فضاهای جمعی پایتخت چه هستند و چه باید باشند (۱)
چکیده
تداوم بقاء انسان در گرو تعاملات اجتماعی است و شهر به عنوان بستر زیست آدمی میبایست مملوء از عرصههای جمعی برای این تعاملات باشد تا پایداری و تداوم در آن جریان یابد. آنچه از شهر در ذهن باقی میماند و ادراک میشود، مجموعهای از عرصهها و فضاهای جمعی با مقیاس و عملکردهای مختلف بهم پیوسته است که ساختار فضایی شهر را شکل میدهد و با توجه به اقتضای هر دوره از زیست بشری در آن نقشی را ایفا میکند. به یک تعبیه مسکن عرصه تعاملات کوچکترین واحد اجتماعی(خانواده) میباشد و در مقابل فضاهای جمعی در شهر عرصه تعاملات اجتماعی شهروندان از جمله گذران اوقات فراغت محسوب میشوند. حال چرا برخی از شهرها، مملو از فضاهای جمعی سازمان یافته است و هنوز احساس کمبود فضاهای جمعی در آنها حس میشود و برخی از شهرها از وجود یک فضای جمعی مناسب بی نصیبند و تلاشی هم در جهت بر طرف کردن این موضوع در آن وجود ندارد؟
در این مقاله ضرورت توجه به فضاهای جمعی، تاریخچه فضای جمعی، عوامل موثر در شکلگیری فضای جمعی و بررسی فضای جمعی در تهران بر اساس عوامل شکلگیری آن صورت پذیرفته و در نهایت توصیههای لازم برای بهبود وضعیت کنونی مطرح میگردد .
فرضیه
انسانها روزگاری دور، یکجانشینی را تجربه کردند و آنگاه دانستند ناگزیرند آنچه را برای سکونت میآفرینند کنار هم بگذارند، و از میان آنها بگذرند و در آن حضور یابند. بدین ترتیب فرایند شهرنشینی در میان انسانها شکل گرفت و شهر انسان را به عنوان مهمترین عضو معنیدار خود معرفی کرد، تا جایی که شهر بدون عامل انسانی مفهوم شهری خود را از دست میدهد. بنابراین وقتی از شهر صحبت میکنیم، صحبت از بستر تعاملات انسانی است، بستر تعاملات انسان با انسان، انسان با محیط، انسان با شهر، و تداوم بقاء شهر و شهروند نیزدر گرو این تعاملات اجتماعی است.
شهر به عنوان بستر زیست آدمی، میبایست مملوء از عرصههای جمعی برای این تعاملات باشد تا بتواند پایداری و تداوم در آن جریان داشته باشد. وقایع و رویدادهایی که در طول زندگی بشر یکی پس از دیگری و به صورت خطی رخ میدهند، در ابتدا دارای ارزش یکسانی هستند، ولی با گذشت زمان برخی از آنها به دلایل مختلف (نوع رخداد، زمان و مکان آن) ممکن است از اعتبار و ارزش والاتری نزد شخص برخوردار شود و به عنوان خاطره در ذهن فرد ثبت گردند. این خاطرات دیگر به صورت خطی به یاد نمیآیند، بلکه هرکدام بدون رعایت زمان و توالی وقوع، ممکن است لحظهای و آنی به یاد آید. هرچه این خاطرهها بیشتر باشد، هویت انسان و شهر کاملتر است و آنچه از شهر در ذهن ما نیز باقی میماند و ادراک میشود،مجموعهای از عرصهها و فضاهای جمعی با مقیاسها و عملکردهای مختلف به هم پیوسته میباشد که بستری برای تعاملات انسانی و اجتماعی بوده و میتوان گفت پایداری شهر در گرو پایداری اجتماعی آن و فضاهای جمعی تبلور اندیشه و جریان حیات مدنی آن جامعه است. حال چرا برخی از شهرها مملوء از فضاهای جمعی سازمان یافته بوده و با این حال هنوز احساس کمبود فضاهای جمعی در آنها حس میشود و برخی از شهرها از وجود حتی یک فضای جمعی مناسب بی نصیبند و تلاشی هم جهت بر طرف کردن این موضوع در آنها وجود ندارد؟
