پی یر کروپتکین-سیر اندیشه های شهرسازی
به نام خدا
پی یر کروپتکین
Pierre Kropotkine
درس سیر اندیشههای شهرسازی
استاد: جناب آقای دکتر حبیبی
دانشجو: ملیکا امیرزاده
دانشگاه تهران ـ پردیس هنرهای زیبا ـ دانشکده شهرسازی
مقدمه:
در قرن نوزدهم ترقیگرایان و حتی فرهنگگرایان عقیده داشتند چارچوب وضع موجود جوابگو نیست. پیش شهرسازان ترقیگرا (نوگرا) متفکرانی بودند که دوران پارینه فنی را از دوران نو فنی جدا کرده و با مطرح ساختن این که انقلاب فنی و تکنولوژی صورت گرفته به آینده نگاه دیگری داشته و اعتقاد داشتند که شهر آینده منبعث از نظم دیگری است. گروه دوم یا فرهنگگرایان نیز با اعتقاد به تداوم تاریخی و هجر از گذشته (درست بر خلاف ترقیگرایان) شهر قرن نوزدهم را شایسته انسان این قرن نمیدانند. و به همین ترتیب هر گروه الگوهای خاص خود را ارائه دادند. در همین نگاه گروه دیگری هستند که شهر صنعتی را نقد کرده اما هیچ الگویی را ارائه نمیدهند.
زندگی:
یکی از این اشخاص پییر کروپتکین (۹ دسامبر ۱۸۴۲ تا ۸ فوریه ۱۹۲۱) فیلسوف آنارشیست روسی است. او به یک مدل اجتماعی مرکب از کمونیسم و سوسیالیسم و مستقل از حکومت اعتقاد داشت.
این اشراف زاده روس یک جغرافیدان برجسته، و یک انقلابی مبارز و همچنین نویسندهای بود که استعداد خویش را به عامیانه کردن عقاید علمی خود و نشر آیین آنارشیستی اختصاص داد. از همان جوانیاش، به شرایط طبقه دهقان و کشاورزی روس جلب گردید. به عنوان دبیر بخش ژئو فیزیک انجمن جغرافی روسیه، مسافرتهای متعددی به «منچوری» کرد و سرزمینهای یخ زده فنلاند و سوئد را بررسی کرد. او در ۱۸۷۳ کتاب «تصحیحاتی بر نقشه آسیا» را منتشر کرد. وی در ۱۸۷۲ آنارشیست شده و عضو فدراسیون ژورا در سوئیس میگردد.
کروپتکین نظریه خویش درباره کمک متقابل را بسط میدهد، نظریهای که یک نظام تعاونی اقتصادی را مورد ستایش قرار داده وهرگونه دولت به شدت نهادی شده را زائد میداند. او میگوید: «به جای آنکه کلیه جامعه را به سیاست مدار بدهیم بهتر است قفل را عوض کنیم.»
آگاهیهای زراعی کروپتکین، که در آن زمان استثنایی بود، اطلاعات علمی و نفرتش از هرگونه اجبار، او را به نگرشی از آینده رهنمون میگردند. در این نگرش شهرهای بزرگ و تراکمهای جمعیتی سنگین به سود یک وحدت حقیقی و صنعت و کشاورزی رنگ میبازد، نگرشی که سالیان بعد «یوزونین» آرمانی فرانک لوید رایت بدان متمایل میگردد.
در ادامه برای آشنایی با تفکرات کروپتکین لازم است با لغت آنارشیسم آشنا شویم و بدانیم آنارشیست چه کسی است و چه میخواهد؟
آنارشیسم:
در زبان سیاسی به معنای نظامی اجتماعی و سیاسی بدون دولت، یا به طور کلی جامعهای فاقد هرگونه ساختار طبقاتی یا حکومتی است.
آنارشی مشتق از واژه یونانی anarkos به معنای «بدون رئیس» است. رویکرد عام آنارشیستها تاکید بر این نکته است که میتوان بدون ساختارهای مقید کننده یا محدودیتزا زندگی نیکویی داشت. هر سازمان یا اخلاقیاتی که با آزادی انتخاب شیوه زندگی در تعارض باشد باید مورد حمله ، انتقاد و نفی قرار گیرد. پس مسئله مهم آنارشیستها تعریف موانع و ساختارهای تصنعی وتمایز دادن آنها از ساختارهای طبیعی یا فعالیتهای اختیاری است.
از اندیشمندان برجسته آنارشیست میتوان از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر، لئوتولستوی، پیر ژوزف پرودون، میخائیل باکوینن، پیر کروپتکین و اخیراً متفکران آزادی طلب و محافظه کاری با گرایش آنارشیستی مانند هانس هرمان هوپ و موری روتبارد نام برد.
