واژه شناسی باغ ایرانی (۲)
واژه شناسی باغ ایرانی (۲)
مفهوم معمارانه باغ بازتاب حس مکان یا مکانیت است؛ باغ فضایی متعین به شمار میرود که تصویر کل کیهان را در خود به قاب میگیرد.
باغ قطعاً واژهای فارسی است که در پهلوی و سغدی نیز به همین شکلBagh به کاربرده میشود. برخی باغ را مشترک در فارسی و تازی میدانند و بعضی نیز برآنند که این واژه در اصل تازی بوده و جمع آن را “بیغان” میآورند، حال آنکه این واژهقطعاً فارسی است و از فارسی به دیگر زبان ها رفته است. ایرانی ها از قدیم الایام به ساختن باغ ها و باغچه درحیاط ها و دور وبر بناها علاقه خاصی داشتهاند.
برخی از محققین بر این اعتقادند که خاطره میهن اصلی و خاستگاه قوم آریا منشأ این علاقه بوده است. آنها باغچه هایی را که در اطراف بنا میساختند “ په اره دئسه ” مینامیدند کهبه معنای پیرامون دژ یا “دیس” بود. “دیس” یعنی بنا و کسی را که دیس میساخت “دیسا”یعنی بنا مینامیدند. فرمانروایان شهرهای داخل ایران یا شهرهای قلمرو شاهنشاهی ایران در خارج، همه ملزم به ساختن چنین باغچههایی بودهاند. مثلاً یکی از این “په اره دئسهها ” یا پردیس ها در تخت جمشید بود که خشایارشاه در هنگام برشمردن نام بناهایی که ساخته، از آن یاد کرده است. واژه پردیس به معنای بهشت در زبان عربی به فردوس تبدیل شده است.
برخی نیز باغ را تلاش در بازسازی بهشت آرمانی می دانند. خود بهشت یا “ وهشت ” به معنای بهترین زندگی است و این بهشت به شکل باغی سرسبز و خرم و زیبا مجسم میشده است. برای این مفهوم واژههای جنت، فردوس، بهشت یا رضوان نیز به کار می رود. در فارسی قدیم واژه پالیز هم به همین معنا بوده است. چنانکه فردوسی گفته است: “وز آنجا به پالیز بنهاد روی”. در بهشت کوثر هست و درختان و گل ها و جویبارها، و در باغ نیز آب روان خوش و گل های زیبا و درخت هایی که می توان در سایه آنها آرمید و این همه محصور در دیواری که مانع ورود جهنمیان به آن شود.
برخی ریشه باغ را در سفارشات دینی ایرانیان جستجو می کنند؛ آیین و کیش قدیم ایرانیان به کشاورزی و باغ سازی اهمیت خاصی داده و آن را ستایش نموده است، چنانکه در وندیداد (فرگرد سوم- فقره ۳۳) می خوانیم که زرتشت به اهورا میگوید: “ای آفریننده جهان مادی، چهارمین کسی که زمین را به منتهی درجه وجد آورد کیست؟” اهورامزدا پاسخ میدهد: “ آنکس که بیشترین مقدار گندم کشت کند و بیشترین سبزی ها بکارد و بیشترین درخت ها بنشاند. کسی که زمین خشک را آب دهد و زمین خیس (باتلاق) را بخشکاند و زیر کشت برد.” در کتاب فارسنامه ابن بلخی که بین سال های پانصد تا پانصد و ده هجری قمری تألیف شده سلسلههای پیش از اسلام را بنا به روایت قدیم چهار سلسله بنام پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان برشمرده است. مؤلف این کتاب منوچهر پسر میشخوریار را که هفتمین پادشاه پیشدادی است نخستین کسی میداند که در جهان به احداث باغ و بوستان پرداخته و مینویسد: “ آثار او آن است کی اول کسی که باغ ساخت او بود و ریاحین گوناگون کی بر کوهسارها و دشتها رسته بود جمع کرد و بکشت و فرمود تا چهار دیوار گرد آن در کشیدند و آن را بوستان نام کرد، یعنی معدن بوی ها.”
مفهوم معمارانه باغ بازتاب حس مکان یا مکانیت است؛ باغ فضایی متعین به شمار میرود که تصویر کل کیهان را در خود به قاب میگیرد. این مفهوم که پرورنده انتظام و هماهنگی است میتواند از راه عدد، هندسه، رنگ و ماده به حیطه حواس درآید، در عین حال نظر عقل را به ذات، به ساحت باطنی مستقر در فضای مثبت معطوف دارد.
باغ، در حد مظهری از صورت مرکز گریز عالم کبیر یا ظاهر، و حیاط، در حد مظهری از صورت مرکز گرای عالم صغیر یا باطن، جنبههایی از مکان به شمار میآیند که متقابلاً مکمل و در نتیجه کامل کننده یکدیگرند.
نویسنده : وحید حیدر نتاج
v_nattaj@yahoo.com
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.