ضرورت وجود فضای جمعی
طبق ماده ۴ قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری، شهر مکانی است با حدود قانونی که در محدوده جغرافیایی مشخص واقع شده و از نظر بافت ساختمانی، اشتغال و سایر عوامل دارای سیمایی با ویژگیهای خاص خود است. اما آیا شهر تنها مجموعهای از فضاهای سکونت، کار و تفریح است و یا میتواند بعنوان فضای کالبدی حیات اجتماعی تلقی گردد؟
جدای از تعریف فوق، شهر جایی است که تعاملات شهری در آن به وقوع میپیوند و مردم از حس شهروندی نسبت به شهر خود برخوردار میباشند. بعبارتی آنچه شهر را میسازد، ساختمانهای عظیم و پارکهای آن نیست، بلکه مردم خود شهرند که با تمام سلایق و ویژگیهای منحصر بفردشان، جایی که در آن روابط انسانی و اجتماعیشان شکل گرفته است را شکل میدهد. بدین ترتیب میتوان ادعا نمود که یک شهر تنها بر پدیدههای مادی و فضای کالبدی استوار نیست، بلکه نیاز به زندگی اجتماعی و روابط انسانی نقش مهمتری را در شکلگیری بسترهای زیستی آن ایفا میکند. شهروندان علاقهمند به شرکت در نمایشهای اتفاق افتاده در بستر شهر هستند. نمایشهایی که در یک لحظه هم بازیگر آن باشد، هم تماشاچی، بنابراین هرچه رویدادها و وقایع در شهر قویتر باشد، شهر جذابتر میشود و فضاهای جمعی به عنوان بستر این رویدادها و وقایع در شهر بوده و به شهر هویت و زندگی و شاکله میبخشد. به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان، بالاترین مرحله بلوغ فرهنگی، اجتماعی شهروندان یک شهر در فضاهای شهری بوقوع میپیوندد؛ همانجایی که علاوه بر فرم و کالبد دارای مفهومی وسیعتر به عنوان محتواست.
بطور کلی در تعریف فضای جمعی میتوان چنین گفت: “فضاهای جمعی از مولفههای کیفی زندگی شهری میباشند که خواندن مکانها و درک مشترک از منظر شهر را ممکن ساخته و سبب انس گرفتن متقابل جامعه با شهر میشوند”. لذا با توجه به مقتضیات کنونی زندگی شهری، وجودشان لازم و ضروری است. خلق فضاهای مناسب جمعی زمینه بهبود تعاملات اجتماعی و کاهش ناهنجاریها و افسردگیهای فردی و جمعی را فراهم و انسان را در عصری که اشتغال و سکونت براساس فرد محوری شکل گرفته به سمت جمع و اجتماع سوق داده و پیوند انسان و محیط را تعمیق میبخشد. این فضاها به تقویت احساس محلی در شرایطی که مراکز قدرت جهانی سعی در جهانی نمودن همه چیز دارند، نیز کمک میکنند.
بنابراین، فضاهای جمعی بعنوان بطن حیات اجتماعی و شهری امروزی مطرح بوده و دارای ابعاد مختلفی میباشند، اما به نظر میرسد در کشور ما بجز معدود مواردی در حیطه طراحی شهری، همچنان به تعاریف نظری موضوع پرداخته و کمتر به مردم، فعالیتهای آنان و فضاهای ویژه آنان توجه شده است. در صورتی که امروزه در شهرهایی که عرصهای برای زندگی جمعی پیش بینی نمیشود، حیات شهری نیز در آن جریان ندارد و بدین ترتیب شهر بدون فضای جمعی را میتوان شهر بی توجه به حضور شهروند ارزیابی نمود.
