طراحی ورودی کرج به فراخوان گذاشته شود
هنگام ورود به شهر، تابلوی خشک و خالیِ "خوش آمدید" تنها چیزی است که توجه را به خود جلب می کند! با این که عُمده تصویرِ اولیهی افراد از شهر و پیامی که به وارد شوندگان القا میشود، در هنگامِ ورود رُخ میدهد، در شهرهای امروزِ ما این تصویر، تنها به تابلویی رنگ و رو رفته محدود شده است.
در گذشته، مسافران از میانِ کشتزارها و مراتع عبور میکردند، مناظرِ زیبای طبیعی را مشاهده میکردند و سپس از دورازهی شهر واردِ کالبدی میشدند که زندگی در آن جریان داشت. دروازههای بیرونی شهرهای قدیم، به سه دسته اصلی، فرعی و حکومتی تقسیم میشدند و این فضاها به عنوانِ مدخلِ شهر، دارای کارکردهای گوناگونی چون نشانه و نماد، محوطهای برای داد و ستد، امکان برقراری امنیت و نظارت برای گذراندن اوقاتِ فراغت و بدرقه و استقبال و … بودند.
ایدهآلی که چنان از آن فاصله گرفتهایم که این ورودی صرفا محدود شده است به خیابانی با ترافیکِ بالا که از اتوبانِ شلوغ و پرازدحام با یک تابلوی خوشآمد گویی ساده به آن منتقل میشویم و جز فضاهای سبزِ گوشه و کنار که در میانِ ازدحامِ خودروها گُم میشوند، چیزی قابل رویت نیست. نحوهی ورود به شهر، میتواند به مثابهی مهمترین تجربهی فردی باشد، اما اکنون در ورودی کرج، ترافیکِ سرسامآور به شناسنامهای نازیبا و بی قواره برای شهر تبدیل شدهاست.
محمدعلی نجارزاده عادل، دانشجوی دکترای عمران(مدیریت ساخت) و عضوِ هیات مدیرهی کانون صنفی مهندسان ساختمان کرج در خصوص تصویر ابتدایی از شهر که در مبادی ورودی رخ می دهد، می گوید :" از ورودی شهر به عنوان اولین فضا در برخورد با پدیده شهر یاد می شود (نخستین فضای برخورد مسافر با شهر، ورودی آن است). بدیهی است که نخستین تصویر ذهنی و پیش داوری های وارد شونده نیز بر این اساس صورت گیرد."
نجارزاده ادامه می دهد:" ورودی هر فضا، اولین مکانی است که با حضور در آن،خصوصیات کلی فضا، آداب و رسوم، حدخصوصی و عمومی بودن و سایر ویژگی های فضا کشف می شود. بدون شک فضای ورودی شهرها نیز تا حدود زیادی بیانگر ساختار درونی شهر، کاراکتر طراحان شهر، نحوه تفکر مدیران شهری و نهایتاً هویت آن شهر می باشد."
مبادیِ ورودی شهرهای امروز مغفول مانده و این امر خوانایی شهر را نیز زیرِ سوال بُرده است. در تحقیقِ جامعی که در طرح پژوهشی مطالعاتی شهر بجنورد و به حمایت سازمان نظام مهندسی ساختمان خراسان شمالی انجام شدهاست، یکی از بزرگترین ضعفهای مبادی ورودی شهرها، بهرهمندی از حداقل مولفههای خوانایی یک محیط و فضای مطلوبِ شهری است. در این تحقیق این مساله بیان شده که تصاویر و کیفیاتی که امروزه در غالبِ مبادی ورودی شهرها به چشم میخورد، این عرصهها را به پستترین لایههای فضایی شهرها تبدیل کردهاست.
اما چه بر سرِ نظم و سلسله مراتبِ صحیحی که شهرهای گذشته از آن برخوردا بودند، آمد؟ ورودِ اتومبیل به شهرها، همهی این عوامل را دگرگون کرد. چرا که نواحی مغشوشی پیرامون شهرها شکل گرفت که پیوندِ صحیح فضاهای شهری را منفصل کرد. مبادی ورودی که تا آن زمان نقشِ اتصال فضای بیرون و کالبدِ درون را داشت به محلی بیهویت و بیاهمیت تبدیل شد که خطی نامرئی بر حد فاصلِ شهر با شهرِ بعدی کشید.
