هویت گمشده ورودیهای سه گانه تبریز
«تبریز» این کهنشهر برآمده از فراز و فرودهای بسیار تاریخی به عنوان یکی از چهار شهر بزرگ دنیا به گواه اسناد تاریخی متقن، چه در عصر صفویان و ایلخانیان و چه در دوران قاجار برای خود برج و بارو و دروازهای داشت با مقرراتی مترقی در مورد آمد و شد تجار و سیاحان.
هشت دروازه تبریز به عنوان نمادی از هشت بهشت، تمام ورودیهای تبریز را تشکیل میدادند. دروازههایی که هنوز هم نامی از آنها بر بخشی از محلات و مناطق تبریز به چشم میخورد. اسناد تاریخی گاه از هشت و گاه از ۹ دروازه در تبریز سخن گفتهاند که عبارتند از:
سرخاب، شتربان، استانبول، گجیل، نوبر، میارمیار، خیابان ، باغمیشه و (ویجویه)
۲۴۰۰ سال پیش آن زمان که تبریز در مسیر جاده ابریشم قرار داشت نیاز به تامین امنیت شهر و اموال تجار سبب شد تا حاکمان وقت با حمایت خود تاجران و مردم در سه دوره تاریخی برج و باروهایی برای این شهر بسازند تا از ورود بیگانگان و تعدی کنندگان و جاسوسان به داخل حریم شهر جلوگیری شود.
اکنون با گذشت صدها سال از آن ابهت و شکوه تاریخی، دیگر از آن دروازهها اثر چندانی باقی نمانده جز نام و المانی ساده! مدرنیته حضور و حیات این آثار و نمادهای تاریخی و سنتی را برنتافت بنابراین دروازهها نیز به تبع گسترش راهها و شریانهای بزرگ ارتباطی اعم از زمینی و هوایی از میان رفتند.
با همه این اوصاف در آن دوران، دروازهها و ورودیها جایگاه و اعتبار خاصی داشتند. شهرها اغلب با نمای ورودیها و اعتبار دروازههایش شناخته میشدند. دروازه قرآن شیراز و دروازه دولت تهران نمونهای از آنهاست.
ورودیهای تبریز هم میتوانست آن ابهت و نماد تاریخی خویش را حفظ کنند. اما رویدادهای سهمگین تاریخی و گذر زمان، سبب شد تا اکنون از آن هشت دروازه زیبا و معروف به سه ورودی در قالب اتوبان و جاده برسیم که هیچ مشخصه و وجه تمایزی نه تنها با ورودیهای سایر شهرها که با یکدیگر هم ندارند.
مهاجرت بیرویه روستائیان و استقرار آنها در ورودیهای این شهر برای فرار از مقررات استقرار در محدوده شهری، کاهش هزینه ها و … ورودیها را به مجموعهای بی در و پیکر با نماهایی آزار دهنده مبدل ساخته است.
استقرار واحدها و صنایع سنگین و مزاحم در حاشیه سه ورودی زمینی بستری را فراهم آورد تا این صنایع بدون تبعیت از یک چارچوب و قانون خاص در طول این جاده ها توسعه پیدا کنند و به مرور زمان افراد با تملک حاشیه جادهها، تفکرات و سلایق خویش را بر این محورها تحمیل کنند.
غیر از ورودیهای خط آهن و فرودگاه، ورودیهای تبریز را می توان در سه جاده خلاصه کرد:
_ ورودی شرقی یا همان جاده تهران
_ ورودی شمال غرب یا همان جاده صوفیان و مرند ….
_ ورودی جنوب غرب یا همان جاده آذرشهر و مراغه و ….
هر سه این جادهها ویژگی مشترکی دارند و آن نبود یکپارچگی و هماهنگی در ساخت و نمای آنها، بلاتکلیف ماندن اراضی و رها شدن املاک در حاشیه جاده و حکمرانی آلودگیهای زیست محیطی، بصری، هوا و صوت در اغلب آنهاست.
ورودیهای سهگانه تبریز به دلیل بیتوجهی مدیریت شهری در طی دهههای گذشته به طور افسارگسیخته، فربه شده و ساماندهی آنها را برای مدیریت جدید شهری مشکل ساخته است.
در این بین، ورودی تبریز از طرف تهران شرایط خاص خود را دارد. این ورودی شبیه ورودی همه شهرهایی است که به طرف یک نقطه مرکزی (مانند تهران) توسعه یافتهاند.
از این رو توسعه صنوف و واحدهای تجاری و تولیدی در این محدوده از شهرها تابعی از سوق آنها به آن نقطه مرکزی است. در ورودی تبریز از طرف تهران نیز این قاعده حاکم است. از حدود ۲۰ کیلومتری حریم شهر تبریز شاهد نوعی تک رویها و توسعه یافتگیهای مدرن هستیم که ممکن است هیچ سنخیتی با فرهنگ و آداب و سلایق مردم آذربایجان نداشته باشد. تجدد در جداره واحدهای تولیدی نمود عینی دارد اما هرگز در شأن شهر تاریخی نیست. با این حال این ورودی هم به لحاظ تمکن مالی صاحبان املاک و بالا بودن ارزش معاملاتی از وجود اراضی بلاتکلیف و رها شده بسیاری رنج میبرد که اکنون به محل تخلیه زبالهها و نخالههای ساختمانی تبدیل شده است.