عوامل موثر در شکل گیری فضاهای جمعی
اگر شکلگیری فضاهای جمعی مختلف در طول تاریخ مورد بررسی قرار گیرد مشاهده میشود فضای شهری آگورای یونان باستان، برخاسته از تفکرات فلسفی و نظرات اقشار عامه مردم در جامعه آن زمان یونان باستان بوده است. در روم باستان، تفکرات مردمی با نظر حکومتی در قالب فوروم خود را مینمایاند و در قرون وسطی استقرار حکومتهای محلی، بافتهای متراکم و فشرده را متجلی مینماید. در دوران رنسانس، رشد تفکرات علمی و کشف حقایق فیزیکی و منجمله کرویت زمین و مرکز عالم نبودن زمین، فضاهای شهری خاص خود را بوجود میآورد که در آن میان تاثیرات بازرگانی و تجارت نیز مشهود است و عناصر پیرامون میدانهای شهری، از کلیساها وکاخ شاهان، به ساختمان شهرداری و خانه بازرگانان تغییر مییابد. در دوران انقلاب صنعتی، روح زمانه که همانا تحولات شگرف صنعتی و تکنولوژیکی است، فضای جمعی را به شدت تحت تأثیر خود قرار میدهد و اکنون در ابتدای قرن حاضر فضاهای جمعی، براساس تفکرات فرهنگی، اجتماعی، مشارکتهای مردمی، قانون گرایی، و برابری از آنها عمیقاً تأثیر پذیرفته و شکل میگیرد.
فضای جمعی حاصل و نتیجه تعامل فرهنگ، اجتماع و قوانین حاکم بر اجتماع میباشد که حقوق مدنی و شهروندی را بوجود آورده و با توجه به توانمندی و اقتضاء و نیاز ساکنان جنبههای اقتصادی، فرهنگی و.. در شهر را شامل میشود و بستر شهر و میزان توانمندی و پتانسیل شهر برقوام این تعاملات موثر میباشد. به عبارت دیگر تعاملات دو عامل شهر و شهروند در شکلگیری فضاهای جمعی موثر بوده و به ظهور فضاهای جمعی در شهر کمک میکند. بر این اساس عوامل موثر شهری و شهروندی در شکل گیری فضاهای جمعی عبارتند از:
شهروند
۱ – حقوق شهروندی: مجموعه قوانین حاکم بر شهر به شکل هنجار وحقوق شهروندی موثر بر تعالی ارزشها انسانی و اجتماعی
۲ – مقتضیات و نیازهای شهروند بر اساس توانمندی متوسط جامعه: مجموعه نیازها و اقتضاهای شهروند در وجوه مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و…
شهر
۱- توانمندی و پتانسیل شهر: ظرفیتهای اقتصادی اجتماعی، سیاسی، زیر ساختها و جغرافیایی و. . موثر بر شکلگیری فضاهای جمعی
۲- بستر شهر: مجموعه از فعالیتها، عملکردها، کالبد و عناصر شهری با مقیاس ها و نقشهای متفاوت موثر بر مطلوبیت فضای جمعی
الف: حقوق شهروندی
شهر به طور کلی قوانین و هنجارهای حاکم بر روابط فرهنگی مردمان یک جامعه را در خود به نمایش میگذارد. قوانین در وجوه مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و… در اشیاء، اشکال، ترسیمات، ابزار و محیط فیزیکی ظاهر میشود و ساختارهای عمومی بطور صریح بازتاب این قوانین و هنجارهایی است که بسیاری از ارزشها و اعتقادات یک ملت را در بر میگیرد. از اینرو قوانین مستقیماً از طریق نظام فعالیتها و تعاملات اجتماعی با ارائه دستورالعملهای معین ناظر بر انجام فعالیتها است و مستقیماً بر فضا و محیط شهری تأثیر میگذارد. بنابراین فضای شهری به عنوان فضایی ساخته شده، محصولی برخاسته از قوانین و هنجارهای شهر به شمار میآید و مجموعه این قوانین و هنجارهای نهادینه شده جامعه”حقوق شهروندی” نام میگیرد و «همین نیروها و تعاملات فرهنگی و اجتماعی است که به صورت هنجار و قانون در طول اعصار به شکلگیری توده و فضا منجر شده است» (توسلی،۱۳۷۶:۱۶). بنابراین حقوق شهروندی حاکم بر جامعه میبایست به سمتی سوق پیدا کند که شهروندان از زندگی در بستر شهر و فضاهای جمعی لذت ببرند و احساس کنند که به ارزش انسانی احترام گذاشته میشود.
