درآمدی بر شناخت سازمان فضایی شهر بشرویه
شهر به مثابه یک کل
شهر دارای نظامی از ساز و کار است و شهروند به صورت ذهنی از ترکیب ادراکات خود از عناصر موجود در محیط و برقراری رابطه ای میان آنها مفهوم ذهنی معادل از واقعیت شهری که در آن ساکن است را می سازد. بنابراین در ذهن ساکن، شهر واجد یک هویت کلی است که توسط عقل ادراک می شود و در این ادراک نظام مند از شهر، شهر موجودی دارای «وحدت» است که شرایط ایجاد یک «کل» را دارا باشد.
مداخله در بافت های شهری بر اساس دیدگاه های انفعالی و جزء نگرانه به مثابه حرکتی خارج از ماهیت و هویت شهر است. بنابراین برای ایجاد ماهیت «کل» در انواع مداخلات در محیط شهری نیاز به نگرشی کل گرایانه بر اساس ماهیت شکل گیری اجزاء و عناصر آن است. شهر موجودیتی از سکونت انسان است. این موجودیت امری پایدار است؛ یعنی هر گونه ساز و کار منتهی به یک عمل متداوم در طول زمان حیات آن می باشد. بنابراین عملی متداوم و پایدار خواهد بود که هدفمند باشد. شهر موجودی است که رابطه متقابل و متعامل بین اجزای آن حاکم باشد. این رابطه که دارای وحدت و انتظام درونی است در تعامل دائمی با انسان ساکن در شهر می باشد. «شهر ارتباط دو سویه انسان و محیط در طول تاریخ است.» (منصوری، ۱۳۸۵) بنابراین شهر به عنوان مکانی است که انسان به واسطه ارتباط مادی و غیر مادی با محیط شکل گیری آن در بستر رویدادها و زمان حیات شهر، بدان تعلق دارد و تعلق به مکان- شهر- حس مشترک اعضای یک جامعه است که آن ها را از طریق پیوند با محیط – شهر- در ارتباط با یکدیگر قرار می دهد.
تعلق هم یک واقعیت عینی و هم یک واقعیت ذهنی است. از این طریق می توان مشخصه هایی از رابطه موجود در شهر یافت که به این امر پاسخ دهد. شهر همچون یک موجود زنده، یک کل واحد و دارای انتظام درونی است که به واسطه همین انتظام وحدت بخش حاکم بر اجزا آن به عنوان کل، یک سیستم به حساب می آید. سیستم مجموعه ای هدفمند است که اجزای آن وظایف مشخص و تعریف شده ای را در راستای هدف مجموعه بر عهده دارند. (فرشاد، ۱۳۶۲)
« سازمان فضایی، تصور ذهنی شهروندان از شهر است که ذهن از طریق مرتبط ساختن عناصر متفرق در نظمی هدفمند، آن را ادراک می کند. سازمان فضایی، تعبیری واقع گرا است و تخیلی نیست. امری پنهان در محیط است و نیروی خود را بر مکان یابی کاربری ها، جهت توسعه و سایر تحولات شهر اعمال می کند. سازمان مذکور در طول تاریخ و تحت اثر شرایط جغرافیایی، اقلیمی، تاریخی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … شکل گرفته است. سازمان فضایی محصول تعامل عوامل فیزیکی و متافیزیکی شهر است.» (منصوری ۱۳۸۲)
بررسی سازمان فضایی شهر
شهر بشرویه در استان خراسان جنوبی واقع است. در نقشه ایران حد فاصل فردوس و شهرستان طبس می باشد. با جمعیتی بالغ بر ۴۸۰۰۰ نفر و دارای آب و هوای گرم و کویری نسبتاً مرطوب است. بشرویه به دلیل حفظ بافت سنتی زیبای خود و بادگیرهای زیبای آن به شهر بادگیرها در خراسان معروف است.
به استناد سفرنامه مارکوپولو، وی به هنگام عبور از ایران از بشرویه نیز گذر کرده و نام آن را در سفرنامه خود ذکر کرده است.
