شهرسازی دوران معاصر ایران
از سال ۱۲۸۵ هجری شمسی به بعد همزمان با انقلاب مشروطیت، گشایش اولین مجلس ملی، تدوین قانون اساسی و تصویب قانون بلدیه، نقطه عطف جدیدی در تاریخ ایران ایجاد می شـــود. ایـــن انقـلاب همسو با تلاطمی که در جهان سرمایه داری و صنعتی ایجاد شده است، آرمان شهر خود را جستجو می کند و به دنبال قانونمند کردن رابطه دولت و رعیت، همراه با تحولات جامعه اروپایی در عرصه های مختلف از جمله نظام شهری است. به عبارتی روشن تر انقلاب مشروطیت بر آن بود تا با یک برش تاریخی روش زیست و تولید جامعه را تعریفی مجدد نماید.
اگر چه سرنوشت مشروطیت در گذار تاریخ اندک خود مقابل دولت کودتا رنگ می بازد. اما از آنجایی که این نظام پویا برپایه یک سازمان متشکل دیوان سالار و نیروی نظامی مستقل از تقسیم بندی عشیره ای کهن تشکیل می گردد. باعث دگرگونی های زیادی در عرصه تحولات و خصوصاً جامعه شهری می گردد.
با تشکیل دولت پهلوی در سال ۱۳۰۴، استحاله جدیدی در تغییر از سنت به مدرنیسم به وجود می آید و بدون به وجود آمدن زیر بناهای لازم جهت این تغییر، روابط جدیدی شکل مــی گیرد. به عنوان مثال جامعه ایلیاتی با تصویب قانون ثبت اسناد و املاک، مراتع و زمین های خود را باز می یابد و مالکیت اشتراکی زمین به نظام مالکیت انفرادی و قطعه قطعه شدن اراضی منجر می شود.
جامعه شهری نیز بدون آن که هسته های صنعتی را در خود جای داده باشد و بی آنکه دوره انتقالـی از اقتصاد کارگاهی به اقتصاد کارخانه ای را درک کرده باشد در یک تغییر ماهوی از یک جامعه تولیدی به یک جامعه خدماتی و سپس مصرفی تبدیل می شود و با تجدد طلبی حاکم بر مدرنیسم از دو جامعه روستایی و ایلیاتی به شدت فاصله گرفته و پدیده شهرمصرف زده را در پناه درآمـد و ثروت نفت به وجود می آورد. در این دگرگونی و تحول، مفاهیم و عملکردهای سنتی به کنار گذاشته می شوند و شهر به عنوان تبلور فضایی ـکالبدی این دگرگونی، ارزش های قدیم سازمان فضایی خود را به دور می اندازد. به همین دلیل است که یکباره دخالت های عظیم کالبدی در بافت قدیم شهرهای ایران از جمله اصفهان، یزد، کاشان، کرمان و… آغاز می شود که در بسیاری موارد انسجام کالبدی و اجتماعی این شهرها را تحت الشعاع خود قرار می دهد. در این مقطع تاریخــی، دولت به عنوان نهاد مداخله گر و درعین حال مقتدر هم از لحاظ قدرت و هم ثروت برای اولین بار در تاریخ شهرسازی کشور دست به تغییر ساختارهای فضایی شهرها می زند. ایــــن تغـــییر نـــه بر مبنای تفکرات و تحول درونی بلکه براساس اندیشه و تغییری برونی شکل می گیرد که برخاسته از نظریه پردازی های نوگرایان نسل دوم شهرسازی جهانی است که بیش از هر چیز به توسعه معابر می اندیشیده است و خیابان به عنوان نماد تجدد مطرح می شود.
نکته قابل توجه در این نگرش این است که برای شهر نقشه جامع تهیه نمی شود بلکه اولین نقشه تهیه شده به نام نقشه خیابانها برای تهران در سال ۱۳۰۹ هجری شمسی و همدان ۱۳۱۰ هجری شمسی (۱۹۳۱) تهیه می شود که در آن توجه به خیابان بیش از هر عنصر کالبدی دیگر مطــرح می گردد.در همین زمان با تغییر نام بلدیه به شهرداری و برداشتن نام داراالخلافه از پایتخت (۱۳۰۹ هجری شمسی) قانون بلدیه مصوب مشروطیت، قدرت اجرایی می یابد و نظام مدیریت شهری در سازماندهی جدید تعریف می شود. متعاقب تصویب این قانون اجرای نقشه خیابــان ها نیز در دستور کار قرار می گیرد و در بسیاری شهرها دو خیابان چلیپایی، بافت کهن شهری را از بین می برد و نشان اولین اقدامات شهرسازی جدید را بر چهره شهرهای ایرانی وارد می کند.
به دنبال تصویب قانون تعریض و توسعه معابر (۱۳۱۲ هجری شمسی) که به تعبیری آغاز فعالیت های شهرسازی در ایران نام گرفته است. ساختارهای کهن بافت شهری از هم گسسته شده و بازار یا در میانه خیابان و یا در عبور از آن هویت خود را از دست می دهد و خیابان نقش مسلط خود را به عنوان عنصر غالب و قدرتمند شهری ایفاء می کند.
در سال های پس ازتصویب قوانین فوق الذکر و با تغییر نظام قدرت از پهلوی پدر به پسر، شهر توسعه بطنی خود را عمدتاً در طول مسیر خیابان های احداثی گذشته دنبال می کند و سیمای شهری با حضور نمایندگان معماری مدرن شکل می گیرد و کلاً شهر ایرانی بر آن است که برای اولین بار در تاریخ خود، تباین ها و تفاوت های اقتصادی ـ اجتماعی را تبلور کالبدی بخشد.
دولت پهلوی در تحول دیگری به دنبال تبعیت از الگوی غربی به دنبال خلق شهر مردمی است و به نوعی با تصویب قانون تشکیل شهرداری و انجمن شهر (۱۳۲۸ هجری شمسی) به مشارکت شهروندان می اندیشد.
با تشکیل وزارت آبادانی و مسکن و در دستور کار قرار گرفتن طرح های جامع (۱۳۴۳ هجری شمسی)، مقطع جدید تاریخ شهرسازی ایران که مبتنی بر تهیه طرح در قالب دستورالعمل مدون است شکل می گیرد.
تهیه و ارسال : مهناز اکبری
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.