این موضوع در دو ورودی دیگر شهر یعنی ورودیهای صوفیان و آذرشهر وضعیت بغرنجتری دارد. برخی واحدها و کارگاههای مزاحم در شکلی بیسامان رها شدهاند و بلاتکلیفی اراضی در این دو ورودی حضور خود را به عنوان یک مهمان ناخوانده بر بافت شهری تحمیل کرده است. شاید تا دیروز این مناطق و اماکن در محدوده خارج شهر قرار داشتند اما با توسعه نامتوازن شهر در طی دهههای اخیر در حریم شهر قرار گرفتهاند.
نخالههای ساختمانی و زبالههای رها شده به همراه قطعات فرسوده خودروها و آهنآلات و دیوارنویسیهای متعدد و چشمآزار در دو سوی جاده به جای آنکه خاطرات خوشی را برای مسافران تازه وارد تداعی کند آلودگیهای بصری و اغتشاش فکری را تحفه و چیشکش میبرد! در یک کلام میتوان به جرأت گفت که ورودیهای تبریز که به عنوان ویترین شهر و نماد فرهنگ و توسعه یافتگی اجتماعات بشری از آن یاد میشود در شأن این شهر نیست و اگر امروز برای ساماندهی آنها کاری نشود با توجه به رشد لجام گسیخته ساخت و ساز در این محدوده ها، امکان سامان دهی و کنترل و نظارت و وضع مقررات اجرایی برای آنها در آینده، سخت و غیرممکن خواهد بود.
***
گام نخست: احیای دروازه های قدیمی:
در گام نخست احیا و بازسازی هویت تاریخی هشت دروازه معروف میتواند بخشی از خاطرات تاریخی شهروندان و مسافران این شهر را بار دیگر در یادها زنده کند. موضوعی که دکتر اصغر عابدزاده از اعضای شورای اسلامی شهر هم بر آن تاکید میکند:
پروژه بازسازی درهای قدیمی تبریز در دستور کار شورا و شهرداری قرار دارد و در این ارتباط نیز شهرداری منطقه هشت تبریز موظف به اجرای طرح بازسازی و مرمت درهای هشتگانه تبریز است که در این راستا بازسازی «درب باغمیشه» در حال اجراست.
عضو شورای شهر تبریز هدف از اجرای این پروژه را تعیین حاشیه قدیمی شهر تبریز و باروهای تاریخی شهر در راستای توسعه گردشگری در این شهر عنوان کرده و یادآور میشود: در بسیاری از کشورهای جهان تاریخ و هویت شهرها با مرمت و بازسازی میراث تاریخی آنها حفظ شده و محلی برای معرفی تاریخ و جذب گردشگر است و شهرداری تبریز و سازمان گردشگری آذربایجان شرقی نیز با اجرای این طرح درصدد مشخص کردن باروی قدیمی این شهر برای احیای تاریخ دو هزار و ۴۰۰ ساله تبریز هستند.
گام دوم: ساماندهی ورودیهای فعلی:
در گام بعدی اصلاح و ساماندهی مشاغل مستقر در دو طرف جادههای ورودی تبریز از اهمیت ویژهای برخوردار است. واقعیت این است که هیچ گردشگری انتظار دیدن چنین صحنههایی را برای تبریز ندارد! برای اینکه موج تبلیغات و معرفی استان آذربایجانشرقی و شهر تبریز به حدی است که چنین صحنه هایی در باور گردشگران و مهمانان نگنجد! اما واقعیت چیز دیگری است.
یکی از کارشناسان ارشد میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجانشرقی هم بر این باور است که: ورودیهای اکثر شهرهای استان هماکنون برای ورود گردشگر، جذاب، مناسب و آبرومند نیستند و نیازمند اصلاح از طریق اجرای طرحهای گردشگری و پارکهای مسافر و مجتمعهای رفاهی و خدماتی است.
محمدی تصریح میکند: صنوف و مشاغلی در این ورودیها مشغول به فعالیت هستند که زیبایی بصری را از بین برده و فضا را برای ورود گردشگر نامناسب کردهاند.با این حال میراث فرهنگی تلاش میکند در صورت مشارکت شهرداریها، کمپها و امکانات اقامتی را در ورودیهای شهر ایجاد کند.
این کارشناس، وجود تاسیسات و امکانات رفاهی و خدماتی در ورودی شهرها را یکی از زیرساختهای اساسی برای جذب گردشگر عنوان کرده و میگوید: حفظ آمار گردشگران ورودی به استان پیش از هر چیز نیازمند تامین زیرساختهای اولیه برای این مقوله است و یکی از مهمترین این زیرساختها بهسازی ورودیهای تبریز است.
