فرهنگ شهرهای ایران: فرهنگ کریولهشده:نگاه انسانشناختی به سنتز فرهنگی در شهرهای ایران
چکیده:
امروزه حرکت ایدهها، سرمایه، مردم و بسیاری از اجزا و عناصر اجتماعی ـ فرهنگی و غیره که بر رفتارهای اجتماعی و شیوههای زندگی و الگوهای کنشی تأثیرگذار بودهاند؛ سریعتر و گستردهتر از هر زمان و مکان و دورهای از تاریخ بشری شد. جهانیشدن؛ دنیای معاصر بشری را بیش از پیش در ارتباطات و اطلاعات متقابل قرار داد. جریان ترافیک در این شبکه جدید نهتنها سطوح جدیدی را سرعت بخشیده بلکه جهتهای حرکت را چندگانه کرده است. پویاییهای جورواجور و نو، کانون مدلها و اشکال تعلق و الگوهای تبادل زیادی راهمچنان بهوجود می آورد. در دنیای معاصر فرایند دگرگونیها و اتصال فرهنگها: نوعی تبدیلهای جدیدی را صورت داده که الگوهای جدیدی را طرحریزی کرده ، که نه شکل اصیل و بنیادینی از یک حوزه فرهنگی را بهصورت محض میتوان دید و نه الگویی از تأثیرپذیریهایی که بر یک عرصه فرهنگی تأثیرگذار بوده قابل مشاهده است. بنابراین تلفیقی از دو گونه خاص که به تولید چیز جدید منجر شده است؛ دیده میشود. شهرهای ایران کانون همین تولیدات دو گونه خاص هستند که به فرهنگ کریولهشده تبدیل شده اند. در این فرهنگ کریوله الگوی شهری جدید و متمایز را خواهیم داشت که با نوع و ساختار سنتی خود و با نوع و ساختی که از آن متأثر بوده ؛ تفاوت دارد. یعنی نه آن است و نه این بلکه نوع جدیدی که از آن بهنام فرهنگ کریوله شهری ایران میتوان نام برد.
کلیدواژه: کریولهشدن، فرهنگ شهری، همانندسازی، سنتز فرهنگی، شهر ایرانی
نویسنده: سید قاسم حسنی
مقدمه و طرح مسأله
پدیده شهر در جامعه بشری سنتی دیرینه دارد. گستره تاریخی آن را میتوان به زمان شکلگیری تمدن و دولت ردیابی کرد. توسعه شهرها در برخی از جوامع ابداعی بود و در برخی تحت تأثیر شهرهای شکلگرفتهشده ظاهر شدند. از این نقطهنظر میتوان شکلگیری شهرها را در دو حوزه تقسیمبندی کرد: ۱٫ شهرهای اولیه ۲٫ شهرهای ثانویه: شهرهای اولیه؛ شهرهایی بودند که بهصورت خلاقانه شکل گرفتهاند. اینگونه شهرها، شهرهای ابتکاری بودند که برای اولینبار ایجاد شدند (مثلا شهرهای بینالنهرین و شهرهای آمریکای مرکزی).شهرهای ثانویه شهرهاییاند که شکلگیریشان تابعی از شهرهای اولیه بودند (مثلا شهرهای ایرانی، مصری، یونانی و غیره). (باشام، ریچارد، ۱۹۸۰،۳۸). بههرحال اینگونه شهرها تا انقلاب شهری به حیات خود ادامه دادند و تحت تأثیر ویژگیهای منطقهای دارای صفات و عناصر فرهنگی و معانی ویژه خود بودند. میزان شهرنشینی در این نوع از شهرها رواج چندانی نداشت و زندگی انسان تحت تأثیر شهرها چندان نبود. عرصههای تحول فرهنگی که در زندگی انسان امروزی گسترش یافته از شهرها رقم نمیخورد و به نوبه خود شهرها دارای پراکندگی متنوعای بودند که کمتر همانند شهرهای جدید تحت تأثیر یکدیگر قرار داشتند(ممتاز، فریده، ۱۳۸۰، ص۲۸). از نظر فرهنگی پیچیدگی در شهرها وجود نداشت و تلفیقهای فرهنگی اندک بود. توسعه فرهنگ شهری را باید پدیده عمده دوران معاصر دانست بهطوریکه قرن بیستم را انقلاب شهری مینامند. میزان شهرنشینی چندان گسترش یافته که بهطور روزافزونی بهصورت محل کار و سکونت انسان امروزی در آمده است. از طرفی شهرها بیش از پیش توانستهاند مراکز کنترل و ابتکار حیات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی درآیند و بهتدریج مناطق، افراد و فعالیتهای متنوعتری را در حوزه خود قرار دهند.(ویرث، ۱۳، ص۳۹).
رشد شهرنشینی و شهرهای بزرگ، مهمترین و شگفتانگیزترین پدیده دوران معاصر است. در گذشته شهرها پراکندگی مکانی داشتند، از طرفی پیچیدگی فرهنگی مشخصه شهرهای معاصر است. شهرهای گذشته از این پیچیدگی برخوردار نبودند؛ زیرا تأثیرپذیری شهرها در فرایند انقلاب شهری جدید قرار نمیگرفت. در یک فرایند زمانی این پیچیدگی رقم خورد و شهر را مرکز مناسبات زندگی اجتماعی ـ فرهنگی ـ سیاسی ـ تکنولوژیک، اقتصادی و غیره بشر قرار داد. این پیچیدگی که از طیف انقلاب صنعتی در غرب آغاز و در قرن بیستم به انقلاب شهری، (ژان باتیه، ۱۳۷۷، ص۷) منجر گردید تحول عظیمی رخ داد. این تحول ابتدا در دنیای غرب بود. با این تحول دگرگونیهای گستردهای در مفهوم و زندگی شهری رخ داد؛ تحول و دگرگونی شهر اگرچه برای غرب الگوی تدریجی و پویش درونی بود اما؛ شهر معاصر را در خود محصور نکرد؛ از جنگ جهانی دوم به بعد شهر معاصر با همه ویژگیهای خود به نقاط پیرامون اشاعه پیدا کرد. اشاعه بهگونهای بود که ساختارهای شهری کهن مکانهای مختلف جوامع شهری را دچار تغییر ساخت. فرایندتغییر در مکانهای شهری بهصورتها و گونههای مختلف منجرگردید. اغلب شهرهای غیر غربی با ساختارهای بنیادین و سنتی خود دور شدند؛ این دورشدن بهمعنی انتقال شهر به شهر غربی نبود بلکه فرایندی را شکل داد که تلفیقی از گونه شهری مکانی خود و گونه شهری وارد شده بود. در این تلفیق با نوع جدید و ترکیب متفاوتی از شهر روبهرو هستیم که با شهر سنتی و مدرن متفاوتند اگرچه تلفیقی از آن دو را در صفات خود دارند ولی فرهنگ شهری متفاوتی را بهوجود آوردند. ازآنجاکه شهرهای مناطق مختلف دنیا ویژگیهای خاص فرهنگی ـ اجتماعی معین خود را دارا بودند با این ترکیب و تلفیق با شهر مدرن (با الگوی غربی) ترکیبات متفاوتی را ایجاد کردند بهگونهای که میتوان بازتولیدهای متعدد شهری گوناگونی را در کشورهای مختلف دنیا و حتی در یک کشور مشاهده کرد. فرایندی که در آن شهرهای سنتی با ساختار ویژه خود با شهر مدرن تلفیق میشود و ترکیب جدیدی را ایجاد میکند به آن کریولهشدن فرهنگ شهری مینامند. مقاله حاضر با رویکرد علم انسانشناسی درنظر دارد این فرایند را باتوجه به تئوری کریولهشدن و فرهنگ کریوله در ارتباط با شهرهای ایران مورد بررسی قرار دهد.
