تمدن هاراپا
شهر هاراپا به فاصله ۴۰۰ مایلی شمال شرقی˛ در سرزمین پنجاب و بر کرانه راوی یکی از شاخه های سند واقع بود. هر چند که بقایای باستانی آن در اواسط قرن نوزدهم توسط کارگران راه آهن شمال به منظور استفاده از مصالح و آجرهای باقی مانده آن غارت شد˛ اما طرح کلی قلعه قابل تشخیص بوده و آثار و شواهد کافی از شهر سفلی موجود می باشد که مشابهت آن را با موهنجودارو را تایید می کند.
یک خاکریز یا باروی خشتی که عرض پایه آن ۴۰ فوت بوده و نمایی از آجر پخته داشته˛ قلعه را محصور می نمود. در داخل این حصار ساختمانهای قلعه بر سکویی گلین قرار داشتند که متاسفانه در اثر تخریب بیش از حد˛ بازسازی طرح اولیه آن غیر ممکن است. ویلر می نویسد که خارج از قلعه و در منطقه ای به وسعت ۳۰۰ یارد در حد فاصل قلعه و رودخانه در محلات کارگری که شبیه سربازخانه هستند˛ ردیفهای خانه های مدور آجرین˛ یک آسیاب چوبی قدیمی مخصوص کوبیدن غلات و ۱۲ انبار مجهز به تاسیسات تهویه بر فراز سکویی آراسته شده بودند. مجموع زیر بنای انبارها˛ بیش از ۹۰۰۰ فوت مربع و تقریبا برابر با سطح زیربنای انبارهای موهنجودارو و قبل از توسعه آن بوده است. علی رغم فقدان اطلاعات دقیق از قلعه˛ طرح کلی شهر نشان دهنده کنترلی دیوانی بر ذخایر مواد غذایی می باشد.
لوتال
این شهر کوچک تمدن هاراپا یک مرکز تجاری مهم بوده که بر کرانه جنوب شرقی دلتای سند و در ۴۵۰ مایلی موهنجودارو واقع بوده است. طرح لوتال تقریبا مربع شکل بوده و دارای یک محور اصلی شمالی- جنوبی است. یک حصار حصین و یک سکوی مسطح به ارتفاع ۱۲ فوت که در جنوب شرقی آن واقع شده بود و تقریبا همان عملکرد قلعه در سایر شهرهای هاراپا را بر عهده داشت شهر را محصور می نموده˛ در کنار این سکو و تقریبا در تمامی طول دیوار شرقی به سوی شمال˛ یک فضای مربع شکل به ابعاد ۴۰*۲۳۹ یارد وجود دارد که بارانداز کشتی ها بوده است. باروهای آجرین ۱۵ فوتی شهر˛ به خوبی محفوظ مانده است. الچین در کتاب “تولد تمدن هند” می نویسد “که در یک طرف این لنگرگاه یک آبراه به منظور کنترل جریان آب در طی جزر و مد و ته نشین کردن رسوبات کانال ها تعبیه شده بود”.
پایانی بر تمدن هاراپا
ویلر در کتاب “تمدن های دره سند و ماراء آن” می نویسد که پس از آنکه تمدن هاراپا به دست اقوام بدوی و وحشی سفید پوست آریایی که حتی نمی دانستند با مراکز شهری دشت سند چه کنند˛ سقوط کرد. یک دوره طولانی اختلافات فرهنگی˛ که بی شباهت به اختلافات فرهنگی نخستین آن نبوده˛ به وجود آمد˛ اما این بار اختلافات از عناصر فرهنگی بیگانه و دورتری نیز نشات می گرفت. تازه واردین پس از مدتی تبدیل به کشاورزانی یکجانشین شدند و چنانکه آندره ولواهسن در کتاب “معماری زنده هندی” می نویسد “بتدریج دهکده های سران قبایل به شهرها بدل گشت و مراکز استانهای کوچک ایالتی را به وجود آوردند” اجداد سازندگان جدید شهری˛ تمدن شهری سند را به کلی از بین برده و حتی در افسانه های آن نیز نامی از این تمدن دیده نمی شود. به همین دلیل تحول تمدن ساده روستایی آنها به تمدن پیچیده تر شهری˛ بدون ارتباط و حتی یادی از شهرسازی ماهرانه پیشینیان تداوم یافت.
یک جنبه بسیار مهم این تمدن جدید ایجاد پایه ای نظری و عملی بر اساس اصول کاملا مذهبی شهرسازی می باشد. پیروی از این اصول˛ مستلزم انتخاب و بکارگیری یک نقشه مناسب و از پیش تعیین شده به نام ماندالا می باشد.
منبع: تاریخشکلشهرتاانقلابصنعتی (جیمزموریس)
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.