در آرزوی یک شهر ایرانی-اسلامی
در آرزوی یک شهر ایرانی-اسلامی
بهرام هوشیار یوسفی
بنا به پیشنهاد وزارت مسکن و شهرسازی و پیرو رهنمودهای مقام معظم رهبری در مورد ضرورت رعایت اصول و ارزش های اسلامی در طرح های شهرسازی و معماری و همچنین تأکید معظم له در بندهای ۱۰ و ۱۲ منشور اقامه نماز، در تاریخ ۲/۷/۱۳۷۵ خورشیدی شورای عالی شهرسازی و معماری وقت ایران تصویب و مقرر نمود حوزه معاونت شهرسازی و معماری وزارت مسکن و شهرسازی مطالعه مستمر درباره شهرها و معماری اسلامی گذشته و حال ایران و جهان به منظور دسترسی به اصول و ارزشهای حاکم بر ساختار آنها و تطبیق این اصول با دانش نوین بشری و دستیابی به ارزش ها و اصول طراحی جدید شهری و معماری به انجام رساند و ظرف همان سال (۱۳۷۵) اصول و ضوابط طراحی شهری و همچنین اصول ضوابط معماری ساخت و ساز بناها براساس معیارها و ارزش های اسلامی با هدف رشد و اعتلای طراحی شهری و معماری اسلامی و ایرانی تهیه و به تصویب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران برسد….
این اصول و ضوابط قرار بود پس از تصویب شورای عالی شهرسازی از سوی کلیه مهندسان مشاور و مهندسان دارای پروانه فعالیتهای مهندسی در تهیه طرحهای جامع، تفصیلی و هادی، تهیه طرحهای شهرک سازی و طراحی بناها اعم از مسکونی، خدماتی، عمومی، اداری و تجاری لازمالرعایه باشد.
«پیروز حناچی» معاون شهرسازی و معماری وزارت مسکن و شهرسازی دولت قبل، در مصاحبهای که در آخرین روزهای تصدی امر با یک پایگاه اطلاع رسانی تحت عنوان «هویت، با ایجاد شهرهای اسلامی باز نمیگردد!» به طور ضمنی به ناموفق بودنش در این عرصه سخن گفت و پیچیدگیهای موضوع را بهانه قرار داد، در خبر دیگری نیز که همان زمان منتشر شد با عنوان «طرح شهر اسلامی به اهداف کاربردی نزدیک نشد» از زبان «ملیحه احمدی» معاون وقت امور طرحها و دبیرخانه شورای عالی شهرسازی، خواندیم، «پیشبینی کارشناسان درباره نتایج مطالعات، همیشه درست نیست و گاهی کارشناسان در خلال مطالعه به نتایج دیگری نسبت به آنچه که پیشبینی شده است، میرسند…. هر چند این طرح به طرحی کاربردی تبدیل نشد اما مطالعهای بنیادی برای تدریس در سطح دکتری به شمار میآید. نحوه مطالعه و منابع هر طرح در رسیدن به اهداف کاربردی بسیار موثر است با این حال برخی طرحها جنبه کاربردی پیدا نمیکنند.»….
۱۰ سال مطالعه و فعالیت برای دست یابی به نتایج کاربردی در عرصه شهر اسلامی و جامه عمل پوشاندن به تاکیدات مقام معظم رهبری کافی نبود و البته نتیجه عکس نیز حاصل شد! اینکه نهایتا قرار است سرنوشت این مصوبه به کجا بیانجامد مسالهای است که در حوزه اختیارات نگارنده نیوده، حتما شورای عالی وقت شهرسازی و معماری ایران و مسولین وقت وزارت مسکن و شهرسازی در جایگاه مناسب پاسخ گوی آن خواهند بود…!
نگاهی به تحولات تاریخی و درک عوامل تاثیر گذار بر آن این موضوع را شفاف میسازد که تا کنون شهر در هر مقطع تاریخی منطبق بر زمان و روح زمانه خویش بوده و با بهرهگیری از تفکر و دادههای علمی و دستاوردهای فنی عصر خود به حیات پویایی ادامه داده است.
عقاید و رویکردهای مذهبی در ایران عامل اصلی موثر بر تمامی شئون زندگی فردی و جمعی شهروندان، سازمان اجتماعی و سیاسی، کنش های فرهنگی و تاریخی و… شکل شهرهای آنها بوده است.
