حاشیه نشینی، فرصت یا تهدید!
حاشیه نشینی، فرصت یا تهدید !
بعد از جنگ جهانی دوم، از مسائل عمده کشورهای در حال توسعه، رشد سریع و ناهمگون شهرنشینی بود. رشد مهاجرت روستاییان به شهرهایی بود که هنوز توانایی جذب مهاجرین را نداشتند. این جمعیت نیاز به سرپناهی داشتند و از آنجا که در بازار رسمی زمین و مسکن نمی توانستند نیاز خود را برآورده سازند به بازار غیر رسمی زمین و مسکن روی آوردند و به ویژه در دهه پنجاه آلونک نشینی و حاشیه نشینی را شکل داده و گسترش دادند، تا آنجا که این پدیده امروزه یکی از بزرگترین مشکلات برنامه ریزان شده است که موجب رشد بخش عمده ای از شهرنشینی بر پایه اقتصاد غیررسمی همراه با گسترش سکونتگاه های غیررسمی است. این گویش را «غیررسمی شدن شهرنشینی» می نامند.
به علت رشد سریع شهرنشینی در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، بیشتر شهرداری ها فاقد منابع مالی و سازمانی برای ارائه خدمات اصلی شهری اند و سرمایه گذاری بیشتر به محله های پردرآمد و متوسط اختصاص داده شده است. در حالی که فقرا به حال خود رها شده و برای ادامه حیات خود به مکانیسم های غیررسمی رو می آورند و خارج از قوانین و ضوابط برای خود سرپناهی می سازند.
امروزه در اکثر شهرهای بزرگ ایران پدیده حاشیه نشینی متداول است و پیش بینی می شود اگر شرایط به همین شکل ادامه یابد، در آینده ای نزدیک شمار این ساکنان از چند میلیون نفر بیشتر می شود .این امر در کنار روستایی شدن حاشیه شهرها، مسائل مختلفی را برای مدیریت شهری کشور به وجود خواهد آورد.
به طور کلی تعریف مشخصی از حاشیه نشینی وجود ندارد و تعاریف مختلفی از سوی کارشناسان ارایه شده است. به طور مثال در جامعه شناسی گفته می شود: «معمولا حاشیه نشینان را کسانی تشکیل می دهند که در شهرها زندگی می کنند اما به عنوان یک شهروند از امکانات و خدمات شهری بهره نمی برند. این افراد با وجودی که در دل یا حاشیه شهرها جای دارند اما فرهنگ روستایی را هم چنان حفظ کرده اند ولی در عین حال خود را شهری می دانند.» در انسان شناسی نیز حاشیه نشین به فرد یا گروهی گفته می شود که «فرهنگ اولیه خود را بدون اینکه فرهنگ ثانویه را جایگزین نماید از دست داده است یا در عالم برزخ قرار می گیرد.» در تعریفی دیگر گفته شده است:«حاشیه نشین به مفهوم کلی به کسی گفته می شود که در شهر سکونت دارد ولی به علل گوناگون نتوانسته است جذب نظام اقتصادی شهر شود و از خدمات شهری استفاده کند»
افرادی که در حاشیه شهرها زندگی می کنند اگر چه در کنار یا بطن شهر هستند اما ویژگی های منحصر به خود دارند. مناطق حاشیه نشین دارای بعد خانوار، تراکم و درصد رشد بالایی نسبت به سایر مناطق شهری اند. اکثر جمعیت آنها را جوانان تشکیل می دهند.
از نظر فرهنگی می توان گفت که دارای منشأ فرهنگی روستایی اند. همبستگی شدیدی در کارها دارند و اغلب ارتباطشان را با مکان قبلی حفظ کرده و پایگاهی برای آشنایی خویشان و آشنایان با محیط جدید هستند. حاشیه نشینان دارای روابطی سالم هستند و اغلب از پذیرفتن افراد غریبه سر باز می زنند. با این حال زمینه آسیب زائی مساعد بوده و آسیب ها در حال گسترش اند. همچنین دارای خصوصیات فرهنگی دیگری نیز می باشند که از آن جمله: ترس از سازمان های شهری به سبب پایین بودن سطح فرهنگ و درآمد و عدم امکان تماس با سازمان های شهری و بهره مندی از امکانات آن ها، علاقه به نیرومندی و خشونت، به این دلیل که خواهان جائی در جامعه شهری برای خود هستند، اعتقاد به سرنوشت و شانس به دلیل عدم توانایی در مقابله با سختی ها و ناملایمات زندگی، رایج بودن بیکاری و کم کاری در بین آن ها، رواج نزول خواری به جهت عدم تأمین درآمد کافی و مراجعه به نزول خواران جهت گذراندن زندگی، نگرانی از آینده به جهت عدم اطمینان از تداوم درآمدهای روزانه، گوشیه گیری و در حاشیه زیستن به سبب فقر مادی و فرهنگی آن ها.
