شوراهای شهر و آینده بهتر

شوراهای شهر و آینده بهتر

دکتر سودابه هراتی

چکیده

تجارب کشورهای اروپایی از قرن ۱۳-۱۲ میلادی به بعد نشان داده است.شهرهایی که مستقل از دولت حاکم اداره می شوند نتایج قابل توجهی از خود بر جای گذاشته اند و شوراهای شهرستان جزء لاینفک سیستم  شهری می باشند و برای آینده شهرستان، هم مردم و هم اعضای شورا تمام تلاش خود را برای بهتر شدن و بهتر بودن انجام داده اند تا این که به معنای واقعی شورای شهر امروز رسیده اند.

اما در این وادی ما در کجا هستیم؟

در کجا قرار گرفته ایم؟

از شورای شهر چه توقعی داریم و جایگاه شورا در جامعه ما در کجا قرار دارد؟

آیا مسیری را که کشورهای اروپایی طی کرده اند اگر ما هم آن را طی کنیم به هدف نهایی خواهیم رسید؟

یا این که باید تغییر و تغحولات بنیادینی را در شوراهای شهر و اعضای آن ایجاد کنیم؟

مقدمه

انتخاب شوراها برای شهر در حقیقت انتقال و جابجایی قدرت از دولت مرکزی به مردم است.

شوراهای اسلامی شهر تصمیم گیرندگان درزمینه های مختلف عمرانی، رفاهی، اجتماعی، فرهنگی و اداری کشور هستند و خواهند بود.

از زمان مشروطه به بعد تشکیل شوراهای شهر در محافل عمومی و گفتمان های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی گاهی با شدت بیشتر و گاهی به صورت کم رنگ و گذرا مطرح می شد تا این که در سالهای اخیر تشکیل شوراها به تصویب رسید و به صورت شوراهای شهر بخش، محلات و روستایی تشکیل شد.

امت مسئله به همین جا ختم نشد، چرا که دغدغه های اصلی بعد از تشکیل شورا بر روی استقرار و مداومت آن بود .زیرا در این مدت زمان کوتاه مشکلات شوذاها بسیار چشمگیر بوده گه در بعضی شهرها به تعطیلی شوراها منجر شد.

حال با این آشنایی کوتاه و مختصر از شوراهای اسلامی شهر کشورمان می خواهیم بدانیم که آیا این شوراها به عنوان یک عضو جدید در سیستم مدیریت شهری توانسته اند خود را نشان دهند؟قائم بایستن؟

رابطه شورا با مردم ، دولت و سایر ارگان ها چگونه بوده ست؟

آیا شوراها توانسته اند در مدیریت شهری تسلط و احاطه داشته باشند و شهرها را به نحو احسن اداره کنند؟

گام اول شوراها

یک مورخ اروپایی می گوید: ((هر ملتی که تاریخ خود را فراموش کند جریمه او تنها هنین کافی است که باید بسیاری از تجربه های تاریخی خود را دوباره تکرار کند و مجازاتش همین بس که ناچار است بسیاری از آزموده ها را از نو بیازمایدف زیرا بهتر از تجربه آموزگار نیست(سنگانی،۲۷)ُ

در اکثر شهرهای کشورمان فعالیت چشمگیر و نوینی را از شوراها نداشته ایم در بیشتر شهرهای کوچک و بزرگ شوراها بر روی عزل و نصب شهردار توجه دارند هر چند که انتخاب شهردار از ارکان بسیار مهم می باشد و قبلاً از طریق وزارت کشور برگزیده و گزینش می شدد و با توجه به کمبودهای شهر و توانایی شهردار برای هر شهری شهردار پذیرفته می شد.

این اولین قدم شورا ها بود که انتخاب شهردار به وسیله شوراهای شهر به صورت مستقل و دور از حکومت مرکزی صورت گرفت و موجودیت خود را نشان داد و فعالیت های شهرداران را ارزیابی نمودند.

