حقوق و وظایف شهروندی
حقوق و وظایف شهروندی :
یکی از چالشهای کنونی نظامهای برنامه ریزی و مدیریت شهری که ارتباط تنگاتنگی بویژه با ویژگیهای جامعه شهری دارد ، شکل گیری و شکل دادن به شهروند سازی در سطوح محلی و شهری ، حقوق و وظایف شهروندی و تقویت مشارکت شهروندی در اداره امور محلی وشهری می باشد .
شهروندسازی یعنی فراهم نمودن امکانات ، تسهیلات و ساز وکارهای لازم برای شهروندان تا آنها از حقوق شهروندی خویش بهره مند شوند وضمنآبتوانند به نحوی وظایف و تکالیف شهروندی خویش را در قالب جامعه محلی وشهری که در آن زندگی می کنند ، انجام دهند . با توجه به اقتضائات جامعه شهری نظامهای مدیریت شهری، نهادهای محلی و شهری ،مقامات محلی، شوراهای شهر و به خصوص شهرداریها اهمیت و جایگاه خاصی در امور فوق دارند .
نظام مدیریت شهری در ایران بویژه در قالب شوراهای اسلامی شهر و شهرداریها لزومآ باید وارد چنین عرصه های جدید و اجتناب ناپذیر گردد . لازمه ورود به چنین عرصه ای اطلاع رسانی وآگاه نمودن شهروندان به عنوان کنشگران اصلی این عرصه می باشد ودر این بین نظام مدیریت شهری موظف و مجبور به این اطلاع رسانی از طرق مختلف می باشد تا ضمن فرهنگ سازی در بین شهروندان و بالا بردن سطح شهرنشینی آنها ، وظایف و تکالیف تعهد آور خویش را که جهت رفاه شهروندان باید انجام دهد ، به نحو احسن انجام دهد . بطور کلی رابطه میان شهروندان و نظامهای اقتصادی، سیساسی ، حقوقی وفرهنگی جامعه دو سویه می باشد بطوریکه طرفین نسبت به هم دارای حقوق و وظایف متقابل هستند . در این بین مهمترین وظیفه مقامات محلی و حکومتهای محلی(مدیریت شهری) که در راستای تقویت و بهبود اجتماع محلی و حکومتهای کارآمد و مؤثر باید انجام گیرد شهروندسازی است.
شهروندسازی یعنی فراهم نمودن امکانات ،تسهیلات و سازوکارهای لازم برای شهروندان تا آنهااز حقوق شهروندی خویش بهره مندشوند وضمنآبتوانند به نحوی مناسب وظایف وتکالیف شهروندیشان را درقبال جامعه محلی وشهری که درآن زندگی میکنند انجام دهند . لذا باید گفت وظیفه حکومتهای محلی فراهم سازی زمینه لازم برای برخورداری شهروندان از حقوق شهروندی خویش (حقوق مدنی، حقوق اجتماعی و حقوق سیاسی)می باشد .در قبال وظایف مصرح در قانون برای مدیریت شهری که در برگیرنده حقوق شهروندی نیز میباشد، متقابلآشهروندان درارتباط باشهر و مدیریت شهری دارای وظایف و تکالیفی هستند که عمل به این وظایف و تکالیف در ارتباط دوسویه باحقوق آنها از مدیریت شهری باعث ارتقاء فضیلت جامعه شهری ،تأمین سعادت و ایمنی اجتماع شهری میگردد .
بر این اساس در مقاله پیش روی تحت عنوان حقوق و وظایف شهروندی سعی شده است که در بدو امر حقوق شهروندی را با توجه به قوانین مدنی موجود به خصوص قانون شهرداریها تعیین نموده وسپس براساس آن جایگاه شهروندی درقوانین شهری تبیین گردد ودرادامه بالحاظ نمودن حقوق شهروندی،وظایف شهروندی نیز بیان گردیده است .
