زنجان وفراغت های فراموش شده
آرزو منزوی
در این مقاله سعی شده است که به معرفی فضاهای گذران اوقات فراغت مردم زنجان در گذشته و حال پرداخته شود، و سپس برخی از فضاهای گذران اوقات فراغت که در این شهر وجود دارند و می توان از آنها در تمامی فصول مورد استفاده قرار گیرد معرفی شود.
یکی از عرصههایی که زندگی روزمره را بازگو میکند و قدرت و مقاومت در زندگی انسانها به نمایش میگذارد، عرصه فراغت است. فراغت عرصهای است که اختیار و آزادی انسانها در آن عرصه بیشتر قابل اعمال است. در نتیجه برخلاف زمان کار که انضباط بیشتری را ایجاب میکند در فراغت فضای مناسبی برای مقاومت در برابر رویههای فرهنگی جا افتاده و برای پدیدآوردن روالها و کردارهای جدید فراهم می شود؛. از اینرو است که گفتهاند فراغت میتواند فرهنگ ایجاد کند و هویت افراد را آشکار سازد.(رفعت جاه)
راه و روشهای استفاده از اوقات فراغت و نوع نگاه هر جامعه به این مقوله فرهنگ یک کشور و اعتقادات مردم آن جامعه را به خوبی نشان می دهد.بنابراین می توان با بررسی نحوه گذران اوقات فراغت در یک جامعه به فرهنگ آن جامعه پی برد
میانگین زمانی اوقات فراغت در ایران ۹۰ روز در سال و در جهان۸۰ روز در سال بوده و میانگین ساعت فراغت در جهان روزانه ۵ ساعت و در ایران ۲۳/ ۵ ساعت می باشد. این آمار نشان دهنده این است که ما ایرانیان وقت بیشتری برای فراغت داریم، ولی استفاده درستی از آن نمیکنیم. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵، جمعیت شهر زنجان ۳۴۹۷۱۳ نفر است و با توجه به پژوهش انجام گرفته در بررسی فضاهای فراغتی موجود در شهر زنجان توسط گروه شهرسازی دانشگاه آزاد زنجان به این نتیجه رسیده اند که با توجه به نیاز شدید شهر زنجان به فضاهای فراغتی ما با کمبود فضاهای شهری با رویکرد فراغتی و تفریحی مواجه هستیم. بطور مثال سرانه استاندارد فضای سبزو پارکها در اکثر کشورهای دنیا از ۲۵-۹ متر مربع است و این شاخص در ایران تقریبا معادل ۱۲ متر مربع است، که با توجه به طرح تفصیلی شهر زنجان هم اکنون سرانه هر شهروند زنجان ۳/۸ مترمربع است همین موضوع ضرورت و اهمیت توجه به فضاهای گذران اوقات فراغت در شهر زنجان را بخوبی نشان می دهد.
- فضاهای گذران اوقات فراغت مردم زنجان در گذشته
یکی از نقاط گذران اوقات فراغت مردم زنجان در گذشته ،قاراداغ یا سیاه کوه بوده که در جنوب زنجان و آنطرف زنجانرود قرار دارد .دامنه آن یکی از نقاط تفریحی و کوهنوردی زنجانی ها محسوب می شد، جوانان و نوجوانان از این کوه بالا و پایین می رفتند و از هوای مطبوع و مخصوصا” از گیاهان دارویی آن مانند چای کوهی (توکلوجه) و کاکوتی(ککلیک اوتی) می چیدند و جیبشان را با بوی دلنشین کاکوتی و نعنای کوهی پر می کردند.
باغ های کنار زنجانرود که از شبنم صبحگاهی و عطر گلهای درختان گلابی و درختان تبریزی که در یک ردیف در دره رودخانه زنجانرود صف کشیده بودند، منظره دلنشینی را برای هر بیننده فراهم می کردند.
جاده بیجار که در آن زمان بیشتر به جاده اژدهاتو و «پانبوغلوجا» معروف بود از جمله مناطق سرسبز و تفریحی زنجانی ها محسوب می شد.اژدهاتو یا معجزات با آن چشمه آرتیزین خود ،یکی از نقاط فرهنگساز زنجان بود. مردم زنجان اعتقاد داشتند که حضرت علی به این منطقه آمده و اژدهایی را که مزاحم افراد این روستا بوده با شمشیر خود قطعه قطعه کرده است ؛که اکنون این اژدها به سنگ تبدیل شده و اثر شمشیر حضرت و جای پای دلدل_ اسب معروف حضرت _بر روی اژدهای سنگی باقی مانده است. آنگاه چون هنگام اذان ظهر بوده حضرت علی شمشیر خود را بر زمین زده و چشمه مذکور بوجود آمده است حال این چشمه دو سه روستا را در منطقه سیراب می کند.
