نظریه پردازان مرمت شهری/لوکا بلترامی
لوکا بلترامی یکی از پایه گذاران تفکر مرمتی است.نظریات او را شاید بتوان ترکیبی از نظریات راسکین و لودوک دانست. بازگشت به گذشته و برگرداندن شکل بنا به صورت اولیه اش هدفی است که می توان لودوک را در کنار آن گذارد و اشاره به منظر و توجه به پیرامون بنا همان اصلی است که او را به راسکین نزدیک می کند. وی سه نظریه عمده را مطرح می کند, نظریه اول او در مورد تعلق بنا به محیط شهری است, او با ترکیب با اصل مرمت “موبه مو”ی لودوک و اصل منظر و اندازه گیری راسکین, اعتقاد دارد بنا به تنهایی مطرح نمی شود و با توجه به محیط پیرامون خود اوست که معنا و ارزش می یابد, و در این زمینه به اهمیت وجود گفتگوی بین محیط و بنا اشاره دارد.
نظریه دوم او مربوط به روش مرمت شهری است که او بنا می نهد. روش مرمتی پیشنهاد شده از سوی بلترامی تحت نام ” مرمت تاریخی” روشی است که به استناد مدارک و شواهد تاریخی, به منظور برگشت دادن شکل بنا به صورت اولیه آن , خواه بعد از خراب شدن و فرو ریختن بناها در اثر جنگ یا زلزله خواه پس از گذشت زمان و تاثیرهای ناشی از فرسودگی بنا یا بافت , مبدا بررسی و شرط اتخاذ هر تصمیم به شمار می آید و شکل گیری مجدد بنا نیز , دقیقا با پیروی از نقشه های بدست آمده , یعنی برابر با شکل و ترکیب اولیه بنا خواهد بود.
نظریه سوم او پیرامون جمع آوری اسناد و مدارک تاریخی و بایگانی آنهاست.او نحوه ی مداخله را با استناد بر این مدارک می داند تا این نحوه مداخله منجر به از دست دادن آنچه که بوده نگردد, لذا بایگانی این اسناد را امری واجب و ضروری می داند.بر اساس این نظریه , بلترامی سه اصل مرمتی خود را مبنی بر روش منظر و محیط پیرامون , دخالت موثر و تشکیل مراکز اسناد و بایگانی , اعلام می دارد.
بر این اساس , او پایه گذار روش مرمت تاریخی بوده و عموما به بهسازی و بازسازی با هدف بهبود محتاطانه کاربری اشاره دارد.
نظریه لوکا بلترامی(۱۹۳۳-۱۸۵۴م)ایتالیا:
مرمت تاریخی عنوان روش پیشنهاد شده بلترامی است که استناد به مدارک و شواهد تاریخی به منظور برگشت دادن شکل بنا به صورت اولیه ان خواه بعد از خراب شدن و فرو ریختن بنا ها در اثر جنگ و یا زلزله و خواه پس از گذشت زمان و تاثیر های ناشی از فر سودگی یا افت بنا و … مبدا بررسی و شرط اتخاذ هر تصمیم به شمار میاید و شکل گیری مجدد بنا نیز با پیروی از نقشه های بدست امده یعنی برابر با شکل و ترکیب اولیه بنا خواهد بود.
نظریه کامیلو سیت(۱۹۰۳-۱۸۴۳م)اتریش:
افکار کامیلو سیت به دلیل توجه و علاقه خاص به مجموعه های معماری متعلق به زمان های گذشته دارای انعکاس و تداوم محسوسی در فرهنگ و مرمت معماری – شهری است.
– ارزش هر بنا به محیط اطراف ان بستگی دارد موضوع اصلی در این نظریه روابط فضایی موجود بین بنا و محیط ان می باشد نه روابط کاربردی بنا ها و فضاهای تهی مجاورشان
– جدا کردن بناهای مهم تاریخی از بناهای اطراف (اعم از بناهایی که همزمان با بنای مهمتر یا بعد از ان یا در زمان بسیار نزدیک به ما ساخته شده است )بجای کمک به معرفی بنا از انعکاس هویت ان خواهد کاست.
– میدان ها و فضاهای باز عمومی شهر های قدیمی پس از انکه به صورت لازم مورد مطالعه قرار گرفتند میتوانند ویژگی هایی را عرضه کنند که رهنمون طراحان معماری شهر های تازه باشد.
کامیلو بویی تو(۱۹۱۴-۱۸۳۶م)ایتالیا:
به عنوان شخصیتی فرهنگی و اجتماعی در نوشته هایش علاقه فراوانی به بناهای کهن به منزله یک سند تاریخی دیده میشود و حیات بخشیدن روح دوباره دادن و باز گرداندن فعالیت به بنای تاریخی هسته اصلی سخن اوست.
گنگره ۱۹۳۱ اتن درباره مرمت منعکس کننده بسیاری از افکار بویی تو است(افکار وی):
۱- فرق گذاشتن بین سبک قدیم و(موجود و بکار رفته در بنا)و سبک تازه ای که در لحظه باززنده سازی یک بنا بکار میرود
۲- فرق گذاشتن بین مصالح ساختمانی جدید ومصالح ساختمانی که در گذشته بکار میرود.
۳- بکار نبردن کنج ها زاویه ها و سطوح تزیینی –در بخشهای تازه ساز-بناهای موضوع مرمت
۴- ایجاد نمایشگاه یا موزه ای از عناصر یا تکه های بنای قدیمی که حین بازسازی های یک بخش دوباره بکار گرفته نشده اند در داخل یا نزدیک بنای مرمت شده.
۵- حک تاریخ کار مرمتی در نقطه ای از بنا با بکار بردن علامتی قرار دادی روی بخش ها و عناصر باز سازی شده
۶- نصب کتیبه روی بنای مرمت شده
۷- توصیف و توجیه مراحل مختلف کار مرمتی همراه با عکس و نقشه و قرار دادن ان در بنا یا در نزدیکی ان و اقدام به شناساندن کارها توسط وسایل ارتباط جمعی.
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.