از نظر سواد و آموزش نیز حاشیه نشینان اغلب در سطح پایین تری هستند و بیشتر کودکان مدرسه رو نیز پسر می باشند. البته دوری راه، کمبود فضای آموزشی و کادر مجرب و تحصیل کرده نیز باعث پایین ماندن سطح کیفی و کمی سواد ساکنین این مناطق است. حاشیه نشینان همان طور که در حاشیه نظام اقتصادی کشور قرار گرفته و جذب نظام اقتصادی نشده اند، اکثراً دارای شغل های حاشیه ای و کاذب هستند. آنان معمولاً ثبات شغلی ندارند، چون شغل های حاشیه ای به طور روزانه، هفتگی یا غیر دائمی عرضه می شوند. زنان نیز بیشتر خانه دار هستند.
جالب اینکه حاشیه نشینان از نظر خود در وضعیت بهتری و درآمد بیشتری نسبت به قبل بوده و سختی کمتری برای کسب آن می کشند. اما این موضوع فقر و نداشتن سرپناه مناسب برای آن ها را پنهان نمی کند.
در بین حاشیه نشینان افراد بزهکار به دلیل نبود نظارت کافی به این مناطق، به راحتی پنهان شده اند و پایگاه امنی برای خود ایجاد کرده اند. آسیب های اجتماعی مانند رواج بزهکاری و آدم کشی، اعتیاد به مواد مخدر یا پخش و فروش آن و روسپیگری به سرعت در بین آنان گسترش می یابد. در جامعه شهری به آنان افراد بی فرهنگ گفته می شود، در حالی که فرهنگ ویژه خود را دارند. شیب اجتماعی شهر ها به واسطه وجود این طبقات تشدید شده است. مردم شهری علاقه ای به ارتباط با آن ها ندارند و از استقرار آن ها در کنار مساکن خود به دلیل سرایت فرهنگشان و از آن مهمتر کاهش قیمت مساکن خود نا راضی اند.
از نتایج دیگر حاشیه نشینی عکس العمل سریع آنان نسبت به نا آرامیهای سیاسی است. آنها همیشه خواهان دولتی هستند که به وضع آنان رسیدگی کند و از کسانی طرفداری می کنند که وعده های مختلف به آنان می دهند و به همین دلیل به سرعت تحت تأثیر قرار می گیرند.
اکثر جامعه شناسان معتقدند که حاشیه نشینی در کلان شهرها منشأ انواع انحرافات اجتماعی درون کلان شهرهاست و کودکانی که در این محیط پرورش می یابند در آینده از سطح فکری و فرهنکی کاملاً شهری برخوردار نیستند، زیرا در مناطق و محله هایی که عدم تعادل و برابری اجتماعی و فقر مطلق و مسائل بحران زا حاکم باشد نا بسامانی و آسیب های جدی اجتماعی هم کاملا به چشم می خورد.
حاشیه نشینی ابعاد مختلفی دارد، حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ فقط ناشی از شهرنشینی و مهاجرت از روستا به شهر نیست، به طور کلی می توان آن را معلول عدم تعادل فضایی دانست که البته تا حدودی ناشی از نوعی کنار گذاشتگی به معنای غفلت و عدم توانایی برنامه است. در عین حال این پدیده گواه توانمندی تهیدستان نامتشکل شهری است که برای بقای خود بسیج شده اند و به مرور سکونتگاه خود را پدید آورده اند .آنها بخشی از جمعیت کشورند که بر اثر سیاست های کلان خارج از اراده شان مجبور به سکونت به این شیوه شده اند. البته با توجه به کمبود شدید مسکن شهری و نبود یک عملکرد مناسب از سوی سازمان های دولتی در این زمینه، می توان به نقش مثبت مناطق حاشیه نشین شهری در تأمین مسکن میلیون ها فقیر اشاره کرد. مشکل اصلی، نامشخص بودن وضعیت مالکیت زمین و نامناسب بودن امکانات و تسهیلات زیربنایی و مسائلی است که در پی آن بوجود آمده است.
