هنر شهری شاخصی برای سلامتی انسانهاست
یک مجسمهساز گفت: بخش مدیریتی باید شرایطی را فراهم کند که بخش خصوصی بتواند در زیباسازی شهری شرکت کند تا شاهد رشد و شکوفایی بخش هنر شهری باشیم.
کامبیز صبری در گفتوگو با ایسنا، درباره مشخصههای زیباسازی شهری گفت: کار زیباسازی شهری یک کار چند بعدی و در یک فضای هماهنگ طبق چند عامل است. اگر به شهرهای بزرگ و توسعه یافته در دنیا نگاه کنیم، میبینیم امروزه زیباسازی شهری به صورت سازمان یافته درآمده است.
این مجسمهساز افزود: در نظام زیباسازی برای مثال ۳ دسته کلی وجود دارد. آن دسته که روی طراحی محیط، سیما و منظر شهر، فضای شهری، میدانها و یا طراحی فضای سبز میپردازند.
بعضی دیگر هستند که به مبلمان شهری میپردازند، بحث ایستگاههای اتوبوس، سرویسهای بهداشتی، پلهای عابر پیاده، سیستمهای روشنایی و … را طراحی میکنند.
دسته بعدی آنهایی هستند که به هنرهای شهری، بخش زیبانگاری، طراحی مجسمه، گرافیک شهری و … میپردازند.
اگر این سه تیم را در کنار هم به صورت هماهنگ قرار دهیم این سه تیم میتوانند با سه رویکرد مختلف به طراحی اصولی شهر بپردازند.
وی در ادامه گفت: اصل دوم بر اساس مسائل فرهنگی هنر جامعه است. برای مثال هنگامی که کشورهای آسیای جنوب شرقی میخواهند به زیباسازی شهرستان بپردازند، به دنبال فرهنگ جامعه خود میروند. در ایران هم هنگامی که میخواهیم کاری را در زمینه زیباسازی انجام دهیم، با این نگاه علمی باید به دنبال مسائل فرهنگی خودمان باشیم. بنابراین عامل دوم علاوه بر سیستماتیک بودن و سازمان یافتن، رشد فرهنگی و پشتوانه فرهنگی است.
صبری با اشاره به گفتهی کریستوفر الکساندر نظریهپرداز در زمینه زیباسازی شهری گفت: بنا بر گفته کریستوفر الکساندر، شهر یک اثر هنری بزرگ است که آفرینندگانی به وسعت خودش و به تعداد جمعیتش دارد. معنی این جمله این است که مردم باید در مسائل شهر مشارکت داشته باشند، در ساختن شهر باید دخالت کنند نظر بدهد و هماهنگ باشند. هنگامی که چیزی ساخته شد، باید از آن حفاظت کرد و همچنین با نظر دادن موثر، باعث رشد آن میشود.
وی درباره وظیفه بخش مدیریتی گفت: از طرفی بخش مدیریتی باید نسبت به دورنمای هنری فهم بالاتری داشته باشند. باید بدانند که هنرشهری چیست و وجود آثار هنری در شهر چه فایدهای دارد و این را باید بدانند که هنرشهری یک کار لوکس و غیرضروری و پرهزینه نیست. در کنار آن باید بدانند که چگونه بودجه صرف کنند و ردیف بودجه برای هنرشهری اختصاص دهد.
این مجسمهساز درباره بخش خصوصی افزود: مساله دیگر این است که بخش مدیریتی باید شرایطی را فراهم کند که بخش خصوصی بتواند در زیباسازی شهر شرکت کند و نباید برای بخش خصوصی مانع تراشی کند و مانع به وجود آورد. بخش خصوصی میتواند حامی خیلی خوبی برای هنرشهری باشد. اگر از بخش خصوصی حمایت کنیم، میتوانیم شاهد رشد و شکوفایی بخش هنرشهری توسط بخش خصوصی باشیم.
وی ادامه داد: زیباسازی یک کار هماهنگ است که به صورت انفرادی شکل نمیگیرد و عوامل مختلفی باید در آن دخالت کنند، باید ضرورت این کار از بالا شروع شود. اکنون یک سوال بزرگ مطرح میشود، این که تمام این امکانات مادی که ما روزانه برای آن تلاش میکنیم و به دست میآوریم در چه جهتی است؟ در جهت رشد معنوی روح و آرامش است. آنچه به ما آرامش میدهد و میتواند استرس را کاهش دهد، هنر است. هنر، غذای روح و یک ضرورت است. جامعهای موفق است که فضای شهری بهتری دارد. هنرشهری در جوامع دموکراسی یک شاخص برای سلامتی انسانها است.
صبری درباره تاثیر مجسمههایی که از کشورهای دیگر وارد میشوند و در شهر تهران نصب میشوند، گفت: هر چیزی وقتی پشتوانهای درست و آگاهانه داشته باشد، میتواند مثبت باشد و اگر پشتوانهای غیرآگاهانه داشته باشد، میتواند غیرسازنده و آسیب زننده باشد. وقتی میروید در بخش فرهنگی بدون این که به شاخصهای فرهنگی خودمان توجه شود، از کشوری مانند چین تعدادی آثار هنری وارد میکنید و در سطح شهر میگذارید، در حقیقت مانند این است که شهری از چین را وارد کردهایم، نه شهری در ایران به نام تهران.
این مجسمهساز درباره حمایت از جوانان هنرمند و به کارگیری آنها در زیبایی شهری، گفت: به نظر من همین سازماندهی خیلی مهم است. آن تیم آگاهی که در زیباسازی مسئول این کار است، باید شورایی که تعیین میکند، شورایی باشد از تعدادی افراد فرهیخته و متخصص و آنها با در دست داشتن بودجه مناسب و آشنایی و بازدید پیوسته از نمایشگاهها و آثار هنرمندان جوان، بتوانند این دیدگاهها را به سمت این هنرمندان سوق دهد.
صبری افزود: هنرشهری، خیلی جای هنرمند جوان نیست. به این علت که هنرمند جوان از تجربه کافی برای ساخت یک کار ماندگار و پایدار برخوردار نیست. بنابراین میتوان کارهای موقتتر یا آنهایی که خیلی نیاز به زمان طولانی ندارد را به این قشر جوان اختصاص داد. مثل خیلی دیوارنگاریها که میتوان هرچند سال یک بار آنها را تجدید کرد.
وی ادامه داد: ما باید پروژههای شهری را به تناسب بین هنرمندان جوان و هنرمندان باتجربه و پیشکسوت تقسیم کنیم. اتفاق غیرسازندهای که چند سال گذشته افتاد، این بود که به اسم جوانگرایی و سوء استفاده از این نام، در خیلی از پروژههای شهری، افرادی که میانسال و با تجربه کافی بودند را کنار گذاشتند و تمام پروژههای شهری به قشری سپرده شد که حتی فارغالتحصیل از دانشگاه هم نشده بودند. نباید فقط به یک سبک بپردازیم و باید تناسب بین آنها وجود داشته باشد.
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.