مقدمه ای بر تئوری Space Syntax
Space Syntax مجموعهای از نظریه و روشهایی است که به پدیدار شناسی فضا میپردازد و میتوان از آن بعنوان یکی از مهمترین روشهای معاصر ریختشناسی فضا نام برد. در سادهترین توضیح میتوان گفت Space Syntax مجموعهای از روشها و تئوریهایی است که به مطالعه پیکربندی فضا در مقیاس معماری و شهری میپردازد تا چگونگی اثر متقابل پیکربندی فضا ، سازمان اجتماعی و رفتارهای اجتماعی را تشریح نماید. پیکربندی بعنوان هسته اصلی تحلیل های فضایی Space Syntax ، مفهومی است که بر اساس تئوری های گراف توسعه داده شده است. در این شیوه سیستم های فضایی نه بر اساس روشهای معمول هندسی بلکه بر اساس توپولوژی آنها تحلیل میشوند. در واقع ادعای Space Syntax آن است که پیکربندی فضا مهم ترین عاملی است که در کارکرد و شیوه استفاده و حضور در "فضای ساخته شده" اثر دارد. و توسط بیل هیلیر و جولین هانسن ٢ تئوری Space Syntax در بارتلت
تبیین شده و در طی حدود سه دهه ٣ با بسط نظری از یک سو و توسعه روشها و تکنیکهای تحلیل فضا به شکل امروزی در آمده است. توسعه سخت افزاری و نرم افزاری بخصوص در اوایل دهه ٨٠ میلادی، Space Syntax را به مرحله امروزی رساند. چرا که اغلب تحلیلهای این روش بر پایه محاسبات مفصل و پیچیده ریاضی است و انجام اغلب تحلیلها، بخصوص در مقیاس شهری، بدون این تحولات تقریبا غیر ممکن به نظر میآید. اگر چه در حوزه نظری شرایط متفاوتی وجود داشته و این تحولات لزوما در آن اثر مستقیم نداشته است.
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.