کتاب انسانشناسی مسکن آموس راپاپورت
فکوهی
زهرا غزنویان
“انسانشناسی مسکن” عنوان کتابی از آموس راپاپورت است که به همت دکتر خسرو افضلیان از فرانسه به فارسی ترجمه شده و در سال گذشته توسط انتشارات حرفه هنرمند در اختیار علاقمندان قرار گرفته است. این کتاب۲۲۴ صفحهای، ۶ فصل با عناوین “طبیعت و تعریف موضوع”، “نظریههای مختلف درباره شکل مسکن”،”عوامل اجتماعی- فرهنگی و شکل خانه”،” اقلیم؛ عامل تغییردهنده”،”کنستروکسیون، مصالح و تکنیک؛ عوامل تغییردهنده”،” نگاهی به امروز” را در خود جای داده است.
راپاپورت، کتابش را با ذکر این نکته آغاز میکند که مدتزمانی است باستانشناسی، مطالعه خود را از معابد و قصرها و مقابر به سمت شهر در کلیت خود معطوف کرده با اینحال “خانه که بارزترین و اصلیترین بنای مردمی است هنوز هم غالبا فراموش میشود.” او سنت مردمی خانهسازی را که پیش از ظهور معماران، سنت غالب بوده، ترجمه ناخودآگاه نیازها، ارزشها، تمایلات و غرایز یک قوم دانسته و تا بدانجا پیش میرود که میگوید: “معماری مردمی، جهانبینیایست که به صورت دیگری بیان شده است.”
راپاپورت معقتد است اینکه خانه را پاسخی به نیاز انسان برای محافظت از خود در برابر حیوانات، انسانهای دیگر یا فشارهای آبوهوایی بدانیم کافی نیست و این، تنها مفهوم سرپناه را دربرمیگیرد. او در اینباره میگوید: “هرچند که نمیتوان نقش بسیار مهم سرپناه را برای مسکن نادیده گرفت و انکار نمود که یکی از نیازهای اولیه و اساسی انسان میباشد ولی از سویی سرپناه به عنوان یک نیاز اساسی در نقش خود، مورد تردید و سوال قرار گرفته است. در مواردی چنین گفته میشود که ساختن خانه، نه عملیست طبیعی و نه یونیورسال و به این دلیل در آسیای جنوب شرقی، آمریکای جنوبی و استرالیا به قبایلی برخورد میکنیم که دارای مسکن به معنای متعارف آن نمیباشند.”
مهمترین پرسش راپاپورت در این کتاب، اینست که به راستی، این همه تنوع در شکل خانه، برگرفته از چیست و چه عواملی بر تعیین شکل خانههای ما تاثیرگذارند؟ او در واکنش به این سوال خود، نظریهای را مطرح میکند که تاحدی برخلاف نظریههای موجود است، نظریههایی که اولویت را به اقلیم و جبرهای جغرافیایی و یا مصالح و تکنولوژی ساختوساز میدهند. او در این کتاب، نمونههای گوناگونی از شکل خانه در بین ساکنان پنج قاره را معرفی کرده و توضیح میدهد که چرا این خانهها به این شیوه ساخته شدهاند و نه به شیوههای دیگری. او در ابتدا نقش تعیینکننده اقلیم را در شکل خانه، به چالش کشیده و میگوید مهمترین نمود این مسئله را در بین مهاجران میتوان دید که شیوه خانهسازی فرهنگ خود را به مکان جدید برده و حتی علیرغم تضادش با اقلیم جدید، همچنان بر حفظ آن تاکید دارند. در اینجا شکل خانه بیش از آنکه تحت تاثیر اقلیم باشد برگرفته از سنت است. او همچنین مثالهای دیگری مطرح میکند از اینکه چگونه محرمات و منعیات مذهبی میتوانند زمینهساز راهحلهای ناسازگار با اقلیم شوند، مثلا اقوام “شام” از آنجایی که سایه درختان را شوم و بدیمن میدانند از کاشتن درخت در محل سکونت خود جلوگیری میکنند. در نتیجه، خانهها و معابر آنها در معرض تابش سوزان خورشید قرار دارد.
عامل دیگری که راپاپورت، منکر نقش تعیینکننده آن در شکل خانه میشود مصالح و تکنولوژی ساخت است. او با ذکر چند مثال از جمله، شیوه خانهسازی سرخپوستان پومو در جنوب غربی کالیفرنیا نشان میدهد که الزاما دستیابی به تکنولوژیها و مصالح جدیدتر، نمیتواند شکل خانه را دگرگون سازد، چنانکه در زندگی این سرخپوستان هم میبینیم که بناهای آیینی و تشریفاتی خود را از مصالح جدید ساخته شدهاند ولی آنها همچنان بر ساخت خانههایشان به همان شیوه ساده و با استفاده از شاخ و برگ درختان تاکید دارند.