ب: اقتضا و نیازهای شهروند بر اساس توانمندی متوسط جامعه
فضای جمعی ظرف و مکان بروز زندگی اجتماعی افراد جامعه است که پاسخگوی نیازها و مقتضیات شهروندان آن شهر میباشد. شناخت این نیازها میتواند به عنوان یکی از عناصر اساسی شکلگیری محتوای فضای جمعی و نحوه روابط اجتماعی و انسانی و از سوی دیگر نوع و مقیاس فعالیتهای شهری به شمار آید و نقش بسزایی در شکلگیری فضاهای جمعی ایفا نماید. در شناخت نیازهای شهروندان، شناخت طبقات مختلف جامعه، مسائل اقتصادی، میزان درآمد، هزینه زندگی، نوع امرار معاش شهروندان و… ضروری است تا فضاهای جمعی بتواند بر اساس پاسخ به نیازهای عموم مردم و نه گروهی و بخش کوچکی از جامعه شکل گیرد، تا بخش وسیعی از جامعه از کنار هم بودن در فضاهای جمعی شهر لذت ببرند و بتوانند در بسیاری از محافل فرهنگی، ورزشی، هنری و… حضور یابند. برخی از معضلات مانند مسائل اقتصادی، پایین بودن سطح درآمد و چند شغلی و به تبع آن نبود زمانی برای صرف اوقات فراغت موجب میشود تا عموم مردم نتوانند در فضاهای جمعی حضور پیدا کنند.
از سوی دیگر فضاهای جمعی دارای مقیاسها و عملکردهای مختلفی بوده و هر یک از آنها به نوعی پاسخگوی نیازهای شهروندان میباشند. به طور معمول هر چه مقیاس عملکردی فضاهای جمعی از محله به مقیاس شهری و فراشهری سوق پیدا میکند، امکانات بیشتری را در جهت پاسخگویی به نیازهای مردم در بر میگیرد و در نتیجه هزینه بیشتری را نیز شهروند میبایست صرف کند تا بتواند از امکانات و هزینههای آن بهرهمند شود. عدم تعادل بین هزینه صرف شده و استفاده از امکانات فضاهای جمعی، موجب انزوای شهروند و یا استفاده از فضاهای جمعی کشورهای دیگر میگردد و شهروندان بجای حضور در فضاهای جمعی تهران به شهرهای اطراف مثل استانبول، باکو، ایروان، دبی و آنتالیا سفر میکنند. بنابراین فضاهای جمعی شکل گرفته میبایست براساس شناخت نوع معاش و نیازهای عموم مردم آن شهر در مقیاسها و نقشهای مختلف تعریف شود تا بتواند کارایی و پایداری لازم را در پی داشته باشند.