اهداف
با توجه به نگاه انسانسناسانه هدف مقاله را میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱٫ شناخت فرهنگهای کریولهشده که تئوری جدیدی است از زبانشناسی گرفته و به حوزههای فرهنگ و فرهنگ شهری نیز وارد شده است و با نگاه انسانشناختی به آن پرداخته میشود.
۲٫ انطباق تئوری کریولهشدن با حوزه فرهنگ که در اینجا به فرهنگ شهری منطبق است.
۳٫ شناخت بهتر فرهنگ شهری ایران با توجه به مفهوم کریوله.
۴٫ هدف اصلی مقاله نگاه جدیدی به مقوله فرهنگ شهری ایران است که تلفیقهای متعددی در این حوزه زیست اجتماعی صورت گرفته که در مجموع چیزی با عنوان سنتز فرهنگی یا فرهنگ کریولهشده را شاهدیم.
سؤالات
۱٫ آیا شهرهای ایران به فرهنگ کریولهشده تبدیل شدهاند؟
۲٫ چه شواهدی برای این نوع فرهنگ میتوان شناسایی کرد؟
۳٫ از چه زمانی شهرهای ایران وارد فرهنگ کریولهشده منتقل شدهاند؟
۴٫ چه عواملی در تبدیل شهرهای ایران به فرهنگ کریولهشده نقش داشتند؟
۵٫ آیا فرهنگ کریولهشده میتواند منشاء خشونت باشد یا آثار مثبتی بههمراه داشته باشد؟
تعریف مفاهیم
۱- کریوله:
اصل این کلمه از زبانشناسی گرفته شد ؛ کریوله زبانی از یک پیجین است که زبان بومی گروهی از مردم شده است(بیتس، دانیل، ۱۳۷۵، ص۳۷۵). معمولاً اکثریت زبان کریوله مبتنی بر انگلیسی؛ پرتقالی، فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی بهعنوان زبان Superstrate از یک طرف و ربان محلی یا مهاجر بهعنوان زبانهای Subestrate است. (http://en.wikipedia.orgwiki\creole_language) در واقع کریوله: نوع جدیدی از ترکیب و تلفیق دو چیز است. در زبانشناسی به گروههای زبانی از مردم که نوع جدیدی از تلفیق دو زبان با هم صحبت میکنند کریولهها میگویند. شاید معادل دیگر آن به سنتر نزدیکتر باشد. البته کریوله را میتوان در معانی مختلف هم گسترش داد. در حوزه فرهنگ، هویت، اقتصاد، سیاست و غیره.
۲- مفهوم کریولهشدن:
این مفهوم را انسانشناسان برای توضیح شکلگیری تولیدات جدید کنش متقابل چند فرهنگ بهکار میبرند. (htt://www.upess.state.ms.us/aeroso/kingdom/creole.htm) کریولهشدن فرایند جهان جدید است. زمانی که در عرصه زندگی اجتماعی بشر مقولهای از یک منطقه (region) با مقوله بیرونی تلفیق شود و نوع جدیدی را تولید کند: این بازتولید جدید ترکیب دو عنصر یا دو مقوله را که به مقوله سومی میانجامد؛ فرایند کریولهشدن مینامند. واژگان مترادف کریولهشدن: hybridity در مطالعات فرهنگی و syncretism (تلفیقگرایی) در انسانشناسی است(جاننیدر، ۲۰۰۱ ، ۲۱۹).
۳- کریولهشدن فرهنگی (سنتز فرهنگی):
این مفهوم به تلفیق و ترکیب دو یا چندین سنت یا فرهنگ مجزا اطلاق میشود که نتیجه حرکت، مهاجرت و چند فرهنگگرایی و تماسها و در همآمیختگی فرهنگها است که محصول آن اشکال فرهنگی جدید است. بنابراین پایههای اساسی فرایند کریولهشدن فرهنگی برخورد دو یا چند فرهنگ متفاوت است. در این برخورد، عناصری از فرهنگهای متفاوت، بهخاطر اینکه معنا و کاربرد کارکردی برای یک شخص خاص یا گروه فرهنگی دارند، ترکیب میشوند. انتهای این نتیجه خلق یک سنت جدید متمایز از آن دیگری است. اما با این وجود عناصری از هر دو را با همدیگر دارد. با توجه به این مقوله باید گفت فرهنگ بهخصوص در دنیای معاصر صرفاً بهشیوهی تکخطی منتقل نمیشود. حرکت بین مناطق فرهنگی / جغرافیایی همیشه مستلزم تفسیر، جهش، ترجمه، انطباق و بومیشدن فرهنگ است. زیرا گیرنده تمام منابع خود را بهکار میگیرد و بهشیوهای دیالگتیکی بر واردات فرهنگی تأثیر میگذارد و یک سنتز فرهنگی خلق میکند.(تاملینسون، ۱۳۸۱، ص۱۲۰)
۴- کریولهشدن فرهنگ شهری:
اکثریت شهرها امروزه آمیزهای از نفوذ فرهنگ بیرون و سنتهای محلی بهعبارت دیگر همان فرهنگ کریوله شده هستند. فرهنگ کریوله شده شهری؛ فرهنگی است که میتوان پیوستار و طیف فرهنگیای را دید که یکسوی آن مربوط به عناصر مدرنیته شهری اروپایی و ازسوی دیگر فرهنگی ملی و سنت محلی است که فرهنگ شهری متفاوتی را از سنت شهری قبلی و فرهنگ شهری ایجاد کرده است(حسنی، سیدقاسم: نامه انسانشناسی۱۳۸۱، ص۱۳۷).