البته واضح است که انتخاب همه شهرداران به وسیله شوراها همیشه صحیح نبوده و شایسته ترین را انتخاب نکرده اند اما بعضی از شهرها موفقیت هایی نیز داشته اند و توانسته اند کمیسیون های تخصصی در زمینه های شهرسازی ،نظام مهندسی، اقتصادی و… به صورت فعال با سایر سازمان ها و نهادهای دیگر داشته باشند و از مشکلات و کمبودهای مردم در جریان باشند.به عنوان مثال در شهر مشهد شورای شهر اقدام به تقسیم بندی جغرافیایی به چهار منطقه نموده است که هفته ای یک بار در یکی از مناطق حضور داشته باشند و با مردم به صورت منظم و مستقیم ارتباط برقرار نمایند و نمایندگان هر محله نیز با نمایندگان  شورای شهر دائم در تماس بوده و گزارشات هر محله را به شورا هر هفته اعلام می کنند(مجله شهرداریه،۱۳۸۱ )

تعداد شوراهای فعال در کشور در دوره گذشته بسیار اندک بوده است و این امر شاید به دلیل نبودن و یا کمبود افراد متخصص و کارشناس در شوراهای بعضی از شهرها بوده است یا اینکه در بعضی موارد به علت فقدان ضانت اجرایی برای شوراها بوده است .اما به هر حال شورا می تواند در صورت مغایر نبودن  تصمیم هایشان با قانون اساسی طرح خود را به فرمانداری ابلاغ نمایند تا مورد بررسی و کارشناسی قرار گیرد و سپس به اجرا درآید و هیچ گونه محدودیت قانونی و یا اجرایی نخواهد داشت .بنابر این شوراها می توانند در بسیاری از موارد اعمال نظر کنند و در صورت نیاز تغییراتی برای شهر و نیازهای آن انجام دهند.

تنگناهای شورا

از کمبودها و نارساییها گفتن نباید موجب دلسردی در کارهای شورا شود، چرا که برای آن که هر کاری روند بهتری داشته باشد، نیاز به اصلاحات و تغییرات در کمبودهای آنان می باشد و تا مسایل گفته نشود، نظام اجتماعی نمی تواند تدابیر اساسی و ریشه ای را انجام دهد.اما چرا می گوییم نظام اجتماعی نه دولت؟زیرا شوراها مردمی می باشند و اگر نام دولت را بیاوریم فقط به نقش آموزشی و ارشادی پرداخته ایم در صورتی که شورا مستقل از دولت می باشد.همین مسئله باید اعضای شورای شهر را متوجه کند که آنها انتخاب شدگان مردم هستند و چشم به یاری مردم برای توسعه همه جانبه شهر دارند.

الف- شفافیت یا ابهام قوانین

قوانین به جهت تسهیل امور زندگی وضع می شوند ،اما هر گاه همین قوانین تعریف شفاف نداشته باشند اعمال را مشکل کرده و خود مانعی بزرگ برای پیشرفت خواهند بود.

کارشناسان حقوقی نیز معتقد هستند که قوانین شوراها واضح و آشکار نیستف زیرا در یک جایی قانون اساسی شوراها را به عنوان مرجع نظارتی و در جای دیگر به عنوان مرجع اجرایی معرفی می نماید.اما از آن جایی که قوه مقننه قوانین را وضع کرده است پس وظیفه قوه مجریه شفاف و آشکار نمودن مجموع قوانین ف مقررات و آیین نامه های شوراهای شهر می باشد و باید در جهت رفع ابهام آن اقدام نماید.

