تهران؛ باغ-شهری که بود!
وقتی تهران در سال ۱۱۶۵ خورشیدی پایتخت ایران شد، حدود ۱۰هزار نفر جمعیت داشت و کمابیش دو سوم از زمینهای درون حصار شهر یا خالی بود یا جایگاه باغها و کشتزارها
وقتی تهران در سال ۱۱۶۵ خورشیدی پایتخت ایران شد، حدود ۱۰هزار نفر جمعیت داشت و کمابیش دو سوم از زمینهای درون حصار شهر یا خالی بود یا جایگاه باغها و کشتزارها. طی ۳۸ سال سلطنت فتحعلیشاه، تهران از حالت نیمه روستایی درآمد و در هیبت شهری نه چندان بزرگ نمودار شد؛ شهری که از قدیم به وجود انارستانها و چنارستانهای انبوه شهره بود و حالا با داشتن چندین باغ سلطنتی و تعداد زیادی خانه-باغاشرافی، صفت “باغ-شهر” را برازنده خود مییافت.
پولاک، پزشک آلمانی ناصرالدینشاه، مساحت باغهای درون حصار در حدود سال ۱۸۵۰را ۱۴۴هزار متر مربع نوشته است. به گفته او، انبوهترین باغها در جنوب غربی و شمال شرقی تهران جای گرفته بودند و محله پشت دروازه شمیران، “پرآبترین، سالمترین و مرتفعترین محلهها” بود. این محله، منطبق با ضلع جنوبی خیابان امیرکبیر امروزی است که از نظر سرانه فضای سبز یکی از فقیرترین مناطق تهران به شمار میرود و بافت مسکونی آن بر اثر گسترش بازار لاستیک، لوازم یدکی خودرو و لوازم خانگی تقریبا از میان رفته است. در واقع، از آن همه باغی که در اینجا وجود داشت، فقط باغ وزیرمختار روس در نبش خیابان پامنار باقی مانده که هنوز در اختیار سفارت روسیه است.
در این سالها، جمعیت تهران به سرعت رو به افزایش بود و در سال ۱۲۴۸به ۱۵۵هزار نفر رسید. جمعیت تازه که اغلب از شهرهای دیگر آمده بودند، نیاز به خانه داشتند. در این باره، یگانه راه حلی که به فکر اهالی شهر و اولیای دولت رسید، تخریب و تفکیک باغهای قدیمی بود. بدین ترتیب، در مدت کمتر از ۲۰سال اکثر باغها به زیر ساخت و ساز رفتند. آنچه ماند، تعدادی خانه-باغ پراکنده در این سو و آن سوی شهر بود که نمیتوانستند صفت باغ-شهر را برای تهران توجیه کنند.
کوچ اول: از باغ-شهر فتحعلیشاهی به باغ-شهر ناصری
تا سال ۱۲۴۶، زمین خالی یا باغ وسیعی درون حصار تهران وجود نداشت که بتوان در جایش خانه ساخت. از اینرو، دولت به فکر گسترش شهر افتاد و با تخریب برج و بارویی که از زمان صفویه باقی مانده بود، تهران را از چهارسو گسترش داد. یک بار دیگر، زمین کافی در اختیار مردم قرار گرفت تا نه تنها برای خود خانه بسازند، بلکه باغهای جدیدی را به وجود آوردند.
درختکاری و ایجاد باغ و بوستان در محدودههای جدید آغاز شد. بیشترین باغها در شمال و غرب تهران یعنی در دو محله “دولت” و “تابع محله سنگلج” احداث شدند. آمار اماکن تهران در سال ۱۲۷۹ نشان میدهد که در محله دولت ۴۰ و در سنگلج ۱۵۵باغ و باغچه وجود داشت. با این توضیح که باغهای محله دولت قطعات بزرگتری داشتند و مساحت برخی از آنها بیش از ۱۰۰ هزارمتر مربع بود.
همچنین برای نخستینبار، باغهایی به سبک و سیاق باغهای اروپا بنا شدند که مهمترینشان پارک امینالدوله و پارک اتابک در محله دولت بود. اکنون از میان صدها هکتار باغ تهران در عصر ناصری، تعدادی کمتر از انگشتان یک دست باقی است. یکی باغ فرمانفرما که در دوره پهلوی کاخ مرمر را درونش بنا کردند و اکنون جایگاه چند نهاد دولتی مانند ریاست جمهوری و مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ دیگر، پارک اتابک که به تصاحب سفارت روس درآمده؛ سوم باغ سفارت انگلیس در چهار راه استانبول و چهارم بخشی از باغ سپهسالار که جایگاه مجلس شورای ملی قدیم و شورای اسلامی فعلی است. همین و بس!
کوچ دوم: از باغ-شهر تهران به باغ-شهر شمیران
وقتی در سال ۱۳۰۴ سلسله قاجاریه برافتاد و جای خود را به دودمان پهلوی داد، تهران حدود ۳۰۰ هزارنفر جمعیت داشت. این تعداد در کمتر از دو دهه بعد، دو برابر شد و بار دیگر، نیاز به خانهسازی موجبات تخریب باغها را فراهم کرد. البته سمت و سوی برنامههای دولت پهلوی برای نوسازی تهران نیز به گونهای بود که به حفظ باغ-شهر تهران اهمیتی نمیداد.