حقوق شهروندی:
هر شهروند با توجه به جایگاه و پایگاه اجتماعی خویش درجامعه شهری دارای حقوقی میباشد.براین اساس اجمالآ حقوق شهروندی به سه دسته زیر تقسیم می گردد:
الف) حقوق قانونی ومدنی
ب) حقوق سیاسی
ج) حقوق اجتماعی
حقوق قانونی ومدنی شامل آزادیهای فردی، آزادی بیان ، حق مالکیت ، حق بهره مندی از عدالت…
حقوق سیاسی شامل حق شرکت در انتخابات ، حق مشارکت سیاسی و …
حقوق اجتماعی شامل حق بهره مندی از امنیت ، رفاه اجتماعی، خدمات مدنی و …
دربین سه حقوق فوق الذکرحقوق اجتماعی شهروندی دارای اهمیت خاصی به خصوص برای جوامع مدرن وتوسعه یافته غربی می باشد . بطور کلی رابطه میان شهروندان و نظامهای اقتصادی، سیاسی، حقوقی و فرهنگی جامعه دو سویه می باشد بطوریکه طرفین نسبت به هم دارای حقوق و وظایف متقابل هستند . در این بین مهمترین وظیفه مقامات محلی وحکومتهای محلی(مدیریت شهری)که درراستای تقویت وبهبوداجتماع محلی وحکومتهای کارآمدومؤثر باید انجام گیرد شهروندسازی است .شهروندسازی یعنی فراهم نمودن امکانات، تسهیلات و ساز و کارهای لازم برای شهروندان تاآنهاازحقوق شهروندی خویش بهره مندشوندوضمنآ بتوانندبه نحوی مناسب وظایف وتکالیف شهروندیشان را در قبال جامعه محلی و شهری که درآن زندگی میکنند انجام دهند . لذا باید گفت وظیقه حکومتهای محلی فراهم سازی زمینه لازم برای برخورداری شهروندان ازحقوق شهروندی خویش (حقوق مدنی، حقوق اجتماعی و حقوق سیاسی) می باشد . از دیدگاه سیاست شهری مطالبات وتقاضاهای نامحدودشهروندان ار رژیمهای شهری(مدیریت شهری) عمدتا معطوف به چند مقوله اساسی زیر است :
۱) استفاده از منابع شهری و امکانات و خدماتی که نیاز مبرم زندگی شهری می باشد .
۲) تأثیر گذاری بیشتر بر سازو کار تصمیم گیریهای شهری .
۳) فراهم شدن ساز وکارها و ترتیبات نهادی برای تحقق بیشتر مشارکت شهروندی در زندگی شهری .
۴) تثبیت قانونمندانه حقوق و وظایف متقابل شهروندان و مدیریتهای شهری .
با عنایت به مطالب فوق و نیز با لحاظ این نکته که شناخت اکثر قریب به اتفاق شهروندان از مدیریت شهری به شهرداری و احیانآشورای شهر محدود می گردد لازم میباشد که مختصری از آنچه که در قانون شهرداریها از آن بعنوان وظایف شهرداری نام برده شده است ذکر گردد . بدیهی است آنچه که بعنوان وظیفه شهرداری شمرده میشود در حقیقت به نوعی ناظر بر حقوق شهروندی می باشد.براساس مادۀ ۵۵ فصل ششم قانون شهرداریها مصوب ۱۱/۴/۱۳۳۴شهرداریهادارای وظایف چندی میباشندکه درذیل به عمده ترین وظایف شهرداریها که باحقوق شهروندی رابطه مستقیم و ملموس تری دارند اشاره می گردد :
ماده ۵۵ قانون شهرداریها :وظایف شهرداری:
۱- ایجاد خیابانها، کوچه ها، میادین، باغهای عمومی، مجاری آب و توسعه معابر در حدود قوانین موضوعه .
۲- تنظیف، نگهداری و تسطیح معابر، انهار عمومی، مجاری آبهاوفاضلابها و تنقیه قنوات مربوط به شهروتأمین آب و روشنائی به وسائل ممکنه .
تبصره یک : سد معابر عمومی واشغال پیاده روها واستفاده غیر مجاز از آنها، میدانها، پارکهاوباغهای عمومی برای کسب یا سکنی ویاهر عنوان دیگری ممنوع است وشهرداری مکلف است از آن جلوگیری و در رفع موانع موجود و آزاد نمودن معابر و اماکن مذکور بوسیله مأمورین خود رأسآ اقدام کند .
تبصره چهار : شهرداری مکلف است محلهای مخصوصی برای تخلیه زباله ونخاله و فضولات ساختمانی ومواد رسوبی فاضلابها و نظایر آنها تعیین و ضمن انتشار آگهی به اطلاع عموم برساند .
محلهای تخلیه زباله بایدخارج از محدوده شهر تعیین شود.رانندگان وسائل نقلیه حامل زباله مکلفند آنها رافقط در محلهای تعیین شده ازطرف شهرداری خالی نمایند .
۳- مراقبت درامور بهداشت ساکنین شهر وتشریک مساعی بامؤسسات وزارت بهداری برای جلوگیری ازامراض مسری .
