گره،میدان،فلکه

بررسی معنا شناختی سه واژه در شهرسازی :

واژه در هر فرهنگ دارای معنای ویژه خود بوده و شهروند بر اساس معنای موجود و تصویری که آن واژه در ذهن وی ایجاد می نماید ، عمل می کند . جایگزینی این مفاهیم با واژه های فنی نه فقط مشکل را حل نمی کند بلکه با مغشوش کردن ذهن شهروندان باعث ناهنجاری های رفتاری شده است .

به اعتقاد نگارنده مشکل کارشناس و مدیر شهری در رویکردی است که به موضوعات دارند . آن ها فقط یک یا حداکثر دو مولفه از یک پدیده را مد نظر قرار داده و از مولفه معنی غافل مانده اند .

ایشان هنوز اندرخم مشکلات فضا هستند و محل های زندگی فردی و جمعی را به مشابه مکان به رسمیت نمی شناسند به این دلیل میان سیما و منظر تفاوتی قایل نیستند .

گره : باید گفت در شهر سازی گره تنها به تقاطع های ترافیکی محدود نمی گردد و از طرفی مفهوم گره مساوی با تقاطع نیست . زیرا گره یکی از عناصر تصویر ذهنی است در صورتی که تقاطع واقعیتی است موجود . گره در دانش طراحی شهری اشاره به یکی از عناصر تصویر ذهنی دارد که از هر نوع تجمع رویدادهای مختلف در شهر ، در ذهن شهروند شکل گرفته است .

شهروندان برای ایجاد تصویر ذهنی از محیط خود شرایط موجود در محیط را در چند عنصر خلاصه می کنند . این عناصر و تصویری که از آنان در ذهن نقش می بندد کاملا با تصویر عینی مطابقت نداشته و انسان ها رفتار خود را نه بر اساس واقعیت ها بلکه بر اساس تصوری که از مکان خاص دارند تنظیم می کنند .

میدان :آن چه از میان معانی مختلف این واژه بیش از هر چیز مشترک است ، ماهیت عرصه بودن میدان است و آن چه برای شهرسازی حائز اهمیت است این که میدان محل تجمع انسان ها ، نیروها و رویدادهایی است که در این عرصه اند . آن چه در دانش طراحی شهری به عنوان یک ارزش برای میدان مطرح است ، نقش اجتماعی و تعاملی است که این فضا در زندگی جمعی شهروندان ایفا می کند .

از دوران یونان تا قرن بیستم شهروند اروپایی مهم ترین رویدادهای جمعی خود را در میدان برگزار می کرد .

در نظام سنتی شهرهای مشرق زمین با دو نوع اصلی میدان روبه رو بوده ایم .

میدان محلی و میدان رسمی-تشریفاتی :

عمومی ترین و مردمی ترین فضاهای شهری در ایران بازارها و میادین محلی بودند . میدان های ارگ یا میدان اصلی شهر بیشتر وظیفه ای تشریفاتی و در خدمت نهادهای حکومتی شهر قرار داشتند . میادین محلی و برخی تکایا هم محل تجمع و تعامل اجتماعی اهالی محل بود .

فلکه :عبارت است از گشودگی در تقاطع محورها و جزیره ای در وسط این گشودگی که عملکرد غالب آن بر خلاف میدان توزیع حرکت خودروهاست . مبتکر فرانسوی این پدیده متوجه شده بود که خسارت و امکان تصادف دو خودرو از بغل بسیار کمتر از تصادف عمود بر هم است .

با ورود خودرو به ایران در محل تقاطع محورها فضایی به نام فلکه احداث شد و به سرعت جای میادین تشریفاتی را گرفت . تغییر و تحولات شهری ما که عمدتا معطوف به حرکت سواره بود ، تقریبا همه میادین شهرهای ما را تبدیل به فلکه نمود . و این در حالی است که هر اجتماعی نیاز به مرکزی برای زندگی عمومی اش دارد ، مکانی که انسان بتواند برای دیدن مردم و دیده شدن توسط آنها به آنجا برود .

میادین در شهرهای ما تلفیقی از فرم یک فلکه ، از معنای یک میدان و عملکردی مختلط از این دو هستند .

همیشه تغییر کالبد راحت تر و سریع تر از معنا و بار ذهنی مربوط به آن می باشد . از این رو بسیاری از شهروندان هنوز در مقابل جای گزینی واژه میدان برای فلکه مقاومت کرده اند .

حضور دست فروشان و دورگردها در این نقطه قابل ملاحظه است . چادرهای خیریه و نمایشگاه های موقت نیز در این فضا به اغتشاش و بی سامانی آن می افزاید . ازدحام ستون ها و تابلوهای تبلیغاتی نیز در میادین قابل مشاهده است . اما میدان هنوز توسط عابرین پیاده به عنوان محل میعاد و ملاقات و یا پاتوق جوانان استفاده می شود و برای آنان مفهوم میدان را دارد .

از طرف دیگر فضای واجد شریط لازم برای وقوع عملکردهای یک میدان نیز نمی تواند محسوب شود .

با آن که توقف خودروی شخصی و مسافر کش در فلکه ممنوع است ولی این اتفاق به امری عادی تبدیل شده است .

عدم تداوم مسیر عابر پیاده در فلکه ها و مبادی ورود به آن ها عابرین پیاده را وادار به گذر از هر نقطه می کند و به مسیر سواره تجاوز می شود . سر ریز جمعیت به فضای سواره باعث شده که رانندگان نیز حساسیت خود را نسبت به قوانین و مقررات رانندگی از دست دهند .