از نظر لغوی، آنارشیسم آموزهای مبنی بر این اعتقاد است که اکثر مشکلات اجتماعی، ناشی از وجود حکومت بوده و در مقابل آن در عوض تعداد بسیاری از اشکال تشکیلات داوطلبانه اجتماعی وجود دارند.
برای نخستین بار پیر ژوزف پرودون لقب آنارشیست را رسماً بر خود اعلام نمود.
تصویری که کروپتکین راجع به آنارشیسم میدهد چیست؟
پیر کروپتکین یکی از مهمترین آنارشیستهای کمونیست است. آنارشیستهای کمونیست اعتقاد دارند جامعهای ترکیبی از کمونهای خود فرمان با استفاده جمعی از تولیدات و دموکراسی مستقیم به عنوان فرم نظام یافته سیاسی است و از طریق اتحادیه با دیگر کمونها در ارتباط است آزادترین نوع نظام اجتماعی خواهد بود.
پیرکروپتکین اعتقاد داشت که در آنارشی، کارگران به صورت خود بخودی کالاها را برای همه جامعه تولید خواهند کرد.
در آنارشیست کمونیسم، افراد به صورت مستقیم دستمزد دریافت نخواهند کرد بلکه در عوض به صورت رایگان به سایر منابع و خدمات کمون دسترسی خواهند داشت. آنارشیستهای کمونیست اعتقاد دارند که ارزش نیروی کار قابل سنجش نیست. از نظر آنها افراد چنین جوامعی به دلیل آگاهی از مزایای این نوع زندگی خودبخود در بالاترین حد توان کار خواهند کرد.
تفکرات:
۱ـ نقد تخیلات آیندهگرا:
ـ علیه اجبار
در کتاب «سفر» کابه دیدیم که چگونه اقتدار دولت در همه جا حتی در آشپزخانه هر خانوار سایه افکنده است. «کمیته» تا به آنجا میرود که تعداد غذاها، زمان آنها، مدت آنها، تعداد خوراک، نوع و نظم عرضهکردنشان را نیز تنظیم میکند. در مورد لباس نیز همگی از سوی کمیته، بنا بر یک طرح الگویی، سفارش داده میشوند، لباس متحدالشکلی که به وسیله هر فرد پوشیده میشود، نشانگر شرایط و موقعیت آن فرد است ـ کارگران، همیشه، قطعاتی مشابه را میسازند، کابه با ستایش اعلام میکند که این کارگران «بنابر نظم و انضباطی که بر آنان حاکم است» یک «هنگ نظامی» هستند.
تفکر «کروپتکین» بر خلاف «انگاره اجبار» بسط داده میشود، انگارهای که خصیصه الگوهای ترقیگراست،که در واقع هدف در آنها تنها کارایی است.
ـ برله یک گروهبندی «زنده»
گروهبندیهای متنوع مانند شبکهای یکدیگر را میپوشانند و بدین قرار اقناع همه نیازهای اجتماعی را ممکن میسازد: مصرف، تولید و مبادله، ارتباطات بهداشتی، آموزش، حفاظت متقابل در مقابل خشونت، همیاری، دفاع از سرزمین و سرانجام اقناع نیازهای علمی، هنری، ادبی و تفریحی. تنها در این صورت است است که همه چیز همیشه پر از زندگی است و همیشه برای پاسخگویی به نیازهای جدید و به جریانات نو محیط اجتماعی و فکری با تطبیق پذیری تازهای آمادگی دارد.
ـ علیه الگو
هیچ دولتی نمیتواند به توصیف اشکال نو زندگی که به هنگام یک انقلاب شروع به شکل یافتن میکند دست یابد. نمیتوان آینده را وضع کرد، تنها کاری که میتوان انجام داد، پیشبینی گرایشهای اصولی و روییدن راه برای آنهاست.
ـ علیه فرقهگرایی فالانستری
تقریباً همه اجتماعات در پس یک خیزش هیجان انگیز نیمه مذهبی برپا گشته بودند. که در آنها از مردم خواسته میشد که «پیشگامان انسانیت» باشند، خود را در اختیار مقررات اخلاقی بسیار ظریفی قرار دهند، خود را کاملاً با زندگی اشتراکی تطبیق دهند، همه وقت خود را چه در زمان کار و چه در غیر این ساعات به «کمون» اختصاص دهند و کاملاً برای «کمون » زندگی کنند. و از مردم خواسته میشد که چیزی باشند که نیستند.
