سیاست های رسیدن به منظر پایدار
سیاست های رسیدن به منظر پایدار
با آشکار شدن معضلات محیطزیست شهرها بعد از دهه (۱۹۶۰م) عبارت محیطزیست شهری شکل گرفت، اگر چه هم شهر و هم محیطزیست انواع متعددی، شامل محیطهای طبیعی، اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی را شامل میشوند، ولی بررسی ادبیات مربوط به آن نشان میدهد که مفهوم اصلی محیطزیست شهری بر پیوند دوباره شهر با طبیعت تمرکز دارد. (سلطانی، ۱۳۷۹، ص: ۱۲۷) در این یادداشت سیاستهای دستیابی به منظر شهری پایدار از بعد محیطزیستی و از لحاظ مدیریتی به پنج بخش تقسیم شده است: گسترش و مدیریت فضای سبز، حفظ تنوع زیستی، طراحی جامع اقلیمی شهر، مدیریت منابع آب و مدیریت اراضی.
در سال ۱۹۷۸، انجمن حفاظت از محیطزیست انگلستان طی یک پژوهش از مردم در مورد دلایل علاقه به محیط طبیعی در شهرها پرسید که آنها در پاسخ خود به چهار دلیل اساسی و مهم یعنی رهایی، آزادی، ماجراجویی و اکتشاف اشاره کردند. احساس جدایی از جهان مصنوع، جهان بدون زمان، بودن در بهشت، جای امن و بازشناختن احساسات اولیه نیز در پاسخهای آنان مشهود بود. همچنین در تحقیقی دیگر در دانشگاه لندن، مشخص شد که مردم وجود مناظر طبیعی در شهر را راهی برای جهان بهتر و سالمتر میدانستند. مردم احساس میکردند بخشی از زندگی را گیاهان، پرندگان، آب و زمین تشکیل میدهند. (نیکلسون، ۲۰۰۳)
گسترش و مدیریت فضای سبز
گسترش شهرهای بزرگ همراه با تجاوز به فضاهای سبز طبیعی و فضاهای باز همراه بوده است. هر چند به ظاهر این فضاها نسبت به نیازهای دیگر شهر مثل مسکن اهمیت کمتری دارد اما باید توجه داشت که کمبود اینگونه فضاها در سطح شهر، هم برای شهروندان فعلی و هم برای نسلهای آینده فضای زندگی نامطلوبی را بهوجود میآورد. (رضویان، ۱۳۸۱، ص۳۳) امروزه لازمه حفظ و توسعه مطلوب فضاهای سبز شهری، داشتن برنامهها و خطمشیهای صحیح است. برخی از راهکارهای مدیریتی جهت توسعه پایدار شهری و گسترش بهینه فضای سبز در شهرها عبارتند از:
• ارتباط پیادهراهها و پارکها: تلفیق پیادهراهها و پارکها یکی از عواملی است که میتواند بهطور همزمان موجب تشویق استفاده از پارکها در شهرها شود و از سوی دیگر میتواند چهره شهر را که به میزان زیادی به پیادهراهها وابسته است دارای چهره سبزتری کند.
• هماهنگسازی طرحهای زیرساختی سبز با برنامه شهر: یکی از معضلات اکثر طرحهای شهری، لحاظ نکردن طرحهای زیرساختی سبز از ابتدای طراحی است. درحالیکه اهمیت فضای سبز به حدی است که باید برنامه ایجاد آن از ابتدای امر طراحی شهری مدنظر قرارگیرد.
• ایجاد یک شبکه از راههای سبز: این عامل موجب ایجاد پیوستگی فضاهای سبز در امتداد مسیرهای حرکتی و باعث میشود تا شهروندان در حال گذر از شهر، آمیختگی شهر و فضای سبز را به خوبی احساس کنند. (ICMA,2010)
حفظ تنوع زیستی
این خطر وجود دارد که آسیب به تنوع زیستی در نتیجه فعالیتهای انسان بتواند مقاومت اکوسیستمها در تحمل تغییرات آبوهوایی و آسیبهای ناشی از آلودگی را کاهش دهد. امروزه گونههای جانوری و زیستگاههای بسیاری در حال نابودی یا در معرض خطر هستند، از جمله جنگلهایی که هر روز به منظور توسعه شهری تخریب میشوند. (مهربانی، ۱۳۸۶) در این راستا طراحان باید به خطرات ناشی از تخریب محیط بر گونههای مختلف زیستی توجه کنند و همواره در پی گسترش فضاهای زیستی در داخل فضاهای شهری بوده و فضاهای امنی را برای زندگی مسالمتآمیز گونههای مناسب جانوری شهری در کنار شهروندان ایجاد کنند.
