مقدمه بر سیرتحول تهیه طرحهای توسعه شهری در جهان و ایران
تفکر در خصوص تهیه طرح برای شهر و بررسی ابعاد مختلف توسعه آتی آن از قدمت زیادی برخوردار نیست و واقعیت آن است که با هریک از تقسیم بندی های انجام گرفته در این خصوص مقایسه شود، مشخص می گردد که مدت زمان قابل تصور برای تفکر و تهیه طرح شهری حداکثر دو قرن است که از اوایل قرن نوزدهم به بعد را شامل می شود. بنابراین شهرسازی نسبت به برخی علوم دیگر از عمر کوتاهی برخوردار است و خصوصاً در جریان تحولات انجام گرفته در طول دو سده اخیر نیز با نوساناتی مواجه بوده است که بعضاً دگرگون کننده برخی بنیانهای اساسی این علم شده است. بنا به همین سابقه، شهرسازی از نظریه پردازی صرف در باب مباحث اجتماعی، اقتصادی و یا ایده آل گرایی و تخیل پردازی شروع و قریب یک قرن با این شیوه تفکر تداوم می یابد. (اوایل قرن نوزدهم با نظریات رابرت اوئن، شارل فوریه، ژول ورن، ژان باتیست گودن و دیگران)
با شروع قرن بیستم و رواج تفکرات عملی مبنی بر پوزتیویسم و اثبات گرایی تجربی حاکم بر علوم، تفکرات طرح شهری و توسعه آن نیز از قاعده کلی تبعیت می کند و به همین دلیل شیوههای تفکر مباحث شهری یکباره از مسائل انتزاعی و کلی به موارد عینی و جزیی تبدیل می گردد و توجه به مسائل عمومی و روزمره همچون بهداشت، حمل و نقل، میدان و فرم شهری جای خود را به مسائل کلی همچون طبقه بندی نظام مسکن (نظریه رابرت اوئن ۱۷۷۱-۱۸۵۸) جامعه اشتراکی فالانستر (نظریه شارل فوریه ۱۸۳۸-۱۷۷۲) و طرح قصر اجتماعی (نظریه ژان باتیست گودن ۱۸۱۹-۱۸۸۸) می دهد.
وارد شدن عرضه مهندسی عمدتاً با مفهوم Civil در شهرسازی که عموماً با ماهیت عمران و ساختمان سازی قابل بیان است، تغییر عمیقی در اندیشه و شیوه عمل شهرسازی به جـــای مــی گـذارد و باعث می شود که ماهیتاً جایگاهی زمینی پیدا کند و از تخیلات به واقعیات روزمره تغییر یابد. به همین دلیل توجه به جنبه های کالبدی شهر هم در نقشه شهری (طرح خیابان بندی شطرنجیGrid Iron) و هم عناصر شهری (میدان های بزرگ توسط بارن اوسمان)نمود می یابد از این مقطع اصول نظری شهرسازی مدرن پایه ریزی می شود و توجه شدید به کمیات معماری و جدایی فعالیت های شهری به عنوان یک اصل اجتناب ناپذیر معرفی می گردد (تفکرات لکر بوزیه ۱۹۶۵-۱۸۸۷).
از طرف دیگر وقوع جنگ جهانی دوم و تبعات ناشی از تخریب همه جانبه شهرها در اثر جنگ، باعث شد که توسعه شهری از نگاه تک بعدی به چند وجهی تغییر یابد و به همین دلیل توجه به مشکلات شهری از نگاه جامع دیدن به همه مسائل شهری مطرح می گردد. به این امید که جامع بینی بتواند همه پیچیدگی های نظام شهری را حل کند و محققان مختلف هریک از فراخور علم مکتسب خود به شناخت و تحلیل برسند. نتیجه نهایی این تحول، این بود که امر شهرسازی جامعیت می یابد و متخصصان اقتصاد، جامعه شناسی، جغرافیا، حقوق و … علاوه بر معمار و مهندس قبلی برای تدوین طرح شهری فرا خوانده می شوند و همین امر مقدمه ای بر تولد دانش شهرسازی در مفهوم آکادمیک آن می شود، شاید بتوان گفت که ویژگی های این دوره رجعت به دوران نخست شهرسازی است که در آن تخصص های غیرفنی در عرصه های نظری و خصوصاً با گرایش های اقتصادی، اجتماعی و مالی به ارائه ایده پرداختند. اما در عین حال به دلیل تلفیق تخصص های گوناگون، نقش محوریت یک حرفه (اعم از معمار یا جامعه شناسی و اقتصاد) از بین رفته و تفکر جامع نگری در طرح های توسعه شهری گسترش می یابد.
از اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی، ضرورت کاربرد روش های جایگزین مطالعات جامع در طرح های شهری مطرح می گردد و تأکید بر نظریات جایگزین، خصوصاً نظریه عمومی سیستمها عنوان می شود. به عبارتی رابطه انسان با محیط (شهروند با شهر) و عناصر تشکیل دهنده سیستم شهری در شیوه جدید مطرح می شود. از این نظر نگاه به شهر همچون سیستمی پیچیده، احتمالی و در حال تکامل دیده می شود که استفاده از مبانی نظری و روش های عملی آن در مطالعات شهری، اجتناب ناپذیر است. توجه به شهر باید همچون مجموعه ای از عناصر باشد که با هم چنان در رابطه ای متقابل قرار می گیرند که تغییر در هر عنصر تشکیل دهنده مجموعه، موجـــب تغییر سایر عناصر و در نتیجه کل مجموعه می شود. عناصر سیستمی که در یک شهرقابل بررسی است شامل، انسان، فعالیت ها، مکان اختصاص یافته به آنها و ارتباطات مادی و غیرمادی است.
تهیه و ارسال : مهناز اکبری
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.