جمعیت شناسی
مقدمه
"توسعه" کلمه ایست که این روز ها بارها و بارها در اخبار و مقالات اجتماعی- اقتصادی و سیاسی بکار رفته و مبنایی برای دسته بندی کشورها در تقسیم بندی های "درحال توسعه" و "توسعه یافته" درنظر گرفته می شود. آنچه معیار و شاخص در این تفسیمات می باشد درحقیقت روشی برای بررسی خصوصیات اجتماعی فرهنگی و اقتصادی جامعه محسوب می گردد. نمونه هایی از این شاخص ها عبارتند از:
*درآمد سرانه
به میزان متوسط درآمد سالیانه هر فرد در یک جامعه اطلاق می گردد. هر چه میزان درآمد سرانه در جامعه ای بالاتر باشد افراد از رفاه و دستیابی بیشتری برخوردارند. برطبق آماری که از مقایسه درآمد سرانه در کشورهایی نظیر سوئیس، آمریکا و کانادا در مقایسه با کشورهایی همچون موزامبیک، بنگلادش و نپال بدست می آید، تفاوت بین درآمد مردم در این کشورها بیش از ۱۶۰-۱۴۰ برابر می باشد.
*سواد و موقعیت آموزشی
درصد افراد باسواد در یک کشور، شاخصی در زمینه درجه توسعه آن کشور می باشد. هرچه تعدا افراد با تحصیلات بالاتر و اطلاعات بیشتر درجامعه افزایش یابد، امکان رشد و شکوفایی اقتصادی و اجتماعی و استفاده بهینه از منابع فزونی یافته و موجبات توسعه فراهم می آید. طبعاً با پیشرفت علم و تکنولوژی تعریفی که از سواد مطرح می گردد نسبت به گذشته دچار تغییر می شود. فرضاً اگر در گذشته توانایی خواندن و نوشتن ملاک سواد محسوب می گردید، در قرن ۲۱، توانایی ها و مهارتهای دیگری همچون توانایی استفاده از کامپیوتر و تسلط به یک زبان بین المللی (غیر از زبان مادری) هم در این تعریف وارد می گردد و فاصله بین درصد باسواد در کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته را هر چه بیشتر می نماید.
*نسبت جمعیت شهرنشین
فـزونی درصد جمعیت شهرنشین که دلیلی بر رشد و توسعه صنعتی می باشد، از شاخص های توسعه محسوب می گردد. البته نباید رشد بی رویه روند مهاجرت از روستا به شهر بدون برنامه ریزی در جهت فراهم آوردن زمینه کاری در شهرها که یکی از معضلات عمده کلان شهرها در کشورهای در حال توسعه و یا توسعه نیافته می باشد را با ارتقای شاخص فوق یکی دانست.
*نرخ رشد جمعیت
ثبات جمعیتی و تناسب میزان رشد جمعیت با امکانات و منابع موجود در جهت ایجاد تسهیلات و امکانات رفاهی بیشتر، از فاکتورهای موثر در توسعه است. به همین جهت برنامه ریزی در جهت تهدید جمعیت و کاهش موالید گامی به سوی توسعه می باشد.
*ارتباطات
بهبود امکانات حمل و نقل و دسترسی به زمینه های وسیع تر در زمینه ارتباطات با کمک تکنولوژی پیشرفته امروزی و همچنین دسترسی به اینترنت از دیگر معیارهای سنجش توسعه محسوب می شود.
*دسترسی مناسب عموم مردم به تسهیلات بهداشتی
از فاکتورهای بسیار مهم در سنجش سلامت و توسعه یک جامعه امکان برآورده شدن نیازهای بهداشتی و درمانی افراد آن جامعه می باشد که بر مبنای شاخص هایی چون نسبت پزشک به جمعیت، نسبت تخت بیمارستانی به جمعیت، دسترسی مناسب به دارو و سایر فراورده های بهداشتی و درمانی، دسترسی به آب آشامیدنی سالم، کنترل آلاینده های محیطی و شغلی، میزان بروز شیوع بیماریهای واگیردار و غیر واگیردار بررسی می گردد.
