پایان نامه مدیریت شهری و سازمانیابی فضایی کلانشهر تهران
منیژه لاله پور
تربیت معلم
دکتری
جغرافیا و برنامهریزی شهری
اصغر نظریان سیمین تولایی
چکیده
هدایت و کنترل سازمانیابی فضایی شهرها یکی از وظایف اصلی نظام های مدیریت شهری است. مدیریت شهری برای ایفای این نقش، نیازمند برخورداری از ابزارهای متناسب و کارآمد است. دست یابی به این ابزارها، مستلزم سطح متناسبی از تمرکززدایی سیاسی و مدیریتی و اقتدار و اختیار لازم برای سیاستگذاری، برنامه ریزی و اجرا در سطح محلی است. پژوهش حاضر با توجه به این نگرش، ساختار مدیریت شهری تهران و رابطه آن را با سازمانیابی فضایی تهران مورد بررسی قرار داده است.
روش تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد، که با تکیه بر اسناد و مدارک معتبر در ارتباط با موضوع انجام گرفته است. برای این منظور چهار ابزار ساختاری مدیریت شهری در قالب چهار مؤلفه شامل، ساختار سازمانی، نظام قوانین و مقررات مدیریت شهری، برنامه های توسعه شهری و منابع مالی انتخاب و طی دوره مورد بحث در تهران بررسی و تحلیل شده است. سپس چگونگی تاثیر گذاری مؤلفه های مذکور در هدایت و کنترل تحولات کالبدی-فضایی تهران تحلیل شده است.
دولت با تمرکز اختیارات سیاسی و مدیریتی و محدود سازی اختیار و اقتدار مدیریت شهری، ابزارهای لازم برای هدایت و کنترل سازمانیابی فضایی تهران را فراهم نساخته است. در این شرایط، عدم انطباق تحولات کالبدی-فضایی تهران از برنامه های توسعه شهری آن منجر به سازمانیابی فضایی بی برنامه و خودبخودی تهران شده است. سازمان فضایی منتج از این روند به صورت گسیخته، ناکارآمد و ناپایدار می باشد. یافته های این رساله مبین روندها و پیامدهای مذکور است.
تمرکزگرایی در ساختار سیاسی و مدیریتی کشور، منجر به تکوین رویکردی بخشی به شهر و موضوعات شهری گردیده است. نتیجه این رویکرد تقسیم وظایف مربوط به توسعه زیرساخت ها و خدمات شهری بین سازمانهای مختلف دولتی و شکل گیری یک ساختار سازمانی گسیخته برای مدیریت توسعه شهری تهران می باشد. این مسئله، مدیریت شهری را از ابزار اداری-اجرایی لازم و متناسب برای هدایت و کنترل تحولات کالبدی-فضایی تهران بی بهره ساخته است. به دلیل تمرکز اختیارات مربوط به سیاستگذاری و تصمیم گیری امور مختلف شهری در دولت، مدیریت شهری برای انجام وظایف خود توانایی لازم برای سیاستگذاری و تصمیم گیری، برنامه ریزی و سازماندهی و اجرا در سطح محلی را نداشته است. این مسئله مهمترین عامل در توسعه کالبدی-فضایی بی برنامه تهران بوده است. بعلاوه نظام برنامه ریزی و شیوه تهیه طرحها، نارسایی قوانین و مقررات مدیریت شهری، توسعه نیافتگی قوانین مربوط به تعدیل مالکیت خصوصی زمین های شهری و کمبود منابع مالی نیز در ایجاد چنین سازمان فضایی در تهران بی تأثیر نبوده است. اما طی دو دهه اخیر شیوه تأمین منابع مالی مدیریت شهری تهران و اقدام مدیریت شهری در ارائه مجوزهای تغییر کاربری و فروش تراکم نیز منجر به تشدید و تعمیق هر چه بیشتر گسیختگی، ناکارآمدی و ناپایداری سازمان فضایی تهران گردیده است.
نتیجه اینکه، سازمان فضایی منسجم، کارآمد و پایدار در کلانشهر تهران مشروط است به زمینه سازی برای شکل گیری نظام هدایت و کنترل مؤثر سازمانیابی فضایی تهران در ابعاد سازمانی، برنامه ای، قانونی و مالی است، که این خود مستلزم سطح متناسبی از تمرکززدایی سیاسی و مدیریتی به سطح مدیریت شهری است.
کلید واژه ها: نظام مدیریت شهری، ساختار سیاسی-مدیریتی، سازمان فضایی، کلانشهر تهران.
در دست انجام است
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.