سیاست های ملی برای ادغام برنامه ریزی فضایی و برنامه ریزی زیست محیطی۱
سیاست های ملی برای ادغام برنامه ریزی فضایی و برنامه ریزی زیست محیطی به سوی کیفیت محیط زیست شهری در نیدرلندز
١-مقدمه
شهرها یک تاریخ طولانی و همچنین دوره های عظمت ، زوال ، رشد ، تعدیل و احیا دارند. امروزه جوامع روی توسعه پایدار شهرها مؤثرهستند. سیاست های فضایی در مادر شهرهای نیدرلندز به طور اساسی به وسیله قانون برنامه ریزی شهری سال١٩۶٨ تغییر کرده است که در این قانون ، آرایش های منطقه بندی برای قسمت های موجود و جدید شهرها قید گردید. تدوین و تصویب قانون های زیست محیطی در هفتاد سال گذشته یک پیشرفت بسیار زیادی را به دست آورده است. بنابراین از وقتی که این قوانین وضع شده است ، گام های موفقی به سمت بهبود کیفیت محیط شهری برداشته شد. سیاست های شهری تا کجا فضا و محیط زندگی و کار ما انسان ها را مورد ملاحظه قرار دهد؟ آیا سازگاری و همکاری وجود دارد؟ آیا مغایرت ها وجود دارند؟ و برنامه ریزان و سیاست گذاران برای حل آن ها چگونه عمل می کنند؟ چگونه این ها را با نتایج جهانی مقایسه کنیم؟
٢ برنامه ریزی شهری و محیطی در پیوند زدن مفاهیم با هم
سیاست های فضایی و محیط زیستی یک برنامه بزرگ مرتبط با هم هستند ، اگر چه آن ها در روش متداخل به نظر می رسند. به طوری که بر طبق قانون تفاوت های مهمی در طرز تفکر پشت سر این دو رشته وجود دارد. قانون برنامه ریزی شهری در دوره ای که رشد اقتصادی ، استفاده از فضا ، آزادی کارگران و حمایت از آن ها با مسکن عمومی تأکید می شد،این قانون روی محیطی رایج شد که به عنوان واکنشی در برابر ضایعات اقتصادی مواد خام ، آلودگی هوا ، آلودگی آب و خاک و اثراتی که روی سلامتی ما انسان ها و طبیعت داشته بوده است. شرح ذیل تفاوت هایی را مشخص می کند(انجمن برنامه ریزی فضایی / انجمن مدیریت محیطی ، ١٩٩۶). تصمیمات فضایی اصلی در سطح شهرداری ها طرح شده ، در حالی که سیاست های زیست محیطی در سطح ملی تنظیم شده است. برنامه ریزی فضایی از طریق هدف های کیفی متفاوت از یکدیگر مخالفان و موافقان را متعادل کرد؛ همیشه برای سیاست های فضایی هنجارهای مرکزی یکسانی وجود دارد ولی در آنچه انجام گرفته است ، واقعاً هیچ تعادلی وجود ندارد. در مجموع برنامه ریزی فضایی و زیست محیطی، استراتژی ها و مفاهیم متفاوتی را به کار می برند و به زحمت سخن دیگری را می گویند. عمدتاً سیاست فضایی یک موضوع کلی و عمومی است در حالی که سیاست زیست محیطی جزئی و ویژه است.
در طول دهۀ ١٩٩٠ ، کوشش هایی در جهت نزدیک شدن به ادغام هرچه بیشتر مباحث زیست محیطی انجام گرفت و تمایلی برای قائل شدن مسئولیتی بیشتر برای سطوح پایین تر اداری وجود داشته است. برنامه ریزی فضایی به وسیله تفکر کمی و برنامه ریزی زیست محیطی به وسیله تفکر قانونی توصیف شده است. ترکیب کیفیت فضایی و اهداف زیست محیطی منجر به مفهوم شهر پایدار شده است. اما این راه یک واحد یکنواخت نبوده است.
۳- شهر پایدار
طرح سیاست ملی زیست محیطی در١٩٨٩ ، به طور آشکار نامی از سطح محلی نبوده است. ایجاد شهر فشرده نیاز به یک کیفیت زیست محیطی دارد که شامل مانع کمی برای امکان استفاده از فضا باشد. در این ارتباط ، مشکل آلودگی شامل اهمیت عمده ای است که این آلودگی شامل: آشغال ، لاقیدی ، تخریب و صدای همسایه ها که برای برنامه ریزی شهری جهت افزایش کیفیت شهرها هدفی ایجاد کرده است(طرح ملی سیاست زیست محیطی ، ١٩٨٩).
مفهوم دوام و پایداری شهری برای تعریف دشوار است. در مجموع برای حفظ اکولوژی ، ما نیاز به فکر کردن در مورد اصطلاحات سرزندگی اقتصادی ، سلامتی و جنبه های اجتماعی و فرهنگی داریم. تا به حال هر چیزی در یک حالت تغییر پی در پی است ، قابلیت پایداری یک هدف نهایی برای دستیابی نیست بلکه آن یک فرآیند توسعه است. یک فرآیند تغییر ، یک تکامل تدریجی با سه جنبه مرکزی شامل: زمان، فضا و مدیریت است.