ج: توانمندی و پتانسیل شهر
میزان توانمندی و پتانسیل شهر از جهات مختلف باید بررسی شود تا بر اساس آن شکل گیری فضاهای جمعی در شهر مشخص شود. مثلا پتانسیل جغرافیایی شهری مانند ماسوله در ایران و یا شهر استانبول ترکیه تأثیر بسزایی در جذب توریست و ایجاد فضاهای جمعی دارد و یا برگزاری نمایشگاهها، گردهماییهای بزرگ ورزشی مانند المپیک، جام جهانی فوتبال و…که شهرها برای پذیرفتن میزبانی آن میلیونها دلار هزینه میکنند، نشان میدهد تا چه اندازه برگزاری چنین فعالیتهایی در ارتقاء نقش و ساختار شهر و توانمندیهای اقتصادی و اجتماعی موثر است.کشورهای آفریقایی، به دلیل پایین بودن سطح اقتصادی و مسائل سیاسی حاکم بر آنها، توان کمتری برای توسعه نقش بینالمللی و جهانی دارند و پتانسیل و بستر مناسبی برای بوجود آوردن فضاهای جمعی ندارند. ولی این کشورها با برگزاری میزبانی اتفاقات مهم ورزشی از جمله جام جهانی سعی در ارتقا جلب اقبال جهانی دارند، شهرهای نظیر کن که در آن فستیوال سینمایی برگزار میشود و یا هالیوود و یا شهر ژنو سوییس که از لحاظ اجتماعی و سیاسی نقش جهانی به عهده گرفتهاند، پتانسیل فراوانی جهت ایجاد فضاهای جمعی فراهم نمودهاند، جنبههای تاریخی شهرهای جهان مانند روم، آتن و… که نظیر آنها در ایران ما که یکی از قدیمیترین تمدنهای جهان است، نیز کم نمی باشد، خود میتواند توانمندی شهر را برای بوجود آوردن فضاهای جمعی بالا ببرد. مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، تاریخی،فرهنگی، جغرافیایی و. ..حاکم بر شهر عوامل موثری در شکلگیری فضاهای جمعی بشمار میآید که شناخت آنها برای شکل دادن فضاهای جمعی ضروری است.
د: بستر شهر
بستر شهر که مجموعهای از فعالیتها، عملکردها را در کالبد و منظر خود دارد و تأثیر بسزایی در شکل گیری فضاهای جمعی ایفا مینماید، در رابطه با فعالیتهای انجام گرفته در فضاهای جمعی و همچنین مطلوبیت فضای جمعی در جذب انسانها به فضا و تضمین پایداری آن فضا نقش مهمی بر عهده دارد. عملکردها و فعالیتها که در فضای جمعی بر اثرتعاملات اجتماعی شکل گرفتهاند، خود به ارتقا تعاملات اجتماعی فضای جمعی تأثیر میگذارند. به عبارت دیگر الگوی عملکردها و فعالیتهای اجتماعی که حاصل نظام تعاملی میان اجتماع و فرهنگ جامعه است موجب میشود این فضاها بیش از هر فضای دیگری عرصه اعمال متقابل اجتماعی و هنجارها و موازین و ارزشهای اجتماعی- فرهنگی شود که نیازمند منطقگرایی در رفتار، کنترل اجتماعی، مشارکت مردمی است و بیش از هرچیز، عرصه آزادی بیان، تکثر، گوناگونی، تنوع، هماهنگی و خویشتن داری اجتماعی است که تماماً از پارامترهای اندیشه اجتماعی در ظهور فضای شهری محسوب میشوند. عامل دیگر در بستر شهر که بر فضاهای شهری تأثیر میگذارد، مطلوبیت فضای شهری است، وجود فضاهایی با منظر شهری مناسب و مبلمان شهری و عناصرطبیعی مانند آب و درخت که در فرهنگ ما ریشه دارد و استفاده از دستاوردهای تکنولوژی روز مانند دیوارها و پانلهای دینامیکی و حتی مجازی بوسیله نورپردازی، آبنما و… موجب مطلوبیت فضا، تاکید بصری و امکان ایجاد حس مشترک بین افراد میشود، بطور مثال در ساعتی مشخص همه افراد واقع در پارک ملت کنار دریاچه میایستند و به رقص آب همراه با موسیقی توجه میکنند و یا در مسیر بام تهران منظر شهر تهران را نظارهگر هستند، بدون آنکه هدف خرید از مغازه تجاری و یا رفتن به جایی مشخص را داشته باشند. این فضاها، فضای پرسه زدن انسانها و گذران اوقات فراغت میباشد. بنابراین ساخت و اجرای اینچنین فضاهایی خود عاملی جهت افزایش تعاملات اجتماعی و ارتقاء مناسبات انسانی و به تبع آن افزایش پایداری فضای جمعی میشود، هر چه این نمونههای موفق بیشتر گردند حس نیاز به این فضاها در شهروندان نیز افزایش مییابد. بنابراین بستر شهر به عنوان زمینهای مناسب برای بروز و ظهور انواع فعالیتها و عملکردهای گوناگون و متنوع میباشد.