اگر در طولِ معینی از اتوبان، تابلوهای خوشآمدگویی به شهرها را برداریم، هیچ تفاوتی در ورودیِ شهرها محسوس نخواهد بود. ورودی شهر باید تجربهای بصری برای شهروندان فراهم کند، نه آنچه امروزه ورودی نامیده میشود، اما کوچکترین نشانی از ورود به شهری تازه در ذهنِ مسافران القا نمیکند.
ورودی کرج باید هویتِ گذشتهی شهر را به تصویر بکشد
دکتر نجارزاده با اشاره به عدم ارائه تصویر مناسبی از ورودی در شهرهای کشور، میگوید :" این فضاها غالباً با یک تابلو حاوی نام شهر و یا نصب پارچه خوش آمد گویی به مسافران تعریف میشود. حال آنکه انتظار میرود در حین ورود به شهر، دریافتی سریع و چشم اندازی نسبتاً فراگیر از علت وجودی استقرار شهر، تاریخ گذشته و یا حال قوم ساکن، مزیت های قومی و یا افتخارات شهر و … را در اختیار مخاطب (وارد شونده) قرار دهد. یعنی معنایی بر آن مترتب باشد."
با اینکه یکی از مهم ترین و ابتدایی ترین اصولِ شهرسازی استفاده از فضای سبز در کاهشِ اغتشاشاتِ بصری عنوان شده است، متاسفانه حتی از فضای سبز نیز در ورودی برخی از شهرها به درستی استفاده نشده است. ورودی کرج از جاده چالوس میتوانست به یکی از زیباترین ورودیهای شهری تبدیل شود. اما با ترافیکِ سرسامآورِ و سپس ورودی های بعدی، سطحِ کیفی بصری آن مرتبا تنزل یافته و تجربهی بصری زیبا و ناب را از شهروندان دریغ میکند. نظر کارشناسی دکتر نجارزاده را در این خصوص جویا می شوم.
او می گوید : " قرارگیری شهر کرج در مسیر یکی از مهم ترین شاهراههای ارتباطی-ترانزیتی کشور، اگر چه یک فرصت و مزیت محسوب می گردد، لیکن به لحاظ کالبدی، ورودیهای شهر را دچار معضل نموده است. از طرفی ساختار ورودی و خروجی های شهر در زمان اجرای طرح در گذشته، بر پایهی حجم عبوری بسیار کمتر از وضع کنونی طراحی شده بود و در آن زمان اتوبان کرج – تهران صرفاً به عنوان محور ارتباطی بین چند شهر در سطح منطقه بود و عملکرد بین المللی به شکل امروزی نداشت. "
وی ادامه می دهد : "بخشی از مشکلات ساختاری است که به نظر نمیرسد در حوزه طراحی شهری حل و فصل گردد، بلکه نیاز به برنامه ریزی کلان دارد. لیکن صرفنظر از خود اتوبان کرج-تهران، معضلات ورودی شهر حد فاصل پل کلاک تا گلدشت (به عنوان آخرین ورودی محدوده قانونی شهر کرج) را میتوان به صورتِ تیتروار به شرح زیر بیان کرد:
– حاشیه نشینی ورودی شهر (حاصل توسعه کالبدی بیش از حد شهر)
– وجود صنایع نامتناسب و ناهمگون.
– از بین رفتن عملکرد تفرجگاهی و سیمای طبیعی بستر رودخانه کرج در ورودی شهر که منجر به تنزل کیفیت بصری مسیر ورودی شهر شدهاست.
– فقر در نشانه گذاری مناسب با عناصر مصنوع شهری در طول مسیر ورودی.
– عدم به کارگیری المان های شهری (دروازه ورودی، مجسمه، یادمان های شهری و …)
– عدم وجود فضاهای تفرجگاهی و محیط های نشاط آور در ورودی ها."
نجارزاده در پایان با تاکید بر وجود پتانسیل عظیمی از کارشناسان و طراحان زبده در شهر کرج، پیشنهاد میکند طراحی ورودیهای شهر طی فراخوانی توسط شهرداری به مسابقه گذاشته شود که مطمئناً ماحصل آن، رفاه شهروندان، هویت بخشی به شهر و درآمد پایدار برای مدیریت شهری خواهد بود.
نسترن کیوانپور
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.