شهرسازی قبل از انقلاب اسلامی
شامل ۲ دوره است:
۱) ۴۲-۵۲: تأسیس وزارت آبادانی و مسکن تا شورای عالی شهرسازی و تغییر نام وزارتخانه به وزارت مسکن و شهرسازی
۲) ۵۲-۵۷: تشکیل وزارت مسکن و شهرسازی تا انقلاب اسلامی
هدف تشکیل وزارت آبادانی و مسکن در ۴۲ در ماده ۱ این قانون:
۱) تهیه و اجرای طرحها و برنامه های تهیه مسکن و خانه های سازمانی
۲) تهیه و اجرای طرحهای ساختمانی وزارتخانه ها و موسسات دولتی
۳) اشتراک مساعی با شهرداری ها بمنظور تهیه و اجرای طرحهای آبادانی شهرها
۴) نظارت بر توسعه شهرها و اشتراک مساعی در تهیه نقشه شهر
۵) اشتراک مساعی با مراجع و سازمانهای مربوط در تهیه و اجرای برنامه های ده سازی, بخصوص از طریق اجرای برنامه های خودیاری در روستاها
۶) تنظیم موازین و مشخصات فنی برای طرحهای تهیه مسکن و امور شهرسازی و ده سازی و ساختمانهای دولتی.
چند نکته اساسی در ماده ۱ این قانون:
۱) شهرسازی مترادف ده سازی
۲) شهرسازی به معنای ساختمان سازی و خیابان سازی
۳) اجزای شهرسازی شامل تهیه مسکن، ساختمانهای دولتی و وزارتخانه هاست
۴) فعالیتهای شهرداری مکمل شهرسازی یعنی ساختمانهای عمومی
۵) در بند ج: منظور طرحهای عمرانی با مفهوم ساختمان دولتی و تأسیسات زیر بنایی
۶) در بند ه : در بند ج و ه ده سازی منوط به خودیاری روستاییان, بنظر می رسد تفاوتشان در تأمین و عدم تأمین اعتبار برای اجرای آنهاست.
وظایف شهرداری در قانون شهرداری مصوب ۱۱ تیر ۱۳۳۴ در ماده ۵۵:
۱) ایجاد خیابان ها و کوچه ها و میدانها و باغهای عمومی و مجاری آب و توسعه معابر در حدود قوانین موضوعه
۲) تنظیف و نگهداری و تسطیح معابر و انهار عمومی و مجاری آبها و فاضلاب و تنقیه قنوات مربوط به شهر و تأمین آب و روشنایی به وسایل ممکن
شهرسازی از دیدگاه قانون شهرداری و آبادانی و مسکن:
۱) ایجاد خیابان و میدان
۲) ایجاد باغهای ملی(پارک شهر)
۳) لوله کشی آب و فاضلاب
۴) تهیه نقشه اراضی
۵) نگهداری از شبکه های ذکر شده
۶) شهرسازی در این دوره محدود به حداقل امکانات مهندسی در کالبد شهر
۷) در این برهه هر فعالیت و استفاده از زمین مجاز مگر خلافش ثابت شود
۸) قبل از ارائه طرح جامع محور شهرسازی در ایران قانون توسعه معابر بودکه اختیارات شهرداری محدود به احداث خیابان(روی دیوار و خندق و معابر اصلی بافت قدیمی) و نحوه تملک اراضی مسیر این خیابانها بود.
۱۳۴۵ تحولات اساسی در شهرسازی ایران رخ داد:
۱) اصلاح قانون شهرداری ها
۲) تشکیل شورای عالی شهرسازی برای بررسی طرح های جامع
۳) تصویب طرح جامع بندر لنگه و بدنبالش بندر عباس، تبریز، رشت، انزلی، همدان و اهواز
شاهد ۲ نوع برخورد متفاوت با شهرسازی در دهه ۴۰:
۱) ادامه وضعیت قبلی با یک ساده نگری ابتدایی و صرفا کالبدی به عنوان طرح هادی شهر
۲) تهیه طرحهای جامع برای شهرها بر اساس نگرشی تقلیدی و وارداتی از بیرون به نام طرح جامع
Ø هر ۲ بصورت افراط و تفریط فرآورده فرآیندی تحقیقی و طبیعی از نیازهای شهری نبودند بلکه نتیجه تصمیمات و شرایط تحمیلی و تفسیری غیر واقعی از نیازهای جامعه بودند.
