بـــــرج ۵۰ طبقه حماقت، همسایه برج میلاد!
یک استاد برجسته معماری کشورمان به ساخت برجهای ۵۰ طبقه مجاور برج میلاد به شدت واکنش نشان داد و آنها را «برج حماقت» نامید.
فرخ باور، معمار سرشناس ایرانی، فارغ التحصیل دانشگاه فلورانس و استاد دانشگاه، پژوهشگر و تئوریسین در حوزه معماری است.موضوع برجهای ۵۰ طبقهای که قرار بود مجاور برج میلاد، نماد پایتخت سر برآورند را از دریچهای دیگر با وی به گفتوگو نشستیم.
آقای باور! چرا در دانشگاه با برجهای ۵۰ طبقه در مجاورت برج میلاد مخالفت کردید؟
موضوع مسابقات معماری و برجهای تجارت جهانی در مجاورت برج میلاد در یکی از کلاسهای معماری توسط یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد مطرح شد. من به عنوان استاد مربوطه به چند دلیل به شدت با آن مخالفت کردم. نخست خود موضوع که ارتباطی با برج میلاد نداشت، زیرا آن برج را در همان آغاز «برج حماقت» نامیدم. من هم با برج مخالفم و هم با سازمان تجارت جهانی که این شاخهای از آن باشد و این هر دو را میتوانم توضیح بدهم.
مطلب دیگر این است که پشت سر هر ساختمان بزرگ و مفصل و هر پروژه جانانه و پر رنگ و لعاب و چشمگیری، گورستانی از تفاله و زباله و انرژی و نیروهای طبیعی و انسانی باقی میماند که در چرخه نامتعادل اکوسیستم و گرمای زمین کمک به نابسامانی زمین و زمان و بشریت است. میتوان خود پروژه یا هر پروژهای را زیبا ارزیابی کرد، اما هنگامی که آن را در کفه ترازو بگذاریم میبینیم ضرر آن از منفعتش بیشتر است.
مثال روشن دیگر، پروژهای به شکل یک عروس دریایی است تا روی یخهای قطب را بپوشاند و از ذوب آنها جلوگیری کند. گیریم که اینکار را بکند اما این درجه از ذوب یخها در برابر تولید گرما و آلودگی و تفاله و مصرف انرژی برای تولید آن بسیار بیشتر از مقدار تولید سایه روی یخهای قطب بوده و در کل، بر فرآیند شتاب ذوب یخچالها افزوده شده است. اماراتیها جزیره زیبای خود، نخل را در خلیج فارس ساختند، اما هزینه آن را کوههای ایران با تفالههای آن پرداخت.
اما طراح این برج معمار معروفی است…
ما مجبوریم مطالب گوناگون را در ظروف مرتبط بگذاریم تا بتوانیم بهترین و درستترین نتیجه را بگیریم. شاید خود «زاها حدید» و شهردار تهران هم وقتی از گرم شدن زمین و مصرفگرایی صحبت شود، آه بکشند و بگویند چقدر اوضاع اسفبار است، اما هنگام کار، چه کوچکترین و چه بزرگترین کارها، همه داستان را کنار میگذارند و فراموش میکنند.
چرا برای انجام چنین طرحهایی از متخصصان ایرانی استفاده نمیشود؟
ما امروز شاهد کارهای مشابه دکتر بهرام شیردل هستیم، بنابراین انتخاب معمار ایرانی یا عراقی یا جهانی، راه درست را نشان نمیدهد. بهترین معماران جهان هنر خود را در دوبی نشان دادند! و آش شلهقلمکاری برای کسانی ساختند که یا زورشان به رفتن و دیدن آن همه جا در دنیا نمیرسید، یا کسانی که وقت ندارند و به بازی کودکانه عادت کرده و میخواهند همه دنیا را یکجا ببینند.
چرا شهرداری قبل از مخالفت شورای شهر این پروژه را متوقف نکرد؟
پاسخ به این پرسش، بدون توهین به کسی این است که رفتار کودتایی نتیجه سلطه انحصاری است و این موضوع در شهرداری تهران تازگی ندارد و مثال آن کودتا علیه سازمان شرکت واحد اتوبوسرانی بود تا با هرج و مرج و استثمار زیاد و تلفات جانی بیآر تی! جایگزین شود.
شما با کوتاه شدن شهر موافق هستید؟
شخصیتهای بزرگ معماری و جریان مهمی از معماران جهان در برابر سازههای عمودی با سازههای افقی موافق است و این سوال اساسی مطرح است که: سازههای عمودی یا سازههای افقی؟ راه حل برای مشکلات آپارتماننشینی فراگرفتن فرهنگ آن نیست بلکه بازگشت به واحدهای مسکونی دو، سه طبقه با حیاط است زیرا در آپارتمان، ما با خانه خود فقط از درون آشنا شده و از بیرون نسبت به خانه خود غریبهایم و این خود نخستین درجه از خودبیگانگی را بوجود میآورد.
زندگی در آپارتمان نسبت به زندگی در خانهای با حیاط، از آزادی کمتری برخوردار است و به انضباط و سختگیری و نگرانیهای بیشتری نیاز میشود. هزینه زیر ساختهای برج نیز نسبت به کوچهای از خانههای دو طبقه بیشتر است. برج در واقع همان کوچهای است که با لوله کشی آب تحت فشار، به شکل عمودی درآمده اما باغچهها و کاکل درختان حیاط کوچهها را از دست داده و طاس شده و برای جبران، بزک کرده است.
برج از نظر کیفیت زندگی هیچ رجحانی نسبت به زندگی آرام در خانههای دوبلکس یا دو طبقه با حیاط را ندارد در حالی که خانههای دو طبقه را ما از بیرون هم میشناسیم و تعلق خاطر ما نسبت به خانه و صدای مادر و پدر و بانگ اللهاکبر کامل بوده، از این رو دچار این از خود بیگانگی و بیهویتی نمیشویم. یعنی همان چیزی که رئیس جمهور بر آن تاکید دارد. مشکلات برجها را اغلب در فیلمهای پر هیجان و احمقانه هالیوودی میبینیم که برای فرو نشاندن یک آتش سوزی معمولی چه اتفاقاتی باید بیفتد. آیا بشود. آیا نشود.
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.