در امریکا که تأثیر زیادی بر زندگی و آینده اش گذارد و سرچشمه الهام اندیشه باغشهر شد، به این فکر افتاد که آن اصول را با مقیاس کوچکتری در یک شهر نمونه به اجرا در آورد. اندیشه های او به نوعی ادامه آرمانشهرهای نیمه نخست سده نوزدهم و به ویژه، عقاید اوئن است که اجتماعاتی کامل و بدون نقص به شمار می رفت.
هاوئرد اندیشه هایش را در کتابی کوچک به نام فردا یک مسیر صلح آمیز برای یک رفرم اجتماعی منتشر کرد (۱۸۹۸). او در این کتاب، شهر آینده را توصیف کرد و حتی طرح هایی را ارائه داد، اما تأکید نمود که این طرح ها منحصراً نمودار هستند و برای تحقق پذیری آن باید جای آن ها را از پیش انتخاب کرد و بر پایه شرایط آن مکان، طراحی نمود.
این کتاب در چاپ دوباره اش در ۱۹۰۲، به باغشهرهای فردا تغییر نام یافت. نام تازه کتاب مردم را از بن مایه پیام تندروانه هاوئرد منحرف ساخت و جایگاه حرفه ای او را از تصور گرایی اجتماعی به طراحی فیزیکی تقلیل داد.
دراواخر قرن نوزدهم ، ازجمله راه حلهایی که برای بسیاری ازمسائل سکونت درشهر پیشنهاد شد، فکرایجاد شهرهای باغ مانند بود . اساس این فکر براین اصل قرار داشت که مالکیت زمین های بایر، به شهر تعلق گیرد وعواید حاصل ازافزایش قیمت زمین ، ازآن شهر باشد تا گسترش شهر دستخوش سودجویی زمین خواران نشود.
فکرایجاد شهرهای باغ مانند که ازجانب ابنزرها وارد انگلیسی پیشنهاد شد ، با شکلی که این فکر عملاً به خود گرفت، متفاوت است . هاوارد نظریه خودرا درکتاب (( فردا،راهی مسالمت آمیز برای رفرمی حقیقی)) درسال ۱۸۹۸ منتشر کرد. با توجه به عنوان کتاب ، پیشنهاد هاوارد اقدام به امری بزرگ بود، یعنی رهایی ازجنبه های مضر انقلاب صنعتی واز میان بردن محلات فقیرنشین وپرجمعیت که زاییده بسط لجام گسیخته صنعت بود. تمام این امورمی بایست طوری صورت گیرد که دشمنی هیچ دسته ای حتی مالکین را مطرح نسازد. وی می خواست ثروت عمومی را با تغییر کامل ارزش املاک اعتلاء دهد ودراین امر حتی منتظر نشد تا حزبی که با نظریات وی موافق است قدرت را دردست گیرد. دراین کتاب، هاوارد پیشنهاد کرد کارخانه ها به نواحی دست نخورده روستایی منتقل شوند ومردم برای کار وزندگی به این نقاط مهاجرت کنند. این همان موضوعی است که درکتاب فرانک لوید رایت نیز مطرح شده است . هاوارد در طرح شهرهای باغ مانند خود، شهر را به صورت چنددایره متحد المرکز تصویرکرد. بناهای عمومی شهر درمرکز این دوایر در دور میدانی قرار می گرفتند.بین دایره میانی ودایره بیرونی ،خیابان اصلی شهر به عرض ۱۳۵ متر قرارمی گرفت که واجد چمن ودرختانی به عنوان سایه بان بود .خود دایره بیرونی ، نواحی زراعی شهر را به وجود می آورد ، وقسمتی نیز برای کارگاهها وکارخانه ها پیش بینی شده بود. درپارکی مدور درمیان شهر، بناهای عمومی بزرگ ساخته می شدند وتالاری نیزبرای کنسرت ، سخنرانی، تأتر ، کتابخانه وغیره که برای هریک محوطه ای نسبتاً بزرگ تعلق می گرفت ، اختصاص یافته بود.
