پایان نامه بررسی نقش قاعده لاضرر در تعریف الگوی مطلوب معماری اسلامی
نویسنده: محمد باقر خسروی
استاد راهنما: دکتر محمد رضا بمانیان- دکتر محمد کاظم سیفیان
استاد مشاور: دکتر ایرج اعتصام
تاریخ شروع: ۱۳۹۰/۶/۱۲
دانشگاه: آزاد- علوم تحقیقات
مقطع: دکتری
رشته تحصیلی: معماری اسلامی
این پایان نامه مورد حمایت مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران قرار گرفته است.
چکیده
معماری اسلامی ـ ایرانی در فرهنگ تشیع میراث گرانقدری است که از نسلهای گذشته به یادگار گرفتهایم که نمونههای ارزشمند آن در نظام برنامهریزی، طراحی و مدیریت شهرهای تاریخی ایران به خوبی قابل مشاهده و بازشناسی میباشد. رابطه معماری و شهرسازی ایرانی – اسلامی با مبنای نظری، اصول فقهی اسلام، و آیات کتاب آسمانی و کلام وحی، گنجینهای ارزشمند در هدایت و توسعه معماری و شهرسازی معاصر ایران خواهد بود. مروری بر تجربههای عملی و پایههای نظری آنها در حوزههای معماری و شهرسازی و مدیریت شهری، و نشاندهنده آن است که تبین رابطه اصول نظری و مشخصات کالبدی از از پیشنیازهای از تحقق و اجراییشدن یک سبک و گرایش معماری است، بر مبنای چنین رویکردی است که میتوان موضوع مورد نظر پژوهش را در بستر آیات قرآنی و تفاسیر معتبر مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
سوال اصلی پژوهش آن است که جایگاه قاعده لاضرر در تعریف الگوی مطلوب معماری اسلامی چیست؟ و این تعریف در طرحهای توسعه شهری چه جایگاهی دارد؟ بایستههای تحقق قاعده لاضرر و لاضرار در اسلام، در بستر مدیریت شهری چیست؟، مدیریت شهری مبتنی بر توحید و عدالت با چه شرایطی محقق میشود؟ و برای ادامه آن چه پیششرطهایی لازم است؟
روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله، روش استدلال منطقی است. پس از ترسیم چارچوب نظری پژوهش، منابع علمی و تخصصی با روش مقایسهی تطبیقی تحلیل شده، فرصتها و چالشهای حاصل از آن به بحث گذاشته میشود. این پژوهش نیازمند برخوردی کیفی است از این رو به آن بر مبنای پارادایم آزادپژوهی و با استفاده از منابع کتابخانهای و مطالعات میدانی استفاده خواهد شد. دستاوردهای پژوهش نشاندهنده آن است که رعایت اصول دهگانه مورد بحث میتواند به مثابه تجلی قاعده لاضرر و لاضرار در اسلام در نظام معماری و شهرسازی، بخصوص در هدایت و برنامهریزی طرحهای توسعه شهری، معرفی شود.
کلیدواژهها:
قاعده لاضرر و لاضرار، شهر اسلامی، توحید، و عدالت
خلاصه پروژه:
معماری ایرانی ـ اسلامی میراث گرانقدری است که از نسلهای گذشته به یادگار گرفتهایم که نمونههای ارزشمند آن در نظام برنامهریزی، طراحی و مدیریت شهرهای تاریخی ایران به خوبی قابل مشاهده و بازشناسی میباشد. رابطه معماری و شهرسازی ایرانی – اسلامی با مبنای نظری، اصول فقهی اسلام، آیات کتاب آسمانی و کلام وحی، گنجینهای ارزشمند در هدایت، توسعه معماری و شهرسازی معاصر ایران خواهد بود. مروری بر تجربههای عملی و پایههای نظری آنها در حوزههای معماری ، شهرسازی و مدیریت شهری، نشاندهنده آن است که تبیین رابطه اصول نظری و مشخصات کالبدی از پیشنیازهای تحقق و اجراییشدن یک سبک و گرایش معماری می باشد، بر مبنای چنین رویکردی است که میتوان موضوع مورد نظر پژوهش را در بستر آیات قرآنی و تفاسیر معتبر مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
هدف اصلی در این رساله، تبیین جایگاه و نقش قاعده لاضرر و لاضرار در اسلام، و تاثیر آن بر شکلگیری و بازتعریف الگوی مطلوب معماری و شهرسازی اسلامی و ایرانی است. بازتعریف قوانین و مقررات معماری و شهرسازی، حقوق و تکالیف شهروندی از طریق شناسایی مفهوم شهروندی و سابقه آن در ایران از جنبههای مختلف حقوقی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، گامی مهم و اساسی در این زمینه محسوب میشود. پژوهش بر اساس ادبیات تخصصی موضوع، مفهوم آیین همسایگی در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی را از طریق تبیین حقوق انسانی در فرهنگ اسلامی، و ترسیم حقوق شهروندی در شهر اسلامی، جنبههای مختلف قاعده لاضرر و لاضرار را معرفی کرده و مورد مطالعه قرار میدهد.
