برنامه ریزی شهری
به طور کلی از زمانیکه بشر برای شناسایی محیط اطراف و تسهیل در امر زندگی و رفع مشکلات و نیازهای خود به تکاپو پرداخت در حقیقت دست به یک نوع برنامه ریزی زد. در حال حاضر نیز با توجه به وجود جمعیت رو به افزایش امروزی استفاده از منابع طبیعی و به کار گیری امکانات اقتصادی فیزیکی و اجتماعی به منظور رفاه و ارتقاء سطح زندگی بشری ،نیاز به برنامه ریزی از جمله ضرورتهایی است که می توان به وسیله آن دردستیابی به هدفها به موقعیتهای مطلوبی نائل آمد . در صورتیکه بخواهیم تعریفی کلی از برنامه ریزی داشته باشیم می بایستی برنامه ریزی راعبارت از کوششی در جهت انتخاب بهترین برنامه ها در جهت رسیدن به هدفهای مشخص بدانیم که ممکن است این کوشش ها و برنامه ها تا مرحله نهایی هدف نیز پیش نرود بلکه گام هایی در جهت رسیدن به آن باشد.
در رابطه با برنامه ریزی تقسیم بندیهای مختلف صورت گرفته است برنامه ریزی را از نظر اجرا و سطوح برنامه ریزی مورد ارزیابی قرار می دهیم .
برنامه ریز از نظر مدت اجرا :
برنامه ریزی بلند مدت : دوره اجرایی آن بین ۱۰ تا ۲۰ سال و گاهی ۲۵ سال است . علت نیاز به آن معمولا ایجاد یک چارچوب کلی و آینده نگرانه در زمینه مورد توجه برنامه است
برنامه ریزی میان مدت : که معمولا مدت اجرای آن ۳ تا ۷ سال می باشد و گاه می تواند به ده سال برسد و آن اجرای برنامه هایی است که در قالب برنامه بلند مدت و با هدفهای کلی آن به مرحله اجرا در می آید . در برنامه میان مدت رئوس برنمامه های میان مدت به ترتیبی است که ببینیم راههای رسیدن به این هدفها کدامند
برنامه ریزی کوتاه مدت : مدت اجرای آنها بین ۱ تا ۲ سال است . این نوع برنامه ها با توجه به برنامه های میان مدت معین می شوند. معمولا هر اندازه مدت اجرا برنامهکوتاهتر باشد ، اجرا آن برنامه ها در رابطه با واقعیات ، قابلیت اجراء بیشتر و بهتری دارند
سطوح برنامه ریزی :
برنامه ریزی از نظر سطوح به ۴ دسته اصلی تقسیم میشود که عبارتند از :
سطح ملی یا کشوری
سطح کلان مناطق مرکب از یک یا چند استان
سطح خرد مناطق یا یک یا چند شهرستان
سطح محلی یا شهر
در سطح محلی شهرداریها براساس طرح پیشنهادی وزارت کشور به امر تهیه و مدیریت اجرایی برنامه های محلی خواهند پرداخت .
امروزه شهرها به صورت مجموعه ای واحد هستند که مانند انسان دارای خصایص و ویژگیهای زندگی است . شهرها پیوسته در حال تغییر و تحول با خود کمبودها ، مسائل و مشکلات ، محدودیتها و نیازهایی را به همراه دارند رفع کمبودها و نیازها و حل کردن مسائل و مشکلات ، با برنامه ریزی دقیق و اصولی شروع میشود . بنابراین با پرداختن به کمبودها ، نیازها و محدودیتها و با توجه به مسائل و مشکلات ، هدف اساسی برنامه ریزی امکان تعیین و تبیین یافته ، شهررا در مسیر حرکت مشخص قرار خواهد داد. از این رو در فرآیند توسعه شهر ، لزوم جایگاه برنامه ریزی بیش از پیش احساس می شود .
هدف اصلی برنامه ریزی شهری : عبارت است از محیطی راحت تر ، بهتر ، آسانتر و موثر تر برای شهر نشینان برنامه ریزی شهری مجموعه گسترده ای از فعالیتهای نظام مند است که به منظور نیل به اهدافی برای آینده شهر در نظر گرفته می شود .
نکته مهمی که در برنامه ریزی شهر ها اهمیت دارد مساله آینده نگری است زیرا زندگی شهرهابدون ساز و کار های انتظام و قابل اجرا دچار هرج و مرج و آشفتگی خواهد شد. بنابراین برنامه ریزی شهری تلاشی به منظور انجام اعمالی است که نتایج آنها نظارت برشهررا برای حفظ منافع شهروندان و بهبود محیط آنها در پی دارد .
وجود معضلات شهری امروزه احساس نیاز به برنامه ریزی را بیشتر میکند ودر چارچوب این تفکر ، ایجاد تعادل ، تناسب و هماهنگی در بخشهای مختلف شهر امکان پذیر میباشد . بنابراین برنامه ریزی شهری ، شهر و حیات شهر را به عنوان یک ساز و کار پویا ، هدف دار و زنده یاری می رساند و در این شرایط است که مدیریت شهری با وجود برنامه آینده نگرانه شهری در مسیر مناسب حرکت میکند و می تواند پاسخگوی دگرگونیهای آتی شهر و خواسته ها و نیازهای شهروندان باشد . در صورتیکه چنین اعتقادی به صورت راسخ وجود داشته باشد ، میتوان با صحت و دقت وضع موجود را شناخت ، نیازها را در نظر گرفت ، اولویتها را ببیند و چشم اندازها را نیز ترسیم کرد با عنایت به این نکته باید بدانیم که :
برنامه ریزی هنر درست فکر کردن درباره شهر خود است.
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.