۴- جلوگیری از گدائی و واداشتن گدایان به کار وتوسعه آموزش عمومی و غیره .
۵- اجرای تبصره یک ماده ۸ قانون تعلیمات اجباری و تأسیس مؤسسات فرهنگی وبهداشتی وتعاونی مانند بنگاه حمایت مادران، نوانخانه، پرورشگاه، درمانگاه، بیمارستان، شیرخوارگاه، تیمارستان، کتابخانه، کلاسهای مبارزه با بیسوادی، کودکستان، باغ کودکان و امثال آن در حدود اعتبارات مصوب و همچنین کمک به این قبیل مؤسسات و مساعدت مالی به انجمن تربیت بدنی و پیشاهنگی و کمک به انجمن های خانه و مدرسه و اردوی کار .
شهرداری دراین قبیل موارد و نیزدرموردموزه ها وخانه های فرهنگی و زندان با تصویب انجمن شهر از اراضی و ابنیه متعلق به خود با حفظ مالکیت به رایگان و یا با شرایط معین به منظور ساختمان و استفاده به اختیار مؤسسات مربوط خواهد گذاشت .
۶- حفظ واداره کردن دارائی منقول و غیر منقول شهرداری واقامه دعوی براشخاص ودفاع ازدعاوی اشخاص علیه شهرداری .
۷- ایجاد غسالخانه و گورستان و تهیه وسائل حمل اموات و مراقبت در انتظام امور آنها .
۸- اتخاذ تدابیر مؤثر و اقدام لازم برای حفظ شهر از خطر سیل و حریق و همچنین رفع خطراز بناها و دیوارها ی شکسته وخطرناک واقع در معابر عمومی وکوچه ها واماکن عمومی ودالانهای عمومی و خصوصی و پر کردن و پوشاندن چاهها و چاله های واقع درمعابر وجلوگیری ازگذاشتن هرنوع اشیاء دربالکنها وایوانهای مشرف و مجاور با معابر عمومی و دودکشهای ساختمانها که باعث زحمت و خسارت ساکنین شرها باشد .
۹- جلوگیری از شیوع امراض ساریه انسانی و حیوانی و اعلام اینگونه بیماریها به وزارت بهداری و دامپزشکی و شهرداریهای مجاور هنگام بروز آنها و دور نگه داشتن بیماران مبتلا به امراض ساریه و معالجه و دفع حیواناتی که مبتلا به امراض ساریه بوده و یا در شهر بلاصاحب و مضر هستند .
۱۰- پیشنهاد اصلاح نقشه شهر درصورت لزوم و تعیین قیمت عادلانه اراضی و ابنیه متعلق به اشخاص که مورد احتیاج شهر باشد برطبق قانون توسعه معابر و تأمین محل پرداخت آن وایجاد و توسعه معابر، خیابانها، میدانها و باغهای عمومی وتهیه اراضی مورد احتیاج برای لوله کشی و فاضلاب اعم از داخل یا خارج شهر وهمچنین تهیه اراضی لازم برای ساختمان مخزن و نصب دستگاه تصفیه و آبگیری و متعلقات آنها بر طبق قانون توسعه معابر .
۱۱- تهیه و تعیین میدانهای عمومی برای خرید و فروش ارزان و توقف وسائط نقلیه وغیره .
۱۲- جلوگیری از ایجاد و تأمین کلیه اماکنی که به نحوی از انحاء موجب بروز مزاحمت برای ساکنین یا مخالف اصول بهداشت در شهرهاست شهرداری مکلف است از تأسیس کارخانه ها ، کارگاهها ، گاراژهای عمومی و تعمیرگاهها و دکانها و همچنین مراکزی که مواد محترقه میسازند و اصطبل چارپایان ، مراکز دامداری و بطور کلی تمام مشاغل و کسبهایی که ایجاد مزاحمت و سر و صدا کنند یا تولید دود و عفونت و یا تجمع حشرات و جانوران نمایند جلوگیری کند و در تخریب کوره های آجر، گچ، آهکپزی و خزینه گرمابه های عمومی که مخالف بهداشت است اقدام نماید و با نظارت و مراقبت در وضع دودکشهای اماکن و کارخانه هاو وسائط نقلیه که کار کردن آنها دود ایجاد میکند از آلوده شدن هوای شهر جلوگیری نماید و هرگاه تأسیسات مذکور قبل از تصویب قانون بوجود آمده باشد آنها را تعطیل کند و اگر لازم شود آنها را به خارج از شهر انتقال دهد.