پس از بعثت حضرت رسول اکرم (ص) و ظهور دین مبین اسلام، تفکرات و تعالیم اسلامی مرزها را در نوردید و به اقصی نقاط جهان صادر شد. همخوانی تعالیم و مذهب اسلام با شخصیت ایرانی، بهسرعت تاثیرگذار در جهان بینی و نحوه نگرش وی به زندگی و جهان پیرامونش شد. نظام کاسِتی و طبقاتی موجود در زمان باستان به فراموشی سپرده شد و اصل برابری افراد جای آنرا گرفت. در نظام اسلام برتری افراد نسبت به یکدیگر فقط با عیار تقوی و ایمان آنها در تناسب بود.
در تعالیم اسلام و در کتاب آسمانی، قرآن، دنیا به عنوان سرای فریب معرفی شده (فاطر ۵) و زندگی واقعی را باید در سرای آخرت جست (عنکبوت ۶۴)، دنیا به عنوان سرای آزمایش معرفی میشود (عنکبوت ۱-۴) و انسانها را به بهشتی که نهر از زیر در ختانش جاری است با خانه های پاکیزه و خشنودی خداوند وعده می فرماید (توبه ۷۲)، از همراهی انسان بالذت طلبان و مادی گریان باز میدارد و امر به تذکر به آنها دارد (امر به معروف و نهی از منکر، انعام ۷۰). اسلام انسان را خلیفها… میداند و باری تعالی از روح خود در او دمیده و بر صورت خویشتن ساخته و نامها را به وی آموخته است، «امانت» را که بر زمین و آسمانها عرضه کرد و از برداشتن سرباز زدند، انسان برداشت و سپس فرشتگان را همه فرمود تا در پیشگاه او به خاک افتند.
در حوزه بررسی روابط انسان و محیط و تعاملات این دو عرصهای از تحقیقات دامنهدار مطرح میشود که اصطلاحا «پراکسمیکس» (proxemic) نامیده میشود؛ وجهه معمارانه و شهرسازانه (و در کل طراحی و ساخت فضای مصنوع) این بررسی کاملا تحت تاثیر منش و خوی فرهنگی انسان و مولفه های شاخص رفتار شناسانه در وادی زندگی فردی و اجتماعی وی است. اصولا تعالی جویی دنیوی و اخروی و ارضای کالبدی–فضایی متاثر از کنشی مثبت فی ما بین انسان و محیط در برگیرنده وی است.
حال در محیطی با فرهنگ غالب دینی (در اینجا اسلامی) شاخصههای نماد پردازانه نیز نه تنها کاملا بر تعاملی که به آن اشاره شد موثرند، بلکه در بسیاری موارد در اصل ساختار و بنمایه های اصلی این کنش متقابل را بنیان می نهند؛ «ساختار زندگی یک فرد مسلمان یا جامعه اسلامی نماد فرهنگ اسلامی است، یعنی چینش مسایل مختلف زندگی یک مسلمان اعم از لباس پوشیدن، راه رفتن، نوع آرایش، وسایل منزل، خیابانها، کوچههای شهر و سبک معماری حاکم بر شهر اسلامی محتوایی از فرهنگ دینی را اعلام می کنند…».
این نوع نگاه متافیزیکی (بخوانید الهی) چه در جنبه رسمی زندگی اجتماعی فرد قایل به آن و چه در فضای غیر رسمی (Informal space) به فرد تشخص مدنی بخشیده و برخورد دفاعی – محیطی را در حوزه شهری به حداقل میرساند؛ به عبارت بهتر در یک ساختار شهری که منطبق بر فرهنگ عمومی جامعه (در معنای عام و خاص) نباشد برخورد با فضای عمومی و نوعا برخورد های دفاعی(humans protect from the outsiders) آغاز می گردد، واکنشی که به نوعی نارضایتی محیطی و عکسالعمل حتی جمعی منتهی خواهد شد.
آنچه امروز ضروری به نظر میرسد، این است که با داشتن پشتوانه غنی از تجربیات تاریخی مسلمین و خصوصا شیعیان در بسیاری زمینه ها و از جمله در برنامهریزیهای توسعه اقتصادی و عمرانی به ویژه عرصههای شهری به نتایجی متجانس با ارزشهای نظامی اسلامی برسیم.
امید است برنامههای سازمان تجهیز و نوسازی مدارس در جهت فرهنگسازی کالبدی در عین تداوم، الگویی باشد برای سایر سازمانها و موسسات موثر در حوزه ساخت و ساز کشور. انشاالله
پینوشت:
کتاب معماری ایرانی مدرسه ایرانی (گزارش آثار فراخوان هویتبخشی به معماری مدارس)
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.