بررسی تأثیر عوامل شکل گیری فضاهای جمعی در فضاهای جمعی شهر تهران
فضاهای شهری بدلیل جوانب فیزیکی و کالبدی خود، نوعی فضای نمادین، اداراکی، مادی و حقیقی است که با شهر و کالبد شهر پیوندی عمیق دارد. بنابراین یک فضای شهری، فضایی است که عنصری هویت بخش از یک شهر تلقی میشود؛ بطوریکه اغلب شهرهای بزرگ را میتوان بواسطه فضاهای شهری آن بازشناخت. فضاهای شهری که بر اساس قواعد زیبایی شناسی شکل گرفته و در کل سیما و ظاهری زیبا به منطقه تحت نفوذ خویش میدهند، میتوانند بعنوان عناصر کلیدی و محورهای توسعه یک شهر مد نظر قرار گیرند و یا بعنوان عنصری مونومانتال از یک شهر بر منظر و سیمای شهر تاثیرگذار باشند.
در ابتدای این بخش چند سؤال، نماینده نوع نگاه از فضای جمعی تهران میباشد:
۱ـ پتانسیل وجود فضای جمعی در فضاهای شهری امروز ما چه حد است؟
۲ـ اگر پتانسیل این فضاها وجود ندارد آیا مقایسه حضور این فضاها در دورههای تاریخی بین ایران و شهرهای اروپا در همان دوره و قیاس این مطلب با شرایط کنونی در ایران و اروپا نیاز به ایجاد این پتانسیل را در ما ایجاد نمینماید؟
۳ـ عدم حضور این فضاها نشان دهنده حرکت فرهنگ شهرنشینی به چه سمتی است؟
۴ـ عدم حضور این فضاها آیا نشان دهنده عدم احتیاج مردم به این فضاها است؟
۵ـ هویت بخشی این فضاها به فضاهای جمعی یک شهر تا چه حد در پیشرفت و ارتقاء فرهنگی یک جامعه مؤثر است؟
با توجه به بررسی عوامل موثر در شکلگیری فضاهای جمعی در بخش قبلی، در این قسمت این عوامل را در فضاهای جمعی شهر تهران بررسی کرده و در نهایت توصیههایی برای بهبود فضاهای جمعی پایتخت ارائه میشود.
