پلهای عابر پیاده؛ مرهم یا معضل؟
پل عابر پیاده گواهی از رویکرد “اتومبیل محور” در طراحی شهری است. این نگرش شهروندان را به عنوان عناصر درجه دوم در نظر گرفته و برای تسهیل و اولویت بخشی به حرکت سواره، عابران پیاده را به ارتفاع تبعید کرده است.
یکی از بارزترین عناصری که توجه گردشگران و تازه واردان به شهرهای بزرگ کشورمان را به خود جلب می کند، پل های عابر پیاده و شمار زیاد آنهاست. سازه هایی فلزی که با اشکال مختلف و عمدتا بدمنظر (که تازه در سالیان اخیر اندکی به جنبه های زیبایی شناختی آنها پرداخته شده است) در جای جای این شهرها به چشم می خورند. در این میان، شاید تهران شهری است که از بیشترین تعداد پل های عابر پیاده در مقایسه با دیگر شهرهای دنیا برخوردار است.
پیشینه
تاریخچه توجه به پل های عابر پیاده در جهان به دوران تولید انبوه اتومبیل و حضور گسترده این وسیله نقلیه موتوری در سطح شهرها و عمدتا به دهههای ابتدایی قرن بیستم بر میگردد. زمانی که به دلیل گسترش تمرکز جمعیت در شهرها و رشد شتابان صنعتی شدن، ازدحام فراوانی در فعالیت ها و اختلاط حرکت سواره و پیاده به ویژه در مراکز شهرهای بزرگ ایجاد شد و برنامه ریزان و مسوولان امور شهری را به چاره جویی جهت جداسازی مسیرهای عابران پیاده از اتومبیل ها وادار کرد.
اوژن هنارد، کسی بود که در سال ۱۹۰۵ در فرانسه برای نخستین بار واژه تقاطع غیر همسطح را وارد ادبیات حمل و نقل شهری کرد. به دلیل غلبه نگرش کمی نگری که پس از جنگ جهانی دوم در برنامه ریزی و توسعه شهرها ایجاد شد، در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ساخت گذرگاههای غیرهمسطح به الگویی متداول در شهرهای اروپایی و آمریکایی بدل گردید. تا اینکه از دهه ۱۹۷۰ به بعد به تدریج و با آشکار شدن تبعات منفی پل های عابر پیاده، تغییر رویکردی به جایگزینی تقاطعهای همسطح با غیرهمسطح و اولویت بخشی و تسهیل هرچه بیشتر حرکت پیاده در شهرها پدید آمد.
براساس تحقیقی که در سال ۱۳۸۶درخصوص اثربخشی پل های عابر پیاده تهران انجام گرفت: از میان ۲۰۰ نفر از شهروندان پرسش شونده، ۱۲۰ نفر اعلام کردند که تاکنون از این پل ها عبور نکرده اند. به عبارت دیگر، میزان بهره گیری و کارکرد پل های عابر پیاده درحدود %۴۰ بوده است.
پلهای بی عابر تهران
از احداث اولین پل عابر پیاده در ایران بیش از نیم قرن می گذرد.براساس آمار سازمان زیباسازی شهر تهران تا سال ۱۳۸۶، ۲۹ پل مکانیزه و ۱۷۰ پل عادی و در مجموع ۱۹۹ پل عابر پیاده در تهران وجود داشته است.
بررسی های مختلف انجام گرفته در شهرهای کشورمان بیانگر آن است که این پل ها از کارایی لازم برخوردار نیستند. ازجمله، براساس تحقیقی که در سال ۱۳۸۶درخصوص اثربخشی پل های عابر پیاده تهران انجام گرفت: از میان ۲۰۰ نفر از شهروندان پرسش شونده، ۱۲۰ نفر اعلام کردند که تاکنون از این پل ها عبور نکرده اند. به عبارت دیگر، میزان بهره گیری و کارکرد پل های عابر پیاده درحدود %۴۰ بوده است. همچنین، این مطالعه نشان داد که عمده ترین دلایل استفاده عابران از آنها تاثیر ابعاد هندسی- کالبدی (طراحی هندسی مناسب پل، انتخاب نوع بالا برنده، وجود حصار،..) و فرهنگی (امنیت،..) بوده است. همچنین، از تاثیر ابعاد مکانیابی به عنوان مهمترین دلیل عدم استفاده از پل های عابر نام برده شده است.