*میزان مصرف انرژی
بررسی میزان دسترسی و مصرف سرانه انرژی توسط افراد جامعه (البته هرچه استفاده از منابع انرژی تجدید پذیر بیشتر بوده و آلودگی های کمتر و کوتاه مدت تری در محیط زیست به وجود آورد بهتر است) یکی از راه های بررسی توسعه یافتگی می باشد.
*موقعیت و جایگاه زنان در جامعه
دسترسی مناسب و عادلانه زنان به امکانات آموزشی، بهداشتی و امکان شرکت در فعالیتهای سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی نمودی از توسعه یافتگی کشور می باشد.
موارد فوق چند نمونه از شاخصهای مهم در سنجش توسعه یافتگی می باشد. برنامه ریزی در جهت ارتقاء هر یک از شاخصهای مربوطه نیاز به شناخت صحیح از جمعیت موجود، تاریخچه و فرهنگ جمعیتی ، اپیدمیولوژی جمعیت، حرکات جمعیتی و اصولاً جمعیت شناسی کمی و کیفی دارد . از این رو در فصول اولیه کتاب به طور اجمالی گذری بر این مباحث خواهیم داشت و پس از بررسی میزانهای جمعیتی و رشد جمعیت در جهان و ایران به سیاستهای جمعیتی و راهکارهای مطلوب برای اجرای این سیاستها می پردازیم.
جمعیت شناسی
تاریخچه
نظریه های مربوط به جمعیت شناسی دارای سوابقی بسیار طولانی می باشند. از دوره حمورابی و ایران و مصر باستان و پیدایش ادیان بودا، زرتشت، یهود، مسیحیت و اسلام گرفته تا قرون معاصر همواره دانشمندان و دولتمردان به تاثیرات مثبت و منفی جمعیت بر شکوفایی اقتصادی و اجتماعی جامعه واقف بوده اند. دستورات متنوعی که در ادیان مختلف آمده یا تعابیر و تفاسیری که درکتب دانشمندان می بینیم همگی مؤید این مسئله می باشند. در هر دوره ای بنا به وضعیت و مقتضای آن دوره دستوراتی در جهت کاهش یا افزایش زاد و ولد و راه های مربوط به آن داده می شده است. در دوره هایی از تاریخ به سبب علل کاهنده جمعیت نظیر جنگ، قحطی و خشکسالی، تلاش باروری زنان را چاره
جبران مرگ و میر فزاینده می دانستند. حتی برای زنان مجرد مالیات وضع کرده و از پذیرش مردان جوان برای خدمت در کلیسا پرهیز می نمودند. از طرف دیگر بسیاری از روشهای پیشگیری ریشه در تاریخ کهن داشته و نشان از تمایل به کاهش زاد و ولد در برخی زمان ها بوده است. اما سابقه جمعیت شناسی به شیوه علمی به بیش از ۳ قرن قبل می رسد. به استناد کتب جمعیت شناسی اولین فردی که بطور جدی و عملی به مسائل جمعتی توجه نمود، جان گرانت انگلیسی در سال ۱۳۶۲ بود. مالتوس دانشمند هموطن وی در سال ۱۷۸۹ تئوریهای جمعیتی را ارائه و هشدارهایی در زمینه بحرانهای اجتماعی و اقتصادی در رابطه با افزایش جمعیت را مطرح نمود. وی معتقد بود که سرعت رشد جمعیت از سرعت رشد منابع غذایی بیشتر است. در حالیکه رشد جمعیت از آهنگ رشد تصاعد هندسی پیروی می کند (با نادیده گرفتن مسائلی چون توزیع سنی جمعیت و نیازهای غذایی متناسب با سن) الگوی افزایش منابع موادغذایی تصاعد حسابی دارد و همین امر منجر به ایجاد بحران کمبود مواد غذایی، گرسنگی و فقر خواهد شد. وی پیشنهاد کرده بود که با ایجاد موانعی برای افزایش موالید، ارتقاء سطح آگاهی عموم جامعه و تغییر نگرش های فرهنگی مردم در زمینه مسائل اجتماعی همچون بعد خانوار و تعداد فرزند و تغییر سیاستهای جمعیتی به سمت کاهش جمعیت، باید از این رشد بی رویه جلوگیری نمود. وی مسائل جمعیتی را از مباحث اقتصادی جدا نمی دانست و معتقد بود که سلامت جمعیت و اقتصاد سالم لازم و ملزوم یکدیگر می باشند.