شوراهای ما امروز منوط به شهرداری می باشندف در صورتیکه در قانون اساسی چنین قیدی نشده است.زیرا در قانون اساسی جایگاه شوراها را بطور آشکار مشخص ننموده و دیگر این که قوانین عادی نقص های بسیاری دارد و در بعضی موارد برخلاف قانون اساسی تنظیم شده است.عدم شفافیت قانون شوراها را باعث شده که شوراها و مردم دچار سردرگمی شوند و در برخی امور، شوراها در مدیریت سازمانها و ادارات دخالت نمایند و یا اینکه مردم توقعی غیر از وظیفه اصلی شوراها از آنان داشته باشند.منجمله مسائلی چون رفع بیکاری، استخدام افراد… را انتظار داشته باشند.از سوی دیگر خود شهردار نیز مسایلی چون تغییر کاربری اراضی، تقسیم زمین های شهری و نظائر آن را به عهده شورای شهر می اندازد.حال از آن جایی که بیشتر اعضای شهر متخصص در امر شهرسازی و شهری نیستند، دچار اشتباه می شوند و مشکلات شهری را دو چندان می کنند.

بنابر این اگر قوانین  وظایف شوراها را به صورت آشکار مشخص می شد خیلی از مسائل حل می شد و سیستم مدیریتی از این تغییر بینصیب نمی ماند و مدیریت سنتی به شکل صحیح به مدیریت نوین مشارکت مردمی منجر می شد که می توانست با سایر سازمان ها و ادارات دیگر ارتباط داشته باشند و کار اجرایی قانونمندی را انجام دهد، در صورتی که در قانون شوراها ضمانت اجرایی برای شوراهای شهر دیده نمی شود و حالت توصیه ای دارد.

در این قانون حیطه و فعالیت شوراها با سایر سازمان ها به صورت مدون مکتوب نشده است به این معنی که اگر شورا و سازمان و یا اداره ای بخواهد، می توانند از نظرات یکدیگر استفاده نمایند.اما در جایی دیگر ممکن است شورا با سازمان یا  اداره ای ارتباط برقرا نماید اما آن نهاد تمایل به استفاده از نظرات شورا را نداشته باشد بنابر این نقش شورا در این جا بسیار کمرنگ می باشد و ضمانت اجرایی برای تصمیمات شورا وجود ندارد و این یکی از کمبودهای موجود در شوراهاست که امروزه احساس می شود و باید تغییراتی در این قانون ها داده شود.

ب-مردم و شوراها

مشارکت مردم در سرنوشت خود از آن شعارهایی است که تقریباًامروزه جانشین سخنرانی های دولتمردان در سراسر دنیاست اما از شعار تا عمل فاصله ای بسیار است.این که ذولتی خود قصد کند حق نظارت مردم بر امور خودشان را ایجاد نماید سوای ضرورت های اقتصادی و یا اجنماعی، نشان بلوغ نظام سیاسی است.بالاخره شوراها-نمره این بلوغ-به عرصه تصمیم گیری وارد شدند.ما از سیستم جدید مدیریتی سرمست و شاد هستیم.اما نباید فراموش کرد که سئوالات فراوانی در مسایل جامعه شناسی وجود دارد و شورا باید بتواند جوابگوی این سئوالات باشد و در ساختارهای بنیادین جامعه تأثیرداشنه واز اثرات مثبت و منفی آن آگاه باشد.این شوراها انتخاب شدهی مردم بودند .حضور گسترده ی مردم در ساختار برنامه ریزی ذولتی بی شک یکی از نیازهای مبرمی است که برای ادامه ی حیات هر دولتی ضروری است.اما حضور این مردم برای انتخاب اعضای شوراها باید آگاهانه باشد، در صورتیکه در شوراهای ما انتخاب اعضاء به صورت صحیح و از سیستم مدیریت جامع و جامعه ی مدنی گه از آن صحبت می شود ضورت نگرفته است.انتصاب و انتغاب اعضای شورای شهر بر اساس سلیقه ی مردم بوذه است.نجربه نشان داده است تشکیل چنین شوراهایی غیر تخصصی و خالی از درک و فهم صحیح از مسائل شهری است و این چنین سیستم مدیریت مشارکتی و مردمی نمی تتواند موفقیت آمیز باشد.بنابر این در مشارکت باید مشخص شود که جه افرادی و در چه مرحله ای می توانند در تعیین سرنوشت خود اظهار نظر و عقیده کنند.