پس از شکست سیاست های مبتنی بر خانه سازی اجتماعی و طرح زمین– خدمات وهمچنین افزایش تعداد زاغه ها و سکونتگاه های غیرقانونی در حاشیه شهرها، بیشتر مسئولان در کشورهای در حال توسعه، به این نتیجه رسیدند که بوجود آمدن سکونتگاه های تصرفی غیرقانونی، اجتناب ناپذیر می باشد. دولتمردان دریافته اند که روش های برخورد مقابله ای با حاشیه نشینی، روشی مناسبی نیست. مسئولان باید کوشش کنند محیطی مناسب را فراهم آورند تا مردم بتوانند با مشارکت و با استفاده از منابع و تولیدات خود، مشکلات سرپناهشان را حل کنند. در واقع بروز حاشیه نشینی را باید نوعی واقعیت موجود در شهرهای بزرگ بپذیرند.
به حاشیه نشینی نباید به عنوان یک مشکل صرف نگریست. باید از مشارکت جوامع فقیر شهری در بهبود کیفیت سکونتگاه هایشان استفاده کرد. بهتر است به جای پاکسازی این گونه مناطق و برخورد سنگین، به فکر توانمندسازی ساکنان آن از لحاظ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی باشیم. آن ها نشان داده اند بی نیاز از دولت می توانند مشکلاتی مثل تأمین مسکن را حل نمایند و این باعث شده بزرگترین مشکل شهرها در زمینه مسکن تا حد زیادی حل شود. البته در این امر ناهماهنگی هایی بوده است و بی توجهی به آن ها و مشکلاتشان می تواند در آینده هزینه بیشتری را به دولت تحمیل کند. هرچند که در این مناطق، مراتب بهداشتی و امنیتی وجود ندارد، اما تحرک و سرزندگی گمشده در شهرها را می توان به راحتی در این مناطق یافت. در کنار ناآرامی های این مناطق، میتوان چیزهایی پیدا کرد که در ساخت زیربنای شهرهای نوساز مفید باشد. حتی شهرهایی هم که بنای آنها زیاد بلند نیست، میتوانند متراکم شوند و زندگی بدون اتومبیل را تجربه کنند. آنها میتوانند از انرژی ذخیره شده از این راه و بازیافت مواد دورریختنی در ساختن مواد مختلف از فاضلاب تا کاغذ ساندویچ استفاده کنند. همچنین این شهرها باید طبق علاقه مردم ساخته شوند. با استفاده از اشتیاق و تمایل ساکنان این مناطق برای ایجاد یک زندگی بهتر و حمایت دولت از طریق فراهم کردن شرایط دستیابی به منابع و اطلاعات فنی، سازمانی، مالی و می توان این مسئله را با هزینه ای کمتر حل نمود. همچنین با تعیین و اولویت بندی نیازهای مهاجرین و به رسمیت شناختن آنها می توان روند پیشرفت و بهبود تدریجی این سکونتگاه ها را تسهیل کرد .فراهم ساختن بسترهای مشارکت محلی و تقویت نهادهای مردمی می تواند تهدید حاشیه نشینی را به فرصتی برای شهروند سازی و بهبود کیفیت این مناطق تبدیل کند. البته در کنار توجه به برنامه های بهسازی، باید بر راهبردهای مؤثر بر جلوگیری از رشد این مناطق نیز تأکید نمود.
مشهدیزاده دهاقانی ، ناصر. تحلیلی از ویژگیهای برنامه ریزی شهری در ایران. چاپ پنجم. تهران : دانشگاه علم و صنعت ایران
ارباب ، پارسا (۱۳۷۴). "تهدیدی جدی یا فرصتی تازه." روزنامه همشهری
دبیری مهر ، پویا (۱۳۷۴). "آنهایی که به حاشیه رفتند." روزنامه ایران
بخشی ، زهرا (۱۳۷۴). "الگوهای مناسب شهرنشینی." روزنامه همشهری
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.