رویکرد تئوریک به کریولهشدن
بحثهای نظری زیادی در ارتباط با این مفهوم ارائه شده است. برخی از محققین، کریولهشدن را بهعنوان یک اصطلاح زبانشناختی درک میکنند. عدهای آنرا در معنای دوره Coloni اسپانیاییها تعریف میکنند و برخی آنرا مترادف ترکیب mixture و هیبرید hibrid میبینند. جانبرنابل Bernabel فرایند کریولهشدن را تجربه اساسی جهان جدید میداند که گاه مثبت و گاه منشاء خشونت است. الف هانزر کریولهشدن را فرایندی جهانی تلقی میکند. او معتقد است فرهنگهای کریولهشده همانند زبانهای کریولهشده، ذاتاً منشاء ترکیبشدهای دارند. تلفیقی از دو یا چند جریانهای تاریخی نسبتاً جداگانه که در قالب کنش متقابل با یکدیگر تحت تأثیر عوامل دنیای جدید قرار میگیرند. فرهنگهای کریولهشده، از نظر هانزر در طول یک فرایند زمانی طولانی رشد مییابند. دورهای که در آن درجههای متفاوتی از انسجام و پیوستگی و تلفیق نهایی را رقم میزند. هانزر میگوید؛ فرهنگهای کریوله طیف پیوستهای از اشکال کنش متقابل است که در سر یک طیف فرهنگی با موقعیت بالا (یعنی فرهنگ مرکز) و سر پیوستار دیگر اشکال گوناگونی از فرهنگهای پیرامون روبهرو میشود. از نظر هانزر اینکه بگوییم کریولهشدن تنها فشار دائمی مرکز به پیرامون بهوجود میآید، اشتباه است. کریولهشدن نوعی تلفیق است که در این تلفیق شکل جدید فرهنگی نمودار میشود. نه غلبه (اولف هانزر، ۱۹۸۰، ص۸۹).
از نظر هانزر همانگونه که زبان ابعاد مختلفی از گرامر، فونولوژی و واژگان دارد و از طرفی همانگونه که زبان کریوله ترکیبات منحصربهفردی را شکل میدهد و از کنش متقابل میان زبانها، بعد زبانی خاص را خلق میکند، فرهنگهای کریوله از برخوردها و تماسهای فرهنگی چندبعدی بهوجود آمده است و میتواند چیزهایی در شیوههای نو خلق کند (اولف هانزر، ۱۹۹۶، ص۱۰۷).
بههرحال کریولهشدن در عصر ارتباطات، رسانههای جهانی و سرمایهداری و بهطورکلی در عصر جدید ظهور پیدا کرده و تقریباً در هرکجا در جهان قابل شناسایی است. اما تفاوتهای عمدهآی در درجات تلفیق وجود دارد. تئوری کریولهشدن موارد زیادی از فرایندهای فرهنگی که تحت تأثیر حرکت، تغییر، مرزهای باز و تماسهای بین فرهنگی قرار میگیرد را در خود ظاهر میکند. بنابراین ماهیت کریولهشدن انعطافپذیری و نامحدودبودن آن است. در گفتمان کریولهشدن مفهوم تغییر، بیثباتی، هیبرتیتی معمولاً مغایر با سنت، ثبات و تعهد به ارزشهای ثابت و یکدستی بدون تغییر است. همانگونه بیشتر محققان نظر دارند که کریولهشدن یک فرایند است. بههمینجهت این فرایند و پروسه میتواند به خلق ترکیبات جدید منجر گردد. بهطورکلی استفاده کریولهشدن بهعنوان تئوری راهنما میتواند نقش عمدهای در تحلیل بسیاری از مناسبات فرهنگی ـ اجتماعی در فرهنگهای مختلف باشد. همچنین این تئوری به ما اجازه میدهد تا تحلیل دامنهدارتری از کنش متقابل اجتماعی و سیاسی و حتی شهری ارائه دهیم.
گستره تاریخی کریولهشدن و اهمیت تحلیلی آن
همانگونه که گفتیم کریولهشدن فرایندی است که از طریق آن فرهنگهای در تماس اشکال فرهنگی جدیدی را بهوجود میآورند. کریولهشدن فرایند جهان معاصر new world است. ابتدا این گستره تاریخی در زبانشناسی شکل گرفت. بعد در محور بردهداری slavery دیده شد که در آن به تحلیل آمریکاییان سیاهپوست منجر شد. مطالعات کریولهشدن در حوزه مهاجران در آمریکا نیز رواج پیدا کرد و عناصری چون ادیان در آمریکا، بعد هویت در آمریکا و غیره را در بر گرفت. قبل ازمفهوم کریولهشدن، بیشتر تحلیلهای فرهنگی در قالب مفاهیمی چون دیگ مذاب. assimilation و فرهنگآموزی مطرح بود. بیشتر تحقیقات به فرایند سازگاری یک فرهنگ (دراینجا مهاجران) با یک فرهنگ برتر توجه میشد، در این سازگاری به این اصل پرداخته میشد که چگونه افراد در این سازگاری فرایند فرهنگآموزی را کسب میکنند و همانند میشوند. اما بعدها بهخصوص از دهههای ۱۹۸۰ مفهوم کریولهشدن جایگزین مناسبی برای تحلیل فرهنگی شد.با گسترش مفهومی این گفتمان کمتر به مفاهیمی چون ذوب شدن فرهنگی و سازگاری و فرهنگآموزی توجه شد؛ آنچه در این مفهوم اهمیت دارد؛ به بیان همزمانی است که در آن اشکال فرهنگی جدید در زندگی جهان جدید نمودار گردید.
تحلیل کریولهشدن برای مطالعه اشکال فرهنگی اهمیت زیادی دارد. این مفهوم بهعنوان ابزاری برای تحلیلکردن پدیدههای پیچیده فرهنگی ـ اجتماعی و معاصر است. در واقع برای شناخت واقعی از تاریخ جدید و دیدگاههای جدید و اشکال فرهنگی معاصر فرایند کریولهشدن تحلیل مناسب و با اهمیتی را در اختیار میگذارد. تئوری کریولهشدن به ما فهم بهتری از جایگاه فرهنگ، اجزاء و حوادث و عناصری که در جامعه کنونی میگذرد بهدست میدهد. امروزه اغلب جوامع با واقعیت کریولهشدن فرهنگی روبهرو شده اند، عناصر و مقولههایی چون فرهنگ، هویت، زبان، موسیقی، رقص، دین، معماری، نهادها و سازمانها، شهر و فرهنگ شهری تحت تأثیر کریولهشدن قرار دارند. این فرایند امروزه یک حقیقت تاریخی است، که در دوران معاصر جا باز کرده است.
مرجعهای تحلیل کریولهشدن
از نظر مکانی مرجعهای کریولهشدن در دو فضای عمده دیده میشود؛ یکی از فضاهای مکان مربوط به جوامع درحال توسعه و جهان سوم است. در این مرجع دو طیف و پیوستار سنت محلی (پیرامون) و سنت غربی ـ مدرنیته (مرکز) وجود دارد که تلفیق شده است. این تلفیق بهمعنی ترکیب پیوندی و یا التقاطیشدن فرهنگها نیست. بلکه دقیقاً به این معنا است که از ترکیب و تلفیق دو طیف و پیوستار فرهنگ یا الگوی فرهنگی جدیدی ظهور پیدا میکند(خسروی، شهرام، ۱۳۸۰، ص۱۱۲). البته درجات تلفیق با الگوهای فرهنگی جدید گوناگون است. زیرا سنتهای محلی ـ فرهنگی یا پیرامونهای متنوعی در ارتباط با تعامل وکنش نسبت به مرکز (مدرنیته) وجود دارد بههمیندلیل کریولهها نیز تنوع مییابند و متأثر میشوند(مثلاً در آمریکای لاتین، در آفریقا، در آسیا و غیره) (ریتا، براون، ۲۰۰۵).
