یادداشت “حراج آسمان”
یادداشت "حراج آسمان"
با خود می اندیشم که در آینده ای نه چندان دور، آسمان شهرم چگونه میشود؟ درمحلات قدیمی وجدید شهر،شاهد کنده شدن ساختمانها اززمین وعروجشان به آسمان هستیم. خانه های ویلایی جایشان را به آپارتمانهای بدقواره داده اند.درکوچه پس کوچه های شهر که قدم بزنیم، به ساختمانهایی به اصطلاح مدرن برمیخوریم که حاصل زحمات مهندسان فنی و مسلط بر مسائل شهری و معماری هستیم و مهم تر از آن نظارت دقیق شهرداری که با بررسی تمام جوانب مسائل اجازه ی ساخت را داده اند اما نمیدانم چرا اینگونه که قدبرافراشته اند، نگاهشان به مردمان این شهرتحقیرآمیزاست.باخودکه می اندیشم میگویم تراکم فروشی دیگرچه صیغه ایست؟؟؟به سال ۱۳۶۸ برمیگردم، جایی که دولت تصمیم گرفت شهرداری شهرهای بزرگ خودکفا شوند و از این رو برای کسب درآمد به آنها اجازه فروش تراکم ساختمانی مازاد بر آنچه داد که در طرح های جامع و تفضیلی تعیین شده بود. به عبارت دیگر دولت به دست خود، شهر را به ارزش مبادله تبدیل کرد. در واقع با این مصوبه تمام حقوق شهرواندان و شعور کارشناسان نادیده گرفته شد و به صورت کاملا فله ای بدون هیچ بررسی از شرایط ویژه حاکم بر شهر، مجوز فروش تراکم صادر میشد. شهرداری ها بدون برنامه ریزی برای درآمدهای پایدار خود رو به تراکم فروشی آوردندو دلایلی که برای توجیه آن مطرح میکنند بدین شرح است:" به جای اینکه شهر و همه زمین و باغ ها را زیر ساخت ببریم همین ساخت و ساز ها را ارتفاع می دهیم و سایر فضا ها، برای ارائه خدمات باقی خواهد ماند و یا قانونی جلوه دادن تراکم فروشی این توجیه باعث شد که شهرداری به کار خود ادامه دهد به طوری که در سال ۹۳ به ترتیب هشتاد وهفتاد درصد ازدرآمد شهرداری تهران و اصفهان طبق گزارشات خبری تسنیم و مهر از طریق تراکم فروشی تامین میشد.
کمی که عمیق تر به مسئله نگاه کنیم دو سوال در ذهن نقش می بندد که آیا کسب درآمد از بلند مرتبه سازی ساختمان های مسکونی و تخریب مستمر خانه هایی، بعضا با عمر پانزده سال و کمتر،توجیه خوبی برای تامین بودجه یک نهاد عمومی مدیریت ی و خدمات رسان شهری است؟و دوم اینکه آیا شهر ها با فروش تراکم اداره می شوند یا اخذ شارژ؟
با توجه به آنکه تراکم جمعیتی و ساختمانی شهر در زمره مهم ترین شاخص های تاثیر گذار بر کالبد و روح شهر هستند، تعیین تراکم ضمن آنکه در ارتباط با مسائل اقتصادی و زیست محیطی و کالبدی شهر قرار می گیرد،از نظر اجتماعی نیز دارای اهمیت قابل توجهی است. میتوان از بین رفتن خط آسمان و اغتشاشات بصری، روابط غیرصمیمی افراد و معاشرت خشک مردم با یکدیگر، ایجادسر و صدا و نارسایی های روانی، گرانی قیمت زمین و اجاره خانه، ازدست دادن عرصه خصوصی زندگی وپوشیده از چشم دیگران، امکان بروز اختلاف بین جمعیت، بروز ناراحتیهای عصبی، بزهکاری وجنایت، افزایش مخاطرات بهداشتی مانند ناراحتی های قلبی و سرطان و بروز بیماریهای واگیر وامثال آن ها دانست.
اما خشت اول از آنجا که کژ نهاده شد اصفهان نیز از این برنامه ی تصوب شده بی نصیب نماند و در رقابت با شهرهای دیگر بعد از تهران رتبه ی دوم را بدست آورد و نتیجه ی اصلی این رقابتسلب آسایش شهروندان و آشفتگی سیمای شهر و آسیب رساندن به حس زیبایی شناسی مردم می باشد.
این نکته شایان ذکراست شهرها امروزه به دست سرمایه دارای و به شکی سودجویانه اداره می شود.مدیران شهری امروز در نهایت مدیر مشکلات شهری هستند. انچنان درگیر و گرفتار روزمرگی های تکراری و دور از عقلانیت هستند که فرصتی برای خردمندی نمانده، مشکلاتی که چه بسا خودشان و بی تدبیری های فرادست و کلان ایجاد نموده. شهر های ما جای آزمون و خطانیستند بایستی کاملا تخصصی اداره شوند.از این رو باید در برنامه های درازمدت تراکم فروشی را به حداقل ممکن رساند و از سوی دیگرباید بین اخذ عوارض ساخت و ساز و فروش تراکم حد فاصلی تعیین کرد، زیرا این دو مطلب ، کاملا بایکدیگر متفاوت هستند.
نویسنده :
مهدیه قائم مقامی کارشناسی شهرسازی
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.