توجه به مسائل اقلیمی شهر
الگوهای توسعه ظرف ۵۰ سال گذشته آثار مثبت و منفی بر جوامع بشری و محیطزیست داشته است. یکی از نگرانیهای اصلی ناشی از این توسعه، افزایش دمای شهرها بهدلیل بروز اثر «جزایر حرارتی» (اصطلاح جزایر حرارتی، حالتی را تشریح میکند که قسمتهای مرکزی شهر بهدلیل استفاده از مصالح و سطوح سخت و جاذب گرما، گرمتر از حومه هستند. عباسپور، مجید) است. در این میان شهرها بهدلیل افزایش بیرویه ساختوساز نامناسب با گسترش جزایر حرارتی و آثار نامطلوب زیستمحیطی ناشی از آن روبهرو هستند.دو عامل اساسی موجب ایجاد تفاوت دمای بین شهر و حومه آن میشود؛ اول، عوامل جوی نظیر: پوشش ابر، رطوبت و سرعت باد و دوم، مشخصههای گوناگون ساختاری شهری نظیر: وسعت شهر، تراکم فضای ساخته شده و نسبت ارتفاع ابنیه به فاصله بین آنها (Giovani1998).
در راستای کنترل معضل محیطزیستی جزایر حرارتی، باید طرح جامع اقلیم شهری بهعنوان یکی از پیشنیازهای طرحهای جامع و تفصیلی شهر در کنار تصمیمسازیهایی که برای مدیریت شهری فراهم میسازد، مورد توجه قرارگیرد. این طرح باید بر پایه اطلاعات اقلیم شهر تهران و وضعیت موجود جزایر حرارتی آن به ارائه طرح کاربردی در طرحهای جامع و تفصیلی، سه محور را مورد توجه قرار دهد: الف – مشخص کردن نقاطی که بلندمرتبه سازی مانع عبور جریان هوا و موجب افزایش آلودگی محیط میشود. ب – توسعه فضای سبز شهری نه فقط بر اساس سرانه، بلکه بر پایه ارتباط منطقی و همهجانبه و ج – تعدیل تراکم ساختمانی در نقاطی که نیاز به تقویت کانالهای باد است.گستره فعالیتها و دامنه انعطافپذیری آن در یک مکان بیرونی تا حدودی به شرایط خرد اقلیم آن، بهویژه به وضعیت تابش خورشید و سرعت باد بستگی دارد. در یک محیط شهری، فرم ساختمانها بر تغییر سرعت باد و میزان سایهاندازی محیط شهری تاثیر بسزایی دارد. بنابراین با طراحی شهری مناسب توده بناها، معابر و فضاهای باز میتوان ضمن بهرهگیری از شاخصها، ابزارها و شیوههای طراحی در مقیاسهای مختلف، حوزههای سایهگیری و آفتابگیری فضاها را تغییر داد. (بهعنوان مثال با تنظیم سامان فضایی، ابعاد توده ساختمانی، عرض فضای باز، تغییرات طبقات و درختان).
مدیریت منابع آب
درگذشته دفع آلودگی ناشی از فاضلاب اماکن مسکونی و پسابهای ناشی از فعالیتهای صنعتی به طبیعت واگذار میشد اما امروز لزوم یافتن راهحلهایی جهت سالمسازی آب به منظور کاهش آلودگی محیطزیست و جلوگیری از انتشار بیماریها و همچنین امکان استفاده مجدد از فاضلابهای خانگی و صنعتی در جهت تامین آب مورد نیاز مصارف مختلف ضروری است. توجه به این مساله بهخصوص در کشور ما، میتواند پارهای از بیآبیها را جبران کند. (عباسپور، ۱۳۷۷) بنابراین باید در طراحی شهری، به سیستمهای تصفیه فاضلاب و استفاده بهینه از منابع آب و سیستمهای بازچرخانی آب توجه ویژهای شود.
علاوه بر مساله مدیریت منابع آب توجه به آن بهعنوان یک عنصر مهم در طراحی محیطی باید مورد توجه قرار گیرد. در گذشتهای نه چندان دور که انسان، آب را بهعنوان یکی از اجزا و عناصر معماری مورد استفاده قرار داد. جلوههای متنوع آن، همواره باعث تهییج و گرایش وی به زیبایی شده است. استقرار کشور ما، در منطقه خشک و نیمهبیابانی، سبب توجه خاص پیشینیان به آب و ارزش آن شد و در حقیقت عنصر آب، ما و فضای زندگیمان را دوباره به طبیعت پیوند میزد. وضعیت شهرهای کنونی، دستخوش تغییرات فاحشی شده، بهنحوی که امروزه، صحبت از آب، بهعنوان عاملی موثر در معماری و طراحی فضای شهر، تجملی به نظر میرسد. تصویر شهرهای کنونی ما نهتنها فاقد صراحت است، بلکه خام و بیظرافت است. طبیعت، حلقه گمشده ما در زنجیره زندگی مصنوع امروزی است. آرامش و پویایی در سیمای شهرهایمان به خاطرهای خوش بدل گشته و به رؤیاها سپرده شده است. اینجاست که آب، این عنصر حیاتبخش میتواند به شیوهای هنرمندانه، مژده طراوت دوباره طبیعت دلنواز و روحافزا را در فضای زندگیمان به ارمغان آورد. سکون، حرکت و پویایی، رطوبت، انعکاس، بافت و فرمهای متنوع، هر یک یا در کنار هم، در ترکیب با نور و موسیقی آب قادر هستند دستمایه آفرینش جلوههایی بدیع در هویت بخشیدن به مناظر و فضاهای شهری باشند.