کلمه "جمعیت شناسی" اولین بار در سال ۱۸۵۵ در دایره المعارف آشیل گیارد فرانسوی بکار رفت. این کلمه از "دموگرافی" ("دموس" به معنی مردم و "گرافوس" به معنی نوشتن، ثبت و شناخت) اقتباس شده است.
لذا پایه گذار جمعیت شناسی به شیوه نوین اروپایی ها بخصوص فرانسوی ها، انگلیسی ها و آمریکایی ها بوده اند. از قرن بیستم به بعد جمعیت شناسی به عنوان یک علم کاربردی موردتوجه قرارگرفت.
تعریف جمعیت شناسی
به مجموعه افرادی که دارای اشتراکی با یکدیگر از جهات مختلف از جمله مسائل قومی، نژادی، سیاسی یا مذهبی بوده و در یک زمان یا مکان به هم بسر می برند، جمعیت اطلاق می شود. مانند جمعیت ارامنه آذربایجان، جمعیت سیاهپوشان آمریکا، جمعیت کرد زبانهای ایران و غیره.
مطالعه ساختار جمعیتی در ابعاد مختلف، توصیف و تحلیل آماری، بررسی حرکات جمعیتی، روابط متقابل مابین پدیده های جمعیتـی از جنبه های اقتصـادی، اجتماعـی و زیستی همگی در چارچوب علـم جمعیت شناسـی بررسـی می گردد.
در برخـی منابع، جمعیت شناسـی را به معنای پیش بینی آینده با توجه به میزان رشد جمعیت و منابع موجود تعریف کرده اند.
جمعیت شناسی کلیه جنبه های مختلف زاد و ولد، مرگ و میر، مهاجرت، وضعیت زناشویی (ازدواج و طلاق)، توزیع سنی، جنسی و جغرافیایی جمعیت، امید به زندگی، طول عمر و نرخ رشد جمعیت را دربرمی گیرد و با تکیه بر علوم ریاضی و آمار، اقتصاد، علوم اجتماعی، پزشکی، ژنتیک، تاریخ و جامعه شناسی، جمعیت را مورد بررسی قرار می دهد.
تعریفی که سازمان ملل متحد از جمعیت شناسی بیان نموده عبارتست از: "علمی که باهدف بررسی جمعیت از جهات اندازه، ساختار، تغییر و تحول، حرکات و خصوصیات مشترک از جنبه کمی و بررسی حرکات زمانی و مکانی و همچنین ارتباط متقابل بین پدیده های جمعیتی به لحاظ کیفی می باشد."
