فضا در معماری
فضا به عنوان محدوده های محصور که معمولا به 6 جهت محدود است ، مطرح می شود.
انواع محصوریت فضا ( داخلی ) :
۱-فضای کاملا بسته یا محصور که تداعی یک جعبه یا محفظه را می کند .
۲-فضایی که از لحاظ محصوریت در طیفی میان این دو غایت قرار دارد .
فضا را می توان به عنوان نظمی میان چیزها در نظر گرفت . زمانی که در مقابل ما چند شیء ظاهر می شود توسط فضای ما بین خود رابطه ای با یکدیگر ایجاد می کنند حال اگر فاصله عناصر آن قدر از هم زیاد باشد که رابطه بین آن ها محسوس نباشد دیگر ادراکی از فضا به انسان دست نمی دهد.
فضای ادراکی بر خلاف فضای ریاضی وابسته به انسان و بر اساس موقعیت ناظر تغییر می کند .
تعریف فضا : فضا مجموعه روابطی است که میان نقاط مختلف وجود دارد .
باید میان فضای معماری/شهری و طبیعی تمایز قائل شد .
از عوامل ایجاد محصوریت فضا ، دیوارها ، سقف و کف ، ستون ها ، تیرها و قوس ها را می توان نام برد که هر کدام یا گروهی از آنها می توانند فضای کوچکتری را در داخل ساختمان به عنوان فضای بزرگتر ، تعریف نمایند . ساختمان ها به نوبه ی خود جداره خیابان را تشکیل داده و در نهایت به شکل گیری محله می انجامد .
فضای طبیعی هم که از تجمع عناصری مانند درخت ، بوته ، سطح طبیعی زمین تشکیل می شود همواره بخشی از فضای معماری می باشد .
تنها یک فضا وجود ندارد بلکه انواع مختلف فضاهای مرتبط به هم و در یکدیگر ادغام شده وجود دارد ، بنابراین خلق فضا همواره به معنای جدا کردن فضایی کوچکتر از فضایی بزرگتر است .
یکی از شاخص های فضا تراکم آن می باشد که گویای درجه یا میزان نزدیکی نقاط به یکدیگر است.
در صورتی که فاصله میان نقاط تعریف کننده فضا کم باشد تراکم فضایی بالا است و بلعکس . تراکم فضایی صفر به شکل تهی یا خلاء رخ نموده و تراکم بی نهایت زیاد فضا را تبدیل به حجم صلب می کند . این تراکم فقط در سطح انجام نگرفته و ارتفاع یک فضا نیز در تراکم آن تاثیر دارد .
محفظه : فضایی با تراکم بالا در جداره ها و تراکم پایین در درون .
پهنه یا زون: تراکم کم هم در پیرامون و هم در هسته .
فضای معماری به عنوان پدیده ای مستقل وجود خارجی نداشته و نتیجه ادراک ماست . زمانی که یک معمار فضایی را خلق می کند اجسام را با رابطه ای خاص در کنار یکدیگر قرار داده و آنچه را که محدود نموده فضا می خواند .
فضای معماری به عنوان یک فضای قابل درک همیشه یک فضای داخلی و محدود است . اما نه یکنواخت چرا که اهمیت بخش های مختلف فضا یکسان نیست . فضا در معماری ممکن است متداوم و یا منفک باشد .
آن چه تا به حال از نقطه یا مکان به میان آمده خصوصیات عوامل مشخص کننده آن یعنی فرم ، بافت ظاهری و نور پردازی طبیعی و مصنوعی را نا دیده گرفته است .
۱-فرم جداره می تواند جهت را در فضا معنی کرده ، بخش های متراکم تری به وجود آورد ، فضاهایی را به هم متصل کرده یا مجزا نماید .
۲-بافت ظاهری جداره در ادراک متفاوت از فضا موثر است ولی روابط ریاضی را تغییر نمی دهد .
۳-توسط نور می توان به برخی عناصر تعریف کننده فضا تاکید کرد و تاثیر آن را تغییر داد . نور حتی می تواند به عنوان جداره مطرح شود .
آنچه ادراک فضایی نامیده می شود مجموعه ای از یک سری ادراکات جزئی است که ناظر در طول زمان در تصویری به صورت متوالی از یک فضا به دست می آورد . از آنجاییکه زمان جزئی از قوه ادراک بشر بوده قابل قیاس با سه بعد فضا نبوده و نمی تواند به عنوان بعد چهارم مطرح شود .
تسخیر و تعریف فضا : فضا ماهیت جیوه مانند دارد که چون نهری سیال تسخیر و تعریف آن را مشکل می نماید .
منبع:
مقالاتی در باب مفاهیم معماری و طراحی شهری؛ دکتر جهانشاه پاکزاد – شهرسازی آنلاین
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.