چارچوب نظری پژوهش بر اساس مبانی فقهی قاعده لاضرر و لاضرار، و بایستههای اجتماعی آن ترسیم میشود همان مفهومی که در رساله از آن با عنوان آیین همسایگی در شهر اسلامی یاد شده است. تجزیه و تحلیل نمونههای موردی در پژوهش در دو سطح انجام گرفته است. سطح نخست به نمونههای تاریخی و معرفی مثالهای مشخصی از دوران اسلامی وابسته است و سطح دوم به مورد تجزیه و تحلیل نمونههای معاصر و تحلیل مثالهایی از عصر حاضر اختصاص دارد.
مطالعات صورت گرفته نشان دهنده آن است که بایستههای تحقق قاعده لاضرر و لاضرار را باید بر اساس سه محور ۱- هویت اسلامی – ایرانی ۲- انسجام در نظام فکری و اجرایی ۳- مدیریت شهری مبتنی بر توحید و عدالت، به انجام رساند. برای دستیابی به توحید و عدالت در نظام معماری و شهرسازی لازم است نکات ذیل رعایت شوند:
۱- گرایش به عدالت و عدالت خواهی در طرحهای توسعه شهری: الف) توجه به عدالت شهروندی در طرحهای توسعه شهری، ب) هدایت شهر مبنای توسعه عادلانه ج) توسعه شهر مبتنی بر عدالت فضایی-مکانی
۲- کالبد معنوی و روح معنوی در شهر اسلامی.
۳- استقلال معنوی و آزادی فرهنگی.
۴- قانونگرایی و محوریت قوانین عقل و شرع.
۵- تجلی مفهوم ولایت در کالبد شهر.
۶- مسئولیتپذیری اجتماعی.
۷- برنامههای فشرده در تحقق شهر اسلامی.
۸- مدیریت اخلاقمدار و جامعه اخلاقمحور.
۹- مدیریت مشارکتمبنا و معماری شهری مشارکتجو.
۱۰- نظارت عمومی به حقوق و تکالیف شهروندی.
دستاوردهای پژوهش نشاندهنده آن است که رعایت اصول دهگانه فوق میتواند به مثابه تجلی قاعده لاضرر و لاضرار در اسلام همچنین در نظام معماری و شهرسازی، بخصوص هدایت و برنامهریزی طرحهای توسعه شهری، بر اساس الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، معرفی شود.
نتیجه گیری
اگر معماری تبدیل فضا به مکان باشد، معماری اسلامی معماری تبدیل فضا به مکانی مقدس است. جایگاه و نقش قاعده لاضرر و لاضرار در اسلام، و تأثیر آن بر شکلگیری و بازتعریف معماری و شهرسازی اسلامی و ایرانی، جنبههای متنوع و بایستههای گوناگونی دارد.
بر اساس دستیافتهای پژوهش قاعده لاضرر و لاضرار تمام اصول معماری اسلامی را توجیه میکند. البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که ممکن است که ما این رابطه را درک نکنیم، اما دستاوردهای پژوهش نشاندهنده آن است که ارتباط معناداری را میتوان پیشبینی نمود.
قاعده لاضرر و لاضرار برآیندی از تعامل حق و تکلیف است. همان مفهومی که حق تلقی میشود، جنبههایی از تکلیف را در خود دارد و هر آنچه تکلیف تلقی میشود، جنبههایی از حق را با خود به همراه دارد.
قاعده لاضرر و لاضرار جنبههای محتوایی را نیز علاوه بر جنبههای کالبدی مورد نظر دارد. از مهمترین موارد میتوان بایستههای شکلدهی یک آرمانشهر اسلامی و ایرانی، بر مبنای اندیشههای دینی اشاره کرد، نگرشی که ایجاب میکند رابطهی تعاملی میان فرم و محتوا مورد توجه قرار گیرد. برای روشنتر شدن موضوع و به عنوان مثال میتوان اشاره کرد به «ارتفاع مسجد»، «صدای اذان» و غیره.
اندیشههای بلند مراجع شیعی، مانند حضرت آیت الله امینی، این نکته را بیشتر به نمایش میگذارد. بر اساس نظر ایشان قاعده لاضرر و لاضرار در اسلام، از لحاظ شکلی و محتوایی، به ضرر نرساندن به «محیط زیست» نیز تفسیر میشود، مفهومی که بر شکلگیری و باز تعریف معماری و شهرسازی اسلامی و ایرانی تأثیر میگذارد.
نتایج کاربردی و تمامی این مثالها نشاندهنده آن است که که ترسیم راهبرد سبک معماری ویژهی قاعده لاضرر و لاضرار در اسلام، نیازمند توسعه سبک زندگی شهری بر مبنای آموزههای ایرانی – اسلامی است. تحقق این مهم، بخصوص در عرصههای مختلف مدیریت شهری و حوزههای مختلف معماری و شهرسازی نیازمند سیاستگذاری اجرایی برای مدیریت شهری در جوامع گسسته مانند تهران خواهد بود.
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.