اهداف جمعیت شناسی عبارتند از:
- شناخت و آگاهی در خصوص ساختار و حالات جمعیت در بخش مورد مطالعه
۲- توصیف کامل گذشته جمعیت در یک منطقه و توزیع آن در بخش های مختلف
- پژوهش در روندهای جمعیت و رابطه آن با جنبه های مختلف سازمان اجتماعی یک منطقه
- آینده نگری جمعیت و پیامدهای اجتماعی آن
بطور کلی مباحث جمعیت شناسی در دوسطح خرد و کلان بررسی می شود. جمعیت شناسی خرد به بررسی خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی می پردازد و در جمعیت شناسی کلان، شناخت کلی ساختار جمعیت با حوزه مطالعه بزرگتر و از دیدی وسیع تر مورد بررسـی قـرار می گیـرد. موارد مورد بررسـی در جمعیت شناسـی کلان به شـرح زیر می باشد:
۱- اندازه جمعیت
زیربنای برنامه ریزی صحیح داشتن اطلاعات آماری دقیق و شناسایی درست از وسعت و اندازه جمعیت می باشد. شناسایی ابعاد جمعیتی از مهمترین وجوه در بررسیهای کمی جمعیت شناسی می باشد. امروزه با توجه به سرشماری های دقیق که هر ۱۰ سال یکبار انجام می گردد، تعداد جمعیت در اکثر کشورها به میزان دقیقی مشخص می باشد. طبعاً مسائلی همچون ثابت نمودن برخی گروه های جمعیتی (نظیر مهاجرین و عشایر کوچ نشین) منجر به کاهش دقت سرشماری و اطلاعات جمعیتی منتج از آن می گردد. همچنین برمبنای دقت سیستم ثبت اطلاعات جمعیتی، دقت سنجش اندازه جمعیت تحت تأثیر قرار می گیرد. در برخی کشورها سیستم ثبت و گزارش دهی اطلاعات مربوط به آمار مرگ و میر و زادو ولد با دقت بسیار بالایی برنامه ریزی شده است. مثلاً در کره جنوبی به دلیل مجهز بودن به دستگاه های دقیق، آمار جمعیت بطور منظم و ساعت مشخص و در محل های تجمع در معرض دید قرار می گیرد. با توجه به وجود موانع ذکر شده در کنار اهمیت مسلم این اطلاعات لازم است سازماندهی مناسب در گروه های مختلف با وظیفه ثبت آمار جمعیتی بوجود آید. در ایران وظیفه ثبت اندازه جمعیت بعهده مرکز آمار ایران است. طبعاً وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت کار و امور اجتماعی، وزارت صنایع، وزارت آموزش و پرورش، وزارت مسکن و بسیاری وزارتخانه های دیگر، هر یک در جمع آوری اطلاعات مربوط به حوزه عملیاتی خود فعال می باشند.
۲- توزیع جمعیت
توزیع و پراکندگی سنی، جنسی و جغرافیایی جمعیت در این بخش مورد بررسی قرار می گیرد. در جامعه ای که میزان زاد و ولد بالا باشد، میانگین سنـی افراد جامعه پایین تر می آید و در جامعه با زاد و ولد پایین تر و مرگ و میر کمتر، میانگین سنـی افراد جامعه بالاتر می رود. درنتیجه میانگین سنی جامعه تحت تأثیر قرار می گیرد. از طرفی نیازهای جمعیتی جامعه ای که جمعیت جوان تری دارد با نیازهای جامعه ای که در آن با میانگین سنی بالاتر زندگـی می کنند تفاوت های اساسی دارد. همین امر اهمیت شناسایی توزیع سنی و لزوم آن دربرآورد توزیع آینده جمعیت را مشخص می سازد.
در توزیع جنسی جمعیت به شناسایی درصد زنان و مردان جامعه با توجه به نیازهای متفاوت این دو گروه به دلیل اختلاف در ساختـار فیزیکـی، اجتماعـی، روانـی و اقتصادی آنها پرداخـته مـی شود. در نهـایت شنـاخت کامل از تـوزیع جغرافیایی جمعیت یکی از مباحث مهم در جمعیت شناسی می باشد. در برخی کشورها همچون ایران به دلیل اختلاف اقلیمی شدید، پراکندگی و تراکم جمعیت در مناطق مختلف ناهمگن می باشد. در برخی مناطق به دلیل نامناسب بودن آب و هوا و خشک و کویری بودن آن تعداد محدودی زندگی نموده و آبادی ها از یکدیگـر فاصله زیـادی دارنـد و در عـوض در مناطـق خـوش آب و هوا و مستعـد برای زندگـی و کشـاورزی شاهـد تراکـم جمعیتـی بالاتر می باشیم. تعیین رشد جمعیت ساکن در مناطق شهری و روستایی نیز از مسائل موردبحث در جمعیت شناسـی کلان می باشد. توزیع نامتناسب امکانات در شهرها و روستاها یکی دیگر از علل توزیع ناهمگن جمعیت می باشد.