اشتباه دیگر این بود که میخواست «کمون» را بر مبنای خانواده شکل دهد و از آن «خانوادهای بزرگ» بسازد. پس از نظر کروپتکین اولین شرط موفقیت برای یک «کمون» فراموش کردن انگاه فالانستر و یا زندگی کردن در یک خانه کوچک مجزاست.
ـ علیه مجموعههای محدود
یک «اجتماع» کوچک ناپایدار است. اعتقاد دارد که افرادی که با فقر اداری پیرامونی مواجه شدهاند، مجبور به تماس دائمی با یکدیگر گشتهاند و در نتیجه به نفرت از خویشتن خواهند رسید.
همکاری در مجموعههای محدود نمیتواند بیش از مدت کوتاهی دوام پیدا کند و باعث میشود که در نهایت همه تابع یک نفر گشته و یا اینکه فردیت خویش را از دست دهند. بنابراین کروپتکین عقیده داشت لازم است که حداقل ده تایی یا بیشتر از «کمون»های متحده را با هم دید.
۲ـ تصوراتی برای آینده
هر گاه برای تبدیل شهرها به کمون تنها یک شهر به «یک کمون» تبدیل گردد، برای زیستن دچار مشکل خواهد شد. در نتیجه تلاش مییابد در مقیاس یک سرزمین شروع شود.
برای سرزمین نسبتاً بزرگی، شامل شهر و روستا ـ و نه تنها یک شهر یا یک روستا ـ است که شاید بتوان روزی آینده اشتراکی را رقم زد. یگانگی شهر و روستا را اعلام میدارد، و از این مسئله حمایت میکند که آرمان جامعه عبارت است از یک جامعه کار وحدت یافته، جامعهای که هر فرد تولید کننده کار یدی و کار فکری است، جامعهای که در آن هر انسان قابلی، کارگر است، و هر کارگری هم در مزرعه کار میکند و هم در کارگاه.
ـ تمرکز زدایی صنعتی: پیشنهاد پراکنش صنایع
صنایع باید در همه کشورهای متمدن و در سراسر سطح کره زمین پراکنده شوند و این پراکنش لزوماً با پراکنش کارخانهها در تمامی سرزمین هر ملت همراه خواهد بود.
وقتی به صنایع در کشورهای مختلف نگاه میکنیم در مییابیم که در توزیع جغرافیایی صنایع، عوامل محصولات بومی و امکانات دریایی هنوز عوامل غالب نیستند. در نهایت در مییابیم که این عامل فکری است که دیگر عوامل را تحت تسلط دارد.
ـ درهم آمیختگی فعالیتها:
همه صنایع در یک محیط متنوع صنعتی میتوانند به یکدیگر مدد رساند. برای هر صنعتی یک محیط فنی لازم است و برای کشاورزی نیز این چنین است. کشاورزی نمیتواند بدون کمک ماشین توسعه یابد و استفاده از ماشین نمیتواند بدون یک محیط صنعتی تعمیم یابد. بدون وجود کارگاههای صنعتی در دسترس کشاورزی توسعه کشاورزی ناممکن است.
ـ آموزش جامع ـ انسان کامل
پراکنش صنایع در روستاها را مطرح میکند. که به گونهای کشاورزی بتواند همه استفادههایی را ببرد که همیشه از اتحاد با صنعت و ترکیب کار صنعتی با کار کشاورزی نصیب آن میگردد، بیتردید اولین اقدامی است که مییابد به محض آنکه امکان یک سازماندهی جدید و جدی از وضعیت کنونی فراهم آمد، صورت گیرد. همه زنان و مردان میباید بخشی از زندگی خویش را به کار یدی در هوای آزاد اختصاص دهند.
ولی این چنین دگرگونی به یک تغییر عمده در نظام آموزشی کنونی ما نیز نیازمند است. در مقابل تقسیم جامعه به کارگران فکری و کارگران یدی، ترکیب دو نظام فعالیتی را قرار میدهیم و به جای تعلیمات «حرفهای»که به تداوم جدایی کنونی منجر میگردد، آموزش جامع و کامل را پیشنهاد کینم.
منابع:
۱ـ شوای. فرانسواز. ۱۳۸۴، «شهرسازی تخیلات و واقعیات». ترجمه سید محسن حبیبی. انتشارات دانشگاه تهران. چاپ دوم.
۲ـ اینترنت:
۱۰/۱/۲۰۰۷تاریخ ، www.en.wikipedia.org/wiki/Anarchism/peter-potkine
۳ـ اینترنت:
، تاریخ ۲۰۰۷ /۱/۱۰www.en.wikipedia.org/wiki/Anarchism/History_of_anarchism
۴ـ اینترنت:
، تاریخ ۲۰۰۷ /۱/۱۰www.en.wikipedia.org/wiki/Anarchism/anarchism
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.