مرجع دوم مربوط به شهرهای آمریکا و کشورهای پیشرفته میشود. این شهرها کانون مهاجرتهای فرهنگی و چند فرهنگی است بنابراین مرجع کریولهشدن را باید در مهاجرت جست. کریولهشدن در این مرجع بعد از حرکات مهاجرت از یک محیط به محیطی دیگر رخ میدهد. اینبار پیرامونها در مرکز قرار گرفتهاند. در این مرجع نمونههای از تماس و برخورد و درهمآمیختگی پیرامونها با مرکز مشاهده میشود، که به تلفیق و ترکیب منجر میشود. این تلفیق بهمعنی مذاب شدن وهمانندسازی و یا فرهنگآموزی محض پیرامونها نسبت به مرکز نیست بلکه بهمعنی ترکیب جدیدی است که پیرامونها با مرکز؛ اشکال جدیدی را بهوجود آوردند. http://www.completetranslation.com/migration.htm نمونههای زیر شواهد کریولهشدن در مرجع دومی را نشان میدهد.
کریولههای جهان جدید در مرجع دوم (شواهد کریولهها)
یکی از نمونههای کریولهشدن را میتوان در مهاجران هایتیهای شهر نیویورک دید. نسلهای اول و دوم و سوم در شهر نیویورک، دین vodou دارند. اغلبشان بهگونه رازگونه از این دین پیروی میکنند. دلیل این امر؛ به پایگاه قانونیشان برمیگردد که یک تصور منفیای هم وجود دارد. با وجود این بسیاری از اجتماعات مذهبی را با تعداد زیادی از پرستشگاه در نیویورک وجود دارند که ناشناختهاند. این پرستشگاهها بهعنوان کلیساها ثبت نشدهاند بلکه بهصورت زیرزمینی توسط کشیشهای ودو مناسکشان انجام میگیرد. بههرحال دین ودو در این شهر توسط هائیتیهای مهاجر تلفیقی از کاتولیک به اعمال مذهبی میپردازند. ترکیب کاتولیک و ودو به زمان بردهداری در آمریکا برمیگردد. ودو مبتنی بر مذاهب آفریقایی است بهخصوص مذاهب آفریقای غربی اما با عناصری از کاتولیک همچون نمازهای خاص و شمایل گرافی iconography و عناصر دیگر کاتولیک تلفیق شده است(دِرِن، ۲۰۰۵، ص۵۹).
فرایند کریولهشدن فرهنگی را میتوان در حوزههای دیگر هم گسترش داد. برخی معتقدند فرایند کریوله در دین و زبان و قومیت بیشتر دیده میشود. همچنین این فرایند را میتوان در غذا، لباس، رقص، موسیقی و شعایر و آموزش و پرورش هم مشاهده کرد. فرهنگ Cajun شاهد مناسبی از فرایند کریوله است. در این فرهنگ موسیقی بهخاطر تلفیق آن با ترکیبات موسیقی سیاهپوستان و سفیدپوستان شکل گرفته است. یا در سخن و مقوله زبانی فرهنگ Cajun تلفیقی با کلمات فرانسه و انگلیسی متأثر است. غذای Cajun مثال دیگری از کریولهشدن است غذایی بهنام S gumbo کلمهای با منشاء آفریقایی است در واقع محصول تلفیق و ترکیبی از منشاء غذاهای فرانسه و آفریقا و سرخپوستان، آمریکایی است. (http://www.cajuncultre.com/other/creolization.htm)
هنر Aerosol نیز از فرایندهای کریولهشدن مشابه بهوجود آمده است. این هنر: همانند دین ودو هائیتیها یا Santeria کوبا، Condomble برزیلیاییها آشپزی و غذای Cajunها و اشکال موسیقی شهری همچون Salsa، جاز لاتین، Be-Bop و موسیقی Hip-Hop، از تلفیق هنر دینی کاتولیک ـ آفریقایی است. برخلاف استراتژیهای پستمدرنیستی که بر شکنندگی و جمعشدن سنتها تأکید دارند، اما کریولهشدن به این گرایش دارد تا سنتتزی از اجزاء موجود را در یک قالب خاص نو قرار دهد.
Sidney Bechet , Jelly Roll moclan دو تا از مخترعان اولیه موسیقی جاز Jazz هستند که توضیح میدهند؛ جاز از تلفیق کنش متقابل چند فرهنگی است.
بنابراین کریولهشدن نیاز به تولیدات فرهنگی دارد که بهطور خودانگیخته با ایدههای جدید ترکیب شوند. برخی از اشکال کریولهها توسط ابتکار مردم بهوجود میاید، مردمی که نیاز به خلق و ایجاد غذا، زبان یا سبکهای زندگیای دارند که منابع و موارد کم و ناکافی وجود دارد و این شیوه آنها را برایشان قابل دسترسی میکند. بهعنوان مثال خلق کریولهها را میتوان حتی در کالاها مشاهده کرد. هاوز در مورد کوکالولا و کالاهای دیگری میگوید:
«هیچچیز وارداتی از کریولهشدن کاملاً مصون نیست. در واقع میبینیم که در فرهنگها مختلف اغلب معانی و کاربردهایی را به کالاها میدهند مثلاً به کوکاکولا که با معانی و کاربردهای مورد نظر تولیدکننده آن متفاوت است. ازجمله اینکه کوکاکولا چین و چروک صورت را صاف میکند. (روسیه)، سلامت انسان را به او بازمیگرداند(هائیتی)، و مس را به نقره تبدیل میکند(باربادوس)… . همچنین با مخلوطکردن کوکاکولا با نوشیدنیهای دیگر، چون رام در منطقه کارائیب برای ساختن librecuba یا aguadiente در بولیوی برای تولید ponchenegro، آنرا بومی میکنند. سرانجام اینکه بهنظر میرسد در بسیاری از جاها کوکاکولا را یک محصول بومی میدانند یعنی شما اغلب به کسانی برمیخورید که معتقدند خاستگاه این نوشابه کشور آنهاست نه ایالات متحده.»(هاوز، ۱۹۹۶، ص۶)
فرایند کریولهشدن در فضای شهری ایران
شهر مکانی است که پیچیدگی فرهنگ در آن نمایان میشود. شهر ظرف یا مخزن یا امکان بهخصوصی است که پیامها را دریافت و ذخیره و منتقل میکند(ممفورد، لوئیز، ۱۳۸۱، ص۱۵۵). امروزه شهرهای جهان و ایران اغلب مغلمهای است از نفوذ و ذخیره فرهنگی و تأثیر فرهنگ بیرونی و سنتهای محلی خودشان. بههمیندلیل اغلب شهرها، دامنه زندگی مردمشان فراتر از حدود و حصار شهری است.