مدیریت اراضی
یکی از مواردی که در طراحی شهری پایدار باید مورد توجه قرار گیرد توجه به عنصر خاک و حفظ و استفاده درست و بهینه از آن است. مهمترین راهکارهایی که باید در توسعه پایدار شهری مورد توجه قرار داده شود، عبارتند از: اشغال اراضی در حال خطر عمدتاً در کشورهای در حال توسعه رخ میدهد که طبقات کمدرآمد در اراضی غیرقانونی واقع در هاله شهرهای بزرگ که همواره در معرض خطراتی نظیر توفانهای دائمی مناطق گرمسیری، سیل، زلزله، فوران آتشفشانها و آتشسوزیهای طبیعی قرار دارند، اسکان مییابند. از جمله نمونههای اشغال اراضی در معرض سیل و طغیان رودخانهها و توسعه در تپههای شیبدار در معرض لغزش زمین و ریزش کوه و توسعه در مناطق زلزلهخیز را میتوان نام برد. (رضایی، ۱۳۸۴، ص۵۱) طراحی شهری باید بهگونهای باشد که از توسعه شهری در اراضی در معرض خطر جلوگیری کرده و از تحمیل بار بیش از حد بر آن اجتناب شود.بهطور عموم هسته اولیه شهرها، روستایی بوده است که زمینهای اطراف آن را نیز زمینهای کشاورزی تشکیل میداده است. با گسترش و رشد افقی شهرها، کمکم زمینهای کشاورزی به زیر ساختوساز رفته و گسترش فیزیکی فشار زیادی بر اکوسیستمهای اطراف شهرها وارد آورده است. انهدام اراضی کشاورزی از عوارض این توسعه غیرمنطقی است و اثرات منفی همچون کاهش فضاهای باز و سبز در اطراف شهرها، تغییر نظام زیست منطقهای و کاهش منابع تولید مواد کشاورزی را به همراه داشته است. (رضویان، ۱۳۸۱، ص۳۲)
گسترش مدهای حملونقل پایدار
افزایش روزافزون ترافیک در شهر، اثرات مخربی بر کیفیت محیطزیست شهری وارد میکند که مهمترین آنها عبارتند از: سر و صدا، دود، بو، تاثیرات لرزشی بر ساختمانها، حوادث، مزاحمتهای بصری، آلودگی آب و هوا و مصرف بالای انرژی.کمیسیون سلطنتی آلودگی محیطی در سال ۱۹۹۴، هشت هدف را برای دستیابی به یک سیاست حملونقل پایدار که در آن به حرکت پیاده، دوچرخهسواری و حملونقل عمومی اولویت داده میشود، فهرست کرده است. سه مورد از اهداف آنکه در ارتباط با طراحی شهری است، عبارتند از: اول، آمیزش یک سیاست حملونقل موثر با سیاست کاربری زمین و به حداقل رساندن نیاز به حملونقل و افزایش نسبت سفرهایی که به طرقی صورت میگیرد که با محیطزیست سازگار بوده و کمترین آسیب را به محیط وارد آورد. دوم، عدم استفاده از زمینهایی که از ارزش حفاظتی، فرهنگی، منظری یا رفاهی برخوردار هستند جهت ایجاد زیرساختهای حمل و نقل، مگر آنکه کاربری درنظر گرفته شده بهترین گزینه عملی محیطزیستی باشد.و سوم، بهبود کیفیت زندگی، بهویژه در شهرها، از طریق کاهش تردد اتومبیل و کامیون و ارائه گزینههای حملونقل عمومی.لازم به ذکر است که پیادهمحور کردن فضاها و حذف خودروها در دو حالت در فضاهای همگانی قابل توجیه است: چنانچه خودروها مانع فعالیت پیادهها باشند (به استثنای خیابانهای شلوغ تجاری) و چنانچه یک گزینه سوارهرو دیگر نزدیک فضای موردنظر وجود داشته باشد. (بهزادفر، ۱۳۸۲)
امروزه افزایش جمعیت شهرها باعث بالا رفتن ارزش زمین و در نتیجه استفاده حداکثر از زمین جهت ساختمانسازی شده است. این مسأله متأسفانه نمای شهرها را به مجموعهای خشن، ناهماهنگ و متراکم از سنگ و بتن تبدیل کرده که صدمات جبرانناپذیری را به انسان و محیطزیست وارد آورده است. در این شرایط توجه به فاکتورهای محیطزیستی در طراحی شهرها جهت ایجاد یک منظر شهری پایدار از اهمیت بالایی برخوردار است.
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.