بسیاری از کشورهای اروپایی مسیرهای متعددی را طی نمودند و بعد از مدتی نتایج قابل توجهی داشتند .مثلاًدر شهر ورشو پایتخت لهستان اعضای شورای شهر از جوانان بین-

۱۸-۱۳ سال به تعداد ۱۰۱ نفر تشکیل شد و برای هر محله نمایندگانی از این جوانان با کمیته های متعدد تشکیل گردید .در ابتدا تسور بر این بود که این شوذا موفق نخواهد شد ، اما پس از مدتی هر کدام از این اعضاء متخصص در امور عمرانی،فرهنگی، بهداشتی،اقتصادی و… شدند و تجربه های فراوانی به دست آوردنددر سایر مسائل شهری می توانند اعمال نظر نمایند و تصمیماتی را اتخاذ کنند و برای رسیدن به یک شهر مطلوب، نیازهاست که فکرهای نوین و جدید را پذیرفت هر چند که از طرف یک نوجوان یا کودک ۵ ساله باشد.زیرا همین تبادل نظرهاست که بعدها به صورت قانون های مستحکم و مدون بیان می شود.

بنابر این هدف اصلی از تشکیل شوراهای شهر بهبود وضعیت زندگی مردم و هدایت آنها به سمت توسعه ی اقتصادی، اجتماعی با توجه به رشد مناسب و زیبا سازی شهر می باشد.برای رسیدن به این اهداف نیاز به ابزار ساده ی برنامه ریزی و تصمیم گیری کافی و لازم همراه با مهارت های مورد نیاز می باشد.البته برای اجرای آن دارای مشکلاتی به شرح ذیل می باشیم:

۱- حکومت ها با نهادهی محلی معمولاًقدرت توان منابع و ابزار مدیریت شهرها را ندارند.

۲-اطلاعات پایه ای بسیار ضعیف و غیر قابل انکار می باشد

۳-روشهای برنامه ریزی جوابگوی دینامیسم توسعه نیست و قسمت اعظم توسعه در خارج از محدوده ی برنامه اتفاق می افتد.

۴-اولویت بندیها از بالا به پایین می باشد.

۵-شوراهای شهر در مقابل خواسته های رفاهی شهروندان احساس ناتوانی می کنند.

۶-روابط قومی و قبیله ای به صورت گسترده در مناطق محروم به چشم می خورد.

۷-قوانین و مقررات مدون و آشکاری وجود ندارد.

نتیجه

می دانیم که سیستم از عناصر متعدددی تشکیل شده است و ارتباط بین عناصر سیستن، کنش و واکنش فضایی را ایجاد می کند، نبود یکی از عناصر سیستم اگر باعث نابودی کل سیستم نشود حداقل اختلالی در کارهای سیستم و کارایی آن وارد خواهد شد.بنابر این اگر شهر را به عنوان یک سیستم پویا با دینامیزم خاص خود معرفی کنیم شوراهای شهری یکی از اصلی ترین، عناصر شهری یا به عنوان مهره اصلی شهر محسوب می شوند.

شوراها شرط لازم و اساسی برای یک شهر می باشند ، چرا که تمام فعالیت های عمرانی، سیاسیف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی قومی و ارتباطات اجتماعی تحت تأثیر قوانین و تصمیم گیری هاس شورای شهری قرار می گیرند .پس شهرها برای دگرگونی اصولی نیلز به شوراها و سازمان های محکم و منسجم دارند.هرچند که نقص هایی وجود دارد.