شهرهای امروزین ایران به فرایند جهان جدید تعلق دارند. آنها تولیدات برخی از اشکال ترکیبشدهایاند که در مغایرت با سنت قدیمی، و ریشهدارشان هستند. بهگونهای که سنت ناب شهرهای کهن ایران کمتر به چشم میخورد، البته این انتخاب، اتفاقی بود که برای شهرهای ایران رخ داده است که زمان آن به تأثیر و نفوذ جهان سرمایهداری و عنصر مدرنیته و فرایند مدرنیزاسیون در ایران برمیگردد.
شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان پیوستاری فرهنگی وجود دارد که یک طیف آن به شهرهای مدرنیته میرسد و سر طیف دیگر آن به فرهنگ ایران که در تاریخ ایران جایگاه خاص خود را دارد. بههمیندلیل دیگر نمیتوان از فرهنگ شهری خاصی صحبت کرد که بتوان در محدوده جغرافیایی شهری ایران تعریفش کرد. اینجا رخدادی ظهور پیدا کرده است که نمیتوان از گسست رابطه میان فرهنگ شهری ناب ایران با سرزمین تاریخیاش سخن گفت.
زمانی مرزهای فرهنگ شهری ایران با مرزههای جغرافیایی یکی بود؛ شهرهای اصفهان، کاشان، تبریز، شیراز، از یکطرف هم شهر ایرانی بود و از طرفی مرز جغرافیایی ایران، فرهنگ شهری ایران را طرح و بافت میداد. اما تلفیقی که تحت تأثیر طیف مدرنیته و جریان سرمایهداری با دگرگونیهایی که ایجاد کرد؛ گسست مرز فرهنگ شهری با مرز جغرافیایی را بهوجود آورد. البته این بهمعنی حذف و نامرئیشدن اجزا و عناصر فرهنگ شهری ایران و ازطرفی بهمعنی پذیرش محض شهر مدرنیته و جریان سرمایهداری نیست بلکه تلفیقی از دو جریان شهر بومی و عناصر شهر مدرنیته است که حاصل آن نوع و ترکیب معینی است که اشکال بافتی و کالبدی، مناسبات اجتماعی، رفتاری، هویتی و در کل فرهنگی ـ اجتماعی و عناصر دیگری را بهوجود آورده که میتوان با عنوان کریولهشدن فرهنگ شهری ایران یا سنتز فرهنگی سخن گفت.
با این رویکرد دامنه زندگی مردم اکثر شهرهای ایران از حدود و حصار خود شهرها و ایران فراتر رفته است. در اکثر شهرها میتوان به پیوستارهای فرهنگی برخورد کرد که یکسوی آن مربوط به کلان شهرهای اروپایی و آمریکایی (عناصر مدرنیته) و سوی دیگر آن به فرهنگ ملی و سنت محلی مربوط میشود. در اکثر شهرهای ایران دیگر فرهنگ ناب شهری مفهومی نیست که بتوان آنرا در محدوده همان شهرها مشاهده کرد. اغلب شهرها ماهیت جدیدی به خود پیدا کردهاند. نوع معماری، مورفولوژی شهری و ریختشناسی آن، سازمانها و نهادهای شهری، باورها و ارزشهای اجتماعی، نوع مناسبات و کنشهای اجتماعی، اقتصاد شهری، برنامهریزیهای شهری، حاشیهنشینی، موسیقی، مد و پوشش و غیره و غیره همه عناصری از کریولهها هستند که فرهنگ شهری ایران را شکل میدهد. این کریولههای فرهنگ شهر نه استمرار محض سنتهای شهری گذشته را در خود دارند و نه از اجزاء ناب پذیرفتهشده فرهنگ شهری بیرونی هستند. در واقع در فرهنگ شهری ایران ما فرهنگ جدیدی را مشاهده میکنیم که مانند زبان کریوله جای خود را پیدا کرده و عمق تاریخی یافته است.
برخی در تحلیل کریولهشدن فرهنگ آنرا تجربه اساسی جهان جدیدی میدانند و این فرایند را گاه مثبت و گاه منشاء خشونت میدانند. در بسیاری از شهرهایی که فرایند کریولهشدن در آن ظهور پیدا کرد تلفیق صورت گرفته منشاء خشونتهای شهری نیز بوده است. تجربه کریولهشدن فرهنگ شهری ایران از این امر مستثنی نبوده است مصداقهای عمده آنرا میتوان در معماری و فرهنگ سازمانها و نهادهای اداری و حاشیهنشین مشاهده کرد.
پراکندهگزینی در کریولهشدن فرهنگ شهری ایران
بیشتر محققان تئوری کریولهشدن معتقدند نمودهای کریولهشدن فرهنگ در همه جا به یک گونه نبوده است دلیل عمده آن به نوع ورود تلفیق دو عنصر (یا دو فرهنگ) برمیگردد. همانگونه که در کریولههای زبانی ما گونههای متفاوتی از کریولهشدن را مشاهده میکنیم. مثلاً کریولههای آمریکای لاتین (کریوله اسپانیایی، کریوله پرتقالی) یا کریولههای زبان فیلیپینی، کریوله آلاسکا، کریوله مالایی (ترکیبی از پرتقال ـ مالایی)، کریولههای سریلانکا،(Portuguese Burgler) (http://en.wikipedia.org/wiki/crede)
بنابراین کریولههای فرهنگ شهری نیز دارای تنوع است. دلیل عمده این امر به نوع ترکیبی است که بهوجود میآید. سنتهای شهری به صورتهای مختلف وجود دارد. هریک از این سنتها معینههای ویژه و خاص خود را دارند. از طرفی بهدلیل این سنتهای خاص شهری در هر مکان و از طرف دیگر ورود سنتهای مدرنیته و ترکیب آن با سنتهای بومی ـ محلی در هر مکان و با توجه به نوع تجربه ترکیب و تلفیق که میتوان دارای تنوعات متعددی باشد، بنابراین محصولات این تلفیقها نیز بهصورتهای متفاوت ظهور پیدا میکنند. بههمینجهت میتوان از کریولهشدن فرهنگ شهری گوناگون سخن گفت.
کریولهشدن فرهنگ شهرهای ایران در همهجا و همه زمان یک گونه و یکسان نیست در ایران با ناهمگونی و نایکسانی فرهنگی شهرها روبهرو بودهایم دلیل این امر پراکندگی شهرهای ایران با زمینههای فرهنگی ـ قومی و گونهشناسیهای متنوع است، که کریولهشدن فرهنگی متنوع و منحصربهفرد خود را بهوجود آورد. مطالعاتی تجربی این تنوعات در کریولهشدهای فرهنگ شهرهای ایران میتواند نمونههای آنرا نمایان سازد.