۳- باروری و مرگ و میر
آگاهی از درصد باروری و میزان مرگ و میر در جامعه (که اختلاف آنها میزان رشد جمعیت را نشان می دهد) برای پیش بینی میزان جمعیت در آینده و امکانات رفاهی موردنیاز برای جمعیت جدید ضروری می باشد. با اطلاع از درصد رشد جمعیت، سیاستهای جمعیت متناسب با شرایط جامعه در جهت کاهش موالید با استفاده از روشهای پیشگیری یا برعکس تبلیغ در زمینه روشهای افزایش دهنده جمعیت تعیین می گردند. به عنوان مثال از حدود ۸۰-۷۰ سال پیش در کشور کانادا با توجه به میزانهای رشد جمعیت و پیش بینی آمار فزاینده آن، مسئله جمعیت و کنترل باروری در اولویت قرارگرفت و دولت از حدود ۴۵ سال پیش علاوه بر سیاستهای محدود کننده مهاجرت به کانادا استفاده ازروشهای مدرن پیشگیری از بارداری را مورد آموزش و تبلیغ قرارداد.
همچنین شاخص های مربوط به مرگ و میر که در ارتباط مستقیم با فاکتورهای اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی جامعه می باشد، بر روی رشد جمعیت و الگوی سنی افراد جامعه تأثیر بسزایی دارد. به عنوان نمونه تا قبل از اجرای نظام شبکه های بهداشتی و درمانی در ایران درصد مرگ و میر زیر یک سال آمار بسیار بالایی را به خود اختصاص می داد که با بهبود سطح بهداشت و امکان دستیابی آسان به تسهیلات بهداشتی و واکسیناسیون و مبارزه با بیماریهای اسهالی و عفونی، این میزان ها بهبود یافته و کاهش چشمگیر مرگ و میر منجر به افزایش سرعت رشد جمعیت گشته است. در کشورهای توسعه یافته که موالید درصـد پایینی را به خود اختصاص می دهند (در برخـی کشورهای اروپایی این رقم به صفـر بسیار نزدیک می باشد) کاهش مرگ و میر منجر به افزایش جمعیت سالمند جامعه و افزایش میانگین سنی جامعه و به عبارتی "کهنسالی جمعیت" شده است.
۴- مهاجرت
مهاجرت به عنوان یکی از ارکان عمده جمعیت شناسی همواره موردتوجه برنامه ریزان بوده است. درگذشته به دلیل محدودیت ارتباطات، کمبود داد و ستدها و پایین بودن رشـد جمعیت جز در خشکسالی های وسیع، که منجر به مهاجرت دسته جمعی می شد، اصولاً مهاجرت به شکل امروزی کمتر صورت می گرفت. معمولاً شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه، جهت و سیر مهاجرت را شدیداً تحت تأثیر قرار می دهد. مهاجرت به ۲ فرم داخلی (در داخل کشور) و خارجی (به خارج یا از خارج) بررسی می گردد. مهاجرتهای داخلی به دلیل نامساعد بودن شرایط زندگی در مبدأ- افزایش رشد بیکاری و نبود زمینه های اشتغال، سیاست های نامناسب، حمایت از تولید و جنبه های فریبنده زندگی در شهرها معمولاً از روستاها به شهر یا از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ تر به خصوص پایتخت می باشد.
در شرایطی که مناطق شهری ظرفیت پذیرش جمعیت بیشتر را به جهت عدم توانایی در افزایش امکانات شهری نظیر امکان اشتغال، مسکن، تسهیلات رفاهی، تفریحی، تسهیلات آموزشی و غیره نداشته باشد، مهاجرت بی رویه به مناطق شهری منجر به افزایش درصد بیکاری و بوجودآمدن آلونک نشین ها و مناطق فقیر حاشیه شهر، رشد مشاغل کاذب، افزایش انحرافات و معضلات اجتماعی و هزاران مشکل پیش بینی نشده دیگر می گردد. بدین جهت لازم است از مهاجرت های داخلی که به صورت بی برنامه رخ داده و توازن جمعیت را بهم می زند، جلوگیری بعمل آورده و آنها را تحت کنترل درآورد.