فریدون بابایی عضو شورای اسلامی شهر تبریز بر ضرورت توجه به ورودیهای شهر و جلوگیری از شتابزدگی تاکید کرده و میگوید: شناخت کامل پیشینه تاریخی و شهرنشینی شهر تبریز در سالهای گذشته و موقعیت جغرافیایی و استراتژیک این شهر به عنوان یکی از پیش شرطهای لازم برای مطالعه طرح ساماندهی ورودی های شهر تبریز است و با توجه به موقعیت تبریز قدیم و تاریخی در کنار جاده ابریشم و ارتباطات اقتصادی مهم این شهر توجه دقیق و همه جانبه را میطلبد.
وی به شهرسازی و معماری اسلامی و بومی شهر تبریز در سدههای گذشته اشاره کرده و میافزاید: در ساختمانها و بافت شهر تبریز، متاسفانه با توسعه فناوریهای نوین غربی هویت قدیمی و تاریخی به فراموشی سپرده شده است و در طراحی و ساماندهی ورودی های شهر به این مقوله باید توجه جدی داشت.
بابایی اقدم تاکید میکند: «طراحی و مطالعات اخیر باید همسو با نقش و عملکردهای کاربریهای مناطق مجاور بوده و با استفاده از عناصر جزئی و مبلمان شهری و محدود به برخی جنبههای سیمای شهر باشد. طرح تفصیلی تبریز باید به عنوان طرح بالادستی و روشنگر راه در این مطالعات مورد توجه قرار گیرد تا از تکرار برنامهریزیها و مطالعات موازی و نیز هزینههای اضافی و غیرلازم جلوگیری شود.»
طرح سامان دهی ورودیهای سهگانه شهر از ۲۰ کیلومتری این ورودیها با هدف زیباسازی و بهسازی این مناطق میتواند به عنوان طرحی ضربتی و میان مدت در دستور کار مجریان امور شهری و فرهنگی قرار گیرد.
اصلیترین محورهای طرحهای مناسبسازی ورودیهای تبریز هم میتواند شامل: ایجاد دروازههای قرآن، نصب المانهای تاریخی و فرهنگی، روشنایی و نورپردازیهای زیبا، ایجاد، اصلاح و توسعه فضای سبز ورودیها نصب تندیس مفاخر و بزرگان تاریخی و فرهنگی شهر باشد.
در این زمینه شهردار تبریز آبان ماه امسال از ابلاغ دستوری ویژه برای مطالعه، طراحی و تهیه طرحی جامع برای ساماندهی ورودیهای شهر به مناطق و سازمانهای مرتبط خبر داد.
صادق نجفی با اعلام اینکه ورودیهای شهر در حکم معرف و تابلوی شهر هستند از وضعیت نامناسب ورودیهای سه گانه ابراز تأسف کرده و میگوید: ورودیهای سه گانه تبریز در غرب، شرق و جنوب غرب به هیچ عنوان در شأن تاریخ، فرهنگ و گذشته تاریخی این شهر و مردم آن نیست و باید طرحی اساسی و کلان برای احیا، بازسازی، مناسب سازی و سامان دهی این ورودیها تدوین و اجرایی شود.
شهردار تبریز در ادامه طی ابلاغی به شهرداریهای مناطق شش، هفت و پنج و نیز معاونتها و سازمانهای مرتبط، خواستار تهیه و تدوین طرحی جامع برای تحقق این امر شد.
شهردار تبریز در عین حال میافزاید: اجرای طرحهای بدنه سازی، زیباسازی، مناسب سازی، انتقال مشاغل مزاحم، تعریض مسیرها، ایجاد رمپ و لوپهای ورودی و خروجی، تکمیل طرح شبدری تقاطع جاده سنتو با اتوبان شهید کسایی، آزادسازی اراضی واقع در رمپ و لوپهای باقیمانده طرح تبادل امام علی (ع)، طراحی و ایجاد المانهای متناسب با فرهنگ و هویت تاریخی تبریز، طرحهای نورپردازی، ایجاد پارکهای مسافر و مراکز اقامتی، رفاهی، تفریحی و رستورانهای مدرن از جمله شاخصهای طرح ساماندهی ورودیهای تبریز به شمار میروند.
در این میان خبر می رسد که شهرداریهای مناطق یک و دو به عنوان شهرداریهای «معین» در اجرای طرح ساماندهی و احیای ورودیهای تبریز تعیین شدهاند تا اجرای طرحهای ساماندهی ورودیها به لحاظ محدودیت منابع مالی مناطق واقع در این حوزهها با مشکل مالی مواجه نشود.
صادق نجفی اجرای سریع طرح مطالعاتی ساماندهی ورودیهای شهر تبریز را از اولویتهای اصلی شهرداری در ماههای باقیمانده از سالجاری اعلام و خاطر نشان می کند: حداقل تا پایان امسال نسبت به نهایی سازی و اجرایی کردن این طرح باید اقدام شود.
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.