کریولههایی که در شهر تهران شکل گرفته با شهرهای جنوب کشور یا جنوب شرق و مکانهای دیگر متفاوت است. حتی درجات این کریوله باز بهگونه متنوع قابل مشاهده است. بهعنوان مثال در شهر تهران با گونههای زیادی از کریولههای فرهنگ شهری همچون معماری، برنامهریزی شهری، حاشیهنشینی، نهادها و سازمانها، موسیقی، الگوهای مصرف و غذا، مد و پوشش و الگوهای رفتاری روبهرو هستیم که این حجم از کریولهها را در شهرهای دیگر ایران کمتر مشاهده میکنیم.
شواهد کریولهشدن در شهرهای ایران
بیشتر شواهد را در تئوری کریولهشدن فرهنگی به عناصر فرهنگی همچون دین، زبان، قومیت و موسیقی و غذا نسبت میدهند. اما آنچه علاوه بر موارد ذکرشده که نیاز به تحلیل عمیق دارد؛ به کریولهشدن الگوهای رفتارهای اجتماعی ـ فرهنگی اشاره کرد. در اغلب شهرهای ایران این الگوهای رفتاری بهگونهای مناسب یا نامناسب بهشیوهای است که نه مرتبط با الگوهای سنتی رفتار اجتماعی فرهنگی است؛ و نه آن الگوهایی است که با ورود شهر مدرن و اجزاء آن در شهرهای ایران بهصورت ناب عمل میشود. رفتارهای اجتماعیای که در شیوههای استفاده از اموال عمومی شهر، رفتار ترافیک شهری، آپارتماننشینی، الگوهای رفتا سازمانی و نهادی و حتی برنامهریزی میتواند مثالهایی در این زمینه باشد که بهقول برنابِل لایههایی از خشونت و یا حتی نابسامانیهای اجتماعی را در خود دارد. علاوه بر این شواهد که نیاز به تحلیل بیشتر دارد میتوان شواهد کریولهشدن فرهنگی را در شهر ایرانی که نمودارشده آن در سبک تهران(جیبی، محسن، ۱۳۸) بهوضوح دیده میشود و از چند دهه اخیر رواج یافته میتوان مثال زد. البته تحلیل هریک از شواهد زیر نیاز به بحث و بررسی دیگر دارد.
الف) معماری:
یکی از حوزههایی که در آن تأثیر کریولهشدن را میتوان در شهر ایرانی دید؛ معماری است. بسیاری از ویژگیهای معماری را میتوان در شهرهای ایرانی مثال زد که گاه تلفیق نابهجایی را شکل داده است. شهرهای ایرانی از این جهت با معماری مبهمی روبهرو شدهاند که نه از معماری سنتی ایرانی و نه از معماری مدرن شهری مدرنیته میتوان سخن گفت(البته دراینخصوص تعمیم هم نیاز به به دقت بیشتری دارد). همانطورکه برخی معتقدند یکی از نتایج کریولهشدن ابهام و نامعلومی یک پدیده است. معماری شهری در ایران این ابهام را دارد. مثال معماری را میتوان در آپارتماننشینی عنوان کرد که در کنار معماری سنتی تلفیق شده و در رفتارها و شیوههای زندگی مردم اثر گذاشته است. بهطوریکه الگوهای رفتاری و زندگی اجتماعیشان متأثر از همین تلفیق نامناسب است. کریوله دراینجا بیشتر به الگوهای رفتار اجتماعی منتقل شده است.
ب) زبان:
زبان یکی از شواهد دیگر دیالکتیک کریوله است البته زبان شهری در ایران به آن مفهومی که ما از زبان کریوله تصور داریم، کریوله نشده است؛ هنوز زبان ایرانی (فارسی) قدرت خود را حفظ کرده است اما نمیتوان از این نظر دور داشت که زبان فارسی از زمان شکلگیری و ورود شهر مدرن و عناصر مدرنیته و تلفیق با آن؛ لحن و شیوه بیان دگرگون شدهای دچار نشده است. ما شاهد این هستیم که زبان کوچه بازار شهری و زبان دیالوگ شهری در شرایط جدید شکل و صورت جدیدی به خود پیدا کرده است که با زبان و گویش چهارپنج دهه قبل تفاوت پیدا کرده است.
ج) موسیقی:
سبکهای ملودیهایی که در موسیقیهای غربی میشناسیم در چندسال اخیر با عنوان پاپ وارد شهرهای ایران شده است. در جامعه شهری ایران ترکیبات سازهای مختلف ایرانی و موسیقی پاپ ترکیبات جدیدی را شکل داده که یکی از انعکاسهاس کریولهشدن در فرهنگ شهری است.
د) مذهب:
در برخی از شهرهای ایران گروههای مذهبی مخفیای هم در دهههای اخیر شکل گرفتهاند که ترکیباتی از اجزاء ادیان و مذاهب مختلف را در خود قرار داده و بهعنوان یک باور مذهبی یا دینی تلفیقی و نو و جدید به اعمال دینی و باورهای دینی میپردازند.
ذ) فضای شهری:
از کریولههای دیگر فرهنگ شهری به فضا و کالبد شهرهای ایران برمیگردد. ورود عناصر فضاهای شهری و خیابانبندیهای وارداتی که از سبک تهران شروع شده است و طراحی شهری و شهرسازی غربی و تلفیق آن با محلهبندیهای مبتنی بر طایفهای و خویشاوندی یا عشایری ـ روستایی، چیز جدیدی را خلق کرده که نقشه شهری را تحت تأثیر قرار داده است. در این کریوله جدید که منشاء خشونت نیز بوده میتوان ناموزونی شهری یا بیمناسبتبودن نقشه شهری ایران را مثال زد.
ر) هویت:
یکی از مؤلفههای دیگری که در شهرهای ایران میتوان فرهنگ کریوله را مشاهده کرد، بحث هویت است. شهر مدرنیته با الگوی غربی از یکطرف منجر به ورود مهاجران گسترده از روستاها و مناطق عشاری شده بههمینجهت پسزمینههای الگوهای رفتاری را مهاجران بههمراه خود آورده و در یک فضای جدید وارد کردهاند. این فضای جدید با تلفیق الگوهای رفتاری مهاجران به اشکال جدید هویتیابیها نیز منجر شده است. بهنوعی در برخی از شهرها گرایشات هویتی را شاهدیم که در قالبهای انجمنهای قومی یا اتحادیهها خود را نشان میدهند.
ز) سازمانها و نهادها:
همانطورکه میدانیم سازمانها و نهادها محصول شهر مدرناند. قالبهای دیوانسالارانه و منشور نهادها و سازمانها پدیده شهرهای جدید غربیاند. ورود سازمانها و نهادهای جدید به شهرهای ایران از یکطرف و پسزمینههای اجتماعی و رفتاری فرهنگ یا قواعد نهادهای سنتی ایران از طرف دیگر باز تلفیقی دیگر را شکل داده که در این تلفیق؛ رفتارها یا قاعدههای جدیدی را بهوجود آورده که آنرا با سازمانها و نهادهایی که در شهرهای غربی مشاهده میشوند کاملاً متمایز است. گاه این تلفیق به خشونتهای رفتاری در قالب رفتارهای ناصحیح کارکنان نیز منجر شده است.