از طرف دیگر جنگ، خشکسالـی، فقـر، شرایط نامناسب اجتماعی و اقتصادی که امکان ارتقاء و پیشرفت را از میان می برند، همگی موجبات افزایش مهاجرت به خارج را بدنبال خواهد داشت. مهاجرت افاغنه از کشور فقیر و جنگ زده افغانستان به ایران نمونه این مهاجرتها است که منجر به افزایش جمعیت، افزایش میزان شیوع بیماری های اپیدمیک کشور مبدأ، افزایش بیکاری و بسیاری مسائل دیگر در کشور مقصد می باشد.
البته برخی مهاجرت ها در گروه افراد تحصیلکرده و نخبه جامعه برای دستیابی به امکانات مناسب برای رشد و پیشرفت در کشورهـای توسعه یافته و صنعتـی می باشد. این مهاجرت ها به دلیل این که بیشتر از گروه سنی جوان جامعه می باشند، می توانند علاوه بر تغییر توزیع سنی در شکوفایی و رشد صنعتی جامعه مقصد نیز تأثیرگذار باشند."فرارمغزها" امروزه به عنوان یک پدیده مخرب برای کشورهای مبدأ مورد بررسی قرار می گیرد.
۵- نیروهای فعال در جامعه
درصد افراد ۶۴-۱۵ سال که در مقایسه با کل جمعیت جامعه دارای توان کاری بوده و شاغل می باشند "نیروی فعال" و جمعیت زیر ۱۵ سال و بالای ۶۵ سال "جمعیت سربار" نامیده می شوند. البته بنا به شرایط اقتصادی، اجتماعی و تعداد جمعیت، سن آغاز به کار و ورود به گروه فعال در جوامع مختلف متفاوت است. مثلاً در جوامع پرجمعیتی مانند هند، پاکستان، ایران (به خصوص جوامع عشایر) سن شروع به کار در سنین کودکی (۱۰-۹ سالگی یا حتی کمتر) می باشد. اطلاع از نیروی جوان و فعال جامعه در جهت برنامه ریزی برای ایجاد زمینه های آموزش و اشتغال ضروری است. طبعاً بالا بودن درصد بیکاری در جامعه منجر به بروز مشکلات اجتماعی و اقتصادی بیشتری می گردد. به همین جهت بررسی و اندازه گیری میزان بیکـاری (که در برخی دسته بندی های جمعیت شناسـی تحت ۳ عنوان بیکـاران روستایی، شهری و تحصیلکرده طبقه بندی می شود) اهمیت زیادی دارد.
مواردی که در فوق به آنها اشاره گردید، همگی برای برنامه ریزی های کلان جامعه در زمینه های بهداشت، تغذیه، اشتغال، آموزش و پرورش، مسکن و کنترل جمعیت و روند مهاجرت ضروری می باشد.
روشهای جمع آوری اطلاعات جمعیت شناسی
یکی از ابزارهای بسیار مهم برای برسی های جمعیت شناسی، داده ها و آمارهای جمعیتی می باشند که در قالب شاخص های جمعیتی، جداول و نمودارها قابلیت تفسیر و استفاده پیدا می کنند. برای جمع آوری این اطلاعات منابع و روش های مختلفی وجود دارد. استخراج اطلاعات از منابع محلی و مستندات موجود یکی از روش های مهم می باشد. مثلاً آمار موالید و مرگ و میر از اطلاعات ثبت شده در ثبت احوال، بیمارستانها و زایشگاه ها، قبرستان ها، دانشگاه های علوم پزشکی استخراج می گردد و موارد مهاجرت از روی اطلاعات ثبت شده در سفارتخانه ها، آژانس های مسافرتی و دفاتر هواپیمایی، گمرکات و دفاتر ثبت ادارات اتباع بیگانه بدست می آیـد. بـرای جمع آوری آمار راجع به مـوارد ازدواج و طلاق می توان به دفاتر ثبت اسناد رسمی و دفاتر ازدواج و طلاق، مراجعه نمود. این روشها، اطلاعات را بسیار راحت و با کمترین هزینه در اختیار می گـذارند. اما به دلیل عدم ثبات جمعیت و اینکه ثبت و گـزارش دهی گاهی اوقات بطور دقیق صورت نمی گیرد، ممکن است این اطلاعات با ارقام واقعی تفاوت زیادی داشته باشند.
