فلکه نمازی شیراز: تمرکز، اختلاط و سوداگری
هر فلکهای جز آنکه گرهای ترافیکی است، لاجرم جدارههایی دارد که متشکل از بناهایی با کاربریهای خاص خود است. در چنین وضعیتی هر فلکه شهری، هم فضای عبور است و هم فضای حضور؛ کیفیتهایی هر چند متمایز اما وابسته به یکدیگر که تنها در تناسب با هم معنادار و کارا میشوند.
فضای عبور جز آنکه پهنهای برای حضور وسایل نقلیه میطلبد، حریمی هم برای توقف و بده بستان با فضاهای حضوری نیاز دارد. حریمی که در آن یک خودروی شخصی یا عمومی توقف میکند، کسی را پیاده و یا سوار میکند و حتی برای چند دقیقهای منتظر میماند. جز آن هم، خود کاربریهای حول یک فلکه، حریمی برای پیاده روی و حضور عابرین نیاز دارند. حریمی که متغیری وابسته به حجم کاربریها و میزان جاذبه جمعیتی آن هاست. در چنین شرایطی طراحی یا مدیریت توسعه یک فلکه شهری باید مبتنی بر برآوردهایی صورت بگیرد که میزان حضور و عبور را پوشش دهد. از سوی دیگر، نقش فلکه در مقیاس شهر نیز، در تصمیم گیری برای ساماندهی آن ضرورت دارد.
فلکه نمازی شیراز فلکه مهمی است. شرح این گزاره بیشک وابسته به همان نظام تحلیلی است که در بالا توصیف شد. شیراز شهری است که با رودخانهای خشک به دو بخش تقسیم شده است و تمرکز راهها و محوریت آنها نسبتی دارد با نزدیکی و دسترسی آنها به یکی از پلهای گذر کننده از رودخانه. اما در میان این پلها کدام یک اهمیت بیشتری مییابند؟
دو متغیر در سنجش اهمیت این پلها کارایی دارد. یکی جایگاه پل در هندسه شهر است که بیشک هر چه به مرکز شهر نزدیکتر باشد پر اهمیتتر است. و دیگر اهمیت و حجم کاربریهایی است که در دو سوی پل قرار دارد. به سبب انطباق نسبی مرکز هندسی و مرکز ترافیکی شیراز بر روی یکدیگر، پل فلکه نمازی در کنار پل فلکه امام حسین، مهمترین پلهای شیراز تلقی میشوند.
از سویی دیگر در میان برندهای شهری که شیراز را معرفی میکنند، یکی دانشگاهی بودن این شهر است و دیگری تمرکز خدمات پزشکی در آن. که این دو کاربری مهمترین حوزههای دو سوی این پل را تشکیل میدهد. یعنی دانشگاه شیراز به عنوان یکی از بزرگترین محوطههای دانشگاهی ایران در کنار بیمارستان نمازی که بزرگترین حوزه درمانی جنوب کشور دانسته میشود. در کنار چنین کاربریهای قطبی، بسیاری کاربریها دیگر نیز این پل را پر اهمیت میکند. همجواری دو درمانگاه تخصصی با سطح مراجعه منطقهای در جنوب کشور، و همچنین خوابگاه دانشجویی و کتاب فروشیها و کاربریها تجاری خرد مجاور آن.
اما مهمترین معبری که به فلکه نمازی ختم میشود، بلوار کریم خان زند است. مهمترین و تاریخیترین خیابان شیراز که با قدمتی چند قرنه، ارگ کریم خانی و باغهای تاریخی اطرافش را وصل میکند به فلکه نمازی و البته در طول این مسیر چند بیمارستان، دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه مهندسی، چندین اداره مهم دولتی و مجموعهای از ساختمانهای اداری و پزشکی، بلوار کریم خان را به یکی از پر مراجعهترین مسیرهای شیراز تبدیل میکند.
در کنار آن خیابان ملاصدرا نیز که گرانترین بدنه تجاری شیراز محسوب میشود به فلکه نمازی برخورد میکند. خیابانی تنگ و همیشه پر ترافیک که برای پیاده وسواره کابوس محسوب میشود. ممکن است گمان شود که یکی از این سه معبر نام برده شده برای سبک سازی ترافیکی میدان به عنوان راه خروجی، یک طرفه شده است. حال آنکه چنین نیست. بلکه تمام این سه محور بار ترافیکی خودشان را در فلکه نمازی به یکدیگر تحویل میدهند. و هر کسی از هرجای شیراز بخواهد دسترسی به جای دیگری داشته باشد، یک در میان نشانی فلکه نمازی را دریافت میکند.
از بحث این محورها که بگذریم کاربریهای دور فلکه هیجان انگیزتر است. بیمارستان نمازی که برای هر نوع بیماری نه تنها کلینیک تخصصی دارد، بلکه اورژانس خاص آن را هم دارد که تنها رگ حیاتی آن از فلکه نمازی میگذرد. همچنین درمانگاه تخصصی شهید مطهری که همواره صفی طولانی از بیماران را بر درگاه خود میبیند با کمترین جداره ممکن با فلکه مرتبط است و سواره و پیاده را با فلکه مبادله میکند. به سبب این تمرکز و بهره مالی بالای آن، چندی است که درمانگاه هشت طبقه امام رضا نیز ساکن تازه وارد این فلکه شده. درمانگاهی که تنها دو طبقه از رقیب پیشین بلندتر است.
در کنار این جدارههای بلند، کتابخانه معظم و بلند مرتبه دانشگاه فنی مهندسی شیراز هم، رخ به سمت این فضای شهری دارد که در سوی دیگر خیابان نیز، در همین ارتفاع با مجتمعهای تجاری سر و کار دارد که تا انتهای خیابان ملاصدرا ادامه یافتهاند. تاکید بر ارتفاع جدارهها برای آن است که عدم تهویه صحیح در میدان را متذکر شویم. آن هم در جایی که بزرگترین پایانه اتوبوسهای درون شهری شیراز جا خوش کرده است. بوی گازوئیل و دودههای سیاه ملموسترین خاطره مواجهه هر شهروند با این پایانه همیشه گرفتار در ترافیک است.. در کنار چنین وضعیف اسفناکی، بنا شده که مهمترین ایستگاه متروی شیراز نیز، نگین این مجوعه شهری باشد.
با توجه به ترافیک شدید و رو به افزایشی که از ظرفیت میدان بیرون است، بیسامانی در رابطه پیاده و سواره و ایستگاههای تاکسی خود معضل بزرگتری است. چنین وضعیتی فلکه نمازی شیراز را بدل به عرصه تراژیک از آدمها و ماشینهایی کرده است که مقصد هیچکدامشان اینجا نیست. همه برای عبور به این حوزه متمرکز حضور آمدهاند.
اما آنچه در این میان جالب توجه است، رویکرد مدیریت شهری شیراز در مورد این فلکه است. مجوز گرفتن و احداث درمانگاه بزرگی مثل امام رضا و یا سوانح سوختگی در همین چند سال اخیر و دیگر ساخت و سازهای حوالی فلکه نشان میدهد، نه تنها اراده و یا حتی آگاهی در برابر چنین معضل شهری وجود ندارد، بلکه با هیجان از سود سرشار جدارههای ارزشمند این میدان، ساخت و ساز در این حوالی هنوز و همیشه برقرار است. در این میان، به نظر میرسد که شهرداری به جای اداره شهر، اداره خودش را در اولویت قرار داده است که جای تامل بسیار دارد.
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.