اهداف اساسی طرح جامع در بلند مدت:
۱) تعیین کاربری اراضی
۲) تفکیک کاربری و فعالیتها
۳) تأمین شبکه راه ها و حمل و نقل
۴) پیش بینی تأسیسات و تجهیزات و تسهیلات عمومی شهر بر اساس تراکم جمعیت و ساختمان
۵) نوسازی و بهسازی کالبد شهر
برای ارزیابی سیاستها و گرایشهای لحاظ شده طرح جامع مشهد و شیراز را ارزیابی می کنیم، زیرا:
Ø در اولین منظومه شهرهای بزرگ هستند، از یک رشد متعادل برخوردارند
Ø به علت کوچکی شهر فاقد اشتراک مسائل و اهداف مشابه با سایر شهرهاست
Ø مشهد: از بازار تولید و مصرف و مشکلات تأمین انرژی دور است
Ø شیراز: از سبکه راه آهن و شریانهای اصلی حمل و نقل دور است
Ø از منظومه اول اصفهان(کارخانه ذوب آهن)و تبریز(صنایع تراکتورسازی و دیزل و ماشین سازی)دو قطب صنعتی بزرگ انتخاب شدند که دگرگونی گسترده ای در کالبد و روابط شهر بوجود آوردند.
طرح جامع مشهد در ۱۳۴۶:
Ø از ۲ بخش مجزا تشکیل شده:
۱) بررسی وضع موجود (موقعیت جغرافیایی، جمعیتی و اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی، وضعیت مسکن، تجزیه و تحلیل سیمای شهر)
۲) پیش بینی گسترش شهر برای دوره ۲۵ ساله (دلایل طرح ریزی، ایده کلی میزان و جهات توسعه شهر، پیش بینی مسکن و سایر عناصر عمده شهری، تجهیزات شهری، شبکه ارتباطات، روش اجرایی طرح جامع)
Ø ۲ دلیل عمده تهیه طرح:
۱) آثار رشد جمعیت
۲) رشد اقتصادی و افزایش سرانه اتومبیل(۱۳۴۶ اولین پیکان وارد بازار شد)
پس از مطالعات به ۴ عامل خلاصه شد:
۱) پیش بینی جمعیت و جمعیت فعال
۲) پیش بینی نیروی شاغل
۳) سیاستهای توسعه اقتصادی کشور و امکانات منطقه
۴) بررسی نیازمندی ها.
Ø محور اصلی این برنامه ریزی:
۱) پیش بینی جمعیت آینده
۲) پیش بینی برنامه های اقتصادی ملی
۳) بالا بردن قدرت خرید مردم و بررسی نیازمندیهای جمعیت آینده تا ۲۵ سال بعد بر اساس قدرت خرید و تقاضای این جمعیت.
نیازها شامل ۳ گروه می شود:
۱) نیاز به کالاهای مصرفی و خدمات که شرکتها و کارخانجات دولتی و خصوصی آن را از طریق درآمدهای نفت تأمین خواهند کرد.
۲) ساختمانها و تأسیسات لازم برای تأمین نیازمندیهای جمعیت بخصوص خدمات شهری
۳) نیروی انسانی و بخصوص مستخدمان مورد نیاز عرضه این خدمات
Ø راه حلهای طرح جامع عمدتا در مورد شماره ۲(کالبد شهر)، که نیاز به زمین کافی و طرح مناسب دارد. که باید ساختمانها و ابنیه قدیمی نوسازی و بهسازی شود و توسعه آینده آستان قدس رضوی هم در طرح گنجانده شده که در این راستا از ۳۰ سال قبل تا کنون بلدوزرها در حال تخریب بافت شهر که هدفشان:
نظم بخشیدن به معماری شهر است!