سایت و موقعیت ساخت مسکن نیز در نظریه راپاپورت، نقش تعیینکننده را در رابطه با شکل مسکن ندارد چرا که او موارد بسیاری را مطالعه کرده که در زمینی با ویژگیهای واحد (مثلا شیبدار، جنگلی، نزدیک آب و…)، اشکال متنوعی از خانه ظاهر شدهاند و یا اشکال یکسانی را میتوان در سایتهای مختلفی مشاهده نمود. راپاپورت میگوید:”در ژاپن، سیستم جهتیابی (تنظیم جهت بنا( که به نام هوگاکو نامیده میشود محل قرارگیری خانه ژاپنی را بدون توجه به نقش و تاثیر توپوگرافی تعیین میکند درصورتی که در هند، خانههایی که بر روی شیبهایی تند ساخته میشوند با چنان دقتی به شرق متمایل گشتهاند که ورودی خانهها در جهت شیب باز میشود.”
پس از انتقاد از گرایشهای جبرگرایانه محیطی و تکنولوژیکی، او تحلیلهایی که شکل خانه را برگرفته از سه عامل اجتماعی دفاع، اقتصاد و مذهب میدانند به نقد کشیده و با مثالهایی، نواقص تحلیلهایی از این دست را نشان میدهد. بخش اصلی کار راپاپورت درحقیقت، پس از این شروع میشود. زمانی که به دنبال این انتقادات، در پی تدوین نظریهای برای توضیح شکل خانه برمیآید. او فرضیه پایه خود را چنین مطرح میکند: “شکل خانه، تنها نتیجه نیروهای فیزیکی یا هر عامل سببی واحد دیگری نبوده، بلکه شکل خانه، حاصل مجموعهای از عوامل اجتماعی- فرهنگی در وسیعترین شکل آن میباشد… در نتیجه، من نیروهای اجتماعی و فرهنگی را نیروهای اولیه یا اصلی و دیگر نیروها را نیروهای ثانویه یا تغییردهنده خواهم نامید… آنچه که سرانجام، شکل خانه را تعیین میکند و به فضا و روابط آنها شکل میدهد، بینشی است که یک قوم از زندگی آرمانی دارد.” او خانه را بیان مادی شیوه زندگی درنظر گرفته و معتقد است سیستم کاسمولوژیک یا کیهانی هر قوم، در سیستمهای کوچکتر دیگری چون شهر و خانه، بازتولید شده و به تصویر درمیآید. پس از آن، راپاپورت، به ذکر ارتباط بین مفهوم شیوه زندگی و شکل خانه میپردازد، اینکه نیازهای اساسی روزمرهای چون غذا خوردن، خوابیدن، نشستن و همچنین برخی عوامل چون شکل خانواده، جایگاه زن، مسئله محرمیت و… چگونه بر انتخاب سایت، مصالح، شکل خانه و معماری آن تاثیر میگذارند.
او در فصل چهار و پنج این کتاب، مشخصا به تشریح تاثیر اقلیم و مصالح و تکنولوژی بر ساختوساز خانهها میپردازد که برای انسانشناسانی که آشنایی زیادی با مفاهیم معمارانه ندارند جالب توجه خواهد بود. پایانبخش کتاب راپاپورت، فصلی با عنوان “نگاه به امروز” است که در آن، به نقد فضای موجود و سنتهای خانهسازی معمارانه میپردازد. او گرچه منکر مزیت خانههای جدید از نظر شاخص مقاومت و نیز بهداشتی بودن نمیشود اما معتقد است که سنتهای مردمی خانهسازی، بهتر میتوانند تناسب بین فضای خانه و سبک زندگی ساکنان آنرا حفظ کنند.
او مباحث خود را چنین نتیجهگیری میکند که هرچند امروز فاکتورهای اجتماعی موثر در سنتهای مردمی خانهسازی رفته رفته دارند اهمیت خود را از دست میدهند ولی همچنان نمیتوان گفت که عوامل فیزیکی، شکل خانه را تعیین میکنند چرا که فاکتورهای اجتماعی- فرهنگی جدیدی جایگزین فاکتورهای قبلی شدهاند. او به تاکید آگهیهای تجارتی آمریکا در مورد تعداد بالای حمامها در این خانهها اشاره کرده و میگوید: “در ایالت متحده، آرمان بهداشت میرود تا جای مذهب جدیدی را بگیرد.” راپاپورت همچنین وارد شدن خانه به فرآیند مد را مطرح میکند که خود موجب شکلگیری آرمان جدیدی تحت عنوان “آرمان حیثیت” در زمینه شکل خانه شده است. شیک بودن خانه، استفاده از مصالح جدید و متنوع در آن، باز نشدن آن به سمت بد کوچه و… مثالهایی از این فاکتورهای جدید هستند. درنهایت، او خانه را وسیله یا ابزاری برای شکل دادن به شخصیت میداند و از همینرو، بر مطالعه و شناخت اولویتها و عوامل اجتماعی- فرهنگیِ دخیل در شکل مطلوب خانههای امروزی برای ساکنان آنها تاکید میورزد.
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.
امکان داره این کتاب را دانلود کنم
سلام
این پست فقط برای معرفی است و دانلود کتاب بدون اجازه نویسنده امکان ندارد.
با تشکر