۱۳- احداث بناها و ساختمانهای مورد نیاز محل از قبیل رختشویخانه ، مستراح ، حمام عمومی ، کشتارگاه، میادین و باغ کودکان و ورزشگاه مطابق اصول صحی و فنی و اتخاذ تدابیر لازم برای ساختمان خانه های ارزان قیمت برای اشخاص بی بضاعت ساکن شهر.
۱۴- تشریک مساعی با فرهنگ در حفظ ابنیه و آثار باستانی شهر و ساختمانهای عمومی و مساجدو غیره .
۱۵- اهتمام در مراعات شرایط بهداشت در کارخانه ها و مراقبت در پاکیزگی گرمابه ها و نگاهداری اطفال بی بضاعت و سر راهی .
۱۶- ساختن خیابانها و آسفالت کردن سواره روها و پیاده روهای معابر و کوچه های عمومی و انهار و جویهای طرفین از سنگ آسفالت و امثال آن به هزینه شهرداری محل .
۱۷- وضع مقررات خاص برای نامگذاری معابر و نصب لوحه نام آنهاوشماره گذاری اماکن و نصب تابلوی الصاق اعلانات و برداشتن و محو کردن آگهی ها ازمحلهای غیرمجاز و هر گونه اقداماتی که در حفظ و نظارت و زیبائی شهر مؤثر باشند .
وظایف شهروندی :
درقبال وظایف مصرح درقانون برای مدیریت شهری که دربرگیرنده حقوق شهروندی نیزمیباشد،متقابلآشهروندان در ارتباط با شهر و مدیریت شهری دارای وظایف و تکالیفی هستند که عمل به این وظایف و تکالیف در ارتباط دو سویه با حقوق آنها از مدیریت شهری باعث ارتقاء فضیلت جامعه شهری ، تأمین سعادت و ایمنی شهری می گردد .
بطور کلی وظایف شهروندان را میتوان در چند مورد زیر خلاصه نمود :
۱- آشنائی با حق و حقوق خویش در جامعه شهری .
۲- آشنائی باوظایف و تکالیف مدیریت شهری و توانائیها و محدودیتهای مدیریت شهری درادارۀ شهر و هماهنگ ساختن سطح توقعات خویش با این وظایف و امکانات .
۳- پس از آشنائی با دو مقوله فوق هر شهروند باید برای احقاق حق خویش و بالطبع بهبود وضعیت جامعه شهری خود اقدام نموده و مدیریت شهری را وادار به انجام وظیفه و اعاده حق شهروندی خویش نماید .
۴- سعی وتلاش برای مشارکت در اداره شهر .
۵- افزایش حس تعلق خاطر خود به محله و شهر محل سکونت خویش .
۶- تشویق و ترغیب همشهریان خود به مشارکت در امور شهر .
با لحاظ وظایف کلی فوق الذکر ، وظایف شهروندان در قبال محله و شهر محل سکونت خویش را میتوان بصورت جزئی تر بیان نمود. عمده این وظایف که بشرح ذیل بدانها اشاره گردیده است ، وظایفی هستند که از مواد مصرح در قانون شهرداریها (فصل مربوط به وظایف شهرداری) مستفاد گردیده است :
تلاش در حفظ نظافت و سلامت معابر و مجاری آبهای سطح شهر .
پرهیز از اشغال پیاده روها و معابر و ایجاد سد معبر .
خودداری از تخلیه نخاله ساختمانی و زباله ها در اماکن غیر مجاز .
تشریک مساعی با مدیریت شهری در حفظ و ارتقاء سطح بهداشت عمومی جامعه .
مشارکت در جلوگیری از رواج پدیده مذموم تکدی گری در سطح شهر .
مشارکت و همکاری با مدیریت شهری در ایجاد و گسترش مراکز فرهنگی و ارتقاء سطح فرهنگ عمومی جامعه .
تلاش برای رفع خطر از بناها و دیوارهای خصوصی شکسته و خطرناک واقع در معابر و اماکن عمومی .
پرهیز از گذاشتن هر نوع اشیاء در بالکن و ایئانهای مشرف و مجاور به معابر عمومی .
خودداری از نصب دودکشهای ساختمانها که به نوعی باعث زحمت و خسارت ساکنین شهر می گردد .
پرهیز ازایجاد و تأسیس کلیه اماکنی که به نحوی ازانحاء موجب بروز مزاحمت برای ساکنین و یا مخالف اصول بهداشت عمومی شهر می باشد .