برای نمونه، تخریب بخش زیادی از باغهای سلطنتی هیچ ربطی به افزایش جمعیت نداشت، بلکه برای ایجاد ساختمانهایی بود که میتوانستند در هرجای دیگری بنا شوند. بدینترتیب، بخش بزرگی از باغهای سلطنتی گلستان برای ساختمان وزارت دارایی خراب شد و باغ قصرِ قاجار جای خود را به زندان قصر داد. باغ عشرتآباد نیز تبدیل به پادگان عشرتآباد شد. همچنین برجای باغ نگارستان که از باغهای دوره فتحعلیشاه بود، ساختمان وزارت فرهنگ و هنر و سازمان برنامه و بودجه را ساختند.
میشود گفت که تا دهه ۱۳۳۰ باغ-شهر تهران موجودیت خود را از دست داده بود اما علاقه مردم و خصوصا طبقه مرفه به باغ و بوستان پابرجا بود و چون تهران زمینی برای احداث باغ نداشت، باغ-شهر جدید در منطقه شمیران شکل گرفت.
البته شمیران از زمانهای دور جایگاه باغها و چنارستانهای بزرگ بود و در دوره قاجار نیز به عنوان یک منطقه ییلاقی پذیرای مردمانی شد که از تابستان گزنده تهران به آنجا پناه میبردند اما ماهیت شهری نداشت. بلکه مجموعهای بود از دهها آبادی کوچک در دامنه جنوبی البرز و در احاطه باغها و مزارع. سپس در دوره پهلوی، نخستین هستههای شهری در آن شکل گرفت.
متأسفانه از شمیران دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی، عکسهای هوایی یا نقشههای دقیقی برجای نمانده که بتوانیم وضع باغ-شهر شمیران در طول دوره پهلوی را بررسی کنیم. اما از مجموع شواهد و قراین چنین برمیآید که به رغم ساخت و ساز در این محدوده و تخریب برخی باغهای قدیمی، صدها و بلکه هزاران باغ و باغچه جدید بنا شد.
برای نمونه، در منطقه دروس که “صحرای دروس” خوانده میشد، باغهای زیادی ساخته شد؛ و یا زمینهای کشاورزی اطراف کاخ صاحبقرانیه جای خود را به باغهای بزرگ و کوچکی دادند که در میانشان خانههای ویلایی به سبک مدرن خودنمایی میکرد.
در این دوره، وجود زمینهای وسیع در شرق و غرب تهران؛ و نیز در فاصله تهران تا شمیران مانع از دست درازی به باغهای شمیران بود و از دهه ۱۳۴۰ سیاست دولت مبنی بر بلندمرتبهسازی هدفمند و کنترل شده در غالب مجتمعهای مسکونی و شهرکهای جدید (مجتمع آ.اس.پ، شهرک غرب، شهرک اکباتان وغیره) تثبیت وضعیت این منطقه را تضمین میکرد.
کوچ سوم: از باغ-شهر شمیران به باغ-شهر لواسان
با پیروزی انقلاب اسلامی و سپس حمله عراق به ایران، تهران با سیل مهارناپذیر مهاجران روبرو شد و جمعیتش از ۴ میلیون ۵۳۰ هزار نفر در سال ۱۳۵۵ به ۱۲ میلیون و ۲۲۳ هزار نفر در سال ۱۳۹۰ رسید. در دهه ۱۳۶۰ شمیران کمابیش از موج ساخت و سازی که در تهران به راه افتاده بود، مصون ماند اما از اواخر این دهه و مشخصا از زمانی که غلامحسین کرباسچی بر مسند شهرداری تهران تکیه زد و سیاست فروش تراکم به عنوان اصلیترین منبع درآمد شهرداری مطرح شد، در کانون توجه بساز و بفروشها و سوداگران زمین قرار گرفت.
بدین سان، صدها باغ که گاه تا ۲۰۰ سال قدمت داشتند، جای خود را به برجهایی دادند که به واقع، میخ تابوت باغ-شهر شمیران بودند. برای سومین بار، در کمتر از بیست سال باغ-شهر دیگری نابود شد. آنچه مانده، علاوه بر دو باغ سلطنتی سعدآباد و نیاوران، عمدتا باغهایی است که از قدیم در دست سفارتخانههای خارجی بودهاند: سرآمدشان باغ سفارت انگلیس در قلهک و باغ سفارت روس در زرگنده است.
همچنین در غرب تهران نیز روستاهای قدیمی چون طرشت، باغ فیض و کن در بافت شهری ادغام شدند و باغها و توتستانهای وسیع آنها از میان رفت.
با این حال، میل زندگی در یک باغ-شهر همچنان باقی است. این بار گویا لواسان است که باید جایگزین شمیران شود. با نابودی باغ-شهر شمیران، باغ-شهر دیگری در منطقه لواسانات (تابع شمیرانات) شکل گرفت. اما معلوم نیست که این یکی چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد. آنهم در شهری که مردمانش نه میتوانند از سوداگری زمین دست بشویند و نه خاطره زندگی در باغ-شهر را به فراموشی میسپارند!.
منبع: حمیدرضا حسینی – جدیدآنلاین
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.