دوراین پارک را ایوانی احاطه می کرد که دردو جانب آن طاقهایی ساخته می شدند . طاقها به پنجره های بزرگ شیشه ای مسدود شده وپنجره ها روبه گلخانه ای باز می شد ویا پناهگاهی بود که مردم را ازبدی هوا مصون دارد. به نظر هاوارد، این طرح خلاصه وکلی ازشهر را بدست می داد ونقشه دقیق تری برای هر شهر باغ مانند، می بایستی بادرنظرگرفتن موقع ومحل شهر رسم می شد. خاطرنشان می نماید که اساس این طرح دردوره رنسانس نیز بوجود آمده بود وازآن پس به اشکال مختلف نیز، به منصه ظهور رسید.
غالباً گفته شده است که شهرهای باغ مانندی که هاوارد پیشنهاد کرد، ازواقعیات بدوراست واگر هم ساخته شود چون کوچک است مسائل شهرنشینان امروزی را حل نمی کند. اما، هاوارد به خوبی به این موضوع پی برده بود که شهرهای پرجمعیت امروز عمر خود را کرده اند وشهرهای بزرگ آینده باید براساس جدید بنا شوند.
شهر پیشنهادی هاوارد دارای وسعتی حدود ۲۴۰۰ هکتار است که ۶/۱ آن به مسکن اختصاص می یابد وبقیه آن جهت فضاهای سبز، جنگل ، کشاورزی واستفاده ازموارد دیگر کنار گذاشته شده است . این بخش همواره دست نخورده باقی می ماند وبرای ایجاد فضای سبز پارکها وزمین های کشاورزی بکار گرفته می شود. هرگاه جمعیت شهر افزایش یابد،لازم است که درآن سوی فضاهای سبز، شهر تازه ای با همان فضاها وکمربندهای سبز به وجود می آید .
هاوارد درطرح خود به صنعت وتجارت نیزتوجه دارد. مغازه ها بین مساکن به وجو می آیند. کارخانه ها درکنار شهر با راه آهن آن بخش معینی را به خود اختصاص می دهند.
واحدهای مسکونی همگی ازمزایای چمن وباغ استفاده می نمایند که ازآنها به آسانی می توان به کارخانه ها ، مغازه ها، مدارس ، مراکز مذهبی وفضاهای باز شهری رسید.
طرح هاوارد نشان می دهد که راهها بایستی قبلاً ساخته شوند . ولی درترکیب ساختمانها ومساکن، آزادی عمل صاحبان آنها بایستی رعایت گردد. یکی ازویژگیهای طرح هاوارد، تقسیمات فرعی شهر است که به اصطلاح منطقه بندی داخلی شهر به مفهوم (( خودیار)) آن بیشتر مورد توجه می باشد. یعنی هریک ازتقسیمات فرعی یا منطقه ای شهر، ازامکانات محدود یک شهر بهره مند می شود.
هرچند که طرح هاوارد وارد زمینه ای بود درجهت حل ورفع مشکلات شهری اواخرقرن نوزدهم،ولی فکر شهرهای باغ مانندبا آنچه که عملاً صورت حقیقت به خود گرفت تفاوت داشت. پس ازگذشت نیم قرن، آنچه که به نام شهرهای باغ مانند ساخته می شد، محلات کوچکی بود دراطراف شهر که براساس سازمانهای تعاونی پایه گذاری شده بود. شهرهای باغ مانند، به ساختن خانه هایی کوچک با باغچه هایی دراطراف آن محدود شده بود تجربه آن را می توان به خوبی دراطراف شهر لندن که دراواخر دهه چهارم وپنجم قرن حاضر بوجود آمد، ملاحظه کرد. طرح هاوارد، به قول خود او، درحقیقت پیوندی بین شهر وروستا بود.
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.