عوامل کریولهشدن فرهنگی در جامعه شهری ایران
عوامل کریولهشدن فرهنگی در دوگونه خاصی که گفتیم متفاوت است؛ در جهان شهری توسعهیافته؛ عامل اصلی شهرنشینی در ترکیب دو سطح بوده است:
۱٫ سطح شهرنشینی معاصر
۲٫ سطح صنعتیشدن
در واقع شهرنشینی معاصر با تلفیق ایندو با یک پویش درونی و همزمانی در کشورهای توسعهیافته شکل گرفته است. پدیده کریولهشدن فرهنگ شهری در این کشورها بیشتر مهاجرت کشورهای پیرامون به شهرهای مرکز است. مثلاً سیاهپوستان آمریکایی با ورودشان به آمریکا که از بردهداری آغاز میشود ترکیبات خاصی از کریولهشدنهای اجزاء فرهنگی را ایجاد کردهاند. یا در این شهرها ما با شواهد زیادی از مهاجران روبهرو هستیم که کریولههای زیادی را در زمینه هویت، قومیت، زبان، موسیقی، هنر، و غیره بهوجود آوردهاند.
اما سطح شهرنشینی در کشورهای درحال توسعه بیشتر برونزا و بیگانه بوده و شهرهای خاصی را ایجاد کرده است(عظیمی، ناصر، ۱۳۸۱، ص۴۰). عوامل کریولهشدن فرهنگ شهر از طریق برخورد عناصر مدرنیته(بیرونی یا عوامل برونزا) و شهر نشینی غربی در این کشورها زیاد است دلیل عمده آن به عدم انطباق سطح شهرنشینی معاصر و صنعتیشدن با سنتهای محلی و مکانی این شهرها برمیگردد. البته تلفیق دو سطح تنوعات زیادی از فرهنگ شهری را در این کشورها رقم زده است.
شهرهای ایران نیز از تاریح فرایند مدرنیزاسیون در ایران متأثر از این ترکیبات گوناگون است که کریولهشدن فرهنگی را در این شهرها آغاز کرده است. این فرایند هنوز هم ادامه خواهد داشت. اینکه چه عواملی در فرایند کریولهشدن فرهنگی شهرهای ایران اثرگذار بوده میتوان عوامل متعددی را برشمرد.
الف) مهاجرت:
از عمدهترین عاملی که در سر یک طیف درونی به کریولهشدن فرهنگ شهری منجر شده است مهاجرت است. روانهشدن سیل گستردهای از جمعیت روستایی و عشایری به شهرها و در پی آن افزایش جمعیت شهری در چنددهه اخیر نقش عمدهای در کسترش شهرهای ایران داشته است. فروپاشی شیوههای تولید سنتی در جامعه ایرانی که نقطه اوج آن به اصلاحات ارضی در دهه چهل برمیگردد بهعنوان نقطه عطفی در روند شهرنشینی در ایران بود. این رون شهرنشینی از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۶۰ نرخ جمعیت شهری از ۵/۳۴درصد به ۵۱درصد رساند و رشد آن هنوز ادامه دارد(حسامیان، ۱۳۷۷، ص۲۷).
حرکت از روستا و فضای زیستی دیگر همچون اجتماعات کوچک به جامعه شهری با ابعاد بزرگ، تغییرات عمده و گستردهای در شیوه زندگی و الگوی کنشی و روابط اجتماعی و همچنین در سنتهای فرهنگی بهوجود آمده است. مهاجرت تعداد وسیعی از جمعیت با سنتهای خاص محلی از یکطرف و الگوی شهرنشینی مدرن از طرف دیگر، و محل تلاقی آن در فضای شهر ایرانی صورت گرفته گونههایی از مناسبات اجتماعی ـ فرهنگی ایجاد کرده که نه به سنت محض خاستگاه مهاجران مانند است و نه به رفتارهای الگوهای شهرنشینی مدرن بیرونی میمانند این همان فرایندی است که ما در اینجا با عنوان کریولهشدن فرهنگ شهری تأکید کردیم.
بنابراین مهاجرت بهعنوان عامل درونی جامعه ایرانی نقش عمده در فرایند مذکور داشته است.
ب) تعدد و تنوع قومی:
شهرهای ایران مجموعه ناهمگونی از اقوام و اقلیتهای نژادی، زبانی، مذهبی و فرهنگی است(الطائی، ۱۳۷۸) این تنوع تا قبل از مدرنشدن ایران در مرزهای اقلیمی و جغرافیایی خود محدود بود. البته در برخی از شهرها تنوع اقلیمی وجود داشته است، اما اختلاط یا همجواری امروزه در شهرهای ایران افزایش یافته است. در واقع با رشد سطح شهرنشینی مدرن در شهرهای ایران، تحت تأثیر مهاجرتهای روستاییان و عشایر و گروههای ایلی به شهرها پدیدهای بهوجود آمده است که در شهرها با عنوان قومیت (یا طایفه) و گروههای زبانی یا قومی و یا اقلیتها نامیده میشود.
بسیاری از شهرها ترکیب ساختاریشان از همین رویکرد تنوع برخوردار شده است. در بسیاری موارد هر گروه قومی مشاغل ویژهای را برگزیده و محلهای را چه برای سکونت و چه بهعنوان محل اشتغال، اشغال کردهاند. این تنوع و گاه جداسازی قومی و شغلی، مسایلی همچون محلهبندیها و تأثیر آن بر بافت کالبد شهری، بحث هویتیابی، خاصگرایی شهری و بسیاری از مسایل دیگر را بهدنبال داشته که هریک میتواند کریولههایی از تلفیق گروههای ساکنشده در شهر با الگوی شهرنشینی مدرن باشد.
ج) تلفیق شهر قدیم با شهر جدید
شهرهای ایرانی قبل از اینکه وارد عرصه الگوی شهری مدرن شوند؛ دارای طرح و بافت فرهنگی ـ اجتماعی خاصی بودند. در این شهرها روابط و کنشهای اجتماعی و خصوصیت فرهنگی عمومی پویش درونی بهوجود میآورد. اما تغییرات در شهرها در چنددهه اخیر شالودههای کهن ارتباطات درونشهری، معماری و بهطورکلی طرح و بافت نظام اجتماعی ـ فرهنگی را وارد یک فاز متفاوتی کرده است. عناصر جدید که در شهرهای ایران واردشده بر شیوه زندگی شهری تأثیر گذاشته و شهرهای ایران را به سمت سبک کریوله شده، سوق داده است. بنابراین ما با تلفیق و آمیزهای از دو سبک متفاوت یعنی قدیم و جدید روبهرو هستیم که نه فرهنگ شهری خالص و ناب گذشته است و نه عناصر مستقیمی از فرهنگ شهری سبکهای مدرن را در خود بهطور تمامعیار دارد. با ورود به عرصه مدرن و تحولات گسترده در شهرهای ایران و تأثیر مدرنیته بر فرهنگ شهری، اکثر شهرهای ایران در واقع آمیزهای از نفوذ فرهنگ بیرون و سنتهای محلی، بهعبارت دیگر همان فرهنگ کریوله شده است.