زمان:
جنبه زمان به رابطه نیازهای گروه های انسانی متنوع امروزه اشاره دارد اما بدون اینکه تولید آینده مورد انتظار آن ها برای آینده محدود کند. در این موقع تهی کردن منابع طبیعی مانند فضا یک اصل اساسی نیست. بنابراین هیچ راه گریزی به لحاظ انتقال مشکلات به بعدها وجود ندارد.
فضا:
جنبه فضا به اندازه ناحیه ، در این مورد شهر ، مربوط است. در واقع سخن گفتن از شهرهای پایدار بدون شامل شدن ساختار فضایی خود شهر غیر عملی است و منظور آن به عنوان قسمتی از منطقه بسیار بزرگ تر است. یک مثال در این زمینه: تولید آشغال در شهر به فرآیندهای بیرون از محدوده شهر مربوط است، آلوده کردن آب شهر بر مناطق واقع شده در مسیر آب تأثیر می گذارد و آمد و شدهای ایجاد شده توسط شهر از طریق یک منطقه دست نخورده عبور می کند. حتی کاربرد چوب های جنگلی گرمسیری مافوق مرزهای ملی است. بنابراین انتقال مشکل به جایی دیگر، چیز دیگری است که در تفکر پایداری غیر عملی است.
مدیریت:
نظر به دوره هایی که سیستم شهرداری ها محدود یا آزاد بوده اند، بارها و بارها شبکه ای با سطح مدیریتی مناسب ایجاد شده است. اولیای امور شهرداری ها، استان و کشور هر کدام یک نقشی در دستیابی به پایداری در شهرها دارند. همکاری شهروندان، بازرگانان و کارگزاران دارای اهمیت قطعی در این زمینه می باشد. انتقال مشکلات به سطح مدیریتی مشابه دیگر به لحاظ تفکر پایداری انتخابی غیر عملی است.
مسئولیت شهروندی:
همچنین در تفکر پایداری، تغییر در طرز عمل و تفکر مهم است. در این گونه طرز تفکر هر شهروندی موفق و ماهر است. شهروند طرفدار بازار تکامل یافته است و در آن مشارکت دارد. در این ارتباط، مشارکت فقط معنی مستقیم ندارد بلکه معنی تعهدات را نیز دارد. تعهداتی که تفکیک آشغال خانگی قبل دفع آن، شلوغ نکردن خیابان، کاربرد اتومبیل مناسب و الی آخر را معنی می دهد. دولت بخش انحصاری بزرگی نیست که تصمیم بگیرد چه برای نفع عمومی مناسب است. در این معنی، ایجاد نقشه ها مقتضی زمانی طولانی نیست. طرح ها برای جوامعی که دائم در حال تغییر است، درخور زمانی طولانی نیست. در سال های آینده دولت بیشتر به عنوان یک داور و برقراری عدالت خدمت خواهد کرد. دولت باید قید کننده شرایط و نظارت کننده بر فرآیندها باشد. آهسته اما مطمئناً ، سیاست روندی برای نقش جدید به کارفته به دست خواهد آورد.
تأکید بیشتر روی سازمان فرآیندها، ارتباطات و انگیزه ها است. عمدتاً سازمان دادن مناظره و فرآیند تصمیم گیری و ممانعت از بحث هایی که از طریق مصلحت های فرعی مسلط شده اند، کار دولت است. در تعقیب روابط جدید نتایجی از پی خواهد آمد. اداره ای ها و سیاستمداران مانند هم مجبور خواهند بود به آزمایش اینکه چگونه آن ها بر مغاریرت های فضایی و زیست محیطی در کلان شهرها نظارت داشته باشند بپردازند.
۴- تجربه ای در جهت شهر پایدار
توسعه های شهر پایدار باید در تمرین واقعی امتحان شده باشد. فرصت های فراوانی برای طرح توسعۀ شهر پایدار وجود دارد، که به وسیله آن حقیقتی در نیدرلندز مشخص شده است، این حقیقت اعطاء هر ساله بیش از ٣٠ بیلیون به تجدید شهری و ساختارهای جدید به تنهایی است. آزمایش گسترده ای در حال اجرا است. که عمدتاً روی ساختارهای جدید تأکید می کنند و توجه کمتری به محیطی که هم اکنون آنجا وجود دارد اختصاص داده اند. عمدتاً آزمایشات شامل ساختمان های احیا شده و جدیدی هستند که به لحاظ زمینه های سودمندی و سازماندهی هر صدمه ای به محیط شهری را در زیر حلقه نگه می دارند. این روش ها به طور کلی به دو زیر بخش ارزیابی و تولید راه حلشان تقسیم می شوند.
م.ون دن برگ
ترجمه: مهناز اکبری
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.