حقوق شهروندی
الف: ایجاد حس امنیت و آرامش ذهنی برای شهروندان و احترام به ارزشهای انسانی:
مردم از اینکه در کنار همشهریان خود هستند، لذت میبرند. در نتیجه به مرور فرهنگ جمعی برای استفاده از فضایی جمعی را مییابند و مسئولان باید به مردم جامعه به اندازه حضور در یک فضای همگانی و زندگی مسالمتآمیز برای ساعاتی از روز اعتماد کنند و از گردهماییهای سالم در شهر واهمه ای نداشته باشند. شهر بستری برای تعاملات اجتماعی شهروندان میباشد. بنابراین یکی از عوامل پایداری شهر وجود این تعاملات اجتماعی در بستر شهر است این تعاملات اجتماعی، بدلیل آنکه انسان علاقه به زیست جمعی دارد بوجود میآید ولی در صورتی که به ارزشها و علایق انسان پاسخ داده نشود و یا محترم شمرده نشود، موجبات دلسردی و سرخوردگی برای حضور در فضاهای عمومی برای شهروندان فراهم شده و انزوا اتفاق میافتد. مثلا آزادی تعاملات جنس مذکر و مونث، برگزاری همایش، گردهمایی و.. به طور کلی تا زمانی که معضلاتی برای جامعه فراهم نکند دلیلی برای محدودیت آنها وجود ندارد. ترس از گردهماییها و ایجاد محافل سرزنده غیر مذهبی بدلیل ترس از نتیجه آن و از پیش قضاوت کردن و بدلیل عدم تجربه برگزاری اینچنین گردهماییها و تجربههای تلخ گذشته از چنین رویدادهایی که موجب اغتشاش و جنجال شده است، مانع شکلگیری آن میشود. بطور مثال جنب و جوشهای ایجاد شده قبل از انتخابات منجر به وجود آمدن فضاهای جمعی خودجوش گردید، ولی به دلیل آنکه بدعتی نو در رابطه با انتخابات بوده از کنترل خارج شده و منجر به اغتشاش گردید. مواردی مانند بسته شدن تمامی پارکها، فضاهای جمعی و. ..پس از ساعت ۲۴ که موجب میشود زندگی شبانه در شهر تهران از بین رفته و هیچ فردی جرات پرسه زدن در شهر را بخود ندهد. احساس ترس از تذکرات و برخوردهای بسیار در جامعه، عدم مجوز برای برگزاری یک کنسرت رو باز،حرکت فرهنگی، سینمایی و ورزش، و… سبب شده است که جذب شهروندان برای حضور در این محافل با دلسردی آنها جایگزین شود. کاهش تماشاگران سینما، ورزشگاهها، تئاتر و.. نشان دنده این موضوع است و اکثرا در معدود گردهماییهایی که ریشه مذهبی دارد و به احترام ساحت ائمه معصوم که خود باعث امنیت گشته، مردم در کنار هم جمع میشوند.
ب: در نظر گرفتن زمانی بعنوان زمان اوقات فراغت برای شهروندان
اوقات فراغت یکی از چهار رکن اصلی زندگی انسان بوده ( کار، سلامت، استراحت و اوقات فراغت) که در زندگی انسان نقش مهمی را ایفا میکند. حال اگر زمان استراحت و سلامت را برای عموم مردم یکسان تصور کنیم مشاهده میشود که زمان باقیمانده در شهر تهران بگونهای به کار اختصاص پیدا کرده است. ترافیک شهر تهران و زمانهای صرف شده در این ترافیک که حتی میتواند بخش پنجم زندگی شهروند تهرانی را در بر بگیرد از یک سو و از سوی دیگر با مروری بر خاطرات پدرها و مادرها در تهران، این موضوع مشخص میشود که با درآمد ناچیز آن زمان امرار معاش به طور مناسب صورت میگرفت و حتی امکان پساندازی برای آینده نیز وجود داشته که در زمان حال با کار مضاعف هم درآمد کافی جهت تامین معاش وجود ندارد. بنابر این افراد شاغل در این شهر بندرت زمانی برای اوقات فراغت پیدا میکنند و در اغلب فضاهای جمعی شهر افراد زیر ۱۵ سال و یا بالای ۶۵ سال مشاهده میشود که مشغله کاری ندارند و تنها در روزهای تعطیلی و یا در تابستان میتوان شاغلین و دانشجویان را در این محیطها مشاهده کرد. در حالی که در کشورهای توسعه یافته دنیا، تعادلی بین هزینه و درآمد شهروند وجود داشته و همچنین دولت تعطیلات مشخصی را برای کارمندان در زمان مشخص با هزینه مشخص اعلام میدارد وامکان استفاده از اوقات فراغت را برای شهروندان فراهم میکند تا با تجدید انرژی آنها راندمان کاری خود را افزایش دهد.
م.قدیری ف.مقیمی
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.