همکاری با مدیریت شهری درنگهداری و مراقبت و یاری رسانی به اطفال بی بضاعت و سر راهی .
خودداری از نصب تابلوهای آگهیها در محلهای غیرمجاز و بطور کلی پرهیز از هر گونه اقدامی که باعث کاهش نظافت و زیبائی شهر و نیز آسیب رسانی به منظر شهری میگردد .
عدم توقع از مدیریت شهری برای خدمات رسانی دراماکن خارج از محدوده مصوب و قانونی شهر و جلوگیری از ایجاد چنین توقعی بین ساکنین این گونه محلات و سایر همشهریان .
کوشش در عمل و رعایت مقررات مصوبی که به منظور انتظام بخشی به زندگی شهری وضع شده است و جلوگیری از قانون شکنی همشهریان و آگاهی بخشی به آنان برای رعایت مقررات شهری .
جایگاه شهروندی درحقوق و قوانین شهری :
پیش از پرداختن به این موضوع باید نکاتی چند درمورد حقوق شهری گفت :
حقوق شهری در حقیقت حقوق و قوانین ناظر به زندگی شهری بوده که در جهت تحقق عدالت اجتماعی در شهر وضع و اجرا می گردد .
دامنه و گستره حقوق شهری شامل برنامه ریزی و مدیریت شهری است و طیف وسیعی از فعالیتهای مربوط به شهرسازی ، طراحی ، توسعه شهری ، اقتصاد شهری ، سیاست شهری و فرهنگ شهری را تحت پوشش قرار میدهد .
قوانین و مقررات شهری مناسب ، پویا ، عینی وانعطاف پذیرپیامدهای مساعدی برای بهبودزندگی شهری و برنامه ریزی و مدیریت شهری دارند .
ناکارائی ونامناسب بودن قوانین و مقررات شهری درتمامی زمینه ها پویائی زندگی شهری وبرنامه ریزی شهری و مدیریت شهری را مختل میکند .
وجود حقوق شهری مدرن ، دقیق و دارای ضمانت اجرائی ، و قانونی قوی برای ادامه کار مدیریت شهری سودمند است .
نظام حقوق شهری که نسبت به وظایف برنامه ریزی و مدیریت شهری (و به تبع آن برنامه ریزان و مدیران شهری ) و تثبیت رابطه دو سویه میان وظایف و حقوق شهروندان در قبال مدیریت شهری و مدیریت در قبال شهروندان بی اعتنا باشد محلی از اعتبار نخواهد داشت .
بطور کلی در تمامی قوانین وضع شده که مستقیمآیاغیرمستقیم به نحوی ازانحاء باشهر و شهروند در ارتباط میباشد جایگاه شهروندی یعنی شهروندی که دارای حقوق مدنی ، سیاسی و اجتماعی و فعالیت خاص میباشد ، مورد لحاظ قرار نگرفته است . بطوریکه در هر یک از قوانین مزبور شهروندان تنها به عناوین خاص مورد خطاب قرار گرفته اند و در هیچکدام از آنها معنا و مفهوم شهروندی بکار گرفته نشده است به نحوی که :
در قانون شوراها مردم بعنوان انتخاب کنندگان مطرح هستند .
در پرداخت عوارض شهری مردم بعنوان مؤدی یاد شده اند .
در بحث ساخت وساز مردم بعنوان مالک شناخته میشوند .
در بحث تخلف ساختمانی مردم بعنوان متخلفان مطرح هستند .
در اطلاع رسانی مردم بعنوان عموم مطرح هستند .
در موضوع تعزیرات مردم بعنوان شهروند مورد خطاب قرار گرفته اند .
با لحاظ مطالب مطروحه فوق و نگاهی گذرا به قوانین مرتبط با شهر میتوان گفت کهدر کلیه قوانین شهری در رابطه با جایگاه شهروندی چالشهای زیر وجود دارد:
الف) عدم دقت نظر در حقوق متقابل شهروندی و مدیریت شهری .
ب) عدم حضور شهروندان در فرآیند تهیه ، بررسی و تصویب برنامه های توسعه شهری .
ج) مشخص نکردن حقوق ، تکالیف و وظایف متقابل شهروندان و مدیریت شهری .
د) فقدان برنامه های آموزشی مدرن برای آموزش شهروندان .
ه) فقدان برنامه های اطلاع رسانی مدرن برای برقراری ارتباط میان مدیریت شهری و شهروندان
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.