در زیر به برخی از راه حل های پیشنهادی طراحان و مسئولین اشاره می شود :

کشیدن نرده های بلند میان سواره و پیاده – استفاده از نیروی انتظامی به این امید که بتوانند همانند سدی جلوی حرکت نابجای سواره و پیاده را بگیرند – نصب چراغ راهنما برای سواره و پیاده – جریمه کردن عابرین پیاده و رویکرد دیگری که وجود دارد صبر و تحمل به امید آن که با اعمال قوانین و ارتقاء سطح فرهنگی مردم این مسئله حل شود .

بررسی ها ما را به این نتیجه می رساند که باید تفاوت معنا و مفهوم فلکه و میدان را جدی گرفت و از اختلاط این دو مفهوم پرهیز کرد .

رفتار عابر پیاده و سواره را نمی توان ساده انگارانه دانست بلکه باید علل وقوع آن را ریشه یابی کرد .

در طرح میادین تکیه بر معنای موجود در اذهان شهروند پیاده ی ایرانی لازم است و فلکه ها را نیز باید بر اساس توجه به مسائل سواره طراحی کرد .

توقعات موضوعی از میدان :معمولا ساکنین یک شهر مناطق مختلف شهرهایشان را به وسیله میادین بازشناسی می کنند و از طریق آنها به یک غریبه آدرس می دهند .

میدان در مقابل حرکت و پویایی اجتناب نا پذیر حاکم بر خیابان دارای نوعی سکون است . این مکث باعث می شود که امکان برقراری ارتباط با دیگران افزایش یابد و به علاوه فرد بتواند جزئیات کالبدی را نیز بیشتر درک کند . البته سکون به معنای حذف کامل حرکت نیست .

میدان دارای خاصیت تجمع پذیری است بر خلاف فلکه که خاصیت تفرق پذیری دارد . در کنار سکون و تجمع پذیری فضای یک میدان شامل یکپارچگی نیز می شود که مستلزم پیوستگی در فضای میدان است .

یکپارچگی امکان ایجاد یک تصویر ذهنی از کل فضا را برای شهروندان فراهم می کند .

سکون : برای این که شخص در فضای میدان احساس سکون کند ، فضا باید مواردی را در خود مستتر داشته باشد :

-امکان حضور آسان برای شهروندان چه از لحاظ دسترسی و چه از لحاظ شرایط آسایش زیست محیطی .

-امکان حضور گروه های مختلف اجتماعی .

-امکان دیدن و دیده شدن آسان افراد توسط یکدیگر .

تجمع پذیری : میدان محل تجمع شهروندان و گرد هم آیی است که نیاز به فضایی مناسب دارد . فضایی که مسیرهای حرکتی اطراف میدان و حریم آن را بر هم نزد و به لحاظ شکل هندسی اجازه جمع شدن به افراد را بدهد .

یک فضای خطی یا مستطیل شکل امکان گرد هم آیی را به اندازه فضای دایره شکل نمی دهد . علاوه بر دسترسی آسان باید حداقل شرایط زیست محیطی هم در فضا فراهم گردد .

وجود فعالیت های متنوع و متفاوت در فضا باعث تجمع افراد در میدان می شود .

فضا باید توسط تجهیزات و مبلمان مناسب ، امکان انجام فعالیت های مختلف را در کنار هم فراهم آورد .

فضای میدان برای این که تجمع پذیر جلوه کند باید مرکزیتی را القا کند و به آن تاکید ورزد .

یک میدان باید امکان تجمع انسانی را در کنار فعالیت های حرکتی فراهم کند . همچنین ایجاد فعالیت هایی در فضا که میان گروه ها مختلف سنی و اجتماعی مشترک است و یا به نوعی با هم مرتبط اند احساس مشارکت با سایرین و حضور در جمع را در شهروندان به وجود آورد .

یکپارچگی : یکپارچگی در میدان را توسط موارد زیر می توان به وجود آورد . پیوستگی در عناصر کالبدی ، از اختلاف سطح زیاد باید پرهیز کرد . تنوع در فضاها توسط پیوستگی در خط آسمان امکان پذیر است . پرهیز از انقطاع در بدنه در حفظ پیوستگی بدنه تاثیر گذار است .

وقتی که فضا واحد ادراک شده و زیر فضاها حالت تفکیک یافته و یا کاملا مستقل نداشته باشند می توان فضا را یکپارچه نامید .

پیوستگی فعالیتی نیز بر یکپارچگی فضا می افزاید .

یک فضا برای این که در یک زمان و به صورت کامل ادراک شود می باید دارای هندسه ای آشنا و قابل باز شناسی در ذهن باشد .

تناسب میان اجزاء با کل فضا ، عدم تفکیک جزء فضا از فضای کل ، احساس تجانس میان عناصر تشکیل دهنده فضا از عوامل ایجاد تصویر ذهنی واحد از کل فضاست .

منبع:

مقالاتی در باب مفاهیم معماری و طراحی شهری؛ دکتر جهانشاه پاکزادشهرسازی آنلاین

برای دانلود کلیک نمائید نکته بسیار مهم در مورد دانلود فایل: اگر لینک دانلود بالا با dl شروع شد، لطفا برای دانلود فایل به جای http از https استفاده نمائید.
برچسبها
مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید.

بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.

0