طرح نهایی ۱۰ توصیه فنی شورای عالی شهرسازی را به عنوان پیشنهادهای تأیید شده ارائه می دهد:
۱) توسعه مراکز صنعتی در امتداد محورهای دسترسی
۲) پیش بینی سیل گیر برای شهر
۳) تعیین جاده های اصلی و شریانی ارتباطات منطقه ای شهر
۴) تعیین کوهپایه های شهر(طرقبه)به عنوان مرکز تفریحی شهری مسافران
۵) توسعه مرکز شهر به طرف غرب شهر
۶) ایجاد جاده ای کمربندی در جنوب شهر(جاده سنتو)
۷) توجه جدی و عمیق به آپارتمان سازی در بخش مسکون
۸) اصلاح شبکه عبور و مرور شهری و ایجاد چندین جاده کمربندی
۹) ایجاد دو پایانه اتوبوس برای مسافران
۱۰) نوسازی بافت قدیم یا مرکز قدیمی یا قلب طلایی شهر مشهد.
Ø مناسب ترین الگو برای این طرح: روش خطی انتخاب شد.
Ø نکته حائز اهمیت در این طرح و سایر طرحها در این دوره:
در اروپا مدارس مختلط است و در ابتدایی و متوسطه دختر و پسر در یک کلاس هستند. این در حالی است که در ایران اواخر دهه ۱۳۴۰ در شهری مانند مشهد این مورد قابل پذیرش و اجرایی نبود. ساخت مدارس زیاد هم غیر اقتصادی است، در نتیجه مدارس باید چند نوبته استفاده شوند.
طرح جامع شیراز:
Ø هدف اصلی:
هدایت صحیح فعالیتهای عمرانی و فیزیکی شهر در یک دوره ۲۵ ساله
Ø مشابه مشهد فصل بندی و نیاز سنجی شد.
Ø بر اساس ۳نوع تقسیم بندی پیش بینی و طرح شده:
۱) واحد شهری که کودکان آن برابر ظرفیت یک دبستان است
۲) واحد محله ای که از ترکیب چند واحد شهری تشکیل و تعداد دانش آموزان برابر ظرفیت یک دبیرستان خواهد بود
۳) واحد ناحیه ای که از چند واحد شهری تشکیل و جمعیت ساکن در آن احتیاج به وسایل و خدمات مختلف و مناسب هسته عمده شهری دارند.
تفاوتهای اساسی دو طرح مشهد و شیراز:
۱) تأکید بر حفظ و بازسازی و نوسازی بافت قدیم شیراز در برابر توصیه پاکسازی این بافت در طرح جامع مشهد
۲) همخوانی زمانی اجرای طرح جامع شیراز در فواصل ۵سال، بصورت ادادی با برنامه های توسعه عمرانی ۵ساله کشور و عدم وجود چنین برنامه ای در طرح جامع مشهد.
اشتراک دو طرح:
Ø تبعیت چشم و گوش بسته و در حد ترجمه متون طرحهای تهیه شده برای شهرهای جدید در اروپا بر اساس بینش منطق گرا و عمل گرا به عنوان آخرین پدیده های مدرنیزم و تجدد گرایی و بهترین نسخه برای درمان عقب ماندگی و عدم توسعه کشور.
نکته حائز اهمیت:
Ø مذهبی بودن هر دو شهر
مشهد(امام هشتم)، شیراز(برادران بزرگوار این امام)
Ø سیاستهای توصیه شده بخصوص در هسته مرکزی و بافت قدیمی هر دو متأثر از گرایشهای فکری یکسان مذهبی و سیاسی حاکمان و شهرسازان این طرحهاست، که کاملا متفاوت و متضاد.
فرستنده : خانم مهندس مهناز اکبری
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.