یادداشت “ازماست که برماست”

یادداشت "ازماست که برماست"

اینکه ما سالهاست از مشکلات و مقصر ها مینویسیم و درست و درمان کاری را به پایان نمیرسانیم، اینکه فقط بدانیم مقصر خشک شدن زاینده رود سو مدیریت است و خودمان قدمی برای بهبودی بر نداریم ، چه فایده؟ این شیوه چند درصد از مشکلات را در طی این سالها حل کرده است؟ چند دبی اب به زاینده رود باز گردانده است؟ و سوال اصلی اینجاست که ایا اصفهان نیز میتواند در اینده در فراق زاینده رود همچنان به حیات خود ادامه دهد؟ اگر دقت کنید میبینید که این روزها بی درایتی و تک بعد نگریمان سبب بهره کشی ناصحیح از زاینده رود شده است. بهره کشی غلط از سرمایه ای که این روزها زیبایی منظره اش را فدای هوس های سود جویانه ی خود میکنیم و در حاشیه اش برج روی برج میسازیم تا پول روی پول بیاید و با دست خود حباب قیمتی را روانه ی بازار میکنیم که در نهایت دامن گیر خودمان است. سرمایه ای که با بی درایتی ما جایی برای تخلیه ی زباله هایمان شده و زاینده رود را به الوده ترین رود تبدیل کرده است. سرمایه ای که بدون توجیه اقتصادی وحقوقی بزور میخواهیم با ان از کوهستان، باغهای ان چنانی بسازیم، بدون توجه به اینکه مزیت اقتصادی ان مکان چیز دیگریست واصلا برایمان مهم نیست که اهنگ ضربان قلب اصفهان که وابسته به زاینده رود است، روندی نزولی یافته و درحال ایستادن است. تنها چیزهایی که برایمان اهمیت دارد خودمانیم و جیبمان. بحران زاینده رود تنها بی ابی نیست. بحران زاینده رود خود ما نیز هستیم .خودمایی که بی توجه به وضعیت بحران خشکسالی همچنان روند گذشته را در مصرف اب داریم و حاضر نیستیم خود را در وضع بوجود امده مقصر بدانیم و همیشه انگشت اتهام را به سوی دیگران نشانه میگیریم. و حاضر نیستیم در فرهنگ استفاده از اب کمی تجدید نظر کنیم، تا شاید با این کار قطره ای به جویی بازگردانیم و قطره قطره بستر خشکیده ی زنده رود را پر کنیم. بستری که در طی این سالها خاطرات مردم زیادی را در خود جای داده است. بستری که با ان سی و سه پل و پل خواجو شناخته شده است و اطمینان دارم بدون این بستر انها هم ارزش خود را از دست میدهند. بستری که حتی بهترین سازه ی دنیا هم نمیتواند در ذهن مردم اصفهان جای ان را بگیرد. و هرگونه تغییر در ان بستر گویی زلزله ای می اندازد به جان خاطرات مردم. خاطراتی که با گم شدن انها در فضای شهر، خنده و نشاط از یاد مردم میرود و چهره خاطرات دیروزشان متفاوت از شهر امروزشان میشود و انها را همانند بیماران مبتلا به الزایمر نسبت به شهر و مردم شهر خود بی تفاوت و بی هویت میکند. و در نهایت همه به غریبه های اشنایی تبدیل میشوند و در جستجوی هویت و خاطرات خود بار سفر میبندند. در پایان امیدواریم که با تلاش بی وقفه مسئولین و همکاری گسترده ی مردم بتوانیم مشکلات موجود را مرتفع نموده و در احیای هر چه بیشتر زنده رود گام های اساسی برداشته و فردای بهتر برای نسل اینده بسازیم. 

پریسا مهوری

دانشجوی مهندسی شهرسازی

برای دانلود کلیک نمائید نکته بسیار مهم در مورد دانلود فایل: اگر لینک دانلود بالا با dl شروع شد، لطفا برای دانلود فایل به جای http از https استفاده نمائید.
برچسبها
مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید.

بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.

  1. مطمینا وقتی آداب و رسوم و یا بنای تاریخی و یا مشاهیر یک شهر یا جامعه از بین برود در اینده و رفتار مردم تاثیر بسزایی خواهد داشت. گاهی تخریب بنای جنبه تاثیر مثبت دارد و گاهی مانند زاینده رود تاثیر منفی…

0