-از ان جایی که مدیریت در اکثر شهرهای ما سنتی است و از بالا به پایین می باشد پس یک سری مشکلات را در پیش رو خواهیم داشت، زیرا تا هنگامی که روحیه مشارکت همگانی حاکم شود و این نحوه مدیریت تبدیل به مدیریت نوین با اطلاعات و فن آوری علمی و فراگیر به صورت عمومی در شوراها صورت نگیرد نمی توان انتظار پیشرفت در کار شوراها و شهرها را داشته باشیم.زیرا هنگامی که بین شوراها و شهرداری در وهله اول رابطه منسجم همراه با برنامه ریزی صحیح صورت نگیرد، شوراها نمی توانند با سایر سازمان های دیگر ارزشمند باشد و برای بهبود در این رابطه شوراها نیاز به اگاهی بیشتر از فعالیت در محدوده کار خود از طریق اصلاح در قانون شوراهای شهر و داشتن ضمانت اجرایی برای تصمیماتی که در شوراهای شهر و داشتن ضمانت اجرایی برای تصمیماتی که در شوراها گرفته می شوند دارند.

-در انتخاب نامزدهای شورای شهر نیازمند به دقت و ظرافت خاصی می باشد چرا که سرنوشت مردم و شهر به دست این افراد است.بنابر این نیاز است که این افراد با خصوصیات و شرایط لازم و کافی را داشته باشند و برای انتخاب اعضای شوراهای شهر ملاک های خاصی در رابطه با شهر و مشکلات و نیازهای آنان در نظر گرفته شوند.

هنگامی که برای کاندیداهای شوراهای شهر فقط داشتان خواندن و نوشتن شرط اساسی می باشد می تواند از ارزش شوراها کم نماید.زیرا در جلسات شورای شهر هنگامی که در مورد مسائل اقتصادی، بهداشتی، عمرانی، سیاسی، اجتماعی و… بحث می شودافراد نیاز به تخصص و آگاهی در بعضی از این موارد را دارند.حال فرد غیر متخصص در این جلسات وقتی حضور دارد یا سکوت می کند یا این که نظر مثبت و منفی می دهد.همین یک رأی فرد غیر متخصص در سرنوشت اجتماع و شهر می تواند تأثیر فراوانی داشته باشد.ضروری است که برای بالا بردن کیفیت شوراهای شهر معیارها و ملاک های مناسبی را برای اعضای انتخابی شورا در نظر گرفت.تشکیل کمیته های متعدد به وسیله رئیس شورای شهر که به عنوان شهردار نیز انجام وظیفه می نماید و می تواند نتیجه بخش باشد و از طرح های مردمی حمایت نماید و در صورت امکان آنها را به اجرا درآورند.

ضروری است که در شورای شهر از کارشناسان متخصص در رشته های گوناگون برای کمیته هاو اعمال نظر آنان حتماً استفاده شود و مسئول هر کمیته ای متخصص در همان رشته باشد و اگر چنین طرحی پیاده شود، حتماً شورای شهر می تواند در زمینه های زیباسازی شهر، تعریض معابر، توسعه مناسب شهرف آپارتمان سازی همراه با بالابردن فرهنگ آپارتمان سازی همراه با بالا بردن فرهنگ آپارتمان نشینی و… دیگرف فعالیت نماید و از حالت رکود بیرون بیاید.

منابع و مأخذ

۱-سنگانی کریم،شوراهای اسلامی زمینه ساز مشارکت شهروند ایرانی،  روزنامه ایران ۲۷ آذرماه شماره ۱۱۰۵ .

۲-مجله شرداری ها، شماره ۶ آبان ۱۳۸۱ ، شماره،۱۹، ۹، ۸ .

۳-مزینی منوچهر، مدیریت شهری و روستایی، مشکلات و امکانات آن، انتشارات وزارت مسکن و شهرسازی.

۴-تواناییی ها و تنگناهای شورای شهر، دی ماه ۱۳۷۹، انشارات شهرداری.

برای دانلود کلیک نمائید نکته بسیار مهم در مورد دانلود فایل: اگر لینک دانلود بالا با dl شروع شد، لطفا برای دانلود فایل به جای http از https استفاده نمائید.
برچسبها
مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید.

بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.

0