یکی دیگر از روش های جمع آوری اطلاعات که روشی بسیار قدیمـی نیز می باشد، سرشماری (Censusu) می باشد. در این روش، اطلاعات موردنظر در مورد کلیه افراد جامعه جمع آوری می گردد. قدمت این روش به ۲۰۰ سال پیش می رسد، هرچند همواره حتی در گذشته های بسیار دورتر خوانین و حکومت های محلی به لحاظ جمع آوری مالیات از مردم، اطلاعات جمعیتی را نسبتاً دقیق ثبت می نموده اند. ژاپن یکی از کشورهایی است که بیشترین سابقه را در امر سرشماری نفوس دارد.
بنا به امکانات و شرایط موجـود در هر کشـوری روش سرشماری تغییر می کند. ولی عمدتاً سرشماری به یکی از ۲ روش زیر صورت می گیرند:
۱- سرشماری دوژور (De Jusre)
در این روش سرشماری از طریق مراجعه به تک تک خانواده ها و ثبت مشخصات کلیه اعضا خانواده در فرم های مخصوص و براساس مستندات قانونی (مثلاً در ایران شناسنامه به عنـوان یک سند قانونی ملاک ثبت مشخصات فـردی می باشد) صورت می پذیرد. معمولاً سرشمـاری در محدوده زمانـی ۱۰ روز انجام می شود. سرشمـاری به دلیل دامنه وسیع مراجعات و اینکه در طـی چند روز صورت می گیرد، هزینه زیادی را دربردارد.
اکثر کشورهای جهان از جمله ایران از این روش برای سرشماری هر ۱۰ سال یکبار استفاده می کنند. با این روش همه کسانی که تابعیت کشوری را دارند یا اهل منطقه ای هستند، چه در زمان سرشماری حضور داشته باشند و چه نباشند، مورد محاسبه قرار می گیرند. به جمعیت ثبت شده در این روش " جمعیت مقیم" یا قانونی اطلاق می گردد.
۲- سرشماری دو فاکتور (De Facto)
در این روش مانند یک مطالعه مقطعی (cross sectional) در طی یک روز مشخصات کلیه افراد موجود در کشور اعم از بومی و یا غیربومی ثبت می گردد. به عبارت دیگر جمعیتی که در محل حضور دارند گروه هدف سنجش قرار می گیرند. به این جمعیت "جمعیت حاضر" یا واقعی گفته می شود. این روش در برخی کشورها مانند مصر، زلاندنو و ترکیه، هر ۵ سال یکبار انجام می شود.
سرشماری به هر روشی که صورت گیرد، حجم عظیمی از اطلاعات خـام مهیا می شود که باید این اطلاعات طبقه بندی گردیده و برای استفاده در بخش های مختلف برای برنامه ریزی مورد آنالیز قرار گیرند.
از طرف دیگر شاخص های استخراجی لازم است قابلیت مقایسه بین المللی داشته باشند، لذا ۷۰-۶۰ درصد سؤالات پرسشنامه ها در کشورهای مختلف مشابه بوده و حدود ۴۰-۳۰ درصد سؤالات بر مبنای مسائل اجتماعی، اقتصادی خاص هر کشور و برای استفاده در برنامه ریزی های سطح ملـی مورد استفاده قـرار می گیرد. طبقه بندی و آنـالیز اطلاعات رونـد بسیار پیچیده ای دارد که در کشورهای بهره مند از تکنولوژی های پیشرفته آمـاری، نتیجه بررسی ها سریعاً وارد جریان برنامه ریزی های کشوری می گردد.
منبع : جزوه جمعیت شناسی دانشگاه علامه طباطبایی ۱۳۸۹ – انتشار شهرسازی آنلاین
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.