کلنل “سی ام مک گریگور” که ۱۳۰ سال پیش به بشرویه آمده، آنجا را روستایی بزرگ توصیف می کند که در دل جلگه ای واقع است و پیشه اکثر مردمانش را کشاورزی تشکیل می دهد که آب های زمین هایشان از نهرهای جاری شده از کوه های واقع در غرب تامین می گردد. دیواری گرداگرد شهر را فرا گرفته و درگوشه شمال غربی آن “ارگ”واقع شده است. در این زمان که مقارن با دوران سلطنت ناصرالدین شاه بوده، بشرویه مشتمل بر ۸۰۰ خانه بوده و ارتباط آن با بیرون شهر از طریق ۴ دروازه تامین می گشته است و نیز رشته کوه شتران در غرب آن را از طبس جدا می کند.
در سال ۱۳۱۶ دهستان بشرویه جزء بخش فردوس از توابع شهرستان گناباد شد. در سال ۱۳۲۳ دهستان بشرویه تبدیل به بخش و تابع شهرستان فردوس شد. بعدها بشرویه مشتمل بر ۴ قریه و به مرکزیت قصبه بشرویه تابع طبس شد و نهایتاً بعد از ۶۰ سال مرکزیت بخش بودن در سال ۱۳۸۷ تبدیل به شهرستان گردید.
سازمان فضایی شهر از ترکیب عناصری شاخص، از قبیل شبکه راه های اصلی، معابر، میادین، گشودگی ها، گره ها، واشدگاه ها و نیزعمارات و بناهای عمومی تشکیل یافته که همجواری و سلسله مراتب قرارگیری آنها نقشی موثر در تثبیت خاطره ذهنی از شهر، خوانایی وسهولت در دسترسی، نقش انگیزی و در کل زنده بودن شهر داشته و می تواند داشته باشد.
در این میان وجود عناصری شاخص از قبیل باروهای گرداگرد شهر، ارگ قدیمی و ۴ دروازه تاریخی به عنوان نشانه های شاخص شهر و عناصر منظرین بشرویه قلمداد می شوند.
مرکز محله قدیمی شهر که در مجاورت مسجد، حسینیه، مدرسه، آب انبار و تک درخت سالخورده توت به استقرار داشته به شکل یک هسته اولیه، واسط تمامی عناصر شاخص و منظرین شهر بوده و حتی از حیث موقعیت قرارگیری یک مرکزیت ثقل نسبی و بصری را نسبت به هر یک از این عناصر دنبال می کند.
نکات مثبتی که در بازسازی های شهر بین سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۹ وجود داشته حفظ ۴ دروازه اصلی در هنگام خیابان کشی های طویل به عنوان ورودی و خروجی های اصلی شهر و نیز نگهداری و مرمت بخشی از باروی پیرامونی شهر می باشد.
نتیجهگیری
بنا بر آنچه ذکر گردید بر اساس مشاهدات و بازدیدهای به عمل آمده از شهر، تبیین سیاست هایی لازم است تا احیای بافت تاریخی منطبق بر احیای اصالت های سازمان فضایی گذشته آن انجام بپذیرد که در این میان به نکاتی می توان اشاره کرد:
– حفظ ارزش های کالبدی بافت از قبیل احیاء و مرمت باروی قدیم شهر، عمارت ها، معابر و واشدگاه ها بر اساس اصالت های گذشته
– تخصیص فعالیت های توام با زندگی روزانه بافت در بناهای مرمت شده
– عدم تملک و تخریب بدون برنامه منسجم در دل بافت
– حفظ محدوده مالکیت های زمبن و پایبندی به آن در تعریض معابر
– …
امیر حیدری (معماری منظر.کارشناسی ارشد. دانشگاه تهران. پردیس هنرهای زیبا. ورودی ۱۳۸۷ )
مژده مهدوی (معماری منظر.کارشناسی ارشد. دانشگاه تهران. پردیس هنرهای زیبا. ورودی ۱۳۸۷ )
میثم خلیل پور (معماری منظر.کارشناسی ارشد. دانشگاه تهران. پردیس هنرهای زیبا. ورودی ۱۳۸۴ )
نشریه اینترنتی معماری منظر
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.