پل عابر یا بیلبورد تبلیغاتی؟
شاید همین عدم کارکرد لازم پل های عابر در شهرهای ایران بوده که مسوولان مربوطه را به فکر ایجاد کاربرد جدیدی برای آنها یعنی مکانی برای انجام تبلیغات شهری انداخته است. امری که گویا آن قدر برای مدیران شهری از نظر درآمدزایی جذاب بوده است که حتی عملکرد اصلی این پل ها را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
در حال حاضر، یکی از ملاکهای اصلی ساخت بسیاری از پل های عابر پیاده به ویژه در شهرهای بزرگ کشور تنها ایجاد فضاهایی جهت تبلیغات شهری بوده و مطالعات علمی، مدون و همه جانبه نگری در زمینه مکانیابی آنها وجود ندارد. نتیجه امر نیز ایجاد فضاهای بی دفاع شهری است که امنیت اجتماعی و حقوق شهروندی را به مخاطره انداخته اند. علاوه بر این، نصب تابلوهای تبلیغاتی، میدان دید عابران را کور و از نظر کیفی در بسیار موارد، منظره نامناسبی خلق کرده است.
پلهای مکانیزه؛ مسکن یا درمان؟
واقعیت این است که انجام کارهایی چون مکانیزه کردن پل های عابر پیاده و اضافه کردن پله های برقی، ابتکار ایجاد اولین پل موزه (واقع در تقاطع کریمخان و حافظ) و… گرچه در افزایش جذابیت برای جلب توجه عابران پیاده موثرند اما باید گفت که علی رغم صرف هزینه های فراوان درنهایت نه درمان قطعی بلکه مسکن هایی کوتاه مدت هستند. راه حل اصلی همانا تغییر نگرش از “خودرو محوری” به “پیاده مداری” و انجام اقتضائات مورد نیاز است.
کشورهای پیشرو، بیش از سه دهه است که با در دستور کار قرار دادن “پیاده مداری” به مناسب سازی و ایجاد تقدم برای عابران پیاده، ایجاد شبکه های کامل پیاده شهری و حذف موانع و محدودیت های موجود و ازجمله پل های عابر پیاده اهتمام گمارده اند واین در حالی است که هنوز حتی اهمیت این موضوع نیز برای مسوولان شهری کشور ما شناخته نشده است.
امروزه تعدد پل های عابر پیاده بر روی شریان های درون شهری (حتی اگر بصورت کارشناسی و درست هم مکانیابی شده باشند) برخلاف آنچه مدیران شهری در ایران آن را نشانه ای از ایجاد خدمات مناسب برای شهروندان پنداشته و از آمار مربوطه با افتخار یاد می کنند، گواهی از رویکرد “اتومبیل محور” در طراحی شهری است. نگرشی که شهروندان را به عنوان عناصر درجه دوم در نظر گرفته و درجهت تسهیل و اولویت بخشی به حرکت سواره، عابران پیاده را به ارتفاع تبعید کرده و بی توجه به محدودیتهای کودکان، سالمندان و ناتوانان جسمی و حرکتی آنها را مجبور به تحمل برخی سختی ها می کند.
بنابر این، به منظور استفاده بهینه از فضاهای پل های عابر پیاده، انجام مطالعات چندبعدی و همه جانبه نگر اجتماعی، اقتصادی و طراحی شهری جهت مکانیابی آنها ضروری می نماید. در عین حال که به نظر می رسد راهکار اصلی، تغییر نگرش از خودرو مداری به پیاده مداری و اولویت بخشی به عبور پیاده ها در سطح همکف تا حد ممکن باشد.
دیدگاهی بنویسید.
بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.