نتیجه:
در عرصه کنونی جهان فرایند جهانیشدن به همه حوزهها تأثیرگذار بوده است. عمدهترین بخش زندگی انسان امروزه شهرها هستند. شهرها هستند که محل اتفاقات و جریانات زندگی بشری شدهاند. فرایند جهانیشدن بیش از پیش در این فضا تأثیرگذار بوده است. با ظهور جهانیشدن مکانمند بودن فرهنگ که در خاک ریشه داشت و فرهنگ نیز بر همین اصل تعریف میشد؛ کمرنگ شده است. بهطوریکه با عنوان بیمکانی فرهنگی از آن یاد میکنند(روناتو، روسالدو، ۲۰۰۲، ص۱۱). اما این بیمکانشدن فرهنگ بهمعنی فرایند یک گونهشدن فرهنگ نیست. درهمآمیختگی گوناگونی از سیر روان فرهنگ در جهان روبهرو هستیم که به بازتولیدهای جدید منجر میشود(آرجون، آپادورای، ۱۳۸۱، ص۶۴) محل این تلاقیها امروزه در شهرها رخ میدهد؛ این شهرها هستند که بازتولیدهای متنوع از فرهنگ را در خود نمایان میسازد. بنابراین ما فرایند کریولهشدن را در بافت شهر مشاهده میکنیم و فرایندهایی که در هنر، معماری، موسیقی، قومیت، زبان، هویت و بسیاری از الگوهای رفتاری و اجتماعی و فرهنگی و غیره اتفاق میافتد. شهرهای ایران نیز بهدور از فرایند عظیم جهانیشدن نیست. سیر و جریان فرهنگهای بیمکانشده به شهرهای ایران هم سرک میکشد؛ بدینترتیب درهمآمیختگیها هم در برخی از اجزا و عناصر فرهنگ شهری رخ مینمایاند. بنابراین بهایندلیل استکه ما نمیتوانیم از فرهنگ ناب شهری سبک قدیم که بتوان آنرا در محدوده همان شهر مشاهده کرد سخن بگوییم.
دراینجا باید توجه داشت که مفهوم کریولهشدن فرهنگهای شهری ایرانی مترادف با ترکیب پیوندی و یا التفاطیشدن فرهنگها نیست. بلکه دقیقاً به این معنا استکه از ترکیب دو یا چند فرهنگ متفاوت، فرهنگ جدیدی پدید میآید که شهرهای ایران را وارد عرصه جدید کرده است. در مجموع باید توجه داشت برای مدیریت شهری، برنامهریزی شهری در ایران، شناخت فرهنگ کریولهشده از نگاه تئوری کریولهشدن ضروری است، زیرا شهرهای ایران همواره در این حالتهای رفتوآمدی عناصر درونی و بیرونی، با تفسیر، ترجمه، جهش، انطباق و بومیشدن روبهروست. بنابراین مقوله کریولهشدن همواره در آن صورت میگیرد که شاید منشاء بسیاری از جریانات و اتفاقات باشد.
منابع:
۱٫ ممفورد، لوئیز، مدنیت و جامعه مدنی در بستر تاریخ، ترجمه احمد عظیمی، تهران، نشر رسا، ۱۳۸۱٫
۲٫ ناصر عظیمی، پویش شهرنشینی و معانی نظام شهری، تهران، نشر نیکا، ۱۳۸۱٫
۳٫ آپادورای، آرجون، چشماندازهای قومی جهانی: یادداشتها و پرسشهایی در باره انسانشناسیفراملی، ترجمهفریده ممتاز، مجلهانسانشناسی، شمارهاول، دورهاول، ۱۳۸۰٫
۴٫ حسنی، سیدقاسم، انسانشناسی شهری، نامه انسانشناسی، دوره اول، شماره دوم، پاییز و زمستان، ۱۳۸۱٫
۵٫ حبیبی، محسن، از شار تا شهر، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، سال۱۳۷۸٫
۶٫ حسامیان، فرخ و دیگران، شهرنشینی در ایران، تهران، نشر آگاه، ۱۳۷۷٫
۷٫ بیتس، دانیل، پلاک، فرد، انسانشناسی فرهنگی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، نشر انتشارات علمی، ۱۳۷۵٫
۸٫ الطایی، علی، بحران هویت قومی در ایران، تهران، نشر شادگان، ۱۳۷۸٫
۹٫ ممتاز، فریده، جامعهشناسی شهر، تهران، نشر شرکت سهامی، ۱۳۸٫
۱۰٫ خسروی، شهرام، انسانشناسی شهری، مجله انسانشناسی، دوره اول، شماره اول، ۱۳۸۱٫
۱۱٫ ویرث، لوئیس، مفهوم شهر، مقاله شهرگرایی، شیوهای زندگی، ترجمه فرخ حسامیان، نشر مطالعات شهری و منطقهای، ۱۳۸۴٫
۱۲٫ تاملینسون، جان، جهانیشدن و فرهنگ، ترجمه محسن حکیمی، تهران، نشر دفترهای پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۱٫
۱۳٫ ULF, Hannerz, Exploring the city: Inguiries toward an urban Anthropdogy, cloumbia university press, 1980.
۱۴٫ ULF, Hannerz, Transnational connections: culture, peoplaces, Routledge, 1996.
۱۵٫ Basham, Richard, urban Anthropology, Sydney, Mayfild publishibg company, 1980.
۱۶٫ http//en.wikipedia.rog.wiki/creole-languge, 2005.
۱۷٫ http://www.upress.state.ms/aerosolkingdom/creole.html.
۱۸٫ Jan pieterse, theory, culture & society, London, thousand oaks and new dehli, 2001.
۱۹٫ http://www.completetranslation.com/migration.htm.
۲۰٫ http://www.cajuculture.com/other/creolization.htm.
۲۱٫ http://en.wikipdia.org/wiki/creole.
۲۲٫ Howes. D(ed). Cross-cultural consumption: clobal Mark, local realites, London, Rotledge, 1996.
۲۳٫ Xavier Janathan, the anthropology of globalization Blackwell, 2002.
این مقاله نخستین بار در مجله مطالعات ملی شماره ۱ سال هفتم ، ۱۳۸۵ به چاپ رسیده است و به وسیله نویسنده برای تجدید انتشار در خرداد ۱۳۸۶ به پایگاه اطلاع رسانی ناصر فکوهی ارائه شده است .
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.