تنوره یک قداست خاصی هم ای مردم بخصوص زن ها داشت آب از درون چشمه همچنان میجوشید و بالا می آمد و زنجانی ها با انداختن سکه ای و یا یک سنجاق قفلی نذر می کردند و به اصطلاح فال می گرفتند و به این طریق که ملاقه ای را وارد آب کرده و سعی می کردند هنگامی که این اشیا متحرک در آب مثل سکه ،دگمه یا سنجاق ها با جوشش آب چشمه بالا می آیند ،یکی را بگیرند ؛که به علت تند بودن حرکت آب خیلی مشکل بود که یکی از این اشیا را وارد ملاقه کنند و از طرفی آب خیلی سرد اجازه نمی داد افراد بتوانند دستشان را زیاد داخل آب بکنند. ولی اگر یکی از این اشیا در ملاقه، گیر می کرد می گفتند نذرش برآورده شده و از روی نوع شی حدس می زدند که حاجت مورد نیت شان چه خواهد بود،مثلا” اگر سکه در ملاقه می افتاد می گفتند فلانی پسر دار خواهد شد و اگر سنجاق قفلی در ملاقه گیر می کرد می گفتند فرزند آینده ،دختر است و همینطور آینده گویی و پیشگویی می کردند و ساعتها تفریح آن جمع همین مساله بود.(شکوهی زنجانی )
در گذشته شهر زنجان کوچه های بن بست فراوان بود .پاتوق بچه های محله همین بن بست ها بوده که زمانی در آن تور والیبال می بستند و زمانی آنرا به زمین فوتبال تبدیل می کردند و غروب ها هم سکوی اطراف خانه انتهایی بن بست محل تجمع بچه های محل بود.جالبترین قسمت خانه های آن زمان بخصوص در بن بست ها به این شکل بود که، دیوار ها خانه تا قسمتهایی که دست بچه های محله به آن می رسید کاهگل بود و بقیه سیمان بود تا نوجوانان محله بتوانند بر روی دیوار نقاشی ها ی بی ربط و یا با ربط خود را بکشند.
«اریک سورابا» یا زرد آلوی خشک شده در آب خیسانده شده یکی از خوردنی های معروف مردم زنجان بود که در فصل تابستان وقتی در آن یک تکه یخ می انداختند، جز خوردنی های معروف و بسیار دلچسب بوده و این خوردنی به یکی از تفریحات زنجانی ها نیز تبدیل شده بود. به طوری که دوره گردانی که این خوراکی را بفروش می رساندند یک بازی تمرکز نیز راه می انداختند در ظرف بزرگ مرتفعی با دهانه باریک که داخل آن یک استکان کوچک قرار می دادند و کسی که می خواست این خوراکی را بخرد باید سکه را داخل آن ظرف می انداخت اگر سکه به داخل استکان فرو می رفت یک کاسه زردآلو جایزه می گرفت و در غیر این صورت همان سهم خود را می خورد که ساعتها کودکان و نوجوانان را به تفریح مشغول می کرد
وضعیت اوقات فراغت زنجانیها در حال حاضر
در یک نگاه کلی شاید بتوان فضاهای فراغتی شهر زنجان را در دو عرصه عمومی و خصوصی به صورت زیر دسته بندی کرد
۱-عرصه عمومی
الف)داخل شهر(پارکها،فضاهای سبز،خیابان ها،میادین،رستوران ها،کافی شاپها،قهوه خانه ها،بستنی فروشی ها،کافی نت ها،گیم نت ها،سینماها،فرهنگسرا ها و کتابخانه ها،مساجد و پایگاههای بسیج،امامزاده ها و مراکز مذهبی،نمایشگاهها،موزه ها،محوطه ها و آثار تاریخی،ورزشگاهها و زمینهای بازی،بازار ها و پاساژها و…)
ب)خارج شهر (باغات خارج از شهر)
۲-عرصه خصوصی
الف)داخل شهر (فضاهای داخلی محل سکونت)
ب)باغات خصوصی
این فضاها با اندک تغییراتی در اکثر شهرهای کشورمان وجود دارد حال به معرفی برخی از فضاهای گذران اوقات فراغت فراموش شده در زنجان می پردازیم
نمایش خیابانی
نمایشهای آیینی ایرانی از گذشته تاکنون در کوی و برزن پابهپای فرهنگ شفاهی مردم کوچه و بازار پیش رفتهاند تا راه و رسم درست زندگی کردن و نیک زیستن در هزارتوی زندگی متلاطم جامعه امروزی را به انسان بیاموزند. نمایشگران خیابانی فرهنگ را از زبان مردمان فرودستی آموختهاند که گر چه همواره از نظر مالی در مضیقه بودهاند، اما از لحاظ فرهنگی به اصل و نسب ایرانی – اسلامی خود همواره بینیازترین انسان ها بوده اند. نمایشهایی چون ” پردهخوانی “، “چهل سرود “،” نقالی ” ،” حاجی فیروز” ” میرنوروزی”، “پهلوان بازی” ،” بقال بازی”، ” سیاه بازی” و ” تعزیه” تنها تعداد اندکی از خرده نمایشهای ایرانی هستند. نمایش ” پهلوانی” از جمله نمایشهای ایرانی است که با تکیه بر تکنیک و محتوای خاص، تماشاگران را برگرد حلقهای جادویی مجذوب خود میسازند. در نمایشهای پهلوانی، بازی ساز، رهگذاران و مردم را که در هر مکان و هر زمانی میتواند اتفاق بیفتد جمع می کند و برای دیدن نمایش خود به میدان گاه دعوت میکند پهلوان از رشادت و سلحشوریهای قهرمانان اسطورهای و تاریخی میگوید تا بدین طریق فتح بابی شود برای بازی نمایشی و پهلوانی خود که گاه بلند کردن جسمی سنگین و یا مبارزه با حیوانی تنومند و وحشی و یا زورآزمایی با زنجیری آهنین است. پهلوان از ابتدا تا انتهای نمایش وعده انجام کاری خارقالعاده را میدهد و با این شیوه، تماشاگر همواره در جریان دیدن نمایش، در تعلیق مدام نگه داشته می شود.در این گونه نمایش تماشاگر و بازیگر هر دو بطور اتفاقی انتخاب میشوند و هیچ برنامه از پیش تعیین شدهای وجود ندارد. درگذشته بافت سنتی بازارها سبب میشد تا بازیگران نمایشهای خیابانی برای رفع خستگی از تن رنجور مردم کوچه و بازار به هنرنمایی در این اماکن عمومی بپردازنداما اکنون در میان هیاهوی شهرها و پراکندگی اماکن عمومی، گم شده است.(امرایی)
خوشبتانه این هنر اصیل مردم ایران زمین، همچنان در شهر زنجان وجود دارد و استقبال بی نظیری نیز از این هنرمندان به عمل می آید اما متاسفانه نبود یک فضا با اندک امکانات برای این هنرمندان و علاقه مندان مخصوص به آن سبب شده است که این فضای گذران فراغتی در شهر زنجان روز به روز به فراموشی سپرده شود. آیا طراحی و اختصاص دادن یک فضا برای این نمایش های ایرانی کاری بسیار دشوار است؟
توجه به نمایش خیابانی در شرایط کنونی شهر زنجان می توان تاثیر چشم گیری در ارتقا فرهنگ و هنر مردم زنجان داشتهباشد ونیز و از طرفی نسل های آینده را با هنر اصیل ایرانی آشنا می کند، و بین زندگی امروز با زندگی گذشتگان پیوندی ایجاد می کند.
گورستان
گورستان، که بسیاری آنرا به عنوان خوابگاه مردگان می شناسند و تعریف می کنند ،نام دیگر گورستان آرامستان است یعنی فضایی آرامش بخش، برای معرفی حال و هوای روحانی فضا ، که شایسته تر از گورستان است آرامستان فضایی است که درجای جای آن تکه هایی از فرهنگ هویداست: سنگی به زیبایی تراش خورده و گاه سرودهایی نیز برآن نقش بسته است ؛ در روی مقبره ای دیگر از مرگ و زندگی سخن به میان آمده است که برگرفته از عمق فرهنگ و مذهب است.یکی از محیط های عمومی در شهرها که در طول ایام سال مراجعین خاص و عام را پذیرامی باشد آرامستان ها ست.از یک طرف مراجعین برای تکریم در گذشتگان خویش در روزهای خاصی مراجعه می کنند و از طرف دیگر در روزهای ملی و یا جهت تفکر و عبرت ، اینگونه مکانها پذیرای افراد مختلفی است . که به همین دلیل در صورت بکارگیری شیوه های صحیح توسعه فضایی در آرامستان ها می توان از حضور مردمی و تعلق خاطر آنها به این مکان در جهت تقویت جنبه های تفریحی، گردشگری و فرهنگی شهر استفاده کرد و عملکردی چندگانه به این فضا بخشید.بعنوان مثال : بازتاب فضایی ایجادجنبه های تفریحی و گردشگری به ایجاد مکانی برای آرامش و تسکین ماتم زدگان و عزاداران می انجامد.آرامستان باید به محلی تبدیل شود که تألمات روحی افرادی ر اکه عزیزان خود را ازدست داده اند ، افزون نکند و غمی بر غمهای آنان نیفزاید باید اینگونه فضاها را به محیطی جذاب تبدیل کرد زیرا امروزه بیشتر مراجعات مردمی به مجموعه های آرامستان ها به منظور طلب ثواب و گذران اوقات فراغت انجام میشود بنابراین آرامستان را باید تبدیل به فضای مطلوب کرد این کار از طریق آموزش و در مراحل بعد نیزتغییر در طراحی فضاهای داخلی آرامستان ها و تبدیل آنها به یک مکان فرهنگی اجتماعی امکان پذیر است و مدیران شهری باید تسهیلات لازم را در این زمینه فراهم کنند و نباید به عنوان مکانی متروک و رها شده، با آرامستان برخورد شود.
نتیجه گیری
شهرسازی در عین اینکه قادر است امکانات لازم را برای پیدایش یک زندگی سرشار اجتماعی و انسانی گسترش دهد، میتواند به مردگی محیط و ویرانی و تباهی سلولهای زندهٔ زندگی شهری و اجتماعی بیانجامد، تفاوت فضاهی شهرهای امروزی ما با گذشته، تفاوت مردم امروز و زندگی ایشان با مردمی است که در گذشته زندگی میکردند و نیز تفاوت روابط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنان با گذشتگان است.تنها راه جلوگیری از این روزمرگی و تباهی مردم شهر زنجان ،فراهم آوردن فضاهایی برای بهتر گذراندن اوقات فراغت آنان است این فضاها می توانند با کمترین هزینه در فضاهایی فراغتی موجود شهر زنجان ،ساماندهی و احیا شوند .ما در شهر زنجان فضاهای بالقوه برای فعالیتهای فراغتی داریم ولی متاسفانه این فضاها بالفعل نشده و از آنها استفاده نمی شود در حالی که اگر از این فضاها به نحو احسن استفاده گرددمی تواند تاثیر چشم گیری در رشد فضاهای فراغتی مردم شهر زنجان داشته باشد .
نسخه اولی از این مقاله در روزنامه مردم نو زنجان منتشر شده و برای تجدید انتشار به انسان شناسی و فرهنگ ارائه شد.
منابع و مآخذ
۱- شکوهی زنجانی-محمد-آنایوردی وطنیم زنجان-شهاب زنجان -۱۳۸۲
۲- دومازیه ،ژرف،زمان فراغت از دیدگاه تاریخی و جامعه شناسانه ترجمه :آدینه مجله فرهنگ و زندگی شماره-۱۲- ۱۳۵۳
۳- سعیدی رضوانی، نوید.شهرداریها و اوقات فراغت شهروندان،وزارت کشور، دفتر برنامه ریزی عمرانی،گروه مطالعات برنامه ریزی شهری،تهران– ۱۳۷۳
۴- امرایی مجید- ۲۲ مرداد ۱۳۸۹-تئاتر خیابانی ریشه در فرهنگ هزاران ساله ایران زمین- مندرج در www.teatreshahr.com
۵-مقاله های گورستان در شهر از یادرفته اما ضروری ، باغ رضوان اصفهان تجلیگاه بهشت و آرامستان بزرگ رویان – ماهنامه شهرداری ها – شماره ۴۳ آذرماه سال ۸۱٫
۶-رفعت جاه –مریم-۱۳۸۳-جنسیت و اوقات فراغت در عرصه زندگی شهری-فصلنامه انسان شناسی-شماره ۴
۷-گزارش طرح بازنگری شهر زنجان-مهندسین مشاور آرمانشهر -۱۳۸۶
۸